این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1


✍ پویا ایمانی …

🔶ساده است: هرجا به ژست‌های پوک میستیک و عرفانی برخوردید بدانید صندوقچه‌ی قدرت دقیقن همانجا پنهان شده. عقل در مواجهه با منشاء قدسی و مبهم قدرت از دلیل آوری عاجز است. ولی چون نمی‌تواند به عاطفه، هیجان، منفعت طلبی، حماقت و غیره و غیره مهار بزند، سر از وادی راز در می‌آورد. از آن جماعت مشنگی که چون نتوانستند بی رودربایستی به دری نجف آبادی رای بدهند اسم خودشان را گذاشتند «شمع‌های زنده در باد» تا این مترجم حراف نارسیسیستی که با لحن صوفیان تذکره الاولیاء رای ندهندگان را به «خدا» (راز/قدرت) حواله می‌کند و بعد خیلی ننر زبان در کام می‌کشد، شما می‌توانید یک بسته‌ی کامل امر قدسی -یعنی گم-باشد، فاجعه هم روی زمین هرروزه خواهد شد. قدرت حاکم آن آهن ربایی ست که وقتی نیروها را به سمت خود می‌کشد به جامه‌ی عرفان و راز ملبس شان می‌کند: شمع، شهید، حواله به خدا …. پشت همه یک کلمه بخوانید: حاکمیت …و دو کلمه با آقای مترجم: کسانی که به «خدا» حوالت شان می‌دهید عمری ست عریان در معرض قدرت حاکم مطلق یا همان خدای شما قرار دارند. چیزی که به حال خود یا به «امان خدا» رها شده، به معنی دقیق کلمه «رها» نشده، برعکس، برهنه د ...
  • گزارش تخلف

کشف ناخودآگاه (قسمت ۳). مصاحبه آلن بدیو با میشل فوکو. سال ۱۹۶۵

🔶آلن بدیو: شما گفتید که تمرکز عمده روانشناسی و حتی [تمرکز عمده] علوم انسانی به طور کل در اواخر قرن نوزدهم، حول موضوع کشف ناخودآگاه به وجود آمد. لغت «کشف» عمدتا از یک زمینه علمی یا پوزیتیویستی گرفته شده است. منظور شما دقیقا از کشف ناخودآگاه چیست؟. میشل فوکو: خب، فکر می‌کنم که باید لغت را تقریبا در معنای دقیقش درنظر بگیریم. فروید ناخودآگاه را به معنای واقعی کلمه به عنوان یک چیز کشف کرد. به مدت بیست سال، علی‌رغم علاقه به روانکاوی، شیوه‌ای غالب برای تفکر وجود داشت که می‌گفت نزد فروید یک فرض هستی جسمانی (بودگی) (شوزیست) (chosiste) دائمی دیده شده است. در نهایت از [زمان] از جمله پولیتزر تا [زمان] مرلوپونتی، شوزیسم (le chosisme)، پوزیتیویسم فروید به عنوان دنباله‌ای از تفکر قرن نوزدهم مورد انتقاد قرار گرفت و ما برعکس تلاش کردیم که این چیز آزاردهنده را که ناخودآگاه بود را مجددا معمول کنیم، [تلاش کردیم] که آنرا در شبکه‌ای از معانی دقیق‌‌تر، ظریف‌تر، بالاخره، در شبکه‌ای از معانی آنگونه که ناخودآگاه جایگاهی را در سابژکتیویتی داشته باشد که شاید متعالی یا شاید تجربی یا شاید تاریخی، هر چیزی [، مهم نیس ...
  • گزارش تخلف

