کژ نگریستن این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1 کژ نگریستن ۲۱:۵۸ ۱۳۹۷/۰۷/۰۸ ✍ ژاک رانسیر …افکار عمومی فرانسه علیه قاضیانی که شبهنظامی سابق، پل توویه را به «جنایت علیه بشریت» متهم ساختند شورید اما پیش از برآشفتن، باید در تنظیمات منحصر به فرد روابط میان قانون، سیاست و علم، در مسایلی از این دست، اندکی مداقه کنیم. مفهوم قضایی «جنایت علیه بشریت»، که در آغاز به جنایتهای جنگی اطلاق میشد، خود را از این اطلاق رهانید تا تعقیب جنایتکارانی را که تقریرات قانونی و عفوهای حکومتی به آنان اجازه رستن از مجازات را میدادند، ممکن سازد. واقعیت تاسفبار این است که هیچ چیز بشریت را، که موضوع این چنین جنایتی است، از منظر حقوقی تعریف نمیکند. بنابراین، جنایت علیه بشریت، نه از آن رو که انسانیت قربانی مورد تعدی آن است، بلکه از آن رو بازشناخته میشود که عامل مرتکبشونده، در زمان اجرای جرم، [صرفا] موجود فرودست سادهای بوده است که از اراده برنامهریزیشده جمعی یک کشور اطاعت میکرده؛ کشوری که در آن «سیاستی مبتنی بر یک هژمونی ایدئولوژیک اجرا میشود». بدینترتیب، ضروری است که قاضی، به یک مورخ مبدل شود تا وجود چنین سیاستی را ثابت کند، تا پیوستاری را از نیت اصیل یک کشور تا عمل یکی از اتباع آن را رهگیری کند، حتی به قیمت دوباره درافتادن به شکوک تقسیمبندی امر نامتناهی. قضات اصلی دادگاه توویه شبهنظامی، نتوا ... کژ نگریستن ۱۶:۰۰ ۱۳۹۷/۰۷/۰۸ پیدا کردن نقطه ضعفهای دیگران کمی هوش میخواهد، اما سوء استفاده نکردن از آنها، مقدار زیادی شعور، و کمی هم شرف میخواهد…! … «میشل فوکو». کژ نگریستن ۱۴:۰۶ ۱۳۹۷/۰۷/۰۸ تداوم حافظه؛ ✍ حسام محمدی …دالی را میتوان از زمره نقاشانی دانست که قلم بر ناخوداگاه انسانی ساییده و نقشی از انفجار امر واقع بر بومها نشانده است، او همانگونه که در زندگی خویش با واقعیتها جنگیده بود در بومهای نقاشی نیز واقعیت را سلاخی کرده و گام بر ساحت فراواقع نهاده است. دالی با خلق جهانی معوج ما را به تماشای رویاهایی فرامیخواند که تنها استعارهای از جهان پیرامونمان را در خود پنهان دارند. او هرگز به واقعیت وفادار نبوده و با تمام توان، جهانی دگرگون خلق کرده و این حاصل خیانتیست که او بر جهانبینی گوستاو کوربه روا داشته است. در نگاه او برای نیل به حقیقت باید به ساحت امور واپسزده شده وارد شد و بیپروا، پرده از حقایق کنار زد.. تمام امور شگفتانگیزی که دالی بر بومهای نقاشی مینشاند، تنها نقشی از حقایق پنهانیاند که قرنهاست بر ناخودآگاه انسانی جا خوش کردهاند. انقلاب هنری قرن بیستمی که میتوان دالی را از رهبرانش دانست در مانیفست خود بر اموری پای فشاری میکند که قرار است تمام نابهسامانیهای قرن جدید را عیان کنند. در این سیروسلوک هنری حقیقت هرگز عیان نخواهد شد مگر به میانجی سیر مکاشفهگونه در ناخ ... کژ نگریستن ۱۱:۲۱ ۱۳۹۷/۰۷/۰۸ توماس هابز (۱۵۸۸) یکی از بزرگترین و جنجال افرینترین اندیشنمدان است که ماهیت انسان با نگرشی متفاوت شناخت و به تحریر در آورد او معتقد است ادمیان در همواره در پی حفظ خویشتن و کسب لذت است و هر چیزی را حق خود میدانند. انسان در وضعیتی طبیعی با خشونت همسو است و هرگز دست از ستیز بر نمیدارد. کوشش برای کسب لذت به پیش نیاز انباشت هرچه بیشتر قدرت نیاز دارد و در نتیجه به جنگ و منازعهای همیشگی میانجامد و بنابرای نتیجهی چنین وضعیتی جنگ همه بر ضد همه و ترس دایمی از مرگی خشونت بار است. نزد هابز انسان جز یک حیوان نیست که همانند دیگر حیوانات دایما در تحرکی ناشی از اشتیاق است. اما تفاوتی که او بین انسان و حیوان قایل شده، همچون ارسطو «خرد» است با این تفاوت که هابز میگوید انسان از خرد همچون ابزاری برای ارضای غرایز خود بهره میبرد. و این خرد سبب میشود انسان برخلاف دیگر حیوانات اسیر و در بند تاثرات لحظهای نباشد و به اینده و گذشته چشم بدوزد به برنامه ریزی رو بیاورد. درست به همین دلیل انسان فقط گرسنهی حال نیست بلکه گرسنهی اینده هم هست. بنابراین زیرکترین، درندهترین، خطرناکترین و قدرتمندترین حیوان بشمار میرود. خرد سبب شده انسان دارای اراده شود و با این ارادهی اگاه در پی امیال خویشتن است که در نتیجه ذات قدرت طلبی در او میساز ... کژ نگریستن ۱۱:۲۰ ۱۳۹۷/۰۷/۰۸ توماس هابس کژ نگریستن ۲۲:۱۹ ۱۳۹۷/۰۷/۰۷ نگاهی اجمالی به برخی داستانهای بزرگ علوی از منظر روانکاوی ✍ علی نوروزی/دکترای روانشناسی …داستانهای کوتاه بزرگ علوی پر است از فانتزیهای ناخودآگاه روان نژندها، و البته سانسورها و تغییر جهتها در فرآیند ادیپ. در این مطلب، قصد بررسی تک به تک آنها را ندارم. صرفا برای نگاهی ژرفتر به این آثار شرح مختصری از داستان هر کدام را آوردهام. آنچه به طور کلی در این داستانها جلب توجه میکند درگیری شخصیتهای داستانهای بزرگ علوی در عقده ادیپ است که غالبا با نوعی میل به زنای با محارم (که معمولا به شکلی نمادین در داستان حضور دارد) و تنبیه در پی آن (کشته شدن) همراه است. پیش از این نقد مفصلتری از داستانهای انتظار و عروس هزار داماد داشتهام که از تکرار آن در اینجا امتناع میکنم. …. چمدان: پسری