این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1


«سرمایه و بازنمود استعلایی آن»

✍ رضا احمدی …بنابر دیدگاه مارکس پول در سرمایه داری همان نقشی را ایفا می‌کند که مسیح در باور مسیحیان دارد. مسیح همچون امر انتزاعی غیر محصور در کالبد جسمانی شیوه‌ی باز خرید گناهان مومنین است که در قبال باور به او قرار می‌گیرد. مسیح نه بعنوان یک شخصیت تاریخی خاص بلکه بعنوان صورت و فرم محض، نقش میانجی‌گری را دارد که بواسطه او ایمان انسان‌ها عینیت می‌یابد. پول نیز نه به جهت ارزش ذاتی بلکه صرفا بدلیل وجه صوری، مبدأ تمام ارزش گذاری‌ها محسوب می‌شود. بر این اساس پول را باید فرم محض میانجی‌گری دانست که پیش شرط هر مبادله‌ای است. در اینجا همچنان که مسیح نقش استعلایی در میان باور مسیحیان دارد؛ پول نیز امروزه شأن استعلایی در شکل گیری تنسیق اجتماعی دارد. به منظور دریافت صحیح از به کارگیری مفهوم استعلایی در توصیف نقش پول در سرمایه داری جدید، می‌توان به دو مورد از کاربرد این مفهوم در فلسفه و روانکای اشاره کرد: کانت تحقق ادارک تجربی انسان را وابسته به شروط پیشینی می‌دانست که نه بعنوان محتوای تجربی بلکه تنها بعنوان عناصر پیشینی در ادراک انسانی عمل می‌کند. به بیان بسیار ساده و مسامحی شناخت تجربی انسان ماح ...
  • گزارش تخلف

کارکرد دستمزد را عینا در شیوه‌ی کار وکلا و کارآگاهان نیز مشاهده می‌کنیم

در فیلم‌های کاراگاهی کلاسیک مانند هرکول پوآرو و شرلوک هلمز که برای آنچه استخدام شدند، پول دریافت می‌کنند هیچ وقت شاهد شکل گیری رابطه‌ی عاطفی و عاشقانه بین کاراگاه و ارباب رجوع نیستیم، بالعکس در فیلم‌های پلیسی هالیوودی پلیس قهرمان تنها با افتادن در یک رابطه عاشقانه می‌تواند قصه را خاتمه دهد. مثال‌های فوق الذکر را می‌توان در قالب یک تئوری روانکاوانه اینگونه صورتبندی نمود: هر زمانی که قادر باشیم یک محتوای ایجابی را بواسطه‌ی یک امر نشانه‌ای و نمادین جایگزین سازیم، در عوض می‌توانیم از آن محتوای ایجابی چشم پوشی کنیم. دقیقا پول همان امر نمادین است که به مدد آن می‌توانیم در حوزه عمومی از محتوای ایجابی هر مقوله‌ای چشم پوشی کنیم و آن را به یک امر صوری تقلیل دهیم. درست به همین دلیل که پول شأنیت استعلایی برای سرمایه داری دارد، هر بحرانی فرصت بازتولید خود سرمایه داری است. اگر در موقعیت فعلی به این باور برسیم که کالاهای تولیدی نظیر نوشابه و سس بجهت قند و چربی‌های بیش از حد مضر هستند، سرمایه داری نمونه‌ای از نوشابه‌های بدون قند و سس‌های بدون چربی را روانه بازار می‌کند. بنابراین از خلال تمام ناکامی‌ها ...
  • گزارش تخلف

«حسین منزوى: شاعر غریزه»

