‍ 🔻 شب ۲۵ ژوین ۱۹۳۵ تروتسکی خوابی دیده بود: خواب میدیدم که با لنین بحث میکردم، روی یک کشتی بود، لنین روی نیمکتی دراز کشیده بود، من

‍ 🔻 شب 25 ژوین 1935 تروتسکی خوابی دیده بود: خواب میدیدم که با لنین بحث میکردم، روی یک کشتی بود، لنین روی نیمکتی دراز کشیده بود، من یا کنارش ایستاده بودم یا نشسته بودم، مطمین نیستم. او با نگرانی درباره بیماری من سوال میکرد: "بلحاظ عصبی خسته بنظر میرسی، باید استراحت کنی". من شروع کردم به او درباره بیماری ام توضیح دادن، اما با نگاه به لنین به یاد آوردم که او مرده است. سریع تلاش کردم که از این فکر دور شوم تا مکالمه را تمام کنم. وقتی توضیح سفر درمانی ام به برلین در 1926 را تمام کردم خواستم بگویم "این بعد از مرگ تو بود"، اما خودم را نگه داشتم و گفتم "بعد از اینکه تو دچار بیماری شدی". 🔺 این رویای منحصربفرد و تکان دهنده، به این شکل که او صورتبندی میکند، توسط لکان در ششمین سمینار او (میل و تفاسیرش) در درسگفتار 7 ژانویه 1959 تحلیل شده است. خوانندگان لکان وابستگی این با دیگر روایتهایی که لکان مجذوبشان بود را تشخیص خواهند داد، از همه مهمتر خواب خود فروید در مورد پدرش (او مرده بود، ولی نمیدانست!) و در حقیقت موقعیت مزبور تعدادی از موتیفهای لکانی را در خود دارد: دیگری بزرگی که خط خورده، اخته شده و مرده است؛ خدایی که مرده است (بی آنکه بداند) [ ...] من خیلی سریع مشاهده لکان را خلاصه میکنم: ناآگاهی لنین در رویا، فرافکنی ناآگاهی خود تروتسکی است، نه فقط در مورد مرگ خودش، بلکه همچنین در معنی دقیق خواب او. همچنین او حقیقت و تجربه درد را بر لنین فرافکنی کرد، رنج آخرین بیماری لنین، "رنج هستی"، که وقتی سربرمی آورد که میل از پنهان کردن آن دست میکشد. در خواب، لنین، پدر مرده، سپر و پناهی برای این ترس وجودی است، یک پل خطرناک روی پرتگاه، آنطور که لکان میگوید "جانشین پدر برای ارباب مطلق، مرگ"... 🔖 فردریک جیمسون، لنین و تجدیدنظرطلبی، ترجمه عسل اخوان (با اندکی دخل و تصرف)🔆



@Kajhnegaristan