این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1


❗️ «نیشتری به جامعه شناسی وطنی» ❗️. ✍ رضا مجد. بخش نخست …

📙جامعه شناسی ما بخصوص جامعه شناسی تاریخی ما نه تنها با تاریخ و مواجهه‌ی تاریخی به شکل غربی آن، ناتوان است بلکه یکجور بی توجهی عمدی و آگاهانه یا شاید هم ناآگاهانه در آن دیده می‌شود. جامعه شناسی تاریخی در تمام فیگورها و چهره‌های مشخص آن وقتی به تاریخ می‌پردازد فصل مشترک همه‌ی آنها چیزی بنام «استبداد ایرانی» است. تاریخ برای آنها به شکل قصه است و طبیعی است که ما هیچ وقت تاریخی بنام تاریخ مردم نداشته باشیم بلکه تاریخ ما تاریخ ژنرال‌ها و شخصیت هاست. و مسئله همیشه این بوده که ما بایک قدرت استبدادی مواجه بوده‌ایم و هستیم که این قدرت استبدادی و جامعه‌ی استبدادی همیشه در حال بازتولید شخصیت‌های استبدادی و افراد استبدادی و فرهنگ استبدادی بوده است. از نظر جامعه شناس ایرانی این استبداد یک خصیصه‌ی تاریخی بادوام است که حتی تو خواب هم عمل می‌کند و اینگونه این خصیصه می‌تواند خود را از آغازگاه‌های تاریخی اش یعنی هخامنشیان تا به الان توضیح بدهد. اگر به این بحث از منظر متدولوژی و روشن شناسی نگاه بیندازیم متوجه می‌شویم که چگونه این مقوله‌ی استبداد توانسته بوسیله‌ی جامعه شناس‌های ایرانی به شکل یک اکسیر بکار ...
  • گزارش تخلف

🔵ما و تجربه زیست دردوزخی استتارشده. ✍ قربان عباسی …

📙شهروندی و حقوق و تکالیف مربوط بدان ازمفاهیم اساسی زندگی دموکراتیک به شمار می‌رود. شهروندان ازحیث حقوق و تکالیف با هم برابرند. مفهوم شهروندی درانقلاب فرانسه به نهایت شکوفایی خودرسید ودراعلامیه حقوق انسان و شهروند درسال ۱۷۸۹ بروز کامل یافت. تلقی روسو از شان شهروندی تامین مصالح عامه و اجتماعی توسط فردبود اما درجهان مدرن تعقیب خیر و صلاح فردی بیشتر مد نظر قرارگرفت. شان شهروندی امروزه به معنای حق برخورداری ازآزادی بیان، برابری درنزد قانون، حق اجتماع و غیره است اما درسده بیستم مفهوم حقوق اجتماعی هم مطرح شد که مضمون شهروندی را به کل دگرگون کرد. منظور ازحقوق اجتماعی برخورداری ازقدرت اجتماعی، بهداشتی، آموزشی و تامین اجتماعی است …خشونت فقط استفاده از باتوم و زندان و شکنجه نیست. خشونت سیستماتیک درجهان امروز بسی بی رحمانه‌تر عمل می‌کند. محروم شدن افراد از حقوق مدنی و اجتماعی خود شکنجه‌ای است که به صورت نامرئی همزمان تن و جان میلیون‌ها تن را آماج خود قرار می‌دهد …وقتی درجامعه‌ای چهل میلیون نفر گرسنه هستند و دوازده میلیون نفر گرسنه مطلق، محروم از آموزش و تامین اجتماعی درواقع این تصویر نمایانگر شکنج ...
  • گزارش تخلف