روانکاوی و تأملات نابهنگام (۱). ✍رضا احمدی …

🔶در روانکاوی تنها یک اصل متافیزکی وجود دارد، و آن اصل این است: آنچه بعنوان واقعیت می‌شناسیم تا جایی وجود دارد که بعنوان یک بن‌بست برای روان‌ انسانی تجربه شود. موجودیت آن در گرو همین بن‌بست بودگی است. فهم این مساله براساس یکی از شبهات زنون بسیار آسان خواهد بود: زنون می‌گفت آخلیس «نام یکی‌از قهرمان اسطوره‌ای یونان باستان» (در افسانه ازوپ بجای آخلیس خرگوش آمده) در عین تیزپا بودن، قادر نیست فاصله‌ای که میان خودش و لاک‌پشت دارد را طی کند و به لاک‌پشت برسد … مسأله زنون این نیست که آخلیس نمی‌تواند از لاک‌پشت پیشی بگیرد بلکه این است که آخلیس هیچ‌وقت به او نمی‌رسد؛ زیرا همواره یا پشت سر قرار دارد و یا از لاک‌پشت سرعت می‌گیرد و جلو‌تر می‌افتد. بعبارتی تلاش برای رسیدن به یک نقطه همواره یا خیلی دیر یا خیلی زود است و بهنگام نیست. منطق روانکاوی برای برون رفت از چنین بن‌بستی رانه مرگ (The death drive) است؛ رانه‌ی مرگ، یعنی صرفنظر از مقصد و هدف، زیرا وجود هدف و مقصد در انتهای مسیر، توهم خود مسیر است و برای انسان تنها همین مسیر بی پایان وجود دارد و انسان می‌تواند مسیر را بعنوان مقصد خودش انتخاب کند … د ...
  • گزارش تخلف

ریشه‌های درختی تنومند و سایه گستر (۱۵). ✍ فرزام پروا …

🔶-لکان در قالب/ماتریس گراف (نمودار) اشتیاقش که ۱۰ سال بعد در سال ۱۹۶۰ ارائه کرد … مرکز ماتریس را توسط همبستگی بین سوژه و بزرگ دیگری مشخص کرد. چطور ما قرار است این را در سطح سمبولیک بفهمیم؟ سوژه بایستی دیگری را به عنوان یک سوژه دیگر قبول یا بازشناسی کند تا دیگری او را به روشی کافی یا معتبر بازشناسد. و شما بایستی اول وجود و ارزش دیگری را به رسمیت بشناسید تا دیگری شما را بازشناسد. در کار هگل، تنگنای موقعیت ارباب این است که او برده را به عنوان سوژه نمی‌شناسد. به این ترتیب ارباب می‌بازد چون او نمی‌تواند توسط کسی بازشناسی شود. ارباب برده را به عنوان سوژه نمی‌شناسد و بنابراین انقیاد و سرسپردگی برده بازشناسی ارباب را به دنبال نخواهد داشت. سرسپردگی برده صرفا قدرت ارباب را به رسمیت می‌شناسد‌‌‌‌؛ آن هرگز او را به عنوان سوژه بازنمی شناسد. از سوی دیگر در تاریخ این برده است که پیروز می‌شود، چرا او کسی است که کار می‌کند، و از طریق کارش هیچ را موثر و کارا می‌کند. ...
  • گزارش تخلف

🔶ژیل دلوز در پاره‌ی هیجدهم کتاب «منطق معنا» با عنوان «سه تصویر از فلسفه» این ایده را مطرح می‌کند که تفکر پیش از آنکه تاریخی داشته باشد واجد نوعی جغرافیاست و پیش از آنکه دست به نظام سازی بزند، بعدها یا جهت هایی را ترسیم می‌کند. برای نمونه، تصویری که هم اهل فن و هم عموم از یک فیلسوف دارند از قرار معلوم به وسیله‌ی فلسفه‌ی افلاطونی ترسیم شده است: فیلسوف موجودی است که به بر شدن و بالا رفتن می‌اندیشد؛ او غار را ترک می‌گوید و به بلندی‌ها می‌رود و هرچه بالاتر و پاکیزه‌تر و پالوده‌تر می‌شود و بدین سان بین اخلاق و فلسفه، آرمان زهد و ایده‌ی تفکر، پیوندهایی تنگاتنگ برقرار می‌گردد … به زعم دلوز، به قیاس از این وصف، جغرافیایی فلسفه را می‌توان به یاری استعاره‌ی بیماری‌های فلسفی هم باز گفت. می‌توان ایدئالیسم را بیماری ذاتی فلسفه‌ی افلاطونی خواند و به اعتبار اوج گرفتن‌ها و سقوط کردن‌ها یا به تعبیری قبظ و بسط‌های ملازم آن، ایده ئالیسم را شکل دوقطبی- یعنی تناوب شیدایی و افسردگی- فلسفه خواند. دلوز، به همین قیاس، جغرافیای فلسفه را تکمیل می‌کند: فیلسوفان یا متفکران پیش از سقراط همواره رو به پایان و به سوی ا ...
  • گزارش تخلف