✍ عبدالله صمدیان …حسین به نوعی مفصل تاریخی کلاسیزیسم و مدرنیزم در ادبیات ما بود. -میوه پیوندی نیما و شهریار - تسلطش بر غزل، بر سنت متمرکزش می‌کرد و میل معتدل نوجویى، به مرکز گریزی اش وا می‌داشت. به گونه‌ای که این اواخر از اینکه غزل سرایش بدانند و صرفا به این عنوان مطرح شود، اظهار نارضایتی می‌کرد. هر چند که نوع زیست و روابط فرهنگی او و پسند غالب شعر خوانان انس گرفته با ترنم‌های مألوف، امکان مطرح شدن در جرگه ى سپیدگویان که هیچ، حتى نیمائیان را از او می‌گرفت. بیائیم مثل درازناى تاریخ فرهنگ مان، احساساتی نشویم و به حسین بیندیشیم و در او و به بهانه ى او اندیشه کنیم. جز این هر بزرگداشتی از او، ناخواسته ى او و ناروا خواهد بود و بر غبارهایى خواهد افزود که او را در خود گم کرده بود. دوست دارم از سفر حجم حسین بگویم به قول فروغ در خط زمان، نه از گذر جسم او در جهان، که جیره خوار جهان و جهانیان بود وجهان و هرچه در او را سهم خود می‌دانست. حسین گرفتار بود ولی ما را گرفتار نمی‌خواست، ما را رها می‌خواست. بیایید در یاد او نیز رها باشیم و رها بگوئیم، خود را به او و او را به هیچ چیز نبندیم مگر به قاب تجربه ...
  • گزارش تخلف

ریتورنلو، نیچه، وضعیت کنونی ما و راه برون رفت از آن. ✍ دکتر قنبرپور

راجر کیمی ین در کتاب «درک و دریافت موسیقی» اشاره می‌کند که ریتورنلو (ritornello) در موسیقی باروک به بخشی تکرارشونده از یک قطعه موسیقی اطلاق می‌شود که اغلب تمام ارکستر به اتفاق هم آنرا می‌نوازند. واین قطعه شاید دقیق‌ترین توصیف باشد از «کارکرد آگاهی بخش و حضور اجتماعی ما ایرانیان در عرصه» عمل آگاهانه جمعی «. اما» آنچه «اغلب تمام ارکستر» و به اتفاق هم می‌نوازند، چیست؟. «امروز نوایی» تکراری «و عمومی شده و در همان جایگاه ریتورنلوی موسیقی باروک، در اکثریت جمعها، گروهها و شبکه‌های ارتباط جمعی» همچون «محصول مشترک» و جان کلام مجموعه‌ای بنام ارکستر بگوش می‌رسد: آنچه اتفاق افتاده و در حال وقوع است؛ در کلیت خود «شر و باطل» است؛ امری که حتی آنها که خود مخاطب اصلی «تمام ارکستر» هستند، نیز بدان اذعان دارند. پس «شر» چیست و مکان شکل گیری آن کدام است واوضاع کنونی حاصل کارکرد اجتماعی کدام گروه و تشکیلات بحساب می‌آید و چه روندی موجب تولد و شکل گیری نوعی از تفکر و عمل اجتماعی گردیده استکه حاصل آن «اوضاع بد کنونی» است؟. و این همان «امر خاموش» و فراموش شده در این همنوازی ملی است؛ امری که «به اتفاق هم نواختن ...
  • گزارش تخلف

حامد شیرمحمدی. ————.. «آرتیست‌‌‌آنالیست» کیست؟

و «شاه‌‌کار‌‌کرد» ش چیست؟. همان سلبریتی‌های «هنری» ظاهرن خاک «خورده» در «سن» و «استیج» که همچون مصلحان شیک مدرن برآمده از اخلاقیات و فرهنگ لنگ لیبرالیسم بورژوایی، خود را با ارشادات و انتقادات اصلاح‌طلبانهٔ اصطلاحن مدنی اما «گزینشی»، گاه در سکوت‌های حسابگرانهٔ «فرمایشی» و گاه در کمپین «بازی» های مجازی «نمایشی»، متمایز می‌کنند … «آرتیست‌‌آنالیست» همان بورژوای کاسب منفعت و کارچاقکن قدرت است: یک «آکسیون‌‌‌‌کابین» افیونی مجازی برای تحریک و تسکین، برای تحریف و تمکین این است «شاه-کار-کرد» ش … ...
  • گزارش تخلف

جهان همچون تصویر و اختگی:

