این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1


🔸بیانیه‌ی جمعی از فعالین کارگری مریوان در مورد کمپین‌ یاری رسانی عوامل هویت طلب. 🔸 …

❗️ «تمامی مردمان جهان از یک نژاداند و آن نژاد، نژاد بشری است» ❗️. 🔆کارل مارکس🔆 …. 📙صداقت و راستی هر همدلی و همدردی انسانی را، باید در میزان ناوابسته بودن آن، به خصوصیاتی دانست که خود در اساس کارکردی جز جداسازی‌های کذایی و تقسیمات دروغین نوع بشر ندارند‌. جداسازی هایی که اینک با حاکم‌تر شدن سازوکار سرمایه، بیش از پیش، صورتی قطعی و محتوم یافته‌اند. آنچه اکنون ذیل عنوان تفاوت‌های غایی، چونان امری قطعی نگریسته می‌شود، چیزی جز فرم‌هایی از کارکرد سرمایه، با میانجی قدرت‌های برساخته‌ی آن نیستند. بر این اساس است که از نظرگاه ما، جمعی از فعالین کارگری مریوان‌، مجموعه‌ای از تلاش‌های سوگیرانه و پرچشمداشت را که در روزهای اخیر جهت کمک به مردمان مصیبت زده‌ی لرستان، تحت عنوان ″ زاگرۆس چەشەڕەمونە″ (زاگروس چشم انتظار ماست) و ″ لۆڕستانەکەم ″ (لرستان من)، به میدان آمده‌اند، از دم کمپینی مشکوک و موذیانه با اهدافی در جهت تفرق هر چه بیشتر توده‌های مصیبت زده‌ی ایران می‌دانیم. ما نیت خوانی نمیکنم! ما با کنار هم نهادن بسیاری از نشانه‌های زنده و خط دهیهای مشخص حاکم بر این کمپین و تحلیل روایت اینان از امر یاری رسا ...
  • گزارش تخلف

به فراخور سالمرگ صادق هدایت. ▪️فیلم «سفر بهاری» ۱۳۵۳. ▪️کارگردان کیومرث درم بخش

▪️با بازی پرویز فنی زآده در نقش صادق هدایت. ▪️نوشته اسماعیل جمشیدی. بر مبنای خودکشی صادق هدایت.
  • گزارش تخلف

‍ ❗️مجله‌ی «علم و دین» ❗️ …📙در بحث پیرامون رابطه‌ی «علم و دین» در دوران معاصر، علم به عنوان پدیده‌ای جهانی در برابر ادیانی قرار می

(به رغم این تقسیم بندی‌های جغرافیایی میان ادیان برخی از ادیان ادعای جهانی بودن دارند). علم به عنوان پدیده‌ای جهانی -یعنی پدیده‌ای که اعتبار آن در سرتاسر جهان برقرار است و به پدیده هایی مانند جغرافیا، فرهنگ یا دین محدود نیست-مستقل از ادیان موجود تعریف می‌شود و از این رو هر دین باید همواره چنین نبوده و استقلال نهاد علم از نهاد دین پدیده‌ای متاخر و مدرن است در حالی که برخی این استقلال را شرط لازم پیشرفت علم و پیشبرد یافته‌های علمی می‌دانند برخی که دغدغه‌ی دینی دارند این استقلال را انحرافی در مسیر درست علم ورزی زیر سایه‌ی دین برمی شمارند …. 📙. متن کامل مجله را در فایل زیر بخوانید 👇 … ...
  • گزارش تخلف