کشف ناخودآگاه (قسمت ۲). مصاحبه آلن بدیو با میشل فوکو. سال ۱۹۶۵

آلن بدیو: [بیایید] خود را در آن یکی منظر قرار دهیم. این دفعه، شناخته شده به عنوان لحظه فلسفی در تاریخ تفکر غرب، چه جایگاهی را می‌توانیم به این کشف فرویدی از نااخودآگاه در انسان شناسی اختصاص دهیم؟. میشل فوکو: خب، در این مورد یک سری از رویدادها در سطح - من همیشه از رویدادها سخن می‌گویم، اما شدیدا حامی تاریخ مبتنی برواقعیت [واقعیت بنیاد]، حداقل در فلسفه، هستم، چراکه بعد از تمام این مدت، تا حال حاضر، ما هیچ‌گاه تاریخ تفکر را به شیوه‌ای دیگر غیر از منظر انتزاعی ساختار عمومی، ایده‌آل و لازمان (بی زمان) انجام نداده‌ایم - اتفاق افتاده است. خوب [پس] شاید باید برای داشتن تاریخ واقعیت بنیاد محض فلسفه و نه [تاریخ] فلاسفه ریسک کرد. خب، ما اگر تاریخ واقعیت بنیاد فلسفه را انجام دهیم، فکر کنم که باید به یک سری رویدادها، وقایع، به نوعی [وقایع] ناپرورده (خام) که در وجود خود فلسفه [هستند]، که در قرن نوزدهم اتفاق افتادند، توجه کنیم. این ناخودآگاهی که روانشناسی به عنوان یک موضوع جدید و در عین حال به عنوان روشی کاملا جهانی برای تمام علوم انسانی کشف کرد، می‌بینیم که در حقیقت این ناخودآگاه قبلا توسط خود فلسفه ...
  • گزارش تخلف

درباره‌ی فاشیسم (همراه با امبرتو اکو). ----------------------------------------

✍ پویا ایمانی …🔶بحث نظری بر سر ماهیت حکومت ایران بحث مهمی ست. در واقع یکی از زمینه‌ای که مدافعان حکومت فعلی تویش شلتاق می‌کنند همین تعریف سیاسی رژیم حاکم بر ایران است. بحث معمولا به این شکل پیش می‌رود که مخالفان رادیکال وضع موجود حکومت ایران را حکومتی توتالیتر معرفی می‌کنند و اصلاح طلبان و باقی همفکرانشان هم در مقابل اصرار دارند حکومت فعلی نه توتالیتر بلکه اتوریتر/اقتدارگرا یا حتا «شبه دموکراتیک» است (با مدافعان این لغت جعلی اخیر بحثی نیست چون حالشان بد است). ولی مسئله این است که آن تقسیم بندی درس نامه‌ای فقیری که این دعوای نظری روی اش سوار شده هفت کفن پوشانده و جای اش را به نظریاتی بارها دقیق‌تر و معاصرتر داده. خیلی بی مقدمه: حکومت اسلامی ایران تمامیت خواه است بی اینکه تام یا توتالیتر باشد. به عبارت دیگر با تمام وجود «می خواهد» تمامی واقعیت را ببلعد یا تک تک کنش‌های روزمره‌ی شهروندان را تابع و منقاد ایدئولوژی دولت کند اما «نمی تواند»، زورش نمی‌رسد. دلایل این ناتوانی فراوان اند. مهمترین شان اینکه سمبه‌ی ایدئولوژی نظام حاضر آن قدرها پرزور نیست. اسلام سیاسی- که ترکیب حشویست چون اسلام اصل ...
  • گزارش تخلف

