این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1
مسئله …🔶این تحقیقات برای چیست؟
مسئله
🔶این تحقیقات برای چیست؟ کاملا واقف ام که ابهامی بر سرتاسر طرح های کلی یی که پیشتر ترسیم کردم، حاکم است و این خطر کاملا وجود دارد که تحقیقات دقیق تری را که طرح ریزی کرده ام، زیر سوال برد. بارها تکرار کردم که تاریخ سده های اخیر جوامع غربی نشان دهنده ی بازی قدرتی اساساً سرکوبگر نیست. من طرح ام را با کنار گذاشتن این انگاره سامان دادم و وانمود کردم انتقادی را نادیده میگیرم که از سوی دیگر و به شیوه ای بی شک ریشه ای تر بیان می شد: انتقادی که در سطح نظریه ی میل بود. در واقع اینکه سکس "سرکوب" نشده است، ادعایی کاملا تازه نیست و مدتهاست که روانکاوان آن را گفتهاند. روانکاوان نظام کوچک و ساده ای را که معمولا به هنگام سخن گفتن از سرکوب به ذهن متبادر میشود، رد میکنند، به نظر آنان، ایده ی نیروی سرکشی که باید سرکوب اش کرد، برای کشف شیوه ی پیوند قدرت و میل مناسب نیست، به گمان آنان پیوند قدرت و لذت پیچیدهتر و اولیه تر است از این بازی میان نیروی نیرویی وحشی، طبیعی و زنده که بی وقفه از پایین میآید و نظمی از بالا که در پی ممانعت از آن است، نباید تصور شود که میل سرکوب شده است، به این دلیل ساده که این قانون است که میل و فقدان شالوده ی میل را میسازد. رابطه ی قدرت پیشاپیش همان جاییست که لذت هست: پس در این رابطه، افشای سرکوبی که بعدا اعمال می شود، توهم است و جستجوی میل خارج از قدرت نیز بیهوده است.
اما من به شیوهای که مصرانه در هم برهم بود، گاهی از سرکوب، گاهی از قانون، از ممنوعیت یا سانسور سخن گفتهام، گویی انگارههایی هم ارزند. من- با سماجت یا بی توجهی- هر چیزی را که می تواند معانی ضمنی نظری یا عملی آنها را متمایز کند، نادیده گرفتم .و کاملا میفهمم که حق دارند به من بگویند شما با ارجاع بی وقفه به تکنولوژیهای ایجابی قدرت، تلاش می کنید به بهترین وجه در هر دو عرصه پیروز میدان باشید؛ شما مخالفان تان را در قالب ضعیفترین مخالف، به یک چوپ می رانید، و با بحث درباره سرکوب صرف، به شیوه ای نادرست می قبولانید که از شر مسئله ی قانون رهایی یافته اید؛ و با این حال، این نتیجه عملی و اساسی را از اصل قدرت- قانون حفظ میکنید که از قدرت گریزی نیست، قدرت همیشه پیشاپیش هست و حتی آن چیزی را می سازد که تلاش می شود در تقابل با قدرت قرار گیرد. شما شکننده ترین عنصر نظری را از ایده قدرت- سرکوب حفظ می کنید تا آن را نقد کنید،8 و سترون ترین نتیجه سیاسی را از ایده قدرت- قانون حفظ می کنید، اما از آن رو که آن را برای استفاده ی خاص خودتان نگه دارید.
میشل فوکو، اراده به دانستن،ص.96-95
@Kajhnegaristan