‍ ⭕️ درنکوهش اخلاق بخش سوم. ✍ آرمان اسدی …

📙روش نیچه مبتنی بر هموار کردن راهی صعب است که تاب و توان آن را در پیامبران و در خواص باید یافت. من انسانی ام با تمام پستی بلندیهایی روح که نمیخواهم و نمیتوانم به انکار آنها برخیزم. در درون من سیلهای خروشان خواستنها و مواجهه آنها با دیوارهای بلند نتوانستنها آشوب بپا کرده است. در من میل به یک زیست عادی فارغ از دغدغه تاریخی شدن و ثبت در اذهان یک حق طبیعی است که از جهان پیرامون و از هستی انتظار دارم. من انسان برآمده از بارانهای اسیدی جنگ و قحطی و نفرت و بیماریهای مهلک و البته از شادیها و روزگاران سپید گذشته‌ام که سلولهای وجودم و گلبولهای سفید و قرمز خونم و رشته‌های عصبی ام با آنها در آمیخته است. زمان آن رسیده تا واژه‌ی بی هدف (رعایت) را از این فرهنگ لغات انباشته بزداییم یا تعریفی سیال‌تر از آن به دست دهیم و بر پر رنگ‌تر کردن و کاربردی‌تر کردن واژگان (پذیرش)، (مواجهه)، (تلخ) و (واقعیت) گردن نهیم. 📙 …. ...
  • گزارش تخلف

‍⭕️ در نکوهش اخلاق. بخش دوم

✍آرمان اسدی …📙بر آن شدم تا از پس بازخوردها و نقد و نظرهای دوستان بخش دیگری را در تکمیل فرسته قبل ارسال کنم خصوصا در پاسخ آن دسته از دوستان که به ترتیبی مشابهتهایی از کلام نیچه را یاد آوری کرده بودند. به زعم من حتی نیاز به رفع تشنگی و نیاز به خواب هم نوعی از امید بستن به آینده و انتظار تغییر از وضع موجود به وضع مطلوب است و اصلا تنفس و تن دادن به ادامه حیات نیز با واژه‌ای به نام امید نسبت میبندد. اما یک فرق اساسی در این دست از افعال با آنچه در قاموس اخلاق و دنیای نامتوازن و متناقض نمای روانشناسی میگذرد وجود دارد و آن نوع انتظاریست که از آن میرود. به طور مثال در نوع اول آب رفع عطش است و خواب، رفع خستگیست. یعنی انتظار از آنچه که باید، حاصل میشود. در امید بستن، از آن دست که در اخلاق و در روانشناسی میبنیم، انتظاری سیندرلا گونه است که اخلاق، لنگه کفش بلورینش را در دست شاهزاده موهوم و بی نشان آینده نهاده است و رویای بیچاره خلق که پای پینه بسته اکنونشان را بر خار سمی انتظار میسایند!!!!!. اخلاق وعده میدهد و ریلش را در گذرگاههای صعب روح و روان میکشد به امید آنکه شاید سوت قطاری از پس سالها انتظار ...
  • گزارش تخلف

‍ ✍ حمید جعفری …❗️ «آنگاه که» رذالت «جامه» فضیلت «می‌پوشد؛ آخرالزمان همین جاست ماتم کن» ❗️

📙تصاویری منتشر شده از مادر و خواهر «مصطفی کریم بیگی» از کشته شدگان حوادث «سال ۸۸» در کنار «ابراهیم حامدی» خواننده لس آنجلسی در کنسرت اخیرش در «گرجستان» …مادر و خواهر کریم بیگی در حالی که روسری از سر برداشته‌اند و موهای خود را رنگ کرده‌اند در دو سوی «ابی» ایستاده‌اند در حالی که مادر عکسی از پسر کشته شده خود را در دست دارد …مادر و خواهر کریم بیگی دو شخص عادی نیستند. برای همین جزئیات این عکس حائز اهمیت است. برای همین است که باید این تصویر را خوانش نشانه شناسانه کرد. باید گفت این سفر، این عکس‌ها و …هیچکدامش اتفاقی نیست. مخصوصا که مادر عکس فرزند را نیاز به قاب تصویر آورده است. تصویری که حکایت از یک گرایش سیاسی خاص دارد. گویی مادر با این عکس می‌خواهد نشان دهد آنچه پسر بر آن جان داده است آن چیزی است که بقیه اجزای تصویر آن را بیان می‌کند.. برویم بر سر اجزا تصویر. «حجاب برداشته شده»، «موهای رنگی»، «ابی»، «کنسرت» و … همه ما را به سمت یک چیز رهنمون می‌کند؛ بله! ...
  • گزارش تخلف

‍ 📙به یکی از درمانجویانم می‌اندیشم که در کودکی مادرش را از دست داده بود و از سوگواری ناقص رنج می‌برد