✍ رضا مجد …

📙نظام و سیستم سلطه، همیشه نابسنده و دارای شکاف است، نه تنها با خود این همان نیست، یعنی یک کل بدون نقص و شکاف و تام، بلکه از درون دچار فقدان است، صرفا این فانتزی است که این خیال یکدستی و وحدت را برمی سازد، وقتی سیستم با خلاء و شکاف و نقصان حاصل از تناقض ایدئولوژی‌ها و عملکردش روبرو می‌شود شروع به فرافکنی این شکاف در قالب یک شر بیرونی یا مانع بیرونی می‌کند، این دال سیال، لغزنده است و می‌تواند از روی یک دال به روی دال دیگری بلغزد، به طور مثال در قالب تجسم دال شری بنام عرب یا دال امپریالیسم یا نوعی دال توطئه. اینگونه سیستم می‌تواند از طریق ایدئولوژی شکاف و خلاء درونی خویش را در قالب تجسد یک شر و مانع بیرونی برنهد و کانون تمرکز را از هسته‌ی نابسنده‌ی خویش به بیرون از خود متوجه سازد، و در این بین حتی روشنفکر‌های ایدئولوژی زده هم فریب این فرافکنی را می‌خورند، به صورتی که بدون تکیه بر واکاوی خود ساختارهای سیستم و تحلیل زیرساختهای جامعه و بیرون کشیدن نقصان و شکاف خود سیستم و نظام، شکاف و نقصان و عقب ماندگی درونی را در دال بیرونی ای بنام عرب، یا استعمار و امپریالیسم و …. انواع دالهای پوک و توخال ...
  • گزارش تخلف

❗️نئولیبرالیسم و سیل ❗️. ✍حمید جعفری …

📙در حالی که هنوز «محمد قوچانی» و نشریات ش از این می‌گویند که دولت روحانی به اندازه کافی لیبرال نبوده و «اقتصاد بازار آزاد» هنوز به خوبی در ایران اجرا نشده است و نئولیبرال‌های رنگارنگ از «صادق زیبا کلام» تا اپوزیسیون قلابی ج. ا یعنی امثال «فرشگرد» و «رضا پهلوی» می‌گویند آنچه در ایران به اجرا در آمده است نه «خصوصی سازی» واقعی بلکه «خصولتی» سازی بوده است باید گفت اتفاقا آنچه سیل اخیر و حوادث و پیامدهای پس از آن را رقم زد سیاست‌های نئولیبرال ی بوده است که تمامی دولت‌های پس از جنگ در ج. ا آن را اجرا کرده و اپوزیسیون قلابی ج. ا نیز برنامه‌ای جز آن البته با «آپشن تازه» ندارد …تخریب جنگل‌ها و مراتع که بدون شک از عوامل اصلی سیلاب‌های اخیر بوده است چیزی جز محصول گردش آزاد کلان سرمایه‌های ملی توسط بورژوازی طفیلی وطنی به سمت فعالیت‌های مخرب و البته پرسود نیست. گردش آزادی که از شعارهای مقدس نئولیبرال هاست. ویلا سازی، خانه سازی، ساخت مراکز تجاری و. در دهانه رودها و کرانه دره‌ها نیز از این قاعده مستثنی نیست. بورژوازی مستغلات از قوی‌ترین طیف‌های اقتصاد نئولیبرال است. اقتصاد ی که در آن خبری از هدایت آگ ...
  • گزارش تخلف

❗️ «فانتزی ای در مقام ایدئولوژی» ❗️. ✍ رضا مجد …

📙فانتزی و ایدئولوژی از نظر کارکرد و سازوکار خیلی به هم دیگر شبیه هستند، یکی در عرصه‌ی فردی و دیگری در عرصه‌ی اجتماعی، نوعی برساخت خیالی که هم وجه سلبی دارند هم وجه ایجابی، گذشته از وجه سلبی، وجه ایجابی آنها باعث می‌شود از اضطراب اشیاء و جهان و رویدادهایش ایمن بمانیم، و جهان ما را نبلعد، و گسست‌ها و چاک هایی که واقعیت به واسطه‌ی هجوم و مداخله‌ی امر واقعی بر می‌دارد از نو بخیه دوزی بشود، جهان نابسامان به سامان شود … فانتزی و ایدئولوژی فریب است ولی این خصلت فریب باعث می‌شود یک چیز ناامن و ناآشنا به چیز امن و آشنا تبدیل شود، به چیزی قصه گون، به چیزی که سرآغاز و سرانجام دارد، و این یعنی آرامش، راحت شدن خیال از چیستی موضوع، و این که بالاخره می‌دانیم چه خواهد شد؟ و چرا شد؟. استرس زاترین و مضطرب‌ترین حالات وقتی است که نمی‌دانیم چه پیش خواهد آمد؟ یا جهان چیست؟ یا واقعیت چیست؟ پس فریب فانتزی و ایدئولوژی بهتر از عریانی واقعیتی است که نمی‌دانیم چیست؟ … ولی در وجه سلبی آن، ما را از امر واقعی و دانش حاصل از آن محروم می‌کند، و امر واقعی را به کل از ساحت بشری طرد می‌کند، و جهانی عاری از گسست و آشوب و ...
  • گزارش تخلف