✍ رضا احمدی …به‌بیان هگلی، واژه‌ها قاتل حقایق‌اند و زبان به جهت صرف‌نظر کردن از واقعیت بیرونی است که می‌تواند بازنمایی تحریف شده از حقیقت بیرونی باشد. بر این اساس ما با نادیده گرفتن امر بیرونی، نظام دال‌ها را برای ترسیم جهان عینی انتخاب می‌کنیم. و لذا درک ما از جهان که به میانجی زبان و امر نشانه‌ای ممکن می‌شود، دررون خودش یک امر پس زده و ناگفته دارد؛ اما این امر بیان نشده و پس زده شرط سخن گفتن است. اگر بنا بود زبان همانند چیزی که ویتگنشتاین متقدم اظهار می‌کرد، هم‌شأن جهان عینی باشد، چیزی به اسم سخن گفتن ممکن نبود، سخن گفتن درباره‌ی جهان مدیون همین شکاف بین زبان و واقعیت است. اما همچنان که زبان در زنجیره‌ی دال‌ها نهایتا نمی‌تواند به معنای خودش قطعیت ببخشد، بلکه وعده‌ی گفتن حقیقت را می‌دهد، میل انسان نیز که همواره امر نشانه‌ای و زبانی است با وعده‌ی دست‌یابی به مطلوب، تا لحظه مرگ فاصله‌ی خودش را از آن مطلوب حفظ می‌کند. اینکه میل انسان هیچ وقت ارضا نمی‌شود و ارضا آن همیشه محکوم به شکست است، تنها عامل بازتولید خود میل خواهد بود. به زبان بسیار ساده، برای اینکه همواره قادر باشیم میل بورزیم و ...
  • گزارش تخلف

‍ 🔶گفتگو با آلن بدیو: حقایق جهان‌شمول و مسئلۀ دین🔶.. 🔹آدام اس. میلر

✔️آلن بدیو: فکر می‌کنم در جهان امروز مسئلۀ اصلی و بنیادی میان راه مذهبی و راه غیرمذهبی نیست. به یقین، در نهایت این (مذهبی یا غیرمذهبی) بسیار مهم است اما این مسئلۀ اصلی ما نیست. ما می‌دانیم که امروز اعتقادات مذهبی وجود دارد؛ اعتقاداتی که در راه ایثار گام برمی‌دارد؛ اعتقادات مذهبی که در راه بهره‌مندی گام برمی‌دارد و اعتقادات مذهبی که در راه سوم گام برمی‌دارد. بنابراین ما می‌توانیم ببینیم که تمایز میان اعتقادات مذهبی و غیرمذهبی تعیین‌کنندۀ توپولوژی جهان ما نیست. ما با [اسلاف‌مان در] قرون گذشته در یک موقعیت یکسان قرار نداریم. امروز اعتقادات مذهبی مهم است، اما مسئلۀ محوری ما نیست. جهان نمی‌تواند به دو بخش مذهبی و غیرمذهبی تقسیم بشود …📎 متن کامل این گفتگو را در دین آنلاین بخوانید:. ...
  • گزارش تخلف

«شاهد، مسئولیت و تمامیت خواهی». ✍ دکتر قنبر پور

جورجیو آگامبن توضیح می‌دهد که در زبان لاتین برای «شاهد» دو کلمه هست: اولtestis که واژه «شهادت,testimony» نیز از آن می‌آید و به لحاظ ریشه شناختی بر شخصی دلالت دارد که در یک محاکمه یا دعوای حقوقی میان دوطرف مدعی در جایگاه شخص ثالث قرار می‌گیرد،. دوم کلمهsuperstes به شخصی اشاره دارد که چیزی را از سر گذرانده است و خود نیز رویدادی را از آغاز تا پایان تجربه کرده است و بنابراین می‌تواند نسبت به آن شهادت دهد. ولی بدیهی است که شخص ثالث نیست. همانند آنانکه در «آشویتس» بودند و برای زنده ماندن مجبور بوده‌اند حتی در ظاهر هم شده خود را نه موافق که همسو و همرای «آشویتس»، قوانین آن و اداره کنندگان آن نشان دهند و کارنامه عملی و زندگی روزانه شان نیز «التزام عملی» آنها را نشان دهد. بنابراین اینجا «ماندگان در چهاچوب زندگی اردوکاهی» یک «بازمانده یا همان» superstite «هستند. همانگونه که prime leviدر کتاب هومو ساکر- ۳ این چنین بود. شهادت یک باز مانده، شهادت یک شخص ثالث نیست و هیچ ربطی به گرد آوری شواهد برای یک محکمه را ندارد. لوی می‌گوید» زندگی در اردوگاه، برادری در ذلت است. زیستن در آن ناحیه خاکستری «grey zo ...
  • گزارش تخلف