که با پدرش روابط خوبی ندارد به دیدار معشوقهاش میرود اما در طول داستان متوجه میشود که آن دختر به خاطر شرایط مالی خوب مردی دیگر قصد ازدواج با او را دارد و در نهایت این امر روشن میشود که آن مرد، پدرش است. اگر این خلاصه را در کنار خلاصه داستان ادیپ شهریار بگذاریم روند معکوس شدن ادیپ را به خوبی میبینیم. در آن داستان پسر بدون آن که بداند با همسر پدر (مادر) ازدواج میکند ... کژ نگریستن ۱۵:۴۱ ۱۳۹۷/۰۷/۰۷ «آنچه را که روانکاوی میخواهد و وظیفه خود میداند که به آن برسد نه well-being بلکه well-saying است، خوب گفتن در برابر خوب زیستن خوب زیستن آن چیزی است که جامعه مدرن به عنوان یک هدف در مقابل افرادش میگذارد و مدام به تبلیغ آن میپردازد. از مشخصات خوب زیستن تطابق با استانداردهای جامعه، تلاش برای کسب رفاه، تلاش برای برقراری نظم خاصی از روابط اجتماعی و امثال اینهاست. در واقع آنچه را که جامعه مدرن به افرادش تکلیف میکند صورت گرایی، همرنگی و مصرف است. خوب گفتن هیچ یک از این مشخصات را ندارد و در ضمن به معنای خوب حرف زدن هم نیست. خوب گفتن یعنی رابطه بین کلمات و وجود؛ رابطه بین کلمات و آنچه هستیم. خوب گفتن بنابراین یک دانش است در مورد خود سوژه. در خوب گفتن هدف این است که شخص به یک رأی نهایی در مورد وجود خودش دست یابد، به نوعی قضاوت آخر. یعنی دانش ناخودآگاه در اثر جریان روانکاوی منجر به تولد سوژه ناخودآگاه شود. جریان روانکاوی نه فقط یک دانش جدید در مورد سوژه به وجود میآورد بلکه بهتر است بگوییم یک سوژه جدید به وجود میآورد، زیرا که سوژه خوب گفته شده دیگر آن سوژه قبلی نیست. ... کژ نگریستن ۱۳:۳۱ ۱۳۹۷/۰۷/۰۷ این نقاشی اثر پاول ماسارو نقاش معاصر میباشد و نام آن به کنایه این است: نیچه توسط مسیحیت بخشیده میشود اسبها نماد اسبی است که نیچه درست قبل از فروپاشی ذهنی، در سال ۱۸۸۹ در تورین با آن مواجه شد، درحالی که مرد گاریچی آن را به سختی شلاق میزد. نیچه از دیدن آن صحنه بسیار ناراحت شد و دو روز در بستر ساکت ماند، سپس یک جمله بر زبان آورد، و در پیاش سکوت جاودانه فرا رسید. آن یک جمله این بود: «مادر، من یک احمقم». شلاق در دست کودک مسیحی سوار بر اسب، و سر اسب مرد مسیحی تلویحا به این نکته اشاره دارد. مرد مسیحیای که سر خود را پوشانده است، کنایه از آن دارد که نمیتواند نیچه را ببخشد با اینکه در دین مسیحیت فرض بر بخشش است. دلقک یادآور دلقک بندبازی است که در پیشگفتار «چنین گفت زرتشت» نیچه ظاهر میشود و نمایندهی انسانهایی است که در شرف فروپاشی همهجانبه هستند. همچنین میتواند دیوانهای را تصویر کند که در حکمت شادان نیچه، ندای خدا مرده است سر داد. در دستانش کتاب پدران و پسران ایوان تورگینف است. این کتاب در ۱۸۶۲ به چاپ رسید از نظر زمانی قبل از آثار نیچه و در آن تلویحا به ظهور نیهیلیسم اشاره شده است. ... کژ نگریستن ۱۲:۲۶ ۱۳۹۷/۰۷/۰۷ نوشته شهریار وقفی پور درباره درسگفتار «انقلاب فرویدی: چرا نمیخواهیم چیزی از آن بدانیم؟ مروری بر سمینارهای اول و دوم ژاک لاکان».. امروزه دیگر ممکن نیست فروید را بدون لاکان خواند؛ نه به این دلیل که فروید نیاز به اصلاح داشته باشد، بلکه از آن رو که فروید به دلیل در اختیار نداشتن ابزار مفهومی و نظری (زبانشناسی مدرن و انسانشناسی ساختارگرا) قادر به توضیح دقیق یافتههایش نبود و گاه مجبور میشد برای رهایی از این بنبست، به علم (زیستشناسی یا ترمودینامیک) متوسل شود و نتیجهی کار، تقلیلگرایییی بود که در آثار فروید گهگاه بدان برمیخوریم و عمده مراکز حملهی برخی منتقدان روانکاوی نیز چنین نقاطی را شامل میشود. ژاک لاکان نیز بدوا کار خود به عنوان روانکاو فرویدی را با شعار «بازگشت به فروید» آغاز کرد و شروع سمینارهایش در سال ۱۹۵۲ نیز با همین هدف بوده است و قرار بر قرائت یک یا دو متن نظری فروید برای هر سال-سمینار بوده است. سمینار اول با عنوان مقالات فروید در باب تکنیک روانکاوی، به برخی گزارشهای موردی فروید میپردازد که در این میان، در یکی از جلسات، ژان ایپولیت، هگلشناس معروف، در مورد مقالهی «در باب نفی» فروید، سخنرانییی ارائه میکند که خود لاکان نیز در باب سخنرانی ایپولیت، موار ... کژ نگریستن ۱۹:۲۸ ۱۳۹۷/۰۷/۰۶ منتظربودن بدون افق انتظار، منتظربودن برای چیزی که هنوز دیگر توقعش را نداریم، مهمان نوازی بی قیدوشرط، استقبالی گرم، پیشاپیش، از غاف و این خودمکان شبح گونگی است … ژاک دریدا- اشباح مارکس. --------. یک خاخام، یکی از آنان که به راستی اهل کابالهاند، روزی گفت برای استقرار حکومت صلح، نه ویران کردن همه چیز ضرورت دارد و نه آغازیدن جهانی سراسر تازه؛ فقط کافی است که این فنجان، یا این بوته، یا این سنگ و در نتیجه، همه چیز اندکی جابه جا شود. اما همین جابه جایی اندک بسیار مشکل است و مقدارش را نیز به سهولت نمیتوان تعیین کرد. حال، با توجه به ابعاد جهان، میتوان فهمید که انسانها از این کار عاجزند و آمدن مسیح ضروری است.. والتر بنیامین به نقل از ارنست بلوخ. ... کژ نگریستن ۱۲:۳۱ ۱۳۹۷/۰۷/۰۶ انبیاء در مقایسه با دیگران از ذهن کاملتری برخوردار نبودند، بلکه، این قوهی مخیله