او با من راز دل خود را چنین در میان گذاشت: «بخشی از او به شدت در درون من زنده است و بخشی از من برای همیشه با او مرده است.» این واژه‌ها با شفافیت بی رحمانه خود شخصی را معرفی می‌کنند که به واسطه گذشته و درد گریزانش دوپاره و از ریشه کنده شده است. بیایید به چهره‌های کج و معوج و بدن‌های به شکل عجیبی شکنجه دیده‌ای فکر کنیم که در بوم نقاش درد، فرانسیس بیکن، اقامت دارند. دلیل درد از دست دادن فرد محبوب نیست بلکه استمرار عشق ورزی شدید و بیش از پیش به اوست، حتی با اینکه می‌دانیم که او به شکل جبران ناپذیری از دست رفته است. 📙. 📚منبع: رنج و عشق. 🖋نوشته: خوان داوید نازیو. 📝ترجمه: محمدعلی جعفری … ...
  • گزارش تخلف

❗️نفت، دین، خانواده، سرکوب❗️. ✍ مصطفی مهرآیین/جامعه شناس …. 📙۱

سال‌ها پیش دکتر عبدالکریم سروش در یکی از آثار خود به این نکته اشاره کرد که نفت نمی‌گذارد ما «کار» کنیم و دین نمی‌گذارد ما «فکر» کنیم. معتقدم باید در کنار دین و نفت به دو عنصر دیگر نیز در وضعیت اجتماعی امروز ما توجه کرد: خانواده و سرکوب. خانواده نمی‌گذارد ما «فرد» شویم و هویت فردی پیدا کنیم و سرکوب اجازه نمی‌دهد ما تبدیل به «انسان سخن گو» شویم.۲. جامعه‌ای را تصور کنید که بنا به تحلیل بالا در آن نه کار ممکن است نه فکر کردن نه فرد شدن و نه سخن گفتن. جامعه‌ای که نتوان در آن کار کرد و اندیشید و فردیت خود را آشکار کرد و سخن گفت چیزی جز یک جامعه منحط نخواهد بود که تنها مرگ را ممکن می‌کند. سیل و مرگ و ویرانی حاصل از آن یا هر فاجعه انسانی و طبیعی دیگر در جامعه امروز ما چیزی نیست جز نتیجه جامعه‌ای که در آن کار (اقتصاد) و فکر (فرهنگ) و فرد شدن (اجتماع) و سخن گفتن (سیاست) ممکن نیست. 📙 … ...
  • گزارش تخلف

‍ ✍حسام محمدی …📙همدلی" ویژگی ذاتی ما انسانهاست و به یمن همین شبکه‌های اجتماعی، ما انسان‌ها روز به روز همدلانه‌تر می‌شویم!

آنجا که مردم رنج می‌برند، ما نیز احساس تأسف می‌کنیم و این نهایت جانبازی ما در مواجهه با مشقتی‌ست که آنها بدان دچار آمده‌اند. می‌دانیم که ما در برابر رنج دیگری مسئولیم، اما فقط به میزانی که مجبور به حمل این رنج نباشیم. مگر نه اینکه قرار بود همذات‌پنداری با رنج دیگری، محرک اصلی برای همبستگی انسان‌ها باشد، و تلنگری برای فروکاستن از رنج‌های دیگری، آن هم به شکلی کاملا عملی. پس چگونه است که تنها حاصل این شکل از همدلی چیزی جز همین وراجی‌های بی‌حاصل نیست. آیا این هم حیلۀ دیگریست که ما علیه خود به کار می‌گیریم تا خودمان را به تأثیرگذاری متقاعد کرده باشیم، شکل دیگری از خودارضایی، این‌بار در قالب مفهوم بیهوده‌ای به نام همدلی. به گفته پل بلوم باید علیه این شکل از همدلی به پاخاست و بر آن شورید. اخلاقی‌تر آن است که در باب فاجعه سکوت کرده و حجم دردآوری‌اش را در ابتذال کلمات‌مان غرق نکرده باشیم. …گول کلماتشان را نخورید، در این ساعات نه چندان خوشایند از ادبیات هم کاری برنمی‌آید. نه شعر و نه شاعر و نه حتی آن جملات نغز و تصاویر دردآور، هیچیک دیگر اثربخش نیستند و این فاجعه، فاجعه‌تر از آن است که به قدرت ک ...
  • گزارش تخلف

📙شیطان به کشیش گفت:. دشمنی من با بشریت، از دشمنی تو با جان خویش بیشتر نیست ای کشیش!

