این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1


✍فرهاد قنبری …اسلاوی ژیژک در مورد مردانی که اقدام به تجاوز به زنان می‌کنند می‌نویسد:

«مردانی که واقعا مرتکب تجاوز به عنف می‌شوند؛ در خصوص تجاوز کردن به زنان خیالپردازی نمی‌کنند برعکس، آنها درباره با وقار بودن و یافتن یاری مهربان خیالپردازی می‌کنند. تجاوز به عنف بیشتر نوعی دست به عمل وحشیانه زدن است که از درماندگی آنها در پیدا کردن چنین یاری در زندگی واقعی نشئت می‌گیرد». تجاوز به عنف بیشتر در جوامعی اتفاق می‌افتد که «عمل جنسی» نه به عنوان یک غریزه پیش پا افتاده مانند سایر غرایز بلکه به عنوان یک «تابو» و گنجینه‌ای که باید در پستو مخفی کرد نگاه می‌شود. در چنین شرایطی شناخت سوژها از رابطه جنسی شناختی مخدوش خواهد بود که به صورت پنهانی کسب شده است. اغلب متجاوزین از رابطه جنسی و بدن قربانی خود، تصور امری والا دارند که برای رسیدن به آن حاضر به انجام هر جنایت و عمل وحشتناکی می‌شوند. اکثریت مردان متجاوز در مورد بدن قربانیان خود خیالپردازی می‌کنند. آنها قربانی را فراتر از یک سوژه معمولی که ممکن است حرف مبتذل بزنند، شوخی رکیک کند، بدنش بوی عرق بدهد یا رفتارهای احمقانه انجام دهد می‌بینند. آنها برای به دست آوردن چنین ابژه والایی دست به چنین اعمال جنون آمیزی می‌زنند. در جامعه‌ای که ا ...
  • گزارش تخلف

حقیقت، خود مقدس نیست. آن‌چه مقدس است، جست‌وجویی است که برای یافتن حقیقت خویش میکنیم!

آیا کاری مقدس‌تر از خودشناسی سراغ دارید؟. کارهای فلسفی من، به تعبیری از ماسه ساخته می‌شوند؛ دید من مرتبا تغییر می‌کند. ولی یکی از جملات ماندگار من این است:. «بشو، آن‌چه هستی!» ….
  • گزارش تخلف

، کاش هیچ پیغمبری نمی‌آمد!.. کاش خدا روی سقف آسمان می‌نوشت که. ای آدم‌ها، انسان باشید!

اینطوری هر روز صبح آدم‌ها تا چشم باز میکردند و بیدار میشدند،. «بیدار می‌شدند»!. نیازی به تفسیر نبود!. نیازی به اثبات نبود!. هیچکس دچار تشویش نمی‌شد!. هیچ دینی دچار خود بزرگ بینی نمی‌شد!. و هیچ انسانی به اسم دین کشته نمی‌شد!. هر روز صبح همه خدا را در پهنه‌ی آسمان می‌دیدند!. و هیچ مذهبی و هیچ دینی و هیچ آدمی مدعی و جانشین خدا نمی‌شد!. ...
  • گزارش تخلف

اکنون جامعه ما بیش از هر زمانی پی برده است که ادیان جامعیت ندارند.. در آورد

دین که تجربه معنوی صاحب متون به اصطلاح مقدس بوده تنها یک کارکرد دارد و آن اخلاق است …و همین اخلاق هم نسبی است. یعنی برخی امور که در دوران پیامبر اسلام ارزش تلقی می‌شده در دوران ما ضد ارزش است. پس چطور عده‌ای به جامعیت دین اعتقاد و التزام دارند و همه نوع انتظار از آن دارند؟!. آنچه که در این میان آسیب جدی دیده است نه تنها زندگی عرفی ماست که دچار بحران شده است، که زیست معنوی ما نیز به ابتذال کشیده شده است …حال دیگر نه خدا را داریم و نه خرما را. ...
  • گزارش تخلف

روانکاوی حیوان آزاری و همبودی آن با رنج انسان. ✍ فاتح مرادی.. * «آنها گاو را محاصره کردند

تیزترین سنگهای آن حوالی را با گریس چرب کرده و داخل مقعد گاو فرو‌کردند. مدت زیادی این کار تداوم می‌یافت. ضجه گاو تا فلک می‌رفت. خون زیادی از مقعدش جاری می‌شد. فاعلان با صدای بلند می‌خندیدند. تا چند روز از گاو خون می‌رفت.» *.۱. در روانکاوی دفاعی بنام جابجایی displacement وجود دارد و زمانی بیشتر به کنش تبدیل می‌شود که انرژی و منبع تثبیت سوژه از شی به شی دیگر جابجا ‌شود و رابطه آن با موضوع دگر همچون هدف جایگزین ‌شود. در ساختارهای متفاوت اجتماعی و خانوادگی به‌وفور می‌بینیم که حیوان آزاری و لذت از آزار دیگری به حداعلی بازتولید می‌شود. گاهی راههای این آزار بر انسان و تخلیه امیال طبیعی وجود ندارد. ...
  • گزارش تخلف