ایشان بود که از دیگران شادابتر بود سبب حرمت و ستایش فراوان انبیاء نه فخامت و رفعت فکری، بلکه تقوا و ثابتقدمی ایشان بوده است …انبیاء از قوت تخیل خارقالعادهای بهره داشتند، و نه از فهمی خارقالعاده، و چیزی که خدا بر آنان آشکار میساخت ژرفترین نکات فلسفی نبود بلکه امور بسیار سادهای بود که در آنها وی خود را با باورهای موجود وفق میداد. تعالیم کتاب آسمانی، حاوی نظریهپردازیهای رفیع یا جستارهای فلسفی نیست بلکه تنها مشتمل است بر سادهترین امور که برای کندترین مردم نیز قابل فهماند …▪️بندیکت اسپینوزا | رساله الهی-سیاسی |▫️ترجمه علی فردوسی. ... کژ نگریستن ۱۱:۵۱ ۱۳۹۷/۰۷/۰۶ 💠بخشی از یادداشت بدنهای تسخیر شده و ارواح سرگردان (دربارهی بدن انسان و کارکرد اجتماعی-فرهنگی آن) ✍ امید سلطانی. میشل فوکو در جایی یادآوری جالبی میکند از متون یونانیان باستان و تلقی آنها از بدن. او میگوید در هیچ جایی از این متون به بدن انسان بعنوان یک کلیت نگریسته نمیشود بلکه از بازوهای قوی، کلاهخودهای پولادین، سپرها و شمشیرهایی که بازوهایی عضلانی و قدرتمند آنها را حمل میکنند و این تکه پاره هایی که تعلق به یک چیز واحد به اسم بدن دارند صحبت میشود. زمانی که دکارت (اندیشید) و قسم یاد کرد که به این علت است که (هست) نه تنها کمکی به کشف دوبارهی بدن انسان نکرد، بلکه تمام سوژهی انسانی را داخل ذهنیت او و اندیشگی اش جای داد. این جدایی سبب شد که در عصر مدرن تلقی انسان از (خود) بیشتر به سمت عقل و ذهنیت حرکت کند و پیکره، جسم، تن یا بدن انسانی بعنوان موضوعی برای شناختن بدل گردد. آدمی سوار بر بالون عقل خود از تن فاصله گرفت و قلب خود را هم در آن جای گذاشت. بر همین اساس، بدن مثل چیزی که باید تشریح شود، موضوعی شد برای اعمال مراقبت، نظارت و قدرت که در نهایت، تشنگی آدمی به شناخت را برطرف میکرد …. 💻 شما میتوانید شماره ۲۵ ام ماهنامهی سرند را از طریق سایت زیر دانلود کنید و متن کامل نوشتار فوق ... کژ نگریستن ۲۳:۱۹ ۱۳۹۷/۰۷/۰۵ قرار بود فروریختن دیوار برلین علامت ظهور جهان وحدتیافته آزادی و دموکراسی باشد بیست سال پس از آن واقعه روشن شد که دیوار مقسم جهان فقط [نود درجه] چرخیده است. همان دیواری که زمانی شرق را از غرب جدا میکرد اینک شمال سرمایهسالار غنی را از جنوب فقیر و محروم جدا میکند و تازه در سرتاسر جهان امروز دیوارهایی جدید در دست احداثاند: بین فلسطینیها و اسراییلیها، بین مکزیک و ایالات متحد، بین آفریقا و برونبومهای اسپانیا، بین لذات اغنیا و امیال فقرا، خواه دهقانان روستانشین و خواه تهیدستان شهری، ساکنان «فاولاها» (حلبیآبادهای برزیل)، «بنلیوها» (حومههای شهرهای فرانسه)، شهرکها، خوابگاهها، خانههای تصرفشده و محلههای فقیرنشین و زاغهها. بهای دستیابی به جهان وحدتیافته کذایی سرمایه همانا تقسیم سبعانه هستی و حیات بشری به ناحیههایی است که با سگهای پلیس، برجکهای دیدبانی، گشتهای دریایی، سیمهای خاردار و اخراج اتباع بیگانه از هم جدا شدهاند. راستش را بخواهید، «مساله مهاجرت» از این حقیقت پرده برمیدارد که اگر از منظر انسانی بنگریم اوضاع و احوال کارگرانی که از کشورهای دیگر میآیند شاهد زندهای است بر این مدعا که «جهان وحدتیافته» محصول فرآیند جهانگستری افسانه است و افسون …🔹 ... کژ نگریستن ۲۲:۴۶ ۱۳۹۷/۰۷/۰۵ 💢سخن فیلسوفان در باب زبان. 🔻هیچ معنایی نمیتواند ثابت و معین باشد.. «ژاک دریدا» 🔻آنچه ما نابود میکنیم چیزی نیست جز خانههای مقوایی و ما زمینه زبانی را که آنها روی آن برپا شدهاند، صاف میکنیم. «لودویگ ویتگنشتاین». 🔻هر فردی مرزهای میدان دید خودش را مرزهای جهان میپندارد. «آرتور شوپنهاور». 🔻زبان خانه وجود است. «هایدگر». 🔻حدود زبان من، حدود جهان من است. «لودویگ ویتگنشتاین». 🔻یکی از گمراه کنندهترین فنون بازنمایی در زبان ما استفاده از کلمه «من» است. ... کژ نگریستن ۲۱:۰۳ ۱۳۹۷/۰۷/۰۵ ژاک دریدا میگوید: انقلاب تاکنون وسیله به قدرت رسیدن افراد جاه طلبی بوده است که مصالح ملت را وسیله قرار دادهاند انقلاب هایی که ما در قرن بیستم شناختیم صحنههای نمایشی است که هیچ تاثیری در روحیه افراد نداشتهاند. انقلابی که انسانیت در انتظار آن است انقلابی است که در تفکر و روحیات اشخاص صورت بگیرد و به تفاهم میان آنها کمک میکند. ستیزه جویی که تاکنون انقلابها رواج دادهاند کمکی به اعتلای مقام انسان نکرده است. اگر بخواهیم انقلاب را نجات دهیم باید اندیشه اصلی انقلاب را متحول کنیم آنچه کهنه و مخرب از آب درآمده یک نوع نمایشی است از انقلاب که در اذهان عموم هنوز باقی مانده است و از هرچه مهمتر، فقط به دست آوردن قدرت است که نمونههای آن در دو انقلاب فرانسه، یعنی انقلاب ۱۷۸۹ و ۱۸۴۸ و نیز انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه است. در هر سه مورد تحول اخلاقی و معنوی بوجود نیامد چون مسئولیت اخلاقی مد نظر نبود. بدون چنین مسئولیتی انقلاب فقط انتقال قدرت از یک گروه به گروه دیگر است، بدون اینکه تغییر بنیادی به وجود آمده باشد. یعنی بدون معنویت و رعایت اصول اخلاقی، انقلاب بیشتر جنبه تخریبی دارد تا سازندگی … … …. صفحه ۱۱۹ … ... کژ نگریستن ۱۵:۰۶ ۱۳۹۷/۰۷/۰۵ فرمول «زندگی ورای زندگی» یا «شاءن» همیشه فرمول ناب حاکمیت تام بوده چون با استعلای زندگی پالوده از زندگی واقعی عملا مرزهای شهر/قانو از قضا هیتلر هم به سال ۱۹۳۲ در متن «برنامهی من» (Mein Programm) از تقدیر و طبیعت و شاءن و رسالت زن نوشته و این همه را به «همراهی مرد»، «حفظ نوع بشر» و صیانت و بقای خانواده «تحویل کرده بود:» کارکردن افتخار مرد و زن هردوست، ولی آنچه شاءن زن را بالاتر میبرد فرزند و فرزندآوری است «مخلص کلام این که بوی گند» شان همان بوی گند امر مقدس است و بین این دومی با فاشیسم فاصلهی چندانی نیست …. «خودت را بنویس، تنت باید شنیده شود. تنها آن وقت است که منابع عظیم ناخودآگاهمان فوران میکنند. نفت ما در سراسر جهان جاری خواهد شد، بدون دلار …، ارزش هایی بی قیمت که قواعد بازی قدیم را تغییر خواهند داد» … ... کژ نگریستن ۱۵:۰۶ ۱۳۹۷/۰۷/۰۵ گرادیوا، حجاب، دین. ----------------------- ✍ پویا ایمانی …در سال ۱۹۰۳ ویلهلم ینسن رمان کوتاهی نوشت با عنوان گرادیوا که احتمالا تنها بعد از تحلیل درخشان فروید در ۱۹۰۷ بدل به یکی از فیگورهای اساطیری زن مدرن شد. داستان گرادیوا از این قرار است که باستان شناس آلمانی جوانی به اسم نوربرت هانولد نقش برجستهی زنی در حال راه رفتن را در موزهای در رم میبینند و شیفتهاش میشود. نام زن بازنمایی شده را هم میگذارد گرادیوا، به معنای خوش خرام یا آنکه نرم و باوقار گام بر میدارد (ماءخوذ از «مارس گرادیووس» که یکی از القاب مارس خدای جنگ رمیها بود و معنی دقیقش میشد مارس در حال قدم رو یا مارسی که رژه میرود). وسواس و وسوسهی گرادیوا نوربرت را رها نمیکند تا اینکه مرد جوان شبی در خواب زن مرموز را میبیند که درست در هنگامهی آتشفشان وزوو، در خیابانهای پمپی، بر آتش و خاکستر و ویرانه گام بر میدارد. باستان شناس جوان به دنبال رویایش عازم پمپی میشود …. در پمپی تازه میفهمیم توهمات نوربرت در تمام این مدت حاصل میل سرکوب شدهاش به دختر استاد مشهوری بوده که روبروی خانهی نوربرت به بهانهی تحقیقات میدانی باستان شناسانه به پمپی میرود بالاخره با نسخهی «ز ... کژ نگریستن ۱۴:۰۹ ۱۳۹۷/۰۷/۰۵ اهمیت دادن بیش از اندازه به نظر دیگران جنونی است که بر مردم حاکم است این جنون چه در سرشت ما ریشه داشته باشد چه حاصل جامعهٔ و تمدن میتوان این جنون را همه جا دید و دنبال کرد از مراعات بزدلانه و برده وار آنچه دیگران میگویند گرفته تا انان که به نام هدایت آدمیان را قربانی کرده و راحت ثروت و سلامت و حیاتشان را نابود و بر آنها مسلط تا نامشان یادگار بماند. آنان که به نام هدایت کننده امدند دنبال این هستند با جنون انسان را دست آموز خود کنند و همه چیز او را بگیرند.،،،،،،،،،. اما برای نیکبختی خود انسان که در این جا مورد نظر ما است باید توجه و داشته باشد که هرگز نظر دیگران را اهمیت ندهد. تو هدایت کننده خودت هستی کافی آست خود اندیش باشی …کتاب تاملات یک فیلسوف اثر شوپنهاور. ... کژ نگریستن ۱۰:۴۷ ۱۳۹۷/۰۷/۰۵ کارگران. ✍ عبدالله صمدیان …دؤر تا دؤر اطاقک وانت. گوش تا گوش ایستادهاند،. پشت چراغ قرمز. *. ارتفاعات آجرى. خورشید تازه را. از چهره هاى گرگ و میشى. دزدیده است. ونسیم صبح پائیز. تلنگرى به این دریاهاى آرام. کژ نگریستن ۱۰:۲۶ ۱۳۹۷/۰۷/۰۵ «مهمترین جذبۀ کار و زندگی، تبدیل شدن به کس دیگری است که در ابتدا نبودهاید اگر هنگام نوشتن کتاب میدانستید در انتها چه خواهید گفت، به نظرتان شجاعت نوشتنش را داشتید؟ آنچه برای نوشتن و برای رابطۀ عاشقانه صادق است، برای زندگی هم صادق است. بازی تا آنجا میارزد که ندانیم چطور خاتمه مییابد.». میشل فوکو. [نقل در: آغاز «کتاب به کتاب» اثر مایکل دیردا] … ... ‹ 52 53 54 55 56 57 58 ›
کژ نگریستن ۲۱:۵۸ ۱۳۹۷/۰۷/۰۸ ✍ ژاک رانسیر …افکار عمومی فرانسه علیه قاضیانی که شبهنظامی سابق، پل توویه را به «جنایت علیه بشریت» متهم ساختند شورید اما پیش از برآشفتن، باید در تنظیمات منحصر به فرد روابط میان قانون، سیاست و علم، در مسایلی از این دست، اندکی مداقه کنیم. مفهوم قضایی «جنایت علیه بشریت»، که در آغاز به جنایتهای جنگی اطلاق میشد، خود را از این اطلاق رهانید تا تعقیب جنایتکارانی را که تقریرات قانونی و عفوهای حکومتی به آنان اجازه رستن از مجازات را میدادند، ممکن سازد. واقعیت تاسفبار این است که هیچ چیز بشریت را، که موضوع این چنین جنایتی است، از منظر حقوقی تعریف نمیکند. بنابراین، جنایت علیه بشریت، نه از آن رو که انسانیت قربانی مورد تعدی آن است، بلکه از آن رو بازشناخته میشود که عامل مرتکبشونده، در زمان اجرای جرم، [صرفا] موجود فرودست سادهای بوده است که از اراده برنامهریزیشده جمعی یک کشور اطاعت میکرده؛ کشوری که در آن «سیاستی مبتنی بر یک هژمونی ایدئولوژیک اجرا میشود». بدینترتیب، ضروری است که قاضی، به یک مورخ مبدل شود تا وجود چنین سیاستی را ثابت کند، تا پیوستاری را از نیت اصیل یک کشور تا عمل یکی از اتباع آن را رهگیری کند، حتی به قیمت دوباره درافتادن به شکوک تقسیمبندی امر نامتناهی. قضات اصلی دادگاه توویه شبهنظامی، نتوا ...