نکته‌ی مهمی که اکو گوشزد می‌کند این است که به هیچ وجه نباید ناتوانی‌های فاشیسم را به پای تساهل و رواداری اش نوشت

فاشیست‌ها تا توانستند آدم کشتند و هر وقت دست شان برسد باز هم آدم می‌کشند (ما در ایران خیلی نیاز نداریم از اعدام‌های اول انقلاب تا اعدام‌های ۶۷ و قتل‌های و قتلهای زنجیره‌ای و غیره مثال ردیف کنیم). ناتوانی‌ها و عقب نشینی‌های گاه-و-بی گاه فاشیسم محصول بلاواسطه‌ی تناقضاتش است. به عبارت دیگر، فاشیست‌ها، برخلاف نازی‌ها، قدشان بیشتر از این نمی‌رسد، به همین دلیل هم فی المثل فاشیسم ایتالیا هرگز بدل به یک نظام توتالیتر ناب نشد. فاشیسم به لحاظ سیاسی و ایدئولوژیک عمیقا دچار گیجی است. ولی گیجی اش صلب و سازمان یافته است. به قول اکو فاشیسم یکجور «زهوار درفتگی فلسفی» ست، یکجور مشنگی مفهومی سفت-و-سخت که به لحاظ عاطفی پیوندی ناگسستنی با بنیادهای ارزشی کهن دارد. همین هم باعث می‌شود که از فاشیسم، برخلاف نازیسم یا فالانژیسم، فقط یکی وجود نداشته باشد: نه فقط نهضت مقاومت بلکه کل جنگ جهانی دوم به عنوان نبردی علیه «فاشیسم» شناخته می‌شود؛ یا مثلا رابرت جوردن، در «زنگ‌ها برای که به صدا در می‌آید» همینگوی، دشمنانش را که فالانژیست‌های اسپانیایی هستند «فاشیست» می‌نامد، یا روزولت از پیروزی مردم آمریکا بر فاشیسم حرف ...
  • گزارش تخلف

کشف ناخودآگاه (قسمت ۱). مصاحبه آلن بدیو با میشل فوکو. سال۱۹۶۵

🔶آلن بدیو: آیا به من اجازه می‌دهید که [گفته‌های قبلی شما را] در چند جمله خلاصه کنم، که مطمئنا [این جملات من] به [افکار شما] خیانت می‌کنند. میشل فوکو: مطمئنا خیر [به هیچ وجه این‌گونه نیست]. آلن بدیو: شما دو منظر را متمایز کردید، در اولین [منظر]، فلسفه روی هم رفته زمینه روانشناسی را فراهم می‌کند [بازمی کند]، اما پس از آن علوم انسانی به روشنگری مفید و سازنده آن اطمینان می‌دهند. در منظر دوم، که شما تأکید کردید که برای شما اولویت [ترجیح] دارد، کل انسان شناسی به عنوان لحظه‌ای سرنوشت ساز در کل فلسفه مانند گونه‌ای فرهنگی [در نظر] گرفته شده است که از طریق آن غرب موفق به دستیابی به تفکر خود [تفکری در مورد بودن خود] می‌شود یا برای به دست آوردن تفکر خود تلاش می‌کند. بنابراین، اگر مطابق میل شما باشد، می‌خواهم سؤالم را در مورد ماهیت روانشناسی در هرکدوم از این دو سطح مجدد مطرح کنم. خب، اگر در ابتدا بپذیریم که فلسفه به طور ضمنی حوزه [تخصصی] خود را بر علوم انسانی به طورکلی مقرر داشته است [ملزم کرده است] علوم انسانی ای که در حال حاضر، [اگر بتوانیم] بگوییم، از دیدگاه پوزیتیویست [اثبات گرایانه] جانشین سؤ ...
  • گزارش تخلف

