این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1


• زیمل در مقام جامعه‌شناس (قسمت نخست). • ماکس وبر. • برگردان میثاق نعمت گرگانی

▪️▫️▪️▫️▪️▫️. «یک یهودی تمام عیار، هم از جهت قیافه‌ی ظاهری، هم از جهت رفتار، و هم در شیوه‌ی تفکر». این توصیفی از زیمل در گزارشی است که برای وزیر آموزش آلمان تهیه شده بود. او که به غایت واله و دل‌بسته‌ی سمفونی شهری برلین و تب‌وتاب زندگی در کلان‌شهر بود به سادگی حاضر نمی‌شد برای مصون بودن از موانع یهودستیزی حاکم در جامعه آلمان، شهر را ترک کند و بخت جذب شدن در سمت استادی دانشگاه را در جغرافیایی دیگر بجوید …مسئله ولی فراتر از صرف یهودستیزی بود. جامعه‌ی دانشگاهی و روشنفکری او را بر‌نمی‌تافت و عملا ذهن و شیوه‌ی او را خطرناک و مخرب می‌دانست. روش التقاط‌گرانه و آمیزگری زیمل، درنوردیدن مرزهای جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و زیبایی‌شناسی و پرداختن به موضوعاتی که از منظر دانشمندان علوم انسانی پیش‌پاافتاده و حتی احماقانه بود: زندگی روزمره، مد و غذا خوردن، او را نه به سنت متفکران بزرگ قرن نوزدهم، بلکه متعلق به رده‌ی اندیشمندانی می‌کرد که بنا بر تقویم قرار بود صد و پنجا سال بعد سر و کله‌شان پیدا شود …گویا برای زیمل که مهم‌ترین دغدغه‌اش حفظ فردیت و پاسداری از استقلال و آزادی فرد در برابر موجبیت‌های هنجارها ...
  • گزارش تخلف

🔶 -یونگ جون پارک: مشکلی که هنگام مواجهه با «کاربرد خصوصی خرد» سر بر می‌آورد این حقیقت است که نمی‌توان بدیلی در خور برای آن یافت

همه می‌دانیم باید واکنش اجتماعی سیاسی مشخص به این وضعیت نشان داد، اما پرسش «چه کسی؟» کماکان بر جای خود باقی است. سوژه/ عامل انقلاب کیست؟ چه کسی بناست دنیایی دیگر را تحقق بخشد؟. -ژیژک: گمان نمی‌کنم تنها سوژه‌ای خاص در کار باشد. دیگر طبقه کارگر یا چیزی از این دست وجود ندارد. به گمان من، هرچه هست مردمی اند درگیر چیزی که من وضعیت پرولتاریای می‌نامم، یعنی، گاهی فقیرند و گاهی زندگی آسوده‌ای دارند. آنچه می‌خواهم درباره این وضعیت پرولتاریایی بدان اشاره کنم این است: هنگامی که فرد به نوعی حد یا تراز صفر می‌رسد، سوژه‌ای دیگر سر برمی آورد که دیگر خودش نیست. در اینجا می‌خواهم به کتاب «مجروحین جدید» نوشته کاترین مالابو اشاره کنم. او در این کتاب مدعی شد که اکنون با شکل جدیدی از بیماری روحی سر و کار داریم. ...
  • گزارش تخلف

🔶ویرانه لزوما چیز منفی ای نیست. در واقع اصلا چیز نیست. می‌توان … رساله‌ای در باب عشق به ویرانه نوشت

اصلا مگر عاشق چیز دیگری [جز ویرانه] هم می‌توان بود؟ محال است آدم عاشق یک بنای یادبود یا یک اثر معماری یا یک نهاد شود مگر طی تجربه‌ای سخت متزلزل، پرمخاطره و شکننده: این چیز همیشه نبوده، همیشه هم نخواهد بود، متناهیست. و درست به همین دلیل، آدم آن را در تناهی و میرایی اش دوست دارد، به خاطر زندگی اش و بخاطر مرگ اش، بخاطر زندگی و مرگ خویش، بخاطر شبح ویرانه‌اش، شبح ویرانه‌ی خویش … چه طور می‌توان جز در این تناهی دوست داشت؟ …دریدا، «زور قانون: بنیاد راز آمیز اقتدار»، ص ۲۷۸ …. ...
  • گزارش تخلف