آموزه‌های من (۵). ✍ ژاک لاکان. مترجم/ فرزام پروا

_جامعه انسانی همیشه یک حماقت بوده است. بدی اش به آن خاطر نیست. همیشه همینطوری بوده، همیشه همینطوری خواهد بود. هر چه باشد بایستی [به این موضوع] اعتراف شود که [هر چه زمان می‌گذرد] ایده‌های فزاینده‌تری بی ستون و بی روح می‌شوند. هر چیزی دنباله‌ای است از چیزی دیگر. حتی کار به آنجا رسیده که باعث شده همه ما کمی احساس مریضی کنیم. درست الان سر نهار، در بین حلقه کوچکی که مهربانانه به من خوشامد گفته بودند، ما داشتیم در مورد چیزی صحبت می‌کردیم که به آن TV می‌گویند، چیزی که به شما اجازه می‌دهد در صحنه جهانی در هر لحظه بمانید، که در مورد هر چیز فرهنگی به روز باشید. دیگر هیچ چیز فرهنگی از دستتان در نمی‌رود …-برخلاف آنچه در هر سطح از فرمانروی جانوری رخ می‌دهد – که با فیلها و اسبان آبی شروع می‌شود و در انتها به عروس دریایی می‌رسد – انسان به طور طبیعی مشخص می‌شود با احساس شرم خارق العاده‌ای در مورد – چطور بایستی آن را بنامیم؟ محض رضای خدا با ساده‌ترین اسمی که می‌توانیم پیدا کنیم – تخلیه گه. ...
  • گزارش تخلف

🔶 آدورنو …

اصل درون ماندگاری یعنی توضیح هر واقعه‌ای به مثابه تکرار، که روشنگری آن را بر ضد تخیل اسطوره‌ای علم می‌کند، اصل حاکم بر خود اسطوره است. آن حکمت خشک و بی بر که می‌گوید زیر این آسمان یک رنگ هیچ چیز نویی وجود ندارد، زیرا همه ورق‌های این بازی بی معنا رو شده؛ همه‌ی اندیشه‌های ژرف از قبل اندیشیده شده است؛ همه‌ی کشفیات ممکن را می‌توان از پیش تفسیر کرد؛ و همه‌ی آدمیان متفق‌القول اند که سازگاری و تطبیق یگانه راه بقاست، صرفا همان حکمت عجیب و غریبی را بازتولید می‌کند که منکر آن است: حکم تقدیر که با کیفر دادن، پیوسته، آنچه را هماره بوده است از نو برپا می‌دارد. هر آنچه می‌توانست متفاوت باشد یکسان و برابر می‌شود. و این همان حکمی است که به نحوی انتقادی (کانتی) حدود تجربه ممکن را تعیین می‌کند. اینهمانی همه چیز با همه چیز به اینکه بهای دیگر هیچ چیز نمیتواند در عین حال با خود این همان باشد حاصل می‌شود …دیالکتیک روشنگری. ...
  • گزارش تخلف

• زیست‌سیاست ژست: سینما و تن نرولوژیک (بخش دوم). • پاسی والیاهو. • برگردان علی جمشیدی

▪️▫️▪️▫️▪️▫️. این نقطه از تاریخ را می‌توان سرآغاز زیست‌سیاست ژست از منظر سینما دانست. آگامبن در یک بازبینی در خوانش فوکو از ایده‌ی زیست‌سیاست، سویه‌ای ویژه از ایده را پررنگ‌تر نمود: کنترل بر بدن و بهینه‌سازی رفتارهای فیزیکی به منظور افزایش کارایی اقتصادی بدن؛ آن‌چه در آرای آگامین تمایز ما بین دو فرم از زندگی نامیده می‌شود: بیوس ‌ (bios) یا حیات اجتماعی فرد درتقابل با زئو (zoe) که نفس حیات است [و مشترک مابین انسان‌ها، حیوانات، گیاهان و خدایان]. زیست‌سیاست آگامبنی همواره در مرز لغزنده‌ی حیات برهنه (‌bare) — زیست اجتماعی و انسان — حیوان در حال نوسان است …بدن نرولوژیک را می‌توان تجسم‌بخش حیات برهنه‌ی سوژه دانست جایی که - به یک آن- بدن بدل به ابژه‌ی میل و دانش می‌گردد تا مرز فرار ما بین انسان و آن‌چه انسان نیست را تعین بخشد. اگر ژست «نرمال» توان معنابخشی به خود تحت لوای بیوس را دارد، ژست هیستریک در آستانه ایستاده است؛ در «لمن» (limen)؛ جایی‌که مرز مبهم خودآگاه و ناخودآگاه- همان‌ظور که روان‌کاوان می‌نامند- از هم سوا می‌گردد. آگامبن در تلاش است تا اثبات کند که این مرز، همان مرز ما بین سیاست و ...
  • گزارش تخلف