🔶آدمی نه از طریق دست یافتن به هدف بلکه با اثبات این نکته که از پیش به آن دست یافته است، هدف را تحقق می‌بخشد، حتی وقتی که شیوه‌ی حص

به هنگام پیشروی، آدمی هنوز به آنجا (به مقصد) نرسیده بود، لیکن به ناگهان (چنین می‌نماید که گویی) تمام مدت آنجا بوده است. «خیلی زود» ناگهان بدل به «خیلی دیر» می‌شود، آن هم بدون تشخیص لحظه‌ی دقیق تبدیل آن‌ها. از این رو کل ماجرا حاوی ساختار قرار ملاقات از دست رفته است. در طول راه، حقیقت، حقیقتی که ما هنوز بدان نایل نشده‌ایم، هم چون شبحی ما را پیش می‌راند، و به ما وعده می‌دهد که در انتهای مسیر در انتظارمان است؛ اما ناگهان در می‌یابیم که ما همواره از پیش در قلمرو حقیقت به سر می‌بردیم. این مازاد و اضافه‌ی (surplus) پارادوکسیکال که می‌لغزد و از کف می‌رود، در این مواجهه و ملاقات از دست رفته «لحظه مغتنم» خود را به مثابه «امری محال» عیان می‌کند، البته این همان ابژه‌ی کوچک a (امر دست نیافتنی) است: نمود نابی که ما را به جانب حقیقت می‌داند، درست تا لحظه‌ای که ناگهان در پس ما ظاهر می‌شود، (به نحوی که گویی) ما پیشاپیش جلوتر از آن به مقصد رسیده‌ایم، یک هستی سراب گونه که واجد «زمان راستین خود نیست، و فقط همواره در فاصله‌ی بین» خیلی زود «و» خیلی دیر" برجا می‌ماند …اسلاوی ژیژک. رخداد، گزیده مقالات، انتشار ...
  • گزارش تخلف

&aposاختلاف داشتن و چاره جویی را به فرزندانمان بیاموزیم: &apos

✍ معصومه حنیفه زاده …🔶جا به جا می‌خوانیم که بهتر است والدین پیش از فرزندآوری اختلاف‌های خود را حل کنند؛ چرا که اختلاف میان پدر و مادر پیامدهای بدی در تربیت فرزندانشان دارد. ولی پرسش این است: آیا هرگز زوجی بدون اختلاف می‌توان یافت؟ و آیا می‌توان یک بار برای همیشه اختلاف‌ها را حل کرد؟. وجود تفاوت‌ها و اختلاف نگرش‌ها میان والدین کاملا بهنجار است و این نه تنها برای فرزندانشان بد نیست، بلکه می‌تواند مایه‌ی رشد شخصیتی آنان نیز شود. چگونه؟. به فرزندانمان بیاموزیم که &aposاختلاف داشتن&apos طبیعی است. هر کسی حق دارد روی حرف دیگری حرف بزند. هر کسی می‌تواند مخالفت خود را بیان کند. و البته راه هایی نیز برای کنار آمدن با اختلاف می‌توان یافت. ...
  • گزارش تخلف

✍ حسام محمدی …. 🔶هیچکس به اندازه یک سگ ولگرد تنها نیست!

