این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1
❇️ دیدگاههای هرمنوتیک (۱) …
❇️ دیدگاههای هرمنوتیک(۱)
🔸نظریهی ادبی با ظهور اندیشههای پدیدارشناسی و هرمنوتیک در فلسفه، مشغول بحثهای جدید در بارهی ماهیت معنی، دریافت و مخاطب شد و ادبیات و متون ادبی در کانون مباحث فلسفهی معاصر قرار گرفت. این دیدگاهها،از تاریخ ادبیات و نظریهی تاریخ ادبی، انتظارات دیگری دارند که کاملا با روشهای تاریخادبیات سنتی متفاوت است.
مباحث هرمنوتیک مدرن، که در آرای هانس گءورک گادامر (۱۹۰۰_۲۰۰۲) فیلسوف آلمانی و پل ریکور (۱۹۱۳_۲۰۰۵) فیلسوف فرانسوی مطرح شد، موجب تحولی شگرف در مباحث مربوط به معنای متن و مخاطب گردید. نظریهپردازان هرمنوتیک معتقدند که معانی هر متن به افق فکری مخاطب آن وابسته است؛ این افق فکری (یا افق شناخت) تاریخی است. در نظر آنان "لحظهی شناخت" دارای اهمیت فراوان است، لحظهی شناخت، موقعیتی خاص است که ذهن بر اساس طرحی از پیش مفروض به آن میرسد. به این معنی که ما بر اساس پیشداوریهای امروزی خود با موقعیتهای گذشته رویارو میشویم و به تاویل میپردازیم.
بنابراین تاویلهای ما از شعر حافظ با سنت ادبی، مجموعهی تاویلهای پیشینیان و داوریها و پیشداوریهای گذشته گره میخورد. تفسیرها و تاویلهای مختلف مثنوی نشان میدهد که در موقعیتهای مختلف تاریخی، افقهای شناخت مخاطبان مولوی متفاوت و متمایز بوده است. در طول تاریخ بر مثنوی مولوی تفسیرهای عرفانی، ادبی، زبانشناختی، فلسفی، کلامی، روانشناختی و جامعهشناختی فراوان نوشته شده است.
فتوحی، محمود. (۱۳۸۷).نظریهی تاریخ ادبیات. تهران. سخن. صفحهی ۱۱۷/۱۱۸.
@Kajhnegaristan