• زیست‌سیاست ژست و بدن نورولوژیک (بخش نخست). • پاسی والیاهو. • علی جمشیدی

▪️▫️▪️▫️▪️▫️. ژست، از این‌سو، در ذات می‌تواند مفهومی سیاسی تلقی گردد و برای آگامبن تقلایی است به هر جهت، تا هم‌زمانی میمون [تبلور] سینما را با ساخت سوژه مدرن ارج نهد. اگر سینما کارگر ژست‌هاست - برای نمونه از فیلم‌های رقت‌برانگیز و فریبنده‌ی جورج ملیس تا ملودرام‌های ترحم‌برانگیز دیوید وارگریفیث- آن‌را می‌توان سویه‌ای از انسان‌شناسی قلمداد نمود که بر سر امکان‌های تجربه‌ورزی و فردگرایی چانه می‌زند. از خلال چنین نگره‌ای، در این مقاله هدف بر آن است که تبار سینما به میانجی روان‌پزشکی و ایضن شیوه‌های درمان در اواخر قرن نوزدهم میلادی و اوان قرن بیستم مورد بررسی قرار گیرد. در چنین خوانشی از سینما [و به قسمی نسبت تصویر و حرکت] است که می‌توان مکانیسمی شناختی‌ تعریف کرد و تولید ژست در مرز لغزنده‌ی امرعادی (غیرپاتولوژیک) - پاتولوژیک و انسانی-حیوانی را ردیابی نمود. از این روست که سینما قدم در شناخت رسالتی سیاسی نهاده تا در زمانه‌ی سیاست‌ورزی - که به استخراج و مدیریت ظرفیت‌های معاش و عافیت‌اندیشی در سوژه تمرکز دارد- جهان عدم قطعیت در آدمی را کشف نماید … کامل این یادداشت را در وبسایت نهست بخوانید:. ...
  • گزارش تخلف

🔶🔶سیاستمداری میان مایه به نام علی اکبر ولایتی. ✍ مصطفی مهر آیین …۱

علی اکبر ولایتی نمونه‌ای دیگر از سیاستمداران میان مایه در جمهوری اسلامی است: ترکیبی از رانت قدرت و نادانی. او اگر چه بواسطه رانت قدرت جمهوری اسلامی تبدیل به تلی از ثروت و قدرت و پست شده است، با پرت و پلاهایی که می‌گوید و انجام کارهای بچه گانه‌ای که بر تکرار آن‌ها اصرار می‌ورزد، تیشه به ریشه جمهوری اسلامی می‌زند. ولایتی مصداق آن سخن حکیمانه مرحوم شریعتی است که اگر می‌خواهید چیزی را نابود کنید به آن حمله نکنید، بلکه بد از آن دفاع کنید.۲. جمهوری اسلامی با دو معضل روبروست. معضل ناکارآمدی و معضل تشریح و توضیح ناکارآمدی در زبان مدیرانش. بنا به نظریه‌های زبانشناسی، زبان در برخورد با جهان حداقل سه کار می‌کند: اول «توصیف» جهان می‌کند، دوم به تو می‌گوید احساسی که باید در نسبت با این توصیف بگیری این است و احساس شما را «تحریک» می‌کند و سوم در مقام «تجویز» به تو می‌گوید چه باید بکنی. پس زبان در برخورد ما با جهان سه کار می‌کند: توصیف، تحریک و تجویز. زبان مدیران جمهوری اسلامی چه در مقام توصیف و چه در مقام تحریک و تجویز چیزی جز نابودی جمهوری اسلامی و جامعه ایران را بدنبال نخواهد داشت. تصور کنید علی اک ...
  • گزارش تخلف