🔵رانسیر و سیاست رهایی بخش. ✍ قربان عباسی …📙رانسیر از متفکران بزرگ چپ رهایی خواه است

دو کلمه چپ و رهایی خواه دارای شانیت خاصی هستند. چپ مدرن الزاما نه همان چپ ارتودوکس و استالینیستی-لنینیستی است که خواه و ناخواه تحت لوای آزادی و رهایی طبقه پرولتر کل جامعه را به بند کشیدند و با اتکا به شعارهای خوش آب و رنگ و با وعده بهشت مردم را به دوزخی پرخون و آتش سوق دادند. اتوپیای استالین، مائو، کیم جونگ میلیون‌ها کشته برجای نهاد و میلیون‌ها تن را خانه خراب کرد. چپ مدرن، چپ رهایی بخش دست کم اززمان متفکران مکتب فرانکفورت و حتی بیش ازآن بیش ازهمه نقد را متوجه فریب هایی می‌کند که چپ ارتدوکس با آن جهان را به دوزخ بدل کرد. گرچه از خوش خط و خالی سرمایه داری هم غافل نمی‌شوند. اما مشکل کجاست؟ برای چپ مدرن مفهوم دوم بسی معنادار است. رهایی بخش. رهایی ازچه چیزی؟. ...
  • گزارش تخلف

📙مسئله مهم در اینجا تفاوتی است که بین و وجود دارد

فروید از توهم بیزار بود به نظرش آدم عاقل و بالغ نباید توهم داشته باشد. تنها چیزی که تو این دنیا ارزش دارد این است که آدم دنبال حقیقت باشد و سعی کند در پرتو حقیقت زندگی کند، و چون اعتقادی به خدا و زندگی پس از مرگ هم نداشت آدم بدبینی شده بود. رواقی شده بود. معتقد بود وضع بشر فاجعه است. ولی یونگ برعکس معتقد بود مهمترین چیز برای بشر این است که از زندگی لذت ببرد. شادمانی و تندرستی و خشنودی. بنابراین فروید در مواجهه با اعتقادات دینی یا هر قسم اعتقادات دیگری از این قبیل اولین سوالش این بود که این‌ها حقیقت دارد؟ چون اگر حقیقت ندارد، باید بیندازمشان دور.. ولی یونگ می‌پرسید آیا این‌ها کیفیت زندگی مرا بهتر می‌کند؟ ...
  • گزارش تخلف

❗️ «هستی به مثابه تمامیت. و خدا در مقام نقطه‌ی کاپیتون» ❗️

✍رضا مجد …📙برای فهم نحوه‌ی برساخته شدن یک کل یا یک تمامیت باید با سازوکار دال تهی ای بنام دال طرد آشنا شد. و برای ملموس‌تر کردن مقوله‌ی دال تهی طرد، می‌خواهم یک مثال دینی/ الهیاتی بزنم، همه‌ی ما با داستان آفرینش در دین‌های سامی آشنا هستیم، بهترین شکل درک مکانیسم «دال طرد» در این قصه نهفته است، در این قصه، ما دوبار شاهد منطق طرد، برای ساختن تمامیتی بنام خداوند/ کائنات/ هستی، هستیم. اولین بار پس از آفرینش انسان صورت می‌گیرد، زمانی که خداوند از فرشتگان می‌خواهد که به بشر تعظیم کنند، و شیطان در مقام دال تهی/عنصر امر واقعی (تهی بودگی این دال الزامی است، تا بتواند در نسبت با شرایط و عصر‌ها و زمانهای متفاوت به فراخور آنها معنایی درخور کسب کند)، از این دستور سرپیچی می‌کند، و طرد می‌شود، این طرد تمامیت آفرینش را در قالب یک تمامیت بی نقص و منسجم ممکن می‌کند، آنهم با بیرون گذاردن دالی بنام دال شیطان، در واقع ایدئولوژی این است که ما یک آفرینش بی نقص در قالب یک وحدت یکپارچه و منسجم و سازگار داشتیم که شیطان به عنوان امر واقع، سعی در مخدوش کردن آن دارد و این وحدت را تهدید می‌کند، پس باید طرد و سرکوب ...
  • گزارش تخلف