آن تنهایی مضاعفی که بواسطۀ چهرۀ رنجور و اندام نحیف او، به چیزی قابل لمس تبدیل شده است. شکلی از تنهایی که از آن او نیست، بلکه هدیه دیگران است به او. سگ ولگرد نه آن زیبایی سگ‌های خانگی را داراست و نه آن اقتدار سگ‌های وحشی را. او فاقد جذابیت‌های حیوانی‌ست و این سرگشتکی تاوان سرکشی از قواعد وفاداری‌ست. آن زوزه‌های مملو از رنج، همواره تکه‌هایی از یک ماتم کهنه شده را با خود به همراه دارند، گویی سالیان سال است که یک سگ در درون خود خودکشی کرده است. بی خانمانی از آن اوست و اندوه، بیماری ناعلاجی‌‌ست که سگ بدان گرفتار آمده است. برای آن ولگرد همیشگی، لگد خوردن شاید پایمال شدن بازیگوشی‌های پرطراوت یک سگ نگهبان باشد …. سگ‌ها آخرین کسانی هستند که ناامید می‌شوند. سگ ولگرد در میان تمام آن قلوه‌سنگ‌هایی که به طرفش پرتاپ می‌شوند به امید تکه‌نانی، سنگ‌ها را تجسس می‌کند. ...
  • گزارش تخلف

دریدا:.. 🔶مسئله‌ی حقیقت چیزی منسوخ یا از مدافتاده نیست. حقیقت ارزشی نیست که آدم بتواند منکرش شود

شالوده شکنی فلسفه منکر حقیقت نیست-- همانطور که ادبیات هم عملا حقیقت را انکار نمی‌کند. اساسا مسئله بر سر درک رابطه‌ای دیگر با حقیقت است. آسان نیست. ولی نباید مرعوب فیلسوفان سنتی شد (همانها که هر نوع به پرسش کشیدن حقیقت برایشان مساوی است با کنار گذاشتن فلسفه، و به همین دلیل هم آن «نافیلسوفان» ای را که با فلسفه مثل ادبیات مواجه می‌شوند محکوم می‌کنند)، نباید مرعوب این «مدارای سرکوب‌گر» شان شد که سرگرم بودن آدم با ادبیات را تحمل می‌کند تنها به این شرط که هیچ نسبتی با فلسفه، با حقیقت، یا در نهایت حتا با حوزه‌ی عمومی، نداشته باشی. کسی مثل ریچارد رورتی خیلی هم خوشحال می‌شود که ما خودمان را وقف ادبیات کنیم-- به شرطی که این مسئله‌ای خصوصی باشد، زبانی شخصی باشد، و پناه بردن به زبانی شخصی خیلی هم [تحت این شرایط] خوب است. من اما سعی کرده‌ام بر این واقعیت تاکید کنم که شالوده شکنی هیچ ربطی به خصوصی سازی فلسفه، به اینکه بگذاریم فلسفه زیر چتر ادبیات پناه بگیرد، ندارد، ژست [شالوده شکنی]، حد فاصلی که ترسیم می‌کند، به کل متفاوت است. به همین خاطر هم هست که تردید دارم از «پسافلسفه» حرف بزنم. در واقع این اصط ...
  • گزارش تخلف

پدر، مادر! دستم را بگیر و پا به پا ببر:. ✍ پویا ایمانی …

🔶در پاسخ به پرسش دوستی که نوشته‌اند: «می دانیم که کارل مارکس شش فرزند داشت سه تایشان به ثمر نمی‌نشینند و از آن سه تای دیگر، دوتایشان خودکشی می‌کنند. چنین کسی قاعدتا نمی‌تواند فرد معتبری باشد. از سوی دیگر همین مرد پیامبر رنجبران لقب گرفته که براستی سزاوار آن است؛ حال چه باید کرد؟ کارل مارکس چگونه آدمیست؟. مردی ولنگار و بی مسئولیت همچون مردی معتاد یا مردی ازخود گذشته و ایثارگر؟ کدامیک؟». نخست باید به یاد داشته باشیم که رنجوری فرزندان را نمی‌شود همیشه به پای پدرومادر آنها نوشت. عوامل بسیاری می‌توانند زمینه‌ی روان رنجوری فرزندان را فراهم کنند. پذیرفتن اینکه &aposپدرومادر خوب&apos نداریم، بلکه &aposپدر و مادر کمابیش خوب&apos داریم خود نشان پذیرش اختگی و کمبود است. ...
  • گزارش تخلف