وداع؛. ✍ حسام محمدی …

فرجام رستگاری همین است، که من در بوسۀ عاشقانه‌ای میرانده شوم، مشتاقانه طعم او را چشیده و در رخدادی به غایت مهلک تسلیم او شوم. بوسه عین هلاکت است، آن دم که جان از بدن مکیده می‌شود و در هیاهوی لحظۀ احتضار، چیزی ملال بدن را تسکین را می‌دهد. به گفتۀ نویسنده «بوسه تمنای به درون کشیدن دیگری‌ست» نوعی سوگواری در ازای آن میل نخستین، شکلی از ناکامی درخلق این‌همانی. ضایع شدن در عشقی راستین و لمس کردن حقیقت پنهان دلباختگی.. بوسه فراخوانی‌ست برای مکیدن عشق، عشقی که اینبار در کامیابی تنانه‌ای به دیده می‌آید و لذتی سرشار را در هلاکتی متلاطم می‌رویاند. ما در بوسه‌ها میرانده می‌شویم، آن دم که دو لب بر هم ساییده می‌شوند و همه چیز بر مرز یگانگی‌ها می‌ایستد. بوسه مکیدن عشق است، پروازی لب به لب بر فراخنای دلدادگی و جان‌سپردن در آغوش ویران‌کننده‌ای که در سکوت واژه‌ها به جوشش می‌افتد. این همان کولاک جان‌فرسای عاشقانه‌ایست که دو بدن را در نقطه‌ای جوشنده بر هم ملحق می‌کند.. عشق و اضطرار، آن دوگانۀ گسست‌ناپذیری که تنها به میانجی بوسۀ شورمندانه‌ای بر آستانۀ آسودگی می‌ایستند و پیوستگی را بر مرز جهانی گسسته جاودان ...
  • گزارش تخلف

🔶خواهر عزیز! برادر گرامی! دوستی که داری این کانال را می‌خوانی:

اگر مشکلت تنها بودن است، اگر مشکلت حرف خانواده و فامیل است، اگر فکر می‌کنی به سنی رسیده‌ای که باید ازدواج کنی، اگر دوست دختر یا دوست پسر مناسب گیر نمی‌آوری یا آنهایی که گیر می‌آوری آدم‌های جالبی نیستند، اگر مشکلت مسائل جنسی است، اگر عاشق بچه داشتنی، اگه دلت جشن عروسی می‌خواهد!، اگه خانواده اذیتت می‌کنند و می‌خواهی مستقل بشوی، اگر اعتیاد داری، اگر یکی را می‌خواهی که خانه را تمیز کند و غذا بپزد، اگر یکی را می‌خواهی که کار کند و برایت لباس و ماشین و خانه بخرد، اگر دوست داری بروی شهر بزرگتر، اگر دنبال وام هستی، اگر حوصله‌ات سر رفته، اگر خوشی زده زیر دلت، اگر دانشگاهت تمام شده و سر کار می‌روی و دیگر نمی‌دانی چه کار کنی، اگر عاشق کسی شده‌ای و نمی‌توانی توی شهر کوچک بدون ازدواج کردن با او باشی، اگر می‌خواهی سربازی ات کم بشود، اگر می‌خواهی طرف مال خودت باشد و با کس دیگری نباشد!!، اگر فکر می‌کنی برای عروسی کردن دیر شده یا نگران حرف مردمی، اگر فکر می‌کنی بدون انسان دیگر، کامل نیستی …. چاره‌اش ازدواج کردن نیست!!. می توانی بروی با آنهایی که به این دلایل ازدواج کرده‌اند حرف بزنی و ببینی چقدر به هدف ...
  • گزارش تخلف

