ایران امروز ما با هرکس نامهربون باشه با کسی که بتونه با استفاده از عنصر جذابیت به سلسله مسایل کاملا بی ارتباط باهم لعاب علت و معلو

ایران امروز ما با هرکس نامهربون باشه با کسی که بتونه با استفاده از عنصر جذابیت به سلسله مسایل کاملا بی ارتباط باهم لعاب علت و معلول بده و با منطق توطئه یه شبه‌علم بسازه و این همه رو دربرابر مدرنیت قرار بده، مهربونه. این نگاه تا این لحظه سه تا نابغه تحویل ما داده، حسن عباسی دکترینال استراتژی(!)، استاد رائفی پور و دکتر روازاده. اولی معتقده تنها راه نجات مملکت تاسی از توصیه های ایشون منجمله عینک آفتابی زدن بچه حزب اللهی هاست( تو یوتیوپ فیلمی که میگن من مبتکر عینک آفتابی زدن حزب الله شدم موجوده)، دومی به هرچیز مثلثی شکلی آلرژی داره و اونو مرتبط با فراماسونرها میدونه، سومی هم معتقدات بدیعی داره منجمله اینکه غرب، دوش رو درست کرد که مسلمونا کچل بشن.
حسن عباسی که خودش مدعیه که تو مطبوعات آمریکا بهش می‌گن « کسینجر آو ایران » رو اول بار موقع حمله آمریکا به عراق - بعد از حادثه ۱۱سپتامبر- تو تلویزیون دیدم.
عباسی تو اون برنامه پیش بینی می‌کرد که اگه فلان تیپ عراق وارد صحنه بشه کافیه که ویتنام دیگری رقم بخوره و معتقد بود عملیات آمریکا دچار خطاها ی فاحش راهبردیه و قادر به سرنگونی صدام نیست. عباسی معمولا این مجوز رو داره که صدر تا ذیل کسانی که به هر دلیلی مغضوبن رو با « شجاعت» بررسی راهبردی کنه و عجیب اینکه در تازه‌ترین اظهاراتش ارتش رو هم بی‌نصیب نگذاشته و ادعا کرده اگه مملکت رو آب ببره، ارتش رو خواب می‌بره!
امثال حسن ‌عباسی پهلوانان جوامعی هستند که فرضیه رقیب عملا جایی برای مطرح شدن نداره و تخریب تفکر غیررسمی به افرادی کنترات داده میشه که هم بازی با کلمات بلد باشن و هم آنقدر اعتمادبه‌نفس داشته باشن که واقعا باور شون بشه که یکه‌تاز عرصه سخنوری و برهانن.
امثال حسن عباسی در تاریخ لمپنیسم شبه علمی، نام‌هایی ماندگار می‌شن چون حتا ضدعلم‌ترین چهره‌های تاریخ هم تصور نمی‌کردند که روزی علم و عالم در این مملکت به چنان تحریفی تن بده که دکترینال امور راهبردی استاد راهنمای پایان‌نامه های و سخنران محافل آکادمیک با موضوع« دیوثی سیاسی» بشه.( هنوزم برام سوال اگه به راننده ماشینی که ایشون رو می‌بره فلان دانشگاه بگن این آقا که راننده‌شی قراره در مورد دیوث حرف بزنه یا به پدر فلان دانشجو بگی در دانشگاه پسرت که فلان قدر پولشو میدی کرسی « دیوث شناسی سیاسی» با نظارت دکتر عباسی برپا میشه، چه واکنشی نشان میدن).
دکتر حسن ‌عباسی و امثال ایشون دستگاه‌های علم‌مآب تبدیل ادبیات توام با نفرت کوچه و بازار در لای زرورق واژه ‌ها و اصطلاحات مدرنن که در هر ساختاری نشو نما پیدا نمی‌کنن، اونها با مصونیت بی‌مثالی که دارن مختص محیطی هستن که به شدت در برابر خوانش ناهمگون نابردباره اما به شدت محتاج پهلوان پنبه هایی که توانایی ایفای نقش دانای مطلق رو در فضای خالی از تنوع ایده‌ها و نظرات بازی کنن. این پهلوان پنبه‌‌ها با وجود ادعای استقلال رای و‌حریت بطرز عجیبی راوی نعل به نعل خوانش قدرت از ماجراهای مختلفی و اومدن تا با لفاظی‌های بیمحابا موجب اطمینان خاطر آن دسته از پیروانی باشن که برای ثبوت قدم نیازمند احساس بهره‌مندی از علم و مدرنیتن و‌در این عرصه چه کسی بهتر از حسن عباسی اولین پیشنهاد دهنده عینک دودی به چشم زدن بچه حزب‌اللهی‌ها!

سهند ایرانمهر