کژ نگریستن ۱۶:۰۰ ۱۳۹۷/۰۷/۰۸ پیدا کردن نقطه ضعفهای دیگران کمی هوش میخواهد، اما سوء استفاده نکردن از آنها، مقدار زیادی شعور، و کمی هم شرف میخواهد…! … «میشل فوکو».
کژ نگریستن ۱۴:۰۶ ۱۳۹۷/۰۷/۰۸ تداوم حافظه؛ ✍ حسام محمدی …دالی را میتوان از زمره نقاشانی دانست که قلم بر ناخوداگاه انسانی ساییده و نقشی از انفجار امر واقع بر بومها نشانده است، او همانگونه که در زندگی خویش با واقعیتها جنگیده بود در بومهای نقاشی نیز واقعیت را سلاخی کرده و گام بر ساحت فراواقع نهاده است. دالی با خلق جهانی معوج ما را به تماشای رویاهایی فرامیخواند که تنها استعارهای از جهان پیرامونمان را در خود پنهان دارند. او هرگز به واقعیت وفادار نبوده و با تمام توان، جهانی دگرگون خلق کرده و این حاصل خیانتیست که او بر جهانبینی گوستاو کوربه روا داشته است. در نگاه او برای نیل به حقیقت باید به ساحت امور واپسزده شده وارد شد و بیپروا، پرده از حقایق کنار زد.. تمام امور شگفتانگیزی که دالی بر بومهای نقاشی مینشاند، تنها نقشی از حقایق پنهانیاند که قرنهاست بر ناخودآگاه انسانی جا خوش کردهاند. انقلاب هنری قرن بیستمی که میتوان دالی را از رهبرانش دانست در مانیفست خود بر اموری پای فشاری میکند که قرار است تمام نابهسامانیهای قرن جدید را عیان کنند. در این سیروسلوک هنری حقیقت هرگز عیان نخواهد شد مگر به میانجی سیر مکاشفهگونه در ناخ ...
کژ نگریستن ۱۱:۲۱ ۱۳۹۷/۰۷/۰۸ توماس هابز (۱۵۸۸) یکی از بزرگترین و جنجال افرینترین اندیشنمدان است که ماهیت انسان با نگرشی متفاوت شناخت و به تحریر در آورد او معتقد است ادمیان در همواره در پی حفظ خویشتن و کسب لذت است و هر چیزی را حق خود میدانند. انسان در وضعیتی طبیعی با خشونت همسو است و هرگز دست از ستیز بر نمیدارد. کوشش برای کسب لذت به پیش نیاز انباشت هرچه بیشتر قدرت نیاز دارد و در نتیجه به جنگ و منازعهای همیشگی میانجامد و بنابرای نتیجهی چنین وضعیتی جنگ همه بر ضد همه و ترس دایمی از مرگی خشونت بار است. نزد هابز انسان جز یک حیوان نیست که همانند دیگر حیوانات دایما در تحرکی ناشی از اشتیاق است. اما تفاوتی که او بین انسان و حیوان قایل شده، همچون ارسطو «خرد» است با این تفاوت که هابز میگوید انسان از خرد همچون ابزاری برای ارضای غرایز خود بهره میبرد. و این خرد سبب میشود انسان برخلاف دیگر حیوانات اسیر و در بند تاثرات لحظهای نباشد و به اینده و گذشته چشم بدوزد به برنامه ریزی رو بیاورد. درست به همین دلیل انسان فقط گرسنهی حال نیست بلکه گرسنهی اینده هم هست. بنابراین زیرکترین، درندهترین، خطرناکترین و قدرتمندترین حیوان بشمار میرود. خرد سبب شده انسان دارای اراده شود و با این ارادهی اگاه در پی امیال خویشتن است که در نتیجه ذات قدرت طلبی در او میساز ...