👆 …تا بامروز الگوی کشورهای انقلابی در ورای دین و آرمان و زبان و ملیت هایشان الگوی واحدی از خود برجای گذاشته‌اند: مدلی فرا عقیدتی -

و تاریخ این کشورها، تاریخ تولد، تکوین و ببلوغ رسیدن «خودی» هاست از تولد و شکل گیری و بلوغ اشرافیت دولتی که مستثنی از قانون و الزام طی سلسله مراتب اداری-سازمانی در تحصیل و بدست آوردن مناصب مدیریتی است، بهره مند از امتیازات ویژه است و در چرخه روابط پشت پرده و محفلی مدام موقعیت خود را در هرم قدرت باز زایی می‌کند تا تولد و تکوین مافیاهای هیولایی پول- قدرت از دل اشرافیت دولتی در یکسو و استحاله- زوال جامعه مدنی و نهادهای خود گردان در سوی دیگر. اگر این مدل، الگوی ملموس‌تری را در حیات روزانه و در برابر ما قرار می‌دهد، کشور ما به کدامیک از این الگوها نزدیک‌تر و چه وجوه افتراقی و خصوصیات ویژه‌تری دارد برای تجربه و خلق الگویی جدیدتر و آینده‌ای روشنتر.؟. بنظر من سوالها و پرسشهای بنیانی و اصلی در شرایط کنونی کشور ما، از این پنجره، افق در دسترس‌تر و عینی‌تری برای یافتن پاسخی در خور پیدا کرده و گشوده می‌گردند …. ...
  • گزارش تخلف

«وضعیت ما»

✍ دکتر قنیرپور … بعد از تحول صورت گرفته در نگرش به تاریخ و موضوعات تاریخی در دپارتمان تاریخ دانشگاه لندن، علوم اجتماعی نیز به سمت اعتبار سنجی بر مبنای مستند سازی گرایش پیدا کرده‌اند و این تحول بسیار خجسته‌ای است. همانگونه که کوهن در فلسفه علم بدان اشاره کرده است: موضوعی کردن عرصه‌ها و آنرا در ظرف مقایسه ای- تطبیقی قرار دادن. بطور مثال نظام سلامت. موضوعی کردن ما را بجانب مدیریت بهداشت و سلامت یک جامعه و مسائل و موضوعات مربوط به نیروی انسانی و چارت تشکیلاتی- سازمانی سوق می‌دهد. و روش مقایسه‌ای - تطبیقی مارا به مستند سازی (evidence base) هدایت می‌کند کشورهای مشابه ما کدامند و آنها با موضوع سلامت چگونه روبرو شده‌اند و آمار‌ها در این مورد چه می‌گویند.؟ و خصوصیات ویژه ملی- بومی در کشورما، در این میان چه جایگاهی دارند و در انتخاب درست یک راه، چه تاثیراتی برجای می‌گذارند؟. مدیریت بهداشت و در مان تا بامروز، دو الگوی موفق را به جهان بشری ارائه داده است؛ با انواع زیر شاخه‌ها، بسته به شرایط هر کشور: نظام ملی سلامت در دولتهای رفاه همگانی اروپا و نظام چند نرخی- چند مرجعی امریکایی که از جمله در کشور ...
  • گزارش تخلف

‍ ■ خدایان نشان دادند که عاملان تاریخی بسیار مهمی هستند، جه هنگام صلح و چه هنگام جنگ

جنگ‌های خدایان و جنگ‌های انسانی بسیار در هم تنیده هستند، اتون از سوی خدایان معابد مصری شکست خورد و نابود شد. خدایان روم از سوی خدایان مسیحی به کنار رفتند. خدای یکتا یک عامل تاریخی مهم است، به ویژه هنگامی که برای انسان‌ها رستگاری یعنی رستاخیز را به ارمغآن می‌اورد. بر امپراتور روم پیروز شد و انحصار خود را بر انها حاکم کرد. اسلام در حمایت وحی قران، مدیترانه و بخشی از اسیا را فتح کرد. جنگ‌های ادیان را به فراموشی نسپاریم، جنگ هایی که نمی‌شود ب مولفه‌های اقتصادی و قومی که با خود دارند تقلیل داده شوند. از سال ۱۰۹۶ تا ۱۲۷۰ هشت جنگ صلیبی، مسلمانان و مسیحیان را رویاروی یکدیگر قرار داد؛ امروز از جنگ نهمی در هراسیم. جنگ‌های برادر کشی در دل یک دین، بین شیعه و سنی و میان کاتولیک و پروتستان‌ها بر قرار بوده است. جنگ هایی که در سده‌های بیست و بیست و یکم تداوم دارند. ...
  • گزارش تخلف

