نخستین کانال تخصصی روابط بینالملل - معرفی کتاب و مقاله - اطلاعرسانی برنامههای تخصصی و همایشها - تحلیل و تفسیر آخرین تحولات منطقهای و جهانی - ارائهی تحلیلهای مرتبط با تحولات روز مطالب مندرج، تنها «بازتاب» اخبار است نه نظر گردانندگان کانال.
✍🏻 ناگفتههای مذاکرهکننده ارشد از مذاکرات هستهای با..، معاون پیشین وزیر خارجه امریکا
✍🏻 ناگفتههاي مذاكرهكننده ارشد #آمريكا از مذاكرات هستهاي با #ايران
#وندی_شرمن، معاون پيشين وزير خارجه امريكا
رييس هيات مذاكرهكننده امريكا در مذاكرات هستهاي ميان ايران و ١+٥ در مقالهاي براي نشريه فارن افرز، تجربيات خود از مذاكره با ايرانيان را نوشته است. در اين مقاله مفصل اين مقام بلندپايه پيشين امريكايي، تصوير تازهاي از مذاكرات خود با مقامهاي ايراني به نمايش ميگذارد. بخشهايي از ادعاهاي مطرح شده در اين مقاله تاكنون از زبان هيچ يك از مقامهاي كنوني و پيشين امريكا شنيده نشده است، ازجمله اينكه نفر دوم وزارت خارجه امريكا در دوران اوباما، نقش امريكا را در حمله سايبري به تاسيسات اتمي ايران تلويحا تاييد ميكند و آن را بخشي از سياستهاي دولت باراك اوباما براي فشار به ايران توصيف ميكند.
سال ٢٠٠٦ ايران آبشاري از ١٦٤ سانتريفيوژ براي غنيسازي اورانيوم در اصليترين كارخانهاش در نطنز در اختيار داشت. زماني كه گفتوگوهاي چندجانبه سال ٢٠١٣ از سر گرفته شد، چندين سال از وضع تحريمهاي شديد عليه تهران ميگذشت. اما با وجود همه اين تحريمها، ايران تعداد سانتريفيوژهاي خود را به ١٩ هزار رسانده بود. تحريمها ممكن است به اقتصاد ايران آسيب رسانده باشد، اما آنچنان تاثيري در برنامه هستهاي اين كشور نداشت.
#اوباما، به هيچوجه دچار اين توهم نبود كه ايرانيها حاضر ميشوند به سرعت كل برنامه هستهايشان را كه مقادير زيادي هزينه براي آن كرده بودند، به سرعت كنار بگذارند. در نتيجه او در كنار نشان دادن تمايلش به گفتوگو، اقدامهايي يكجانبه را براي جلوگيري از پيشرفت ايران آغاز كرد. سال ٢٠١١ روزنامه نيويورك تايمز گزارش داده بود كه ويروس كامپيوتري استاكس نت به شبكه كامپيوترهاي سازمان انرژي اتمي ايران نفوذ كرده است و باعث اختلال در عملكرد سانتريفيوژهاي غنيسازي اورانيوم ايران شده است. اوباما همزمان يك بمب ٣٠ هزار پوندي هم براي ارتش امريكا سفارش داد كه توانايي نفوذ به تاسيسات غنيسازي زيرزميني ايران را در فردو داشت.
اولين ملاقات رسمي من با همتايان ايرانيام در مذاكرات، يعني مجيد تختروانچي و عباس عراقچي، در حاشيه مجمع عمومي سازمان ملل متحد، سپتامبر ٢٠١٣ اتفاق افتاد. تابستان آن سال، حسن روحاني، نامزد ميانهرو با پيروزي در انتخابات به عنوان رييسجمهور ايران انتخاب شده بود. روحاني، محمدجواد ظريف را به عنوان وزير خارجه انتخاب كرده بود كه تحصيلاتش را در دانشگاه ايالتي سانفرانسيسكو انجام داده بود و دكتراي روابط بينالمللش را از دانشگاه دنور گرفته بود. ظريف يك انقلابي متعهد بود: او در دوران دانشجويي كنسولگري ايران در سانفرانسيسكو را اشغال كرده بود و ديپلماتهايي را كه از نظر رهبر وقت ايران غيرمتعهد شناخته ميشدند از آنجا اخراج كرده بود. با اين حال او با امريكاييها راحت بود. اوايل دهه ١٩٨٠ او به امريكا برگشته بود تا در نمايندگي ايران در سازمان ملل خدمت كند و پلهپله پيشرفت كرد تا به مقام سفير و رييس هيات نمايندگي برسد.
وزير خارجه تازهكار روحاني، به حيات خلوت سابق خودش برگشته بود، جايي در اطراف منهتن كه به آن عادت داشت، با همان خوشرويي و اشتياق هميشگي خودش. عراقچي و تختروانچي به عنوان معاونان دست به عصاتر در كنار ظريف بودند.
سال ٢٠١٢ بود كه قابوس بن سعيد، سلطان عمان از طريق دوستان مشترك به جان كري، سناتور وقت و رييس كميته روابط خارجي سنا پيغام داده بود كه آماده است براي روابط بهتر ميان ايران و امريكا ميانجيگري كند. جان كري، چندين سفر به عمان انجام داد. اواخر آن سال، جيك سوليوان به همراه يك كارشناس خاورميانه كاخ سفيد به اسم پونيت تالوار به عمان سفر كرد تا با مقامهاي ايراني مستقيما ديدار كند. آنها در گزارش سفر خود گفتند كه ايرانيها در پاسخ مثبت به پيشنهاد رييسجمهور امريكا براي گفتوگو، جدي به نظر ميرسند.
اولين ملاقات رسمي من با همتايان ايرانيام در مذاكرات، يعني مجيد تختروانچي و عباس عراقچي، در حاشيه مجمع عمومي سازمان ملل متحد، سپتامبر ٢٠١٣ اتفاق افتاد
عراقچي و تختروانچي بسيار تحفظ داشتند. براي حفظ سنتهاي محافظهكارانه اسلاميشان هيچيك از آن دو با من دست ندادند. با اين حال آنها ما را ترغيب ميكردند تا انتخاب روحاني به رياستجمهوري را يك شروع تازه براي مذاكرات بدانيم. ما خبر داشتيم كه #روحانی علاقهمند است تا روابط ايران را با غرب بهبود ببخشد.
🔗 https://www.foreignaffairs.com/articles/how-we-got-iran-deal