کژ نگریستن ۲۲:۱۹ ۱۳۹۷/۰۷/۰۷ نگاهی اجمالی به برخی داستانهای بزرگ علوی از منظر روانکاوی ✍ علی نوروزی/دکترای روانشناسی …داستانهای کوتاه بزرگ علوی پر است از فانتزیهای ناخودآگاه روان نژندها، و البته سانسورها و تغییر جهتها در فرآیند ادیپ. در این مطلب، قصد بررسی تک به تک آنها را ندارم. صرفا برای نگاهی ژرفتر به این آثار شرح مختصری از داستان هر کدام را آوردهام. آنچه به طور کلی در این داستانها جلب توجه میکند درگیری شخصیتهای داستانهای بزرگ علوی در عقده ادیپ است که غالبا با نوعی میل به زنای با محارم (که معمولا به شکلی نمادین در داستان حضور دارد) و تنبیه در پی آن (کشته شدن) همراه است. پیش از این نقد مفصلتری از داستانهای انتظار و عروس هزار داماد داشتهام که از تکرار آن در اینجا امتناع میکنم. …. چمدان: پسری که با پدرش روابط خوبی ندارد به دیدار معشوقهاش میرود اما در طول داستان متوجه میشود که آن دختر به خاطر شرایط مالی خوب مردی دیگر قصد ازدواج با او را دارد و در نهایت این امر روشن میشود که آن مرد، پدرش است. اگر این خلاصه را در کنار خلاصه داستان ادیپ شهریار بگذاریم روند معکوس شدن ادیپ را به خوبی میبینیم. در آن داستان پسر بدون آن که بداند با همسر پدر (مادر) ازدواج میکند ...
کژ نگریستن ۱۵:۴۱ ۱۳۹۷/۰۷/۰۷ «آنچه را که روانکاوی میخواهد و وظیفه خود میداند که به آن برسد نه well-being بلکه well-saying است، خوب گفتن در برابر خوب زیستن خوب زیستن آن چیزی است که جامعه مدرن به عنوان یک هدف در مقابل افرادش میگذارد و مدام به تبلیغ آن میپردازد. از مشخصات خوب زیستن تطابق با استانداردهای جامعه، تلاش برای کسب رفاه، تلاش برای برقراری نظم خاصی از روابط اجتماعی و امثال اینهاست. در واقع آنچه را که جامعه مدرن به افرادش تکلیف میکند صورت گرایی، همرنگی و مصرف است. خوب گفتن هیچ یک از این مشخصات را ندارد و در ضمن به معنای خوب حرف زدن هم نیست. خوب گفتن یعنی رابطه بین کلمات و وجود؛ رابطه بین کلمات و آنچه هستیم. خوب گفتن بنابراین یک دانش است در مورد خود سوژه. در خوب گفتن هدف این است که شخص به یک رأی نهایی در مورد وجود خودش دست یابد، به نوعی قضاوت آخر. یعنی دانش ناخودآگاه در اثر جریان روانکاوی منجر به تولد سوژه ناخودآگاه شود. جریان روانکاوی نه فقط یک دانش جدید در مورد سوژه به وجود میآورد بلکه بهتر است بگوییم یک سوژه جدید به وجود میآورد، زیرا که سوژه خوب گفته شده دیگر آن سوژه قبلی نیست. ...
کژ نگریستن ۱۳:۳۱ ۱۳۹۷/۰۷/۰۷ این نقاشی اثر پاول ماسارو نقاش معاصر میباشد و نام آن به کنایه این است: نیچه توسط مسیحیت بخشیده میشود اسبها نماد اسبی است که نیچه درست قبل از فروپاشی ذهنی، در سال ۱۸۸۹ در تورین با آن مواجه شد، درحالی که مرد گاریچی آن را به سختی شلاق میزد. نیچه از دیدن آن صحنه بسیار ناراحت شد و دو روز در بستر ساکت ماند، سپس یک جمله بر زبان آورد، و در پیاش سکوت جاودانه فرا رسید. آن یک جمله این بود: «مادر، من یک احمقم». شلاق در دست کودک مسیحی سوار بر اسب، و سر اسب مرد مسیحی تلویحا به این نکته اشاره دارد. مرد مسیحیای که سر خود را پوشانده است، کنایه از آن دارد که نمیتواند نیچه را ببخشد با اینکه در دین مسیحیت فرض بر بخشش است. دلقک یادآور دلقک بندبازی است که در پیشگفتار «چنین گفت زرتشت» نیچه ظاهر میشود و نمایندهی انسانهایی است که در شرف فروپاشی همهجانبه هستند. همچنین میتواند دیوانهای را تصویر کند که در حکمت شادان نیچه، ندای خدا مرده است سر داد. در دستانش کتاب پدران و پسران ایوان تورگینف است. این کتاب در ۱۸۶۲ به چاپ رسید از نظر زمانی قبل از آثار نیچه و در آن تلویحا به ظهور نیهیلیسم اشاره شده است. ...
کژ نگریستن ۱۲:۲۶ ۱۳۹۷/۰۷/۰۷ نوشته شهریار وقفی پور درباره درسگفتار «انقلاب فرویدی: چرا نمیخواهیم چیزی از آن بدانیم؟ مروری بر سمینارهای اول و دوم ژاک لاکان».. امروزه دیگر ممکن نیست فروید را بدون لاکان خواند؛ نه به این دلیل که فروید نیاز به اصلاح داشته باشد، بلکه از آن رو که فروید به دلیل در اختیار نداشتن ابزار مفهومی و نظری (زبانشناسی مدرن و انسانشناسی ساختارگرا) قادر به توضیح دقیق یافتههایش نبود و گاه مجبور میشد برای رهایی از این بنبست، به علم (زیستشناسی یا ترمودینامیک) متوسل شود و نتیجهی کار، تقلیلگرایییی بود که در آثار فروید گهگاه بدان برمیخوریم و عمده مراکز حملهی برخی منتقدان روانکاوی نیز چنین نقاطی را شامل میشود. ژاک لاکان نیز بدوا کار خود به عنوان روانکاو فرویدی را با شعار «بازگشت به فروید» آغاز کرد و شروع سمینارهایش در سال ۱۹۵۲ نیز با همین هدف بوده است و قرار بر قرائت یک یا دو متن نظری فروید برای هر سال-سمینار بوده است. سمینار اول با عنوان مقالات فروید در باب تکنیک روانکاوی، به برخی گزارشهای موردی فروید میپردازد که در این میان، در یکی از جلسات، ژان ایپولیت، هگلشناس معروف، در مورد مقالهی «در باب نفی» فروید، سخنرانییی ارائه میکند که خود لاکان نیز در باب سخنرانی ایپولیت، موار ...
کژ نگریستن ۱۹:۲۸ ۱۳۹۷/۰۷/۰۶ منتظربودن بدون افق انتظار، منتظربودن برای چیزی که هنوز دیگر توقعش را نداریم، مهمان نوازی بی قیدوشرط، استقبالی گرم، پیشاپیش، از غاف و این خودمکان شبح گونگی است … ژاک دریدا- اشباح مارکس. --------. یک خاخام، یکی از آنان که به راستی اهل کابالهاند، روزی گفت برای استقرار حکومت صلح، نه ویران کردن همه چیز ضرورت دارد و نه آغازیدن جهانی سراسر تازه؛ فقط کافی است که این فنجان، یا این بوته، یا این سنگ و در نتیجه، همه چیز اندکی جابه جا شود. اما همین جابه جایی اندک بسیار مشکل است و مقدارش را نیز به سهولت نمیتوان تعیین کرد. حال، با توجه به ابعاد جهان، میتوان فهمید که انسانها از این کار عاجزند و آمدن مسیح ضروری است.. والتر بنیامین به نقل از ارنست بلوخ. ...