«خردمندی و وضعیت ما». ✍ دکتر قنبرپور …<<<‌به گزارش مرکز آمار ایران:

هشتاد درصد ایرانی‌ها حتی یکبار هم سینما نرفته‌اند. نود درصد ایرانی‌ها حتی یکبار هم تئاتر نرفته‌اند. سی و دو درصد ایرانی‌ها می‌گویند در یکسال اخیر به موسیقی گوش نکرده‌اند. چهل درصد ایرانی‌ها می‌گویند هیچ کتاب غیر درسی نخوانده‌اند. ایسنا>>. بر اساس تیراژ کتابهای غیر درسی و غیر کمک آموزشی، متوسط در آمد یک مترجم خوب در کشور ما، یعنی با متوسط چهار عنوان ترجمه در سال، ماهی حدود شش صد هزار تومان می‌شود، و این یعنی قتل عام «آگاهی» و حاملان رهایی با گرسنگی و فقر محنت بار، تحریم کامل دانش و دانستگی، در همان معنای عمیق هگلی آن توسط یک ملت. در کشور ما انواع «بنجلهای گجتی»، به این جایگاه می‌رسند که زینت آرای دکوراسیون داخلی اکثریت مردم و حتی تحصیل کردگان دانشگاهی باشند؛ ولی کتاب و نام نویسنده و مترجم همراه کتاب، حتی به حریم نازل دکوراسیون «انتریور» ایرانی نیز در اصطلاح معماری خانه نمی‌توانند وارد شوند. من در جریان اصلاحات با مرد بزرگی آشنا شدم که بتنهایی در قد و قواره یک دانشکده مدرن، کتاب ترجمه و تدوین کرده است و بروالی کاملا اسکولاستیک. هربار به تهران می‌روم از طریق یک انتشاراتی دوست، جویای اح ...
  • گزارش تخلف

برگرفته از کتاب: حاجی آقا ….. نویسنده: صادق هدایت …

مملکت امروز ما محتاج به اینجور آدمهاست، باید مرد روز شد. اعتقاد و مذهب و اخلاق و این حرفها همه دکانداری ست. اما باید تقیه کرد چون در نظر عوام مهمه. برای مردم اعتقاد لازمه، باید به آنها پوزه بند زد وگرنه اجتماع یک لانه افعی ست، هر کجا دست بگذاری می‌گزند. باید مردم مطیع و معتقد به قضا و قدر باشند تا با اطمینان بشه از گرده آنها کار کشید. چیزی که مهمه طرز غذا خوردن، سلام و تعارف و معاشرت، لاس زدن با زن مردم، رقصیدن، خنده‌های تو دل برو و مخصوصا پر رویی را یاد بگیر. دوره ما اینجور چیزها باب نبود، نان را به نرخ روز باید خورد. سعی کن با مقامات عالیه مربوط بشی، با هر کس و هر عقیده موافق باشی تا بهتر بتوانی قاپشان را بدزدی. من میخوام تو مرد زندگی بار بیایی و محتاج خلق نشی. ...
  • گزارش تخلف

👆منتهای تلاش مدنی این طبقه فقط پرخاش به کودکان کار است که پشت چراغ قرمز به زور وارد «حریم خصوصی» اتومبیلشان می‌شوند