تو به میکائیل آفرین می‌گویی، در حالی که او برایت هیچ فایده‌ای نداشته است؛ و مرا دشنام می‌دهی، حال آنکه من مایهٔ راحتی و آسایش ات بوده و هستم …مگر نه این که وجود من، موجب رونق بازار تو و نامم سرمایه کسب و کار توست؟. اگر شیطان بمیرد و مبارزه با او منتفی گردد، چه شغلی را بر عهدهٔ تو خواهند نهاد؟ تو که پدر روحانی هستی، چطور نمی‌دانی که تنها وجود شیطان می‌تواند سیم و زر را از جیب مؤمنان، به جیب‌های واعظان و سخنوران سرازیر می‌کند؟. تو که عالمی دانا هستی، چطور نمی‌دانی که با نابود شدن علت، معلول نیز از بین می‌رود؟ چطور راضی می‌شوی که من بمیرم و تو، جایگاه خود را از دست بدهی و نان زن و بچه‌ات را آجر کنی؟! 📙 …. ...
  • گزارش تخلف

❗️گفتمان و تحلیل گفتمان❗️ …

📙گفتمان نوعی کنش خطابی معین، هدفمند، و محدود در خصوص موضوع یا حوزه‌ای معین است که به درک و شیوه‌ی کاربران از واقعیت شکل می‌بخشد. در واقع حاصل جمع مجموعه‌ای از بیان‌ها و گزاره‌ها حول محور یا موضوعی واحد هستند که انتظار می‌رود به نتیجه یا پیامدی مشخص و همانند برسند …. مفهوم «» تا حد زیادی تحت تاثیر تحلیل‌های # میشل_فوکو راجع به جامع و عمل اجتماعی بوده است. از نظر «درباره‌ی موضوعات صحبت نمی‌کنند و هویت موضوعات را تعیین نمی‌کنند، بلکه سازنده‌ی موضوعات اند و در فرآیند سازندگی مداخله‌ی خود را پنهان می‌کنند. روشن می‌سازد چه کسی و در چه زمانی و با چه آمریتی صحبت می‌کند» (امامی، ۱۳۸۶، برخط) …هر چه علمی و چه درک متعارفی از مجموعه‌ای از بیان‌ها و گزاره هایی تشکیل می‌شود که در قالب یک شکل یا سازمان زبانی با یکدیگر پیوند می‌خورند و پدیدآیی و وجود آن مبتنی بر شرایط معینی است که می‌بایست آن‌ها را در نظام‌های گوناگون اجتماعی-فرهنگی، سیاسی، و حتا اقتصادی ردیابی کرد …. (۱۹۹۶) در تحلیل خود بر کشمکش بین گروه‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی حاکم در جامعه تاکید می‌کند و معتقد است که در نتیجه‌ی این کشمکش، درست ی ...
  • گزارش تخلف

❗️علاج واقعه قبل ازوقوع باید کرد❗️. ✍ قربان عباسی …

📙سیل ویرانگر بخش عمده‌ای ازایران زمین را درهم کوبید. از آق قلا و گمیشان تا اهواز و خوزستان و ایلام و خرم آباد، پلدختر و کرمانشاه تنها تصویری که می‌بینیم غرش رودخانه هاست، صدای هولناک و مهیب سیلاب که درو دیوار شهرها و روستاهای بی حفاظ را درهم می‌کوبد. جاده‌ها ویران می‌شوند. خودروها بلعیده می‌شوند، خانه‌ها و پل‌ها فرو می‌ریزند. رفت و آمد و تردد مردم مختل شده است. زمین‌های مرغوب کشاورزی اینک زیر سیطره سیل هستند و معلوم است که کشاورزی امسال مردمی فقیر وچندرغاز درآمد آنها دربرابر این تورم اعصاب فرسا و خانمان برانداز به کل ازبین رفت. منبعد مردمی فلک زده، خانه ویران، سراسیمه خواهند بود و قرض و تورم و بی پولی ودرنهایت افسردگی و فشارروانی و خودکشی …سیل فقط خانه‌ها را خراب نمی‌کند. خانواده‌ها را در هم می‌کوبد. روابط انسانی را مختل می‌کند. ...
  • گزارش تخلف