«عشق». ✍ رضا مجد

قسمت سوم و پایان …❤️چیزی که در خصلت عشق مهم است میلش به همنوایی است، عشق یک را دو می‌کند، و اجازه می‌دهد انسان از حصار تنگ خودخواهی و خودبسندگی اش بیرون بیاید، و به دیگری متمایل بشود، دیگری به عنوان مکمل، ولی امروزه، این خصلت برسازنده، با غالب شدن کلیشه‌های اجتماعی و فرهنگی و زنانگی و مردانگی، رو به افول است، ما به سوی همنوایی نمی‌رویم، بلکه هر کسی می‌رود به سمت یک نوع سبک زندگی فردی، و خاص، و مجزا، و این باعث اتمیزه شدن افراد منجر می‌شود …چیزی را باید در عشق خاطر نشان کرد، غلط معنا کردن این جمله است که عشق متقابل است، در عشق هیچ تضمینی وجود ندارد که طرف مقابل هم به شما عشق بورزد، یا متقابلا به درخواست عشق شما پاسخ بگوید، عشق متقابل به این معنا است که در این درخواست معشوق هم دخیل است، زمانی که من عاشق تو می‌شوم این نشان می‌دهد که تو دوست داشتنی هستی، و چیزی در تو هست که من دوستش می‌دارم، چیزی در تو که ماشه‌ی عشق من را می‌چکاند، و اینجاست که پای تو به ماجرا گشوده می‌شود، و عشق تو را هم شامل می‌شود … عشق متقابل است به این خاطر که صرفا مربوط به من نیست، شامل تو هم می‌شود، عشق روشنگر است، ...
  • گزارش تخلف

❗️ «عشق از منظر روانکاوی» ❗️. ✍ رضا مجد. قسمت دوم …

❤️آری، تنها از یک موضع زنانه می‌توان عشق ورزید، و مردهایی که عاشق شده‌اند می‌توانند به این وضعیت کمی سخت و کمی خنده دار شهادت بدهند، و به این معنا عاشق شدن کمی برای مرد وضعیت نامتعارف و سخت را ببار می‌آورد. چرا سخت؟ چون عشق مرد را دقیقا در وضعیت عدم کمال و عدم تمامیت و فقدان قرار می‌دهد، وضعیتی که برای اکثر مردها غیر قابل قبول و حتی غیر قابل تحمل است … شاید راز این که مردها بیشتر از زنها به روابط آزاد متمایلند، در گرو این مساله باشد، مردهایی که دوست دارند به زنهایی عشق بورزند که عاشقشان نیستند، تا دوباره به همان موضع تمامیت و عدم وابستگی قبلی خود بازگردند، همان موضعی که در حالت عشق و عاشقی به حالت تعلیق در می‌آید،. این موضع یک موضع دوپارگی است، دوپارگی بین عشق و اشتیاق جنسی، مرد نمی‌تواند اختگی اش را و فقدانش را بپذیرد، مرد فکر می‌کند که آن چیز را دارد، همان چیزی که در واقع ندارد، و احساس می‌کنداین اعتراف در واقع مردانگی اش را نفی خواهد کرد …البته وارونه‌ی آن نیز وجود دارد، و آن زنانی که یک موضع مردانه اختیار می‌کنند، که به صورت زیرپوستی زیادتر هم می‌شوند، و آن یک نوع باز گذاشتن گزینه‌ ...
  • گزارش تخلف

