«یک نسیم نیز «گرد» را خواهد برد»

"یک نسیم نیز «گَرد» را خواهد بُرد"
✍حامد شیرمحمدی


🔶این تصویر، تجسمِ ملموسِ رابطهٔ سرمایه با ایدئال‌های به‌اصطلاح روشنگری است، چیزی که در جامعهٔ کاپیتالیستیِ پساصنعتیِ فرانسه امروز در قامتِ خشمِ طغیانیِ «جلیقه‌زردها» به‌وضوح شاهدش هستیم، ولو به مددِ «باز‌ـ‌نماییِ» نمایشیِ رسمیِ رسانه‌های دولتِ سرمایه، به‌موازاتِ تکثیرِ بی‌شکلِ تااینجا «بیان‌گرانه»ی مجازی.

اما در حیرتم که چگونه لیبرال‌های «شاه‌خوانده»ی فَرَشگَردی و همین‌طور لیبرال‌های «خودخوانده»ای همچو جناب مَردیها نسبت به بدیهیاتِ کلاسیکی نظیرِ تقدمِ سرمایه بر دموکراسی هنوز چشم و گوش بسته مانده‌اند؛ و دموکراسی را صرفن تا سرحدِ حقِ رأیِ انتخاباتی فهمیده‌اند.

کاپیتالیسم در سرآغازِ بورژواییِ شاه‌براندازش به‌اشتباه اما به‌ناچار مدعیِ آرمان‌های همه‌شمولی بود که تناقض و ناهم‌خوانیِ درونی‌شان امروز، و هر از گاهی در طول تاریخ، بدرستی گریبانش را گرفته‌اند و می‌گیرند. اما این قماش به خیالِ خام و کم‌مایه‌شان شکاف‌های گریزناپذیر‌ِ کاپیتالیسم را از فضایلی به شمار می‌آورند که توگویی خود این سیستم ذاتن داراست و در قالبِ حق و امتیاز به شهروندان هبه کرده است، خیر: دموکراسی و عدالت و برابریْ بله، اما فقط برای طبقهٔ اقلِ کاپیتالیست و بورژوا. به‌هررو، این نسبت‌ها و کسوت‌ها از بدیهیاتند، اما اجازه دهید «گَردوخاک‌پاشانِ» فَرَش«گَرد»ی و «سم‌پاشانِ» لیبرال«آوازه»ی سراسر خودمتناقض بر طبلِ تهی و بی‌عمقِ دانشِ کینه‌توزانه‌شان بکوبند، و طومارهای شلخته و بی‌سَروتَه و هیستریک بنویسند و بپرانند.



@Kajhnegaristan