‍.. هویت، سیاست و زیست جهان. ✍ محسن جمشیدی/ احسان کاظمی … چکیده:

📙هویت از غامض‌ترین و مهم‌ترین مباحث در حوزه زندگی انسانی است. هویت به مثابه‌ی درک آدمی از خویش، از سویه‌ها و رویکردهای مختلفی مورد بررسی و مداقه قرار گرفته است. از یک سو هویت به مثابه‌ی درک آدمی از خویشتن در رویکردهای ذات گرا، هویت معادل با یک ذات و یک جوهر است. از سوی دیگر برخی با رد رویکردهای ذات گرا، با تأکید بر غیر ذاتی و در نتیجه بی بنیانی هویت، آن را یک پدیده برساخته تعبیر کرده و هویت را صرفا حاصل بازی قدرت و میدان‌های گفتمانی تعبیر می‌کنند. در این مقاله از رویکرد دیگری به هویت سخن خواهیم گفت که تحت تاثیر آرای ویتگنشتاین و هوسرل درباره شکل زندگی و زیست جهان درکی دگرگون از هویت ارائه می‌کند درکی که در عین آنکه ذات گرایی را نقد می‌کند اما هویت را یک امر بی بنیان و نتیجه‌ی قدرت و گفتمان در نظر نمی‌گیرد و برای آن نوعی از اصالت و بنیان قائل می‌شود. در ادامه و به صورت کوتاه به تبعات انتقال این بحث از مباحث نظری به کار بست آن در مورد ایران و هویت ایرانی خواهیم پرداخت …. ⚠️. متن کامل مقاله را در فایل زیر مطالعه بفرمایید 👇 … ...
  • گزارش تخلف

❗️زمان زمان واماندگی نیست❗️. ✍ قربان عباسی …

📙درمقام عاصیان مدرن باید به ابطال پیشداوری هایی بپردازیم که می‌خواهد ما را کماکان به ماندن در سلول تاریک و نمور عادت دهند. رسالت ما تقدیس زندگی است و راز آن ستایش آزادی است درتمامیت آن. تنها درسایه آزادی است که روح فردی و جمعی زمانه ما دیگربار سرمستی را تجربه خواهد کرد. واماندگی، استیصال، نگریستن برستمدیدگان و تمسخر شکنجه‌های آنان چهره‌ای فلاکت بار از ما به جهان مخابره خواهد کرد ننگی که هیچ ملتی سنگینی آن را بردوش خود نمی‌تواند تحمل کند. ما به دل‌های زبون و کینه توز نیاز نداریم چون ساختن با این دو محال است. نمی‌توان درمیان تشنجات زمان نومیدانه لبخند زد سکوت ما و عدم همدردی ما با ستمدیدگان ممکن است به مرگ آنها ختم شود اما بیش ازآن ما خود را دربرابر الهه خرد، عشق، عدالت حلق آویز خواهیم کرد. باری درخلال تاریخ و آشفتگی‌های آن باید روح خود را بازیابیم …وظیفه ما کنارآمدن با رنج دیگران نیست وظیفه راستین و انسانی ما پیکار با همه آن عواملی است که سرچشمه‌های انسانیت را چون دریاچه خشک شده مان خشکانده است. پیکار ما با درون خویش ودرون دیگران است اما اراده ما نباید دمی از مبارزه غافل بماند عشق تنها ...
  • گزارش تخلف

…ادامه 👆. برای حضور و ظهور «غیر مترقبه‌های شیطانی»