❗️ «عشق از منظر روانکاوی لاکانی» ❗️. ✍ رضا مجد

قسمت اول …❤️بگذارید این دفعه عشق را از منظر لاکانی آن قرائت کنیم، و به مثابه چیزی که قلب سوژه‌ی انسانی را نشانه می‌رود، ما عاشق چه کسی می‌شویم؟ بالطبع ما عاشق هر کسی نمی‌توانیم بشویم، و این برای من مهم است، چرا آن زن یا مرد خاص؟ آن چیست که در یک لحظه، یا در یک حادثه‌ی اتفاقی، یا برخورد تصادفی، با شخصی، ماشه‌ی میل من را می‌چکاند؟ چه چیزی در دیگری وجود دارد که آن را خاص می‌کند و موضوع میل و عشق من؟ چه چیزی در آن فرد خاص وجود ندارد که مرا وادار به کشش به سمت او می‌کند؟ یا چه چیزی در من نیست که در یک مواجهه با دیگری احساس می‌کنم آن فقدان، را در او خواهم یافت؟. با پیش در آمدی از این سوالات ریشه‌ای و لازم به پرسیدن، می‌توان گفت:. ما عاشق کسی می‌شویم که به این پرسش ما پاسخ گوید: «من کیستم». عشق خطاب است، خطاب به کسی که تو فکر می‌کنی، حقیقت واقعی تو و چیستی تو را می‌داند، یعنی کسی است که فرض گرفته می‌شود که می‌داند که تو کیستی. ...
  • گزارش تخلف

❗️تاملی کوتاه در مورد «عشق» ❗️. ✍ بلور اشرف …

❤️عشق ماندنی نیست و اصلن هیچ چیزى قرار نیست ماندنى باشد. جهان هستی، جهان تغییر و تحول و تکامل و مرگ است. عشق هم شامل همین قانون تغییر و تحول و تکامل و مرگ می‌شود. عشق می‌آید تا ما از معشوق بیاموزیم، می‌آید تا یک پله بالاتر برویم. بنا به فهم و درک و هوش و فهم و جهان بینی، هر شخصی، می‌تواند رشدی متفاوت از عشق داشته باشد. عشق نمی‌آید که بماند، عشق بوجود می‌آید که زود برود. تصور کنید که زن و‌مردی تا آخر عمر «عاشق» مانده در کنار هم زندگی می‌کنند،. ابتدا اینکه به حتم یکی از آن دو خود واقعیش نیست، و دقیقن همین نکته نشان دهنده این است که عشق مرده است، چون ملاحظات اینجا نقش بازی می‌کنند. و عشق حالت معامله و تجاری به خود گرفته است. ...
  • گزارش تخلف

‍.. ❗️پدیدارشناسی و هرمنوتیک❗️. ✍ پل ریکور

ترجمه/دکتر سید ضیاءالدین دهشیری … منظور از این بررسی اداء سهمی در تاریخ پدیدارشناسی یا باستان شناسی آن نیست -بلکه به درستی پرسشی است در باب سرنوشت پدیدارشناسی در عصر حاضر. و اگر من تئوری عام تفسیر و تعبیر یا هرمنوتیک (علم تفسیر) را به عنوان سنگ محک و یا ابزاری برای طرح سوال برگزیده‌ام. مقصودم این نبوده است که نوعی تک‌نگاری تاریخی را با فصلی از تاریخ تطبیقی فلسفه معاصر جایگزین سازم. زیرا، با هرمنوتیک نیز نمی‌خواهم به عنوان یک مورخ و حتی مورخ عصر حاضر اقدام کنم. صرف نظر از وابستگی این تفکر و تامل به هایدگر و به ویژه گادامر، آنچه مورد بحث است، امکان ادامه پرداختن به فلسفه به همراه آنان و پس از آنان می‌باشد- بدون اینکه هوسرل را از یاد ببریم. بنابراین پژوهش من گفتگویی هر چه پرشورتر از امکان‌های دیگر بحث فلسفی یا ادامه فلسفه می‌باشد. من دو مبحث ذیل را برای بحث پیشنهاد می‌کنم:. نظریه و مبحث نخست: آنچه هرمنوتیک یا علم تفسیر منهدم کرده است، پدیدارشناسی نیست، بلکه یکی از انواع تفسیرهای آن یعنی تفسیر ایده‌آلیستی آن، به توسط خود هوسرل می‌باشد. به همین سبب از این پس از ایده آلیسم هوسرلی سخن خواهیم ...
  • گزارش تخلف