✍ مسعود زمانی مقدم …شکل‌گیری و رشد هر رشتۀ علمی حاصل تلاش و فعالیت متفکران بسیاری است

باوجوداین، برخی از این متفکران تأثیر و نقش بیشتری در یک قلمروی علمی بر عهده داشته و دارند. در بین متفکران کلاسیک جامعه‌شناسی، سه شخصیت – کارل مارکس، امیل دورکیم و ماکس وبر- تأثیر چشمگیر و ژرفی بر جامعه‌شناسی بر جای نهاده‌اند. آن‌ها اندیشه و نظریۀ اجتماعی و بینش جامعه‌شناختی را در مسیر تازه‌ای وارد کردند و بر گسترۀ تفکر اجتماعی افزودند. ازاین‌رو، می‌توان گفت؛ بدون فهم اندیشه و نظریات این سه تن، آن‌چنان‌که لازم است نمی‌توان نظریات معاصر را درک کرد …این سه مرد بزرگ سنت‌هایی فکری به وجود آورده‌اند و هر کدام رویکرد خاصی را نسبت به جامعه و واقعیت‌های آن ارائه کرده‌اند که تا امروز نیز از آن‌ها استفاده می‌شود و بسیاری از متفکرین معاصر در جامعه‌شناسی و دیگر رشته‌های علوم انسانی و اجتماعی از آن‌ها سود جسته‌اند. به‌طورکلی، مارکس با ماتریالیسم تاریخی، دورکیم با جامعه‌شناسی اثبات‌گرا و وبر با جامعه‌شناسی تفهمی به تکوین و تداوم جامعه‌شناسی و شناخت علمی جامعه کمک ماندگاری کرده‌اند. اندیشه‌های آن‌ها در شکل‌گیری حوزه‌های خاص جامعه‌شناسی نیز مؤثر بوده است …مارکس از بزرگ‌ترین و تأثیرگذارترین متفکران و نظ ...
  • گزارش تخلف

دیدیه اریبون در کتاب گیرای «میشل فوکو» آورده است فوکو شب‌های بسیاری را در خانه‌ی ژاک لاکان شام می‌خورد

سیلویا لاکان به یاد می‌آورد که شبی سر میز شام در خانه‌ی آنها در خیابان لیل، فوکو گفت: «تا ازدواج میان همجنس گرایان رسمیت نیابد، تمدنی در کار نخواهد بود» … (Didier Eribon,Michel Foucault, Paris, Flammarion, ۲۰۱۱,P.۲۶۴) …بر همین سان، می‌توان گفت تا زمانی که اکثریت دین داران، حقوق بی دینان را به رسمیت نشناسند و تبعیض‌های آشکار و پنهان علیه آنان را از میان نبرند، تمدنی در کار نخواهد بود. تا بی دینان، بدعت گذاران، تاویل گران خلاف مذهب مختار و اندیشگران شورشی آزادانه سخن نگویند، از همان منابع مالی و سرمایه‌های اجتماعی موءمنان بهره نگیرند و به همان مناصب و مقامات سیاسی و اقتدارهای اجتماعی که مومنان دارند، دسترسی نداشته باشند، ما نمی‌توانیم جهان مان را جهانی متمدنانه بدانیم … ...
  • گزارش تخلف

«پروپاگاندا» …از خواص علم فلسفه تجهیز افکار به اندیشه‌ی درست و منطقی و سوق دادن کنش‌های آدمی به سمت استدلال‌های درست و پرهیز از هر

تبلیغات سیاسی شکلی از ارتباط است که هدف آن نفوذ بر گرایش یک جمع یا جماعت به موضع و دلیل دلخواه مبلغ سیاسی است. پروپاگاندا برخلاف تهیه اطلاعات غیر جانبدارانه، در اصلی‌ترین معنای خود، دادن اطلاعات با هدف نفوذ بر مخاطب است. در این راستا، اغلب اوقات، واقعیت‌ها به طور گزینشی بیان و بازنمایی می‌شوند (درحالی که نادرستی آن برگوینده روشن و آشکار است) تا از سوی مخاطب، واکنش و رفتاری احساسی و نه آگاهانه و خردمندانه سربزند. نتیجه این امر، تغییر گرایش دلخواه به سوی هدفی است که برای مخاطب هدف گیری شده و به منظور پیشبرد یک برنامه سیاسی، درنظرگرفته شده است. افزون براین، پروپاگاندا می‌تواند در شکل یک نبرد و جنگ‌افروزی سیاسی نیز تلقی شود …تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندا شکلی از ارتباط است که با ترغیب یا اقناع متفاوت است، زیرا هدفش این است تا به پاسخی دست یابد که قصد مبلغ را تداوم بخشد. اقناع یا ترغیب، به مثابه یک فعال کننده دوسویه عمل می‌کند و هدفش آن است که به نیازهای ترغیب کننده و ترغیب شونده پاسخ دهد. یک مدل تبلیغ (پروپاگاندا) نشانگر آن است که چگونه می‌توان عناصر اطلاع‌رسانی و ارتباط اقناعی را در تبلیغات ...
  • گزارش تخلف