این طبقه همچنان به صرف برنامه خندوانه رامبد جوان و جناب خان مشغول است و قیمت اتومبیل و دلار و یورو و سکه برایش از آزادی و نان هم مهمتر است و هنوز که هنوز است با نقل خاطره هاله نور احمدی نژاد در سازمان ملل و گاف‌های انگلیسی حرف زدن احمدی نژاد و کاپشن چرک او یا زیپ بالا کشیدنش حین ضبط برنامه خود را سرگرم میکند و بعد با دادن فحشی به او و چه گوارا و استالین و پل پوت و کاسترو و …آرامشی می‌یابد و همه تقصیرهای عالم هم از دید او سر همین هاست. طبقه متوسط ایرانی هنوز فکر میکند سپاه پاسداران انقلابی است و اصولگرایان نماینده تفکر انقلابی اند و اصلاح طلبان نماینده تفکر ضدخشونت. این طبقه عاشق کلمه «مدیر» است و حاضر است خودش را به هر تقلایی بزند تا شایسته اتصاف به این لقب جادویی شود (به هر حال او در مجاورت مدیران کل و مالکان ابزار تولید به سر میبرد و میل به همذاتپنداری با آنها دارد) …. ...
  • گزارش تخلف

🔴 بحثی در باب «طبقه متوسط» یا «طبقه متوسط» ایرانی چرا این قدر مشمئزکننده است؟

✍ محمدزمان زمانی.۱) هرچند اصطلاح طبقه متوسط را مارکس به کار نبرده و از دید او و از منظر «عینی» تنها دو طبقه وجود دارد، طبقه استثمارگر و استثمارشونده، با این حال از منظر «ذهنی» (سوبژکتیو) بخشی از طبقه استثمارشونده خود را بیشتر با طبقه استثمارکننده متحد میداند. این بخش از طبقه استثمارشونده که دچار نوعی «اشرافیت توهم آلود» است چون کارش عمدتا از نظر «مکانی-فضایی» در جایی دور از کارخانه و کارگاه‌های کارگران است و در نوعی نزدیکی جرافیایی به مدیران ارشد به سر میبرد دچار توهم برتری نسبت به کارگران یا درست‌تر بگوییم کارگران یقه آبی است. کارگران یقه سفید یا همان طبقه متوسط درواقع نوعی «گروه منزلتی» اند که در این توهم به سر میبرند که به لحاظ شأن و منزلت برتر از کارگران یقه آبی اند. حال آنکه مارکس به درستی نشان داد که مهم نیست افراد یا گروهها درباره جایگاه خود چه فکر میکنند، مهم نسبت آنها با وسایل تولید است. این نسبت انسانها با ابزار تولید و مالکیت خصوصی آنهاست که تعیین کننده طبقه افراد است. ۲) طبقه متوسط را نباید با خرده بورژوازی یکی گرفت. خرده بورژوازی اشاره به صنایع پیشاسرمایه داری و شکلهایی از ...
  • گزارش تخلف

#یادداشت✍ پویا ایمانی🔶&quot;دموس&quot; (demos) آنجا وسط میدان است و در کار &quot;کراتئین&quot; (kra

✍ پویا ایمانی …🔶 «دموس» (demos) آنجا وسط میدان است و در کار «کراتئین» (kratein)، مشغول اعمال مستقیم «کراتوس» (kratos). «دموس» پای می‌کوبد و قهقهه می‌زند و درست در لحظه‌ی گسست، در لحظه‌ی وقوع انقلاب (و نه لزوما به قصد نیل به زمان تقویمی، نابعد انقلاب)، آزادی را شادمانه تجربه می‌کند. حاکم اما وقیحانه می‌گوید این کراتئین دموس نیست، این دموس-کراتیا نیست، این «دموکراسی» نیست! دموکراسی از منظر حاکم به انتخابات و حق رای محدود می‌شود، به تکرار و تناوب ادوار چندساله، به صندوق و پارلمان. حاکم آرزو می‌کند «دموس» از انتخابات تا انتخابات محذوف و مسکوت بماند، در خانه بماند، رام و قانون پذیر و و باواسطه و مترصد فراخوان انتخاباتی بعدی بماند. لاجرم سهل است که «دموس» متخطی از «قانون حاکم» را «مشتی دزد و مست» (ترکیه) یا «خس و خاشاک» (ایران) بنامد … «دموس» آرزو می‌کند پیوستار دروغین تاریخ اعظم را، به ضرب ایده‌ی عدالت، خرد و متلاشی می‌کند. مثل ۶۸، مثل ۸۸، مثل همه‌ی «مونوگرام» ها یا «پاترونیم» هایی که هنوز و همچنان و همواره در کار آمدن اند …با شادی مردم «تقسیم» … ...
  • گزارش تخلف