📙 «اگر می‌خواهید زندگی تان معنا داشته باشد، واجب است که رخداد را بپذیرید، واجب است که از قدرت فاصله بگیرید و شکاف بین خود و آن را

این است داستانی که فلسفه تا بوده برای ما حکایت کرده، به صد زبان و صد شیوه: استثناء را، به معنای یک رخداد، دریاب؛ از قدرت فاصله بگیر و پیامدهای یک تصمیم را بپذیر، هر قدر تلخ و توان فرسا که باشند.» 📙. ❗️✍الن بدیو❗️ … ...
  • گزارش تخلف

‍ ❗️ «دم غنیمت دان که دنیا یک دم است».. ❗️. ✍حسام محمدی …

‍ ❗️ «دم غنیمت دان که دنیا یک دم است».. ❗️. ✍حسام محمدی …
📙فرصت اندک است، می‌بایست در عشق‌ورزی‌‌ها جسور باشیم، دقیقا به همان میزانی که در نفرت‌ورزی‌هایمان جسوریم، در این چند صباح زندگانی مجال چندانی در اختیارمان نیست. شجاعت در ابراز عواطف را باید در خودمان بپرورانیم و از پنهان‌کاری پرهیز کنیم که این پرده‌نشینی جز به اختناق عشق نیانجامد. …مگر آقای استیونز به خانوم کنتن علاقمند نبود، پس چرا و چگونه از ابراز آن، در ازای حفظ تشخص سر باز می‌زد! نیک می‌دانیم که این مسأله او را ویران خواهد کرد و این هم شکل دیگری از ناکامی‌ست و استیونز دلتنگ روزهایی خواهد شد که می‌توانست متهورانه با عشق‌ورزی به خانوم کنتن سپری شود. ای کاش در همان روزهای آغازین، همه چیز برملا می‌شد و زبان فاش‌گویی آن عشق پوشیده را برملا می‌کرد …. باید زندگی را بی‌پروا و با گستاخی تمام ادامه دهیم و از باقیماندۀ روز، بی‌هیچ تحریفی و دقیقا در همان شکلی که باطن‌مان بدان میل دارد، استفاده کنیم. باید در عشقورزی‌ها جسور باشیم و شجاعانه هربازدارندهای را لگدمال کنیم. تشخص و البته هیچ معضل دیگری نمی‌بایست ما را در ابراز عواطف شخصی‌مان به دیگری محدود نماید. اینجا و در این وانفسا هیچ چیزی آنچنان ...
  • گزارش تخلف

❗️مهران‌مدیری، مصادره‌ی‌اعتراض. سرکوب ‌بدون‌درد وخونریزی! ❗️

✍ محمد جواد اسعدی …📙هیچ‌جا در بیوگرافی یا عادت‌های روزانه‌اش این را ننوشته، اما من خبر دارم که مهران مدیری هر روز صبح، قبل از اینکه برود نان تازه بگیرد برای صبحانه، لپ‌تاپش را باز می‌کند و نرخ روز نان بربری و سنگک را به دقت چک می‌کند. چند شب پیش که دورهمی تمام شد، مدیری در آخرین پلاتویش ایستاد رو به دوربین و گفت: «من -مهران مدیری- در تمام سال‌های فعالیتم٬ طرف مردم ایستاده‌ام و سعی کرده‌ام صدای مردم باشم»!. به نظر من خنده‌دارترین قسمت دورهمی در تمام این مدت، همین ثانیه‌های آخرش بود. همین که یک نفر از طریق دوربین «صدا و سیما» به مردم اعلام کند که «من صدای شما هستم»! همین کافی است که من این یادداشت را همین جا تمام کنم، اما اضافه می‌نویسم برای کسانی که به شرح علاقه‌مندترند تا مجمل. همه‌ی حکومت‌های دنیا، سال‌هاست به درستی دریافته‌اند که سرکوب اعتراض، به فشردن فنری می‌ماند که بالاخره یک روز رها خواهد شد و پتانسیل آن وقتی در برود٬ به در و دیوار خواهد خورد و شیشه‌ها را خواهد شکست. این شد که استراتژی مصادره‌ی اعتراض خلق شد!. «مصادره‌ی اعتراض» یعنی جریان محافظه‌کار٬ خودش ابزار اعتراض را در دست ب ...
  • گزارش تخلف

