این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1
فلسفه در اتاق خواب؛
فلسفه در اتاق خواب؛
✍ حسام محمدی
"حقیقت" ناخودآگاه است، همان ساحتِ پر رمز و رازی که در آن، "تصویر" بر مَسندی وزین نشسته و جهان به سرانگشتِ اموری واپس زده می چرخد، اینجاست که در منظری تماماً فرویدی، تصعیدِ لیبدویی ارضا نشده به خلقِ اثر هنری می انجامد.. خاطرهای شعله میگیرد، چراغِ اشتیاقی روشن میشود و اثری هنری شکل میگیرد و اینگونه است که هنر آغاز میشود..
ما بواسطه هنر به گذشته باز میگردیم، به آن حقیقتِ از دست رفته، همان رویایِ تحقق نایافته، همان زنِ متبسم، کاترینا و خاطراتِ بانویِ فلورانسی و ناگه غرق شدنش در رودخانه سامبر.. نقاشی برایِ رنه ماگریت از یورش به واقعیتِ خشنی آغاز میشود که او را به فضایِ شاعرانهای در ساحتی فراتر از امر واقع پرتاب میکند..
ماگریت، نقاشیست که به فضایِ ناخودآگاهیِ انسان دستبرد میزند و در تقلایی آشکار، انگارههای شاعرانهای را بر بومهای نقاشی قلم میزند.. او نظمِ پوشالیِ واقعیت را بر هم زده و با زبانی موزون و در فضایی گاهاً پارادوکسیکال به روحِ مخفیِ انسانها و اشیاء قدم میگذارد.. ماگریت در مکاشفهای هنرمندانه و با زبانی استعاری از فلسفهای مکتوم در اتاقِ خواب میگوید.. فلسفهای که مرزِ انسانها و اشیاء را برهم زده و در یک اینهمانیِ آشکار، آنها را در هم غرق میکند.. او با جان بخشیِ نصفه و نیمهای به اشیاء و تلفیقِ جسمِ انسانی با کالبدِ اشیاء در اتاقِ خواب به آنچه که جادویِ اشیاء میخوانیم اشاره میکند..
اینبار اندامِ زنانه در قرنطینهای که ماگریت قلم میزند از پسِ اشیائی بیرون زده که در آستانۀ جانداری و بیجانی فرولغزیده و خبر از شکلگیریِ موجودِ سومی از هماغوشیِ انسانها با اشیاء میدهد.. موجودِ دو رگهای که همچون رازی پنهان در اتاقِ خواب نمود مییابد و بیش از هر چیزی بر شکنندگیِ آن پوششِ دروغین دلالت دارد.. اینکه همواره چیزی فرایِ چیزها وجود دارد.. ماگریت در نبردی آشکار برای تاختن به آنسویِ مرزها از حقیقتی شگرف در اتاقِ خواب سخن میگوید، حقیقتی هولناک که مرزِ میانِ انسانها و اشیاء را متلاشی کرده و در تجاوزی سهمگین از اشیائی سخن میگوید که دیگر تنها یک شی نیستند..
ماگریت با در دست گرفتنِ کلیدِ رویاها، تصویری افشاگرانه از یک معنایِ نهفته در اتاقِ خواب برجا میگذارد، معنایی که از پیدا شدنِ اندامِ زنانه از بخشِ ناپیدایِ لباس و کفشی بوجود میآید که قرار است آن اندام را بپوشانند، امّا "بدن" آن پوشش را پس زده و به میانجیِ قلمویِ نقاش، خارج از قواعدِ واقعیت گام برداشته است.. فلسفه در اتاقِ خواب از آن میلِ پنهانی سخن میگوید که بر فاششوندگی و هویدایی دلالت دارد.. اینجا رد پایِ یک بدن بر پوشاننده آن، بر جا مانده و در شکلی کاملاً آرام آن را دریده و در آن روییده است.. تا حدی که اندامِ زنانه بر تنپوشِ خود غالب شده و بخشی از خود را در آن جا گذاشته است..
@Kajhnegaristan