🔶 هگل …

تحقیقی که کانت در مورد تعینات اندیشه ارائه می‌دهد، اساسا دچار نقصی بزرگ است: او آن تعینات را هیچگاه به صورت فی نفسهم و یا لنفسهم در نظر نمی‌گیرد، بلکه تنها به سوبژکتیو و یا ابژکتیو بودن آنها توجه دارد. به بیان متداول، (ابژکتیو) بودن یعنی اینکه چیزی بیرون از ما خود را به ما عرضه کند و از طریق ادراک، از بیرون بر ما وارد شود. کانت (ابژکتیو) بودن تعینات اندیشه را (برای مثال علت و معلول) بدین معنا انکار می‌کند. به بیان دیگر، این را که آنها به ادراک ما داده می‌شوند رد می‌کند؛ در واقع، کانت آن تعینات را وابسته به نفس تفکر و یا خود انگیختگی تفکر ما می‌داند و بنابراین در این معنا آنها را سوبژکتیو می‌انگارد …. ...
  • گزارش تخلف

👈کوچ علم از دانشگاه.. محال است آمار تعداد مقالات منتشر شده ژاپن را بیابید

چرا؟! چرا فقط کشورهایی مانند پاکستان، برزیل و هند عطش آمار مقالات دارند؟!. 🔹جالب است بدانیم که ما تنها کشوری هستیم که رشته علم سنجی در ان دایر است؛ چراکه فقط ما سرگرم علم سنجی خودمان هستیم. ما بالاترین انتشار مقالات در این حوزه را در اختیار داریم …🔹هدف علم سنجی که از حوزه کتابداری آمده است، در واقع مجله سنجی است نه حقیقت علم. علم سنجی قدرت تحلیل محتوای علم را ندارد. مبدع این اصطلاح اصلا چنین منظوری نداشته است. علم سنجی صرفا بیانگر شاخص‌های کمی است نه کیفی …🔹در سنت‌های اصیل علمی، تولید مقاله هیچ گاه نشان دهنده تولید علم نبوده است. راجرز کتابی نوشته به نام اشاعه نواوری. تا به حال ۲۵۰۰ مقاله در خصوص این کتاب منتشر شده است. ...
  • گزارش تخلف

‍ 🔴 تنظیم یک سوگنامه برای مردگان، که خطابی است به زندگان «با گرامیداشت رولان بارت

🖌دکتر علی اکبر قنبرپور پزشک، محقق و نویسنده. ▫️سفر کن و به هیچکس نگو. یک رابطه عاشقانه را زندگی کن. و به هیچکس نگو. شاد زندگی کن و به هیچکس نگو. آدم‌ها چیزهای قشنگ را خراب میکنند.» جبران خلیل جبران «. 🔸در کشور ما ایران، بطرزی شگفت انگیز مردن انسان را» در گذشت «نامیده‌اند، نه پایان راه، بلکه بطرزی راز آلود گشوده نگاه داشتن کارنامه فرد و بیشتر از آن» در گذر «قرار دادن سفر نامه هر فرد، همچون ردی برجای مانده از یک انسان، یک حزب، یک نحله و شاید یک ملت در درازنای یک سفر، فرصتی برای عیان شدن ماحصل یک سفر. همه» نگو‌ها «و» بگو‌ها «به صحن عیان آمدن و محک خوردن. 🔸بیهوده نیست که ابن هشام، تدوین کارنامه» سفر «پیامبر اسلام را» سیرت «نامیده است: رخ نمودن رد برجای مانده از تمامی» آنچه بوده است «در عیان زندگی و در برابر قضاوت و آرای عموم قرارگرفتن وبالاتر از آن شکل گرفتن و ارائه یک الگو، یک خصلت و نوعی از یک انسان، یک نحله و یک ملت. ...
  • گزارش تخلف

