رضا پهلوی و ″براندازی″

رضا پهلوی و ″براندازی″
✍دانیال ایمانی


پدیده ی رضا پهلوی،منازل و جوانب اش و همچنین کیس خبری اش (یا همان هویت اصلی وجودی اش)که اکنون دیگر ماههاست در صدر تکست اخبار،مترادف با امر ″براندازی″ (مفهومی مقابل امر انقلابی و کنش رادیکال)،با وسواسی عجیب همچنان در حال تصعید و پالایش است،وضعیت به غایت متفاوت و غریبی را در مواجهه با «سیاست معارضه» پیش روی می نهد.بر بستر وضعیت کنونی خاصه از دی ۹۶ بدین سو، وجوهی عارض گردیده که فاکتورهای جدیدی را در هیأت امور زیربنایی مبارزاتی پیش نهاده. بخش اعظم این مؤلفه ی اکنون زیربنایی شده،هژمونی رسانه یی است.میدان اصلی زایش سوژه ی برانداز.سوژه یی که نه ماهیتی فکری و اعتقادی دارد،نه سمت و سویی ایجابی و آفریننده.

حیات مفهوم مبهم ″براندازی″ ، مفهومی که نه ناظر بر افقی مشخص و چهارچوبی روشن است و نه برخاسته از یک ترمینولوژی معنادار،بخوبی به ما فهماند،سوژه ی تغییر براندازانه صرفنظر از اینکه نیازی به بازی در شکاف مستقیم خود با حاکمیت و تقابل مستقیم ندارد،نیز تنها به میانجی هژمونی رسانه یی غرب است که امکان حلول و دوام یافته.امر ″براندازی″ آنچنان در غیاب رابطه ی ارگانیک و هدفمند با وضعیت میدانی بسر می برد که از هیچکدام از ملزومات و رویه های معمول و سابقا موجود مبارزاتی،اعم از یارگیری مستقیم،تبلیغات هدفمند و جمعی،مباحثات و آموزشهای فکری و ایدئولوژیک،شبکه های مردم محور و... بهرمند نیست.آنچه ″براندازی″ست صرفاً، پروپاگاندیست ناشی از پای کار آوردن لجستیک رسانه یی غرب و خاصتا امپریالیسم آمریکا.برای مقایسه و تبیین بهتر این رویکرد پرمخاطره ی مبارزاتی و اثبات بی اصالتی اش، نگاهی به پیشینه و تجربه ی مبارزاتی جریانات و گروههای چپ گرای مارکسیستی قبل از انقلاب راهگشاست.گروههایی که برخاسته از صحنه ی میدانی مبارزات و تفاوتهای جدی عقیدتی و آرمانی با وضع حاکم بودند، در شکافهای مستقیم خود با حاکمیت وقت بازی میکردند، افق های مبارزاتیشان را با سیاست رهایی بخش پیوند زده بودند و مهم تر از همه،از کمترین حمایت رسانه های غربی برخوردار نبوده و در هیچ نوع هم‌پیمانی یی با نیروهای تباهی طلب و شر منطقه یی همچون اسرائیل بسر نمی بردند.آنچه سیاست آلترناتیو و هویت جریان سیاسی اصیل را در برهه ی کنونی معنا می بخشد،کارکرد و میدانداری آنها بدون اتکا به هژمونی رسانه یی غرب و توان تبلیغاتی امپریالیسم آمریکاست.چیزی که بنظر ″سیاست براندازی″ هیچگاه بدون اتکا به آن نمی تواند در فضای مخالفت اعلام موجودیت کند.نقد جریان ″براندازی″ مسئولیت اخلاقی مجموعه ی جریانات مارکسیستی و رادیکال است،که تغییر را در کورترین شرایط و با نابیناترین نیروهای موجود به پیش می برد.


@Kajhnegaristan