❗️دولت، سیل زدگان و سیاست خیریه محور❗️. ✍محمدزمان زمانی …

📙واکنش دولت در برابر حوادثی مثل سیل امسال یا زلزله دو سال پیش و دیگر موارد همواره از منطق یکسانی پیروی کرده است: نخست ادعای کمک و آماده باش دولت و اخبار و تصاویری شکوهمند از امدادرسانی نهادهای حکومتی و دولتی، بعد تصاویری از تعاون و همبستگی محلی مردم منطقه آسیب دیده. درواقع دولتها در ایران مدتهاست وظایف خود را فراموش کرده‌اند و عریان‌تر از قبل و بی هیچ پرده پوشی ای نشان میدهند صرفا ابزار تحقق دیکتاتوری طبقاتی اند و بس، و جز رتق و فتق امور مربوط به طبقه حاکم کار دیگری ندارد. اکوسیستم ایران یکی از وسایل تحقق سود برای طبقه حاکمه ایران است، و این طبقه جز به سودآوری کوتاه مدت در این عرصه به چیز دیگری نمی‌اندیشد. درواقع طبقه حاکم در بعد ملی و در سطح تمامیت ارضی ایران در کار سودجویی است اما در سطح محلی گندزدنهای خودش را چاره میکند. بهمین خاطر مردم در استان گلستان و لرستان و … خود باید دست به کار شوند و جلوی سیل را بگیرند، سیلی که بعلت بی توجهی دولت و طبقه حاکم به محیط زیست مناطق یاد شده چنین فاجعه بار شده است. در سطح ایدیولوژیک و روبنایی، دولت زیر نقاب عناوینی چون کارهای خیریه و همنوعدوستی و ت ...
  • گزارش تخلف

❗️ «نیشتری به جامعه شناسی وطنی» ❗️. ✍ رضا مجد. بخش دوم …

📙در بخش نخست همانطور که اشاره کردم کتاب استبداد شرقی کارل ویتفوگل به نوعی کتاب مقدس جامعه شناسان تاریخ وطنی بوده است و از نماینده گان جدی این تفکر می‌توان از جناب کاتوزیان و دکتر پیران و زیباکلام و جلایی پور و در حوزه تاریخ نگاری اندیشه هم از جناب طباطبایی نام برد، جان کلام تمام این افراد در مواجهه با تاریخ این است که ما با یک توده‌ی بی شکل و بی قواره‌ای بنام توده طرفیم که کاملا از جایگاه منفعلی برخورداره و یک حکومت و قدرت و نظام سلطه‌ای که در صدر و بالای این توده قرار گرفته که در جایگاه فاعلی توانا مسلط به تمام امور و جزئیات و کلیات این توده‌ی بی شکل و بی قواره است و به نوعی این حکومت و قدرت و استبداد است که به این توده‌ی بی شکل، شکل و فرم و قالب می‌بخشد، آنهم به شکل سرکوب. طوری این نوع نگاه در صد سال و اندی حاکم بوده که حتی فرهنگ و هنر و ادبیات هم از این نگاه تاثیر پذیرفته از سینما گرفته تا شعر ما با یک دوگانه‌ای سروکار داریم، یک طرف یک جامعه‌ی سرکوب شده‌ی تحت ظلم و طرف دیگر یک حکومت قهار ظالم استبدادی. در این نوع نگاه هیج دیالوگ و هیج دیالکتیکی بین حاکم و محکوم بین حکومت و توده برقر ...
  • گزارش تخلف