کشف ناخودآگاه (قسمت ۵). مصاحبه آلن بدیو با میشل فوکو

سال ۱۹۶۵ آلن بدیو: در برخی موارد، در برخی دوره‌های زمانی برای تمیز دادن، برای در تقابل قرار دادن روانشناسی تجربی یا پوزیتیویست و آنچه روانشناسی انسان شناسانه گفته می‌شود، از تمایز بین توضیح و درک استفاده زیادی کردیم. آیا این به نظر شما معنی ای دارد؟ میشل فوکو: من فکر می‌کنم که [این معنی] بسیار ژرفی دارد، ولی مطمئن نیستم که مفهوم «درک» (فهم) , که [حتی] خود کلمه «درک کردن» (فهمیدن) الزاما مناسب‌ترین [مفهوم] باشد. به نظر من، اگر شما مایل هستید، که آنچه اتفاق افتاد، آنچه است که در زیر می‌آید. از قرن هفدهم تا اواخر قرن نوزدهم، تمام اصول تفسیرگرایانه یا تفسیرگر به نوعی در تاریکی مانده بودند، یا فقط به نفع یک روش (متدولوژی) از دانشی که از خیلی قبلتر به دنبال معنایی کم و بیش پوزیتیویست از قانون یا اصول تفسیرمی‌گشت، به تاریکی کشانده شده بودند. و در اینجاست که از طریق نیچه، همچنین از طریق شرح تفسیر متون دینی در قرن نوزدهم، البته از طریق روانکاوی که کشف و تفسیر نشانه است، اینجاست که در فرهنگ غربی روش‌های تفسیر، روش‌های شرح که حتی قبل از مسیحیت در اسکندریه بنیاد نهاده شده بود و دنیای غرب را تا قرن ...
  • گزارش تخلف

🔶فلسفه نباید تاریخ اعظم (History) را سرمشق خود قرار دهد؛ باید از آن چیزی پیروی کند که مالارمه «کنش مهار شده» می‌نامد، که یکی از نا

بیایید مبارزان کنشی مهار شده باشیم. بیایید، درون فلسفه، همان کسانی باشیم که سیمای چنین کنشی را ابدی می‌سازند، آن هم از طریق چارچوبی مقوله‌ای که در آن واژه «عدالت» نقش تعیین کننده‌اش را حفظ می‌کند. همواره آرزو داشته‌ایم که عدالت بتواند انسجام پیوندهای اجتماعی را بنیان نهاد، حال آنکه عدالت فقط قادر است افراطی‌ترین سویه‌های بی‌انسجامی را نام گذاری کند؛ زیرا اصل موضوع برابری طلبی، پیوندها و بندها را از هم می‌گسلاند، تفکر را از قیدهای اجتماعی می‌رهاند و در برابر حساب و کتاب منافع به دفاع از حق امر نامتناهی و امر بی‌مرگ بر می‌خیزد. عدالت یعنی قمار بر سر بی‌مرگی در مقابل تناهی، در مقابل «وجود معطوف به مرگ». زیرا در ساحت سوژه مدار برابری که ما کمر به اعلام وجودش بسته‌ایم، هیچ چیز به جز کلیت وشمول عام این اعلام و پیامدهای آن اعلام برای فعالیت سیاسی مطرح نیست. عدالت» نام فلسفی برای عدم انسجام دولتی و اجتماعی نهفته در هر نوع ساسیت برابری طلبانه است. این جاست که می‌توانیم به رسالت اعلام‌گرایانه و‌ اصل موضوع بپیوندیم؛ زیرا این 《پل سلان》 است که می‌تواند دقیق‌ترین تصویر از آن چیزی را در اختیارمان نهد ...
  • گزارش تخلف