❗️نقد نقد❗️. ✍ علی سروش کیا …

❗️نقد نقد❗️
✍ علی سروش کیا



📙 به دریافت هایی که من از خوانده شده ها و برداشت هایی که به واسطه ی آن ها داشته ام ، هرگز ، ابتدا به ساکن ، زورمندانی در صحنه نبوده اند که در تمهیدِ تداوم و گسترش آن ، واژگانی را به مثابه ی ابزار کار ، بیافرینند . هر چه بوده و شده ، در روند و بر بستر مناسبات ، بر آمد گرفته . اخلاق را هرگز کسانی محدود ، برای مردم نیافریده اند . اخلاق ، در وهله ی نخست ، ناشی از نحوه و نوع ارتباطات آدم ها با یک دیگر و بر بستر عینیات و الزامات زیست ، نضج و رشد گرفته و در وهله ی دوم ، بر مناسباتی که خود از بطن آن بر آمد گرفته ، تاثیر گزار شده و در ادامه ، در یک رابطه ی متقابل و متعامل در نسبت با تغییر مناسبات و ارتباطات اجتماعی و دگرگونی در آن چه اخلاق نامیده می شود ، قرار گرفته است . امید را نه در ما می دمانند و نه به خود تلقین می کنیم . امید ، چنگ بردن به ریشه ای است بیرون زده از دیواره ی پرتگاه ، در هنگامه ای که هر چه هست ، تجمیع لوازم سوق دهنده به سقوط است . در لحظه ی سُریدن به ته ی دره ، پیش از آن که اراده به چنگ زدن به آن ریشه ببری ، تمنای زندگی که نافی مرگ است ، دست ات را به ریشه ای که دیده ای می برد . اگر ، آنِ اراده کردن ، غایب می نماید ، تنها به خاطر فشردن تمامی خواست در آنی از زمان است که حواس ، قد به دریافت آن نمی دهد . همچنان که گیاه ، رو به خورشید قد می کشد ، انسان ، روی به زندگی دارد . و این روی داشتن ، خود زندگی است . خود زندگی ، در بر آوردن زندگی . اگر نا امیدی را می خواهی تجربه کنی ، در کشتن امید بکوش .📙



@Kajhnegaristan