کژ نگریستن ۱۲:۳۱ ۱۳۹۷/۰۷/۰۶ انبیاء در مقایسه با دیگران از ذهن کاملتری برخوردار نبودند، بلکه، این قوهی مخیله ایشان بود که از دیگران شادابتر بود سبب حرمت و ستایش فراوان انبیاء نه فخامت و رفعت فکری، بلکه تقوا و ثابتقدمی ایشان بوده است …انبیاء از قوت تخیل خارقالعادهای بهره داشتند، و نه از فهمی خارقالعاده، و چیزی که خدا بر آنان آشکار میساخت ژرفترین نکات فلسفی نبود بلکه امور بسیار سادهای بود که در آنها وی خود را با باورهای موجود وفق میداد. تعالیم کتاب آسمانی، حاوی نظریهپردازیهای رفیع یا جستارهای فلسفی نیست بلکه تنها مشتمل است بر سادهترین امور که برای کندترین مردم نیز قابل فهماند …▪️بندیکت اسپینوزا | رساله الهی-سیاسی |▫️ترجمه علی فردوسی. ...
کژ نگریستن ۱۱:۵۱ ۱۳۹۷/۰۷/۰۶ 💠بخشی از یادداشت بدنهای تسخیر شده و ارواح سرگردان (دربارهی بدن انسان و کارکرد اجتماعی-فرهنگی آن) ✍ امید سلطانی. میشل فوکو در جایی یادآوری جالبی میکند از متون یونانیان باستان و تلقی آنها از بدن. او میگوید در هیچ جایی از این متون به بدن انسان بعنوان یک کلیت نگریسته نمیشود بلکه از بازوهای قوی، کلاهخودهای پولادین، سپرها و شمشیرهایی که بازوهایی عضلانی و قدرتمند آنها را حمل میکنند و این تکه پاره هایی که تعلق به یک چیز واحد به اسم بدن دارند صحبت میشود. زمانی که دکارت (اندیشید) و قسم یاد کرد که به این علت است که (هست) نه تنها کمکی به کشف دوبارهی بدن انسان نکرد، بلکه تمام سوژهی انسانی را داخل ذهنیت او و اندیشگی اش جای داد. این جدایی سبب شد که در عصر مدرن تلقی انسان از (خود) بیشتر به سمت عقل و ذهنیت حرکت کند و پیکره، جسم، تن یا بدن انسانی بعنوان موضوعی برای شناختن بدل گردد. آدمی سوار بر بالون عقل خود از تن فاصله گرفت و قلب خود را هم در آن جای گذاشت. بر همین اساس، بدن مثل چیزی که باید تشریح شود، موضوعی شد برای اعمال مراقبت، نظارت و قدرت که در نهایت، تشنگی آدمی به شناخت را برطرف میکرد …. 💻 شما میتوانید شماره ۲۵ ام ماهنامهی سرند را از طریق سایت زیر دانلود کنید و متن کامل نوشتار فوق ...
کژ نگریستن ۲۳:۱۹ ۱۳۹۷/۰۷/۰۵ قرار بود فروریختن دیوار برلین علامت ظهور جهان وحدتیافته آزادی و دموکراسی باشد بیست سال پس از آن واقعه روشن شد که دیوار مقسم جهان فقط [نود درجه] چرخیده است. همان دیواری که زمانی شرق را از غرب جدا میکرد اینک شمال سرمایهسالار غنی را از جنوب فقیر و محروم جدا میکند و تازه در سرتاسر جهان امروز دیوارهایی جدید در دست احداثاند: بین فلسطینیها و اسراییلیها، بین مکزیک و ایالات متحد، بین آفریقا و برونبومهای اسپانیا، بین لذات اغنیا و امیال فقرا، خواه دهقانان روستانشین و خواه تهیدستان شهری، ساکنان «فاولاها» (حلبیآبادهای برزیل)، «بنلیوها» (حومههای شهرهای فرانسه)، شهرکها، خوابگاهها، خانههای تصرفشده و محلههای فقیرنشین و زاغهها. بهای دستیابی به جهان وحدتیافته کذایی سرمایه همانا تقسیم سبعانه هستی و حیات بشری به ناحیههایی است که با سگهای پلیس، برجکهای دیدبانی، گشتهای دریایی، سیمهای خاردار و اخراج اتباع بیگانه از هم جدا شدهاند. راستش را بخواهید، «مساله مهاجرت» از این حقیقت پرده برمیدارد که اگر از منظر انسانی بنگریم اوضاع و احوال کارگرانی که از کشورهای دیگر میآیند شاهد زندهای است بر این مدعا که «جهان وحدتیافته» محصول فرآیند جهانگستری افسانه است و افسون …🔹 ...
کژ نگریستن ۲۲:۴۶ ۱۳۹۷/۰۷/۰۵ 💢سخن فیلسوفان در باب زبان. 🔻هیچ معنایی نمیتواند ثابت و معین باشد.. «ژاک دریدا» 🔻آنچه ما نابود میکنیم چیزی نیست جز خانههای مقوایی و ما زمینه زبانی را که آنها روی آن برپا شدهاند، صاف میکنیم. «لودویگ ویتگنشتاین». 🔻هر فردی مرزهای میدان دید خودش را مرزهای جهان میپندارد. «آرتور شوپنهاور». 🔻زبان خانه وجود است. «هایدگر». 🔻حدود زبان من، حدود جهان من است. «لودویگ ویتگنشتاین». 🔻یکی از گمراه کنندهترین فنون بازنمایی در زبان ما استفاده از کلمه «من» است. ...