اسلام به خود نداردعیبی. هر عیب که هست از مسلمانی ماست!!!!!!!

میدونید این منطق را هر دین و مذهبی میتواند به کار گیرد، حتی یک بت پرست و یا حتی یک خداناباور و هر دین و آیینی که شما آن را کفر و خرافات میدونید …. کمی با خود بیندیشید خوب بودن نیازی به باور دینی و یا مذهبی ندارد. شما با اعتقاد به چنین افکاری فقط انسانهای ظالم و قدرت طلب را بزرگ میکنید …و اگر معتقدید که دین شما در برابر ظلم ایستادگی میکند، سخت در اشتباه هستید. چرا که یک انسان آزاد در هر عقیده‌ای میتواند در برابر ظلم ایستادگی کند. همانطور که در طول تاریخ هزاران نفر با عقاید مختلف این کار را انجام داده‌اند حتی خدا ناباوران که در نظر شما کافر و نجس هستند …. ...
  • گزارش تخلف

اسلاوى ژیژک به پیروى از ژاک لاکان مى گوید لذت ناب، لذتى که ما آرزوى آن را داریم، هرگز به تصرف ما در نمى آید، و همیشه در جایى آن طر

چیزى که ما تجربه مى کنیم همیشه با آن لذتى که در آرزویش بودیم متفاوت و در نتیجه ناامید کننده است. به همین دلیل انسان گاهى این لذت را به جاهایى نسبت مى دهد که در دسترس او نیست، تا به این ترتیب به خود بباوراند که اگر نمى تواند لذت را تجربه کند نه به این دلیل که لذت اصولا غیرقابل تجربه است، بلکه به خاطر این است که هر چه لذت است در «آن جا» در خارج از دسترس من جمع شده. این «آن جا» گاهى ممنوعیت هاى مختلف است، و گاهى یک «دیگرى». ژیژک مى گوید: مردم همیشه آماده‌اند که یک دیگرى را صاحب تمام لذت هایى که آن‌ها نتوانسته‌اند به آن برسند بدانند، و به همین دلیل از او بیزار شوند. کارگران ثروتمندان را واجد تمام لذت‌ها مى دانند، رعیت‌ها اربابان را و شهروندان صاحبان قدرت را. در تصور خود تمام فانتزى هاى افسارگسیخته خود را به این دیگرى نسبت مى دهند و یقین دارند که روز و شب این دیگرى از تمام لذات ممنوعه سرشار است. (لازم است نوشته هاى فراوان شوپنهاور و دیگران را یادآورى کنم که بارها کسالت بى پایان اغنیا و ناتوانى ایشان از لذت بردن را توصیف مى کنند.). شگفت این جاست که این صاحبان فرضى لذت، همیشه افرادى واقعا برخ ...
  • گزارش تخلف

با فراگیرى زبان است که فرد به خودآگاهى مى رسد

ساختارهاى زبان به فرد کمک مى کند تا مفاهیم را طبقه بندى کند، از هم تمیز دهد و بشناسد.. اما در این جا خللى هست. ساختار زبان نمى تواند همه ى حالات و نیازهاى یک موجود زنده را منعکس کند، بلکه همیشه برخى از این حالات و نیازها خارج از مفاهیم و طبقه بندى هاى زبان باقى مى مانند، و در نتیجه فرد نمى تواند آن‌ها را بشناسد، زیرا تمام شناخت فرد فقط از طریق زبان حاصل مى شود.. این گونه مى شود که انسان احساس مى کند کامل نیست، احساس مى کند نیاز و اشتیاق مبهمى دارد بى آن که بتواند تعریفش کند یا انگشت رویش بگذارد، احساس کمبود و نقصان مى کند بى آن که دلیلش را بداند، زیرا در ساختار زبان جایى براى این احساس در نظر گرفته نشده است. پس برای رسیدن به کمال مذبوحانه تلاش می‌کند، ولی هیچ وقت به نتیجه نمی‌رسد، چون خودش هم نمی‌داند علت این احساس ناقص بودن چیست و دنبال چه باید باشد …اما در این جا اتفاقى دیگر مى افتد. فرد در تشخیص علت ناآرامى خود دچار سوء تفاهم مى شود. همچنان که گاهى معده درد را با سوزش قلب اشتباه مى گیریم، فرد هم ناخودآگاه این اشتیاق ناشناخته را به قالبى آشنا که در ساختار زبان تعریف شده مى ریزد، و گم ...
  • گزارش تخلف