مدرسه زندگی در تمامیت خواهی انقلابی، یعنی زندگی در جامعه شقه شده بدو قطب خودی و غیر خودی و تمرکز و انحصار امتیازات و مجوزها و سهمیه‌ها و رانت‌های حکومتی در شقه «خودیها» خارج از مدار کار، دانش، تولید، رقابت، استعداد و علاقه، تاثیر قاطعی بر رابطه «نیروی میل» و «انقیاد ناشی از وضعیت موجود» بر جای گذاشته و نقش «تیزهوشی، دانش، گفتار و نوشتار» را به «امری اضافی»، «آنچه که وجود ندارد» فرو می‌کاهد: وقوع دگردیسی بنیادی و اعوجاج ساختاری در چرخه سه گانه‌های «دیگری»، «میل» و «آرزو-- خواسته». (A,a-dasire- demand). دنیای تمامیت خواهی انقلابی دنیای «شیطان» در همان معنای عمیق «شیطان و شر و تعمیق و قدرت یابی آن» است در ادیان بین النهرینی از هزاره اول قبل از میلاد به این سو. همانکه که اسلام سختی مواجهه با آنرا با عبارت نافذ «اعوذ بالله» به عرصه کلام و نوشتار و بحوزه فهم، قبول و تقدیری بی سرانجام کشانده شده است. اضطرار تمامیت خواهی انقلابی دائمی است، وضعیت فوق العاده تا آخرین لحظه‌های حیات او بسط می‌یابد، مسیرهای منحصر بفرد وحوادث، امور، جایگیریها، غارتها، مالخودسازیها و موفقیتهای غیرمترقبه در آن، در مس ...
  • گزارش تخلف

🔸<<ذکاوت دانش، گفتار و نوشتار و واقعیت تمامیت خواهی>>🔸

✍ دکتر قنبرپور …❗️ «راست گویی کالایی بدون مشتری، سکوت، سه نقطه، نصراله محمود زاده» ❗️. 📙 در سال ۱۷۹۰ کمیته نجات ملی به گروهی از داوطلب‌های میهن دوست و منجمله فورکروا (FOURCROY) ماموریت داده بود تا برای رفع نیازهای دفاعی فرانسه تهیه و تولید وسیع باروت و شوره را سازمان دهند که بعد‌ها به «آموزه‌های فورکروا» معروف شد و به جنبشی سراسری در اقصی نقاط فرانسه تبدیل گردید. مدرسه پلی تکنیک پاریس شاهد ورود دسته‌های جوانانی بود که برای ورود به مدرسه و آموزش «شیمی انفجار»، تنها با اتکا به دو معیار انتخاب شده بودند: میهن پرستی و تیز هوشی. تجربه عملی گواهی می‌داد که از میان آنها، ریاضی دانها و شیمی دانهای بسیار خوبی برخاسته بود. داوطلبهایی که ریاضی را نه بخاطر آنچه «مونژ» و «لاگرانژ»، بلکه بر اساس ریاضیاتی که پیش روی آنها بدان عمل می‌کردند، آموخته بودند: نزدیکی «یادگیری و فهم». «من دو بیران» آنرا «متبادر شدن واقعیات به ذهن کنشگر و واقف به کنش خود» توصیف می‌کند: فراست میانجی. اما در جانب دیگر ضرورت‌های عاجل ملتها، وضعیت فوق العاده‌ای ایجاد می‌کند که همانند «کشف جهان نزد کودک» شکافی در مسیر عادی زندگی ا ...
  • گزارش تخلف

❗️ایدئولوژی❗️. ✍ صالح نجفی …📙در تاریخ نقد ایدئولوژی، تعریف موجز و سنتی آن همان آگاهی کاذب است

مارکس معتقد بود طبقه حاکم که در مقایسه با دولت در دوران معاصر نقش مهم‌تری داشته است برای تثبیت حاکمیت خود و مشروعیت بخشیدن به آن به ساختن دستگاهی از ایده‌ها نیاز دارد که همان ایدئولوژی است. کارکرد ایدئولوژی این است که وضعیت موجود و استقرار یافته را طبیعی جلوه بدهد. مسلما وقتی وضعیتی طبیعی جلوه کند دیگر تاریخی نیست و شما دیگر لزومی به تغییر آن احساس نمی‌کنید. مخالفت با طبقه حاکمی که حاکمیتش طبیعی باشد به مخالفت با قانون‌های طبیعی می‌ماند. ما قوانین طبیعت را می‌شناسیم، قبول می‌کنیم و با آن‌ها کنار می‌آییم. یعنی طبق قوانین طبیعی عمل می‌کنیم ولی تلاشی برای تغییر آن‌ها یا مقابله با آن‌ها انجام نمی‌دهیم. درواقع عملا همیشه سعی در شناخت قوانین طبیعی و سازگاری با آن‌ها می‌کنیم …طبقه حاکم، از دید مارکس، از این جهت به ایدئولوژی نیاز داشته که مجموعه به ظاهر منسجمی از ایده‌ها باید وجود داشته باشد تا وضعیت موجود را طبیعی نشان بدهد. وقتی وضع موجود طبیعی باشد، شما نهایتا جایگاه خود را تغییر می‌دهید، از حاکمیت امتیاز می‌گیرید و براساس شناخت خود از آن راه‌های ارتقای در سیستم و کسب امتیاز؛ خود را هم تعری ...
  • گزارش تخلف