کژ نگریستن ۲۱:۰۳ ۱۳۹۷/۰۷/۰۵ ژاک دریدا میگوید: انقلاب تاکنون وسیله به قدرت رسیدن افراد جاه طلبی بوده است که مصالح ملت را وسیله قرار دادهاند انقلاب هایی که ما در قرن بیستم شناختیم صحنههای نمایشی است که هیچ تاثیری در روحیه افراد نداشتهاند. انقلابی که انسانیت در انتظار آن است انقلابی است که در تفکر و روحیات اشخاص صورت بگیرد و به تفاهم میان آنها کمک میکند. ستیزه جویی که تاکنون انقلابها رواج دادهاند کمکی به اعتلای مقام انسان نکرده است. اگر بخواهیم انقلاب را نجات دهیم باید اندیشه اصلی انقلاب را متحول کنیم آنچه کهنه و مخرب از آب درآمده یک نوع نمایشی است از انقلاب که در اذهان عموم هنوز باقی مانده است و از هرچه مهمتر، فقط به دست آوردن قدرت است که نمونههای آن در دو انقلاب فرانسه، یعنی انقلاب ۱۷۸۹ و ۱۸۴۸ و نیز انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه است. در هر سه مورد تحول اخلاقی و معنوی بوجود نیامد چون مسئولیت اخلاقی مد نظر نبود. بدون چنین مسئولیتی انقلاب فقط انتقال قدرت از یک گروه به گروه دیگر است، بدون اینکه تغییر بنیادی به وجود آمده باشد. یعنی بدون معنویت و رعایت اصول اخلاقی، انقلاب بیشتر جنبه تخریبی دارد تا سازندگی … … …. صفحه ۱۱۹ … ...
کژ نگریستن ۱۵:۰۶ ۱۳۹۷/۰۷/۰۵ فرمول «زندگی ورای زندگی» یا «شاءن» همیشه فرمول ناب حاکمیت تام بوده چون با استعلای زندگی پالوده از زندگی واقعی عملا مرزهای شهر/قانو از قضا هیتلر هم به سال ۱۹۳۲ در متن «برنامهی من» (Mein Programm) از تقدیر و طبیعت و شاءن و رسالت زن نوشته و این همه را به «همراهی مرد»، «حفظ نوع بشر» و صیانت و بقای خانواده «تحویل کرده بود:» کارکردن افتخار مرد و زن هردوست، ولی آنچه شاءن زن را بالاتر میبرد فرزند و فرزندآوری است «مخلص کلام این که بوی گند» شان همان بوی گند امر مقدس است و بین این دومی با فاشیسم فاصلهی چندانی نیست …. «خودت را بنویس، تنت باید شنیده شود. تنها آن وقت است که منابع عظیم ناخودآگاهمان فوران میکنند. نفت ما در سراسر جهان جاری خواهد شد، بدون دلار …، ارزش هایی بی قیمت که قواعد بازی قدیم را تغییر خواهند داد» … ...
کژ نگریستن ۱۵:۰۶ ۱۳۹۷/۰۷/۰۵ گرادیوا، حجاب، دین. ----------------------- ✍ پویا ایمانی …در سال ۱۹۰۳ ویلهلم ینسن رمان کوتاهی نوشت با عنوان گرادیوا که احتمالا تنها بعد از تحلیل درخشان فروید در ۱۹۰۷ بدل به یکی از فیگورهای اساطیری زن مدرن شد. داستان گرادیوا از این قرار است که باستان شناس آلمانی جوانی به اسم نوربرت هانولد نقش برجستهی زنی در حال راه رفتن را در موزهای در رم میبینند و شیفتهاش میشود. نام زن بازنمایی شده را هم میگذارد گرادیوا، به معنای خوش خرام یا آنکه نرم و باوقار گام بر میدارد (ماءخوذ از «مارس گرادیووس» که یکی از القاب مارس خدای جنگ رمیها بود و معنی دقیقش میشد مارس در حال قدم رو یا مارسی که رژه میرود). وسواس و وسوسهی گرادیوا نوربرت را رها نمیکند تا اینکه مرد جوان شبی در خواب زن مرموز را میبیند که درست در هنگامهی آتشفشان وزوو، در خیابانهای پمپی، بر آتش و خاکستر و ویرانه گام بر میدارد. باستان شناس جوان به دنبال رویایش عازم پمپی میشود …. در پمپی تازه میفهمیم توهمات نوربرت در تمام این مدت حاصل میل سرکوب شدهاش به دختر استاد مشهوری بوده که روبروی خانهی نوربرت به بهانهی تحقیقات میدانی باستان شناسانه به پمپی میرود بالاخره با نسخهی «ز ...
کژ نگریستن ۱۴:۰۹ ۱۳۹۷/۰۷/۰۵ اهمیت دادن بیش از اندازه به نظر دیگران جنونی است که بر مردم حاکم است این جنون چه در سرشت ما ریشه داشته باشد چه حاصل جامعهٔ و تمدن میتوان این جنون را همه جا دید و دنبال کرد از مراعات بزدلانه و برده وار آنچه دیگران میگویند گرفته تا انان که به نام هدایت آدمیان را قربانی کرده و راحت ثروت و سلامت و حیاتشان را نابود و بر آنها مسلط تا نامشان یادگار بماند. آنان که به نام هدایت کننده امدند دنبال این هستند با جنون انسان را دست آموز خود کنند و همه چیز او را بگیرند.،،،،،،،،،. اما برای نیکبختی خود انسان که در این جا مورد نظر ما است باید توجه و داشته باشد که هرگز نظر دیگران را اهمیت ندهد. تو هدایت کننده خودت هستی کافی آست خود اندیش باشی …کتاب تاملات یک فیلسوف اثر شوپنهاور. ...
کژ نگریستن ۱۰:۴۷ ۱۳۹۷/۰۷/۰۵ کارگران. ✍ عبدالله صمدیان …دؤر تا دؤر اطاقک وانت. گوش تا گوش ایستادهاند،. پشت چراغ قرمز. *. ارتفاعات آجرى. خورشید تازه را. از چهره هاى گرگ و میشى. دزدیده است. ونسیم صبح پائیز. تلنگرى به این دریاهاى آرام.
کژ نگریستن ۱۰:۲۶ ۱۳۹۷/۰۷/۰۵ «مهمترین جذبۀ کار و زندگی، تبدیل شدن به کس دیگری است که در ابتدا نبودهاید اگر هنگام نوشتن کتاب میدانستید در انتها چه خواهید گفت، به نظرتان شجاعت نوشتنش را داشتید؟ آنچه برای نوشتن و برای رابطۀ عاشقانه صادق است، برای زندگی هم صادق است. بازی تا آنجا میارزد که ندانیم چطور خاتمه مییابد.». میشل فوکو. [نقل در: آغاز «کتاب به کتاب» اثر مایکل دیردا] … ...