چهره به چهره؛. نفرین برهمه ما …

به خاطر دارم ژاک لاکان در جایى خاطر نشان کرده بود، حتى هنگامى که تمامى ادعاهاى یک مرد حسود درباره بى وفایى همسرش صحت داشته باشد، حسادت همچنان یک رفتار بیمارگونه باقى خواهد ماند … امروز فرای تمام ادعاهای توجیه کننده پیرامون جنگ و آوارگی باید بدین مساله خوب بیندیشیم که جنگ هرگز زیبا نبوده و نیست و این عشق از اول هم کاذب بود … امروز اما یک جنگ برای همه ما ضروری به نظر می‌رسد و آن همانا جنگ علیه جنگ است … دیگر طاقت معشوقان زیباروی منتظر سربازان برای بازگشت از جنگ قابل تحمل نیست. اما امروز جنگ با تمام زشتی هایش همچنان پابرجاست و به عشوه‌های تعفن برانگیزش ادامه می‌دهد …. غم انگیزتر از تمام صحنه‌های جنگ، چهره کودکانیست که این بار با عطش خاصی بر ما خیره نگاه می‌کنند … چشم هایشان وجود ادمی را به آتش می‌کشد … بر چشمان دخترک سوری خوب نگاه کنید، نگاهش انسان را مسخ می‌کند و نوعی از شرم همراه با مستی را در آدمی زنده می‌کند … در نگاه اول گمان می‌کردم او از برای گرم کردن دست‌ها و گریز از سرما اینگونه دست بر چهره نهاده و با چشمانش سخن‌ها می‌گوید. ولی باید بدانیم که او چهره را در این عکس بر مرکزیت توجه ...
  • گزارش تخلف

روایتی از چهار پادشاه، چه کسی شاه ایران است؟

…از نخستین روزهای پیروزی انقلاب تا اوایل دهه هفتاد هر احدی شعار «مرگ بر شاه» را در هر مکانی داده باشد احتمالا منظورش محمد رضا پهلوی بوده است. از سال هفتاد و دو اما داستان تفاوت پیدا کرد دیگر شعار «مرگ بر شاه» یک مخاطب جدید داشته است: علی اکبر بهرمانی. برای عده زیادی اکبرشاه جای فرزند رضاشاه را گرفته بود. یعنی اگر تا سال هفتاد و دو شاه کسی بود که مشروعیت سنتی داشت از این پس شاه به کسی تبدیل شد که حتی میتوانست به واسطه رای مستقیم مردم انتخاب شده و حتی مشروعیت قانونی داشته باشد …اما در تابستان هشتاد و هشت کسانی که در شهرک آپادانا به یاد سهراب اعرابی تا نیمه‌های شب شعار «مرگ بر شاه» را دادند دیگر نه پهلوی دوم را خطاب قرار داده بودند نه هاشمی رفسنجانی را، شاه جدیدی متولد شده بود؛ سید علی خامنه‌ای. سپس در ادامه این اتفاقات یعنی زمستان نود، سردار علایی نامه‌ای در روزنامه اطلاعات در خطاب مستقیم به پهلوی دوم نوشت اما موافقان و مخالفان متفق القول هستند که هدف علایی نه «پهلوی دوم» که «امام خامنه‌ای» بوده است …به تازگی عده‌ای نیز پیدا شده‌اند که میگویند کسانی که بر خامنه‌ای و هاشمی نام شاه نهاده‌ا ...
  • گزارش تخلف

فاشیست بودن یا ناسیونالیست بودن، کار دشواری نیست

کافی است چشم بر ارزش‌های انسانی ببندیم و کمی با حرف‌های کلی سرگرم بشویم، زبان خود را بهترین زبان دانستن و زبان دیگری را گوش خراش خواندن؛ موسیقی قومی خود را سحرانگیز دانستن و موسیقی دیگری را سرسام آور خواندن؛ لباس محلی خود را زیبا نامیدن و لباس محلی دیگری را به تمسخر گرفتن؛ سنت‌های قبیله‌ای خود را ستودن و سنت‌های قبیله‌ای دیگری را ابلهانه خواندن … و دردناک‌تر آن که آسیب دیدگان از و قوم پرستی، خود به قوم پرستی تندروتر بدل می‌شوند و این چنین، انسان به جای رهایی از چنگال تعصب و تلاش برای گسترش هم زیستی، تعصب بیشتر را به عنوان شیوه نجات برمی گزینند …. ...
  • گزارش تخلف