…🔸اختگی🔸 …لاکان در سمینار XlV می‌پرسد:.. اختگی چیست؟

#روانکاوی


🔸اختگی🔸


لاکان در سمینار XlV می پرسد:

اختگی چیست ؟اختگی یقیناً شبیه صورت‌بندی های هانس کوچک نیست که به نظرش شخصی شیر آب کوچک را باز می‌کند، چون شیر آب به هر حال در جای خودش می ماند. موضوع این است که او نمی تواند ژوئیسانس خود را به درون خود جذب کند. (۱۲ آوریل ۱۹۶۷)

🔆اختگی به این واقعیت ربط دارد که ما، در برهه ای، باید از بخشی از ژوئیسانس خود چشم بپوشیم. معنای ضمنی بی واسطه ی این گزاره این است که ایده ی اختگی لاکان اساسا بر ترک ژوئیسانس تمرکز دارد نه ترک قضیب، و بنابراین در مورد مردان و زنان، هر دو، تا جایی که با بخشی از ژوئیسانس خود ( در مفهوم مارکسیستی اصطلاح) "بیگانه شوند" کاربرد دارد. در کار لاکان اختگی با بیگانگی و جداسازی ارتباط نزدیک دارد. دیدیم که در بیگانگی، موجود سخنگو ظهور می کند و با ظهور در زبان مجبور است چیزی را ترک کند. جداسازی مستلزم ترک مجدد است: لذت حاصل از دیگری در نقش تقاضا،از تشبیه تقاضای دیگری به ابژه در فانتزی (D🔸$ به جای a🔸$)، یعنی لذت حاصل از سائق ها.
ژوئیسانسی که فدا شده چه می شود؟ کجا می رود؟ آیا به سادگی محو می شود؟ آیا صرفا ناپدید می شود؟ یا به سطح یا جایگاهی متفاوت منتقل می شود؟ پاسخ روشن است: به دیگری منتقل می شود؛ به تعبیری به حساب دیگری واریز می شود. اما این به چه معناست؟ بخشی از ژوئیسانس که از بدن "حذف می‌شود" در سخن باز یافته میشود. دیگری در نقش زبان به جای ما لذت می‌برد. به بیان دیگر، فقط تا جایی که خود را در دیگری از خود بیگانه کنیم و در حمایت گفتمان دیگری قرار بدهیم می‌توانیم در بخشی از ژوئیسانس که حول دیگری می‌چرخد سهیم شویم. هنگام خواندن شب زنده داری "فینگن ها" احساس می‌کنیم ژوئیسانس در دال، در دیگری در نقش زبان، انباشته شده است. زنجیره ی حروف و "اکتشافات" زبانشناختی گویی در زبان منتظر نشسته اند تا نوبت بهره‌برداری از آنها فرا برسد و به حیات زبانی مستقل از خود اشاره می کنند. به بیان دقیق تر زبان آشکارا از خود لذت نمی برد، اما تا جایی که دیگری در نقش زبان در "درون" ما هست، می توانیم بخشی از ژوئیسانس را از آن استخراج کنیم.🔆
----------------------------------------

بروس فینک/سوژه ی لاکانی/ فصل 8، چیزی بنام رابطه ی جنسی وجود ندارد/ترجمه؛محمدعلی جعفری/ ص.205-206