‍. ✍ حسام محمدی …. «خندیدن» برای او همچون سلاحی بود که می‌توانست به واسطۀ آن به هرکسی شلیک کند

زرق و برقی که او بر چهره‌اش می‌نشاند تا جذبۀ مقدسی را بیافریند و بیننده را تا مرز بندگی به پیش براند. زمان برای من همه چیز را نابود می‌کرد الا آن خاطرۀ متعالی که از خنده‌های منحصر به فردش در ذهنم داشتم. او «شکل دگر خندیدن» را به خوبی آموخته بود و غالبا گور اندوه را در چهرۀ معصومانه‌اش می‌کند و آزادانه به شالودۀ هستی می‌خندید …. «خندیدن»، گواهی بر یک شعف درونیست، کنشی عصیانگرانه که به گفتۀ برگسون از یک آشوب و اغتشاش برمی‌خیزد. کرداری پالایش‌ناپذیر که بواسطۀ وقوع یک انقلاب در چهرۀ انسان‌ها نمایان می‌شود. خنده‌ها کتمان‌ناپذیرند و هیچ پوششی را برنمی‌تابند، آنها به تجلی انبساطی در لب‌ها و گونه‌ها هویدا می‌شوند و برهم‌زنندۀ هر نظم و انضباطی‌اند، آنها همواره شیطانی‌ا‌ند و بر هر اصل و قاعده‌ای سجده‌ناپذیرند.. خنده به گفتۀ باختین نه شکل خارجی، بلکه شکل درونی حقیقت است که از هر اختلاطی مبراست. این فعل مقدس جنایتی علیه تمام آن روایت‌های جبارانه‌ایست که بر آن چیزی دلالت دارند که هرگز نباید به آنها خندید. مگر نه اینکه در روایت نیچه، ترس از خندیدن همانا ترس از اندیشیدن است، پس می‌بایست بر هر حکمی بی ...
  • گزارش تخلف

🔵چه باید بدتر ازاین پیش آید تا استخوان خردمندان این کشور را بسوزاند؟. اما فجایع طبیعی چگونه‌اند؟

در فاجعه هایی از قبیل زلزله و سیل و گردباد و آتش فشان چیزهایی به خصم ما مبدل می‌شود که زمانی یار ما بودند. در زلزله، زمین- که نماد شناسان آن را مادر ما می‌دانند- ناگهان و در طرفه العینی به جلاد ما بدل می‌شود. مأمن و خانه ما، همزمان قاتل و قتلگاه ما می‌گردد. سقفی که در روزهای معمولی می‌خوابیدیم و به آن خیره می‌شدیم و پس زمینه خیالبافی‌های ما بود یا در روزهای گرم و سرد ما را مصون می‌داشت بر روی ما فرو می‌ریزد، دیوار خانه که محافظ ما بود بر ما فرو می‌افتد، اشیاء خانه از میز و صندلی و چراغ گرفته تا کتاب و دفتر که زمانی انیس ما بودند یا مانع فرار ما می‌شوند یا به چیزی بدل می‌گردند از قبیل شمشیر و نیزه و گلوله و بمب. در سیل، آب، مایه حیات ما، ما را همچون آشغالی از جا می‌افکند و با خود می‌برد و ای بسا درختی که در سایه‌اش می‌غنودیم و از دیدن برگ‌های رقصنده‌اش درباد غرق در خیال می‌شدیم، خود همچون ما قربانی سیل شده است. همچون تبری بر فرق سر ما فرود می‌آید و کار ناتمام سیل را تمام می‌کند. در گردباد، باد، که آلبرکامو آن را پاکترین چیز جهان خوانده است، می‌پیچد و هستی ما را با خود می‌برد. اما معنای ...
  • گزارش تخلف