…ادامه 👆. شقه‌ای که به<< تولد، شکل گیری و بلوغ مدیریت رانتی>>

...ادامه 👆
و قدم رنجه می دارند که در عرصه هاز زندگی دخول کنند و آنها را در جهتی همسو با جامعه آرمانی هدایت و رهبری کنند.
شقه ای که به<< تولد،شکل گیری و بلوغ مدیریت رانتی>>.منجر می شود.
۲- در گام دوم اکثریت عظیم جامعه، با قرار گیری در اردوی"غیر خودی"،از جایگاه ساکنان امروزی و آبا و اجدادی کشور خود و صاحبان حق و صلاحیت برای مشارکت درامور مربوط به کشور خود درچهار چوب نظام تقسیم کار اجتماعی،و بر اساس شایسته سالاری حرفه ای و.. کنار گذاشته شده و بعنوان "ذهن غیر مومن،خام و ضعیف " بمرتبت موضوعی برای کنترل و نظارت و شناسایی مداوم توسط انواع ارگانها،نهادها و سازمانهای امنیتی- حراستی در یکسو و انواع نهادها و سازمانهای تربیتی-آموزشی- اردوگاهی در سوی دیگر فروکاسته شده و از حضور و شرکت درجایگاهها و مناصب مدیریت کلان منع می شوند: جریان بهم پیوسته و ادامه دار"منطبق سازی" شاگردانِ "ایمان ضعیف" با تبیین گرهای مومن خودی.
تبدیل همه چیز جامعه به "درستی آزمایی"و حصول اطمینان از اینکه "آنچه را خودی های مومن بدیگران غیر خودی آموخته اند" ،آیا"مردم و نظام اداری غیر خودی" آموخته و بدرستی فهمیده است یا نه؟ اصل منقاد سازی عمومی و مطیع پروری ملی.
شقه ای که <<اکثریت مردم با انواع سلایق، زبانها،مذاهب،ادیان،نژادها و فرهنگهای متنوع شان از حق شرکت در اداره امور جامعه حذف و کنار گذاشته می شوند و بدتر از همه بعنوان موضوعی مشکوک و غیر معتمد،کل مردم یک جامعه رامشمول گزینش عقیدتی،کنترل حراستی و نظارت مداوم می سازد>>.
شاخکهای ارتباطی اکثریت مردم و نیروهای دگر اندیش و هم اندیش غیر همسو با جامعه،طبیعت و دولت قطع و دچار انفصال تشکیلاتی- روحی می شوند و در یک پروسه استحاله گر
<<جامعه با همه چیز آن بی صاحب و قطع ارتباط روزانه و تشکیلاتی با فراگیرترین تعداد آحاد مردم شده و در چنگ انواع دستکاریها،تغییر کاربری ها و تخریبهای هیولایی توسط خودیها و انواع دلالان و واسطه گران شکل گرفته در اطراف آنها،تنها می ماند.>>
ژوزف ژاکوتو اشاره می کند که بدین منوال است که "اسطوره تعلیم و تربیت" به "اصل کودن سازی" منجر می شود و نظام تعلیم و تربیت و اسطوره جهان بینی تمامیت خواهی انقلابی، حاکمیت کو
توله های فکری را بطرز شگرفی با "خیانت فراگیر و زرنگی در منافع فردی "نیز توامان می سازد. و نتیجه عملی زندگی در سه گانه های بر آمده از حاکمیت خودیها ، تولد،شکل گیری و بلوغ انواع و اقسام"هیولاهای مافیایی و ذاتهای "شری" است از نوع خاوری ها؛ در جایگاه نوعی از تیپ انسانی و الگویی کلاسیک از ظاهر و باطنی بر آمده و شکل گرفته در چرخه اسطوره تعلیم و تربیت تمامیت خواهی انقلابی.
هیولای"مدیریت رانتی" تنها محصول واقعا موجود در اسطوره تعلیم و تربیت تمامیت خواهی انقلابی است که سنتز شگفت آوری است از سه گانه های
۱-کوتولگی در فکر،ناتوانی ساختاری،بی عرضه گی بنیادی در اداره امور مملکت.
۲-زرنگی در منافع فردی- خانوادگی-محفلی و اشاعه آن در فراگیر ترین تعداد آحاد مردم.
۳-بی تفاوتی و خیانت فراگیر به کیان ملی،اموال عمومی و ذخایر استراتژیک آن.
امروز، هیچ عرصه ای از عرصه های زندگی نیست که خود را بصورت" نیاز بفوریت در رسیدگی"در اثر"بحران ساختاری"،فرسودگی بنیانی در تشکیلات- برنامه" و "تخریب فراگیر" نشان ندهد و سیل اخیر نیز تنها یکی از" اینهمه"است که از عمر یکی از آنها،یعنی "بحران کمر شکن سقوط ارزش پول ملی"یک سال کامل نگذشته است،بحرانی که به ورشکسته سازی گسترده و بی ارزش سازی دارایی ها و بفلاکت کشاندن امکان زندگی روزمره اکثریت آحاد مردم و بحساب مال اندوزی تعداد اندک مافیاهای هیولایی و بر آمده از میان خودیها و بحساب و از جیب مردم و خزانه عمومی، به جامعه تحمیل شده است.
"ویلیام فیش" در کتاب فلسفه ادراک حسی توضیح می دهد که حیوانات در فاصله چند هزارم تا چند صدم ثانیه در مواجه با "وضعیت جدید" و با فعال سازی چرخه"ارتباط بینایی" و مرور سریع خاطرات و زنده سازی حافظه گذشته و مرتبط سازی آن با "آلبوم تجارب زنده موجود" نگاه به امروز را دقیق تر و افق آینده را "روشنترمی سازند، به انجام رساندن تصمیمی اساسی بر اساس
fight or flight
و امروز "موضوع سیل و واقعیت جاری در آن" بخشی از یک مجموعه ای است که روزانه و در واقعیت جاری همه عرصه های زندگی بر قرار است؛ امری که جامعه ما را بیک تصمیم گیری حیاتی دعوت می کند: تعیین تکلیف با چرخه مدیریت رانتی،که احیای مجدد زندگی پر نشاط و یا ادامه چرخه استحاله و زوال جامعه ما وابسته به چگونگی این تصمیم است.
آیا شما عرصه ای از جامعه را سراغ دارید که در آن بحران ساختاری،فرسودگی بنیانی و ناتوانی فراگیر در اداره امور"حاکم،جاری و ساری" نباشد ؟
و البته منظور"اداره امور جامعه" است،و گرنه در عرصه رانت،امتیازات ویژه و مال خود سازی اموال عمومی،
@Kajhnegaristan