این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1


به زعم نیچه، نیهیلیسم نقطه‌ی پایان منطقی فلسفه‌ی غربی است

فلسفه با طرح یک زندگی زاهدانه آغاز می‌شود که امیال را به خاطر‌ دستیابی به جهانی بهتر و عالی‌تر (چیزی چون جهان حقیقت) انکار می‌کند. ما جهانی حقیقی‌تر و بهتر را ورای نمودها تصور می‌کنیم و هنگامی که از دست‌یابی به این جهان حقیقی وا می‌مانیم، به ورطه‌ی نومیدی و نیهیلیسم می‌افتیم. ما جهان عالی‌تری را که هرگز نداشته‌ایم از دست داده‌ایم. نتیجه‌ی این فراشد «کین‌توزی» است. اما هنوز فقدان جهانی بهتر و عالی‌تر را احساس می‌کنیم و خود را گناهکار، مجازات شده، و مطرود می‌انگاریم. این نکته در مسیحیت به اوج خود می‌رسد، آن‌جا که ما در جهانی هبوط یافته همواره گناهکاریم. برای نیچه واکنش درست دربرابر سقوط به نیهیلیسم، انحطاط و کین‌توزی، ‌ این نیست که بنیانی دیگر برای حقیقت بیابیم، بلکه این است که خود را از شر حقیقت رها کنیم! ما به نیرو و شجاعتی نیاز داریم که بتوانیم، این‌جا و اکنون، و «در این جهان» زندگی کنیم … (،، قدرت‌های تفکر، ترجمه‌ی رضا سیروان، نشر مرکز) …. ...
  • گزارش تخلف

شما مردم را گرسنه نگاه داشته‌اید و آن‌ها را از هم جدا کرده‌اید تا عصیان و شورش‌شان را از بین ببرید

شما آن‌ها را ضعیف و درمانده می‌کنید و وحشیانه نیروی آن‌ها را می‌بلعید و اوقات‌شان را مشغول می‌کنید تا از وحشت نه جوشش بکنند و نه مجالی برای جوشش داشته باشند. ️آن‌ها در یک جای ایستاده‌اند و درجا می‌زنند؛ راضی باشید! علیرغم جمعیتی که دارند تنها هستند. من هم تنها هستم. همه ما تنها هستیم!. زیرا دیگران ترسو و ذلیل هستند ️ولی با وجود تنهایی و اسارت، با وجود آن که مانند آن‌ها خوار و پست شده‌ام، به شما اعلام می‌کنم که شما هیچ نیستید و این که این قدرتی که تا چشم کار می‌کند، گسترش دارد و تا اعماق آسمان را به سیاهی و تاریکی کشانده است چیزی نیست مگر سایه کوچکی که به روی قطعه خاکی سنگینی می‌کند و بر اثر بادی خشمگین نابود می‌شود! … … ...
  • گزارش تخلف

به نظر من سیاستمداران یه‌مشت. زخم پر از چرک هستند. وقتى به

سیاستمداران کشورمان نگاه‌مى. کنم، باورم نمیشود این موجودات. «غیر قابل تحمل» واقعا انتخاب. شده‌اند! «حامیان» این نظام. ناکارآمد مى گویند؛ خب، موقع. رأى گیرى حساب شان را برسید. اما چطور مى توانیم چنین کارى. کنیم وقتى تنها رقیب انتخاباتى. ...
  • گزارش تخلف

✍ حسام محمدی …

هماره مائده اصلی بر خوان طبیعت است و آنچه بر جذابیت این طبیعت می‌افزاید، همین شگفتی بی‌پایانی‌ست که با افسونگری‌ بر ما ارزانی می‌دارد، او ما را به خود می‌خواند و ما نیز در او خواهیم خفت و این تمنای دیرین طبیعت است که معاشقه با عطر وجودی‌اش را ناگزیر می‌سازد. سکانس پایانی شاید پیاده‌روی مردی مجنون باشد میان درختانی انبوه، در طلوع صبح و سرشار از سکوتی شورانگیز، که آهسته و خرامان در فضای مه‌آلود غرق می‌شود. طبیعت بر شور و احساس ما بر «دوست داشتن» صحه می‌گذارد و شاید بشود ردپای «او» را در ژرفای طبیعت جست. ما از طبیعت به تمدن و از تمدن به طبیعت بازخواهیم گشت و این گردش، انکار با صلابتی‌ست بر دوآلیسم مشکوک دکارتی. بنا به گفته هرمان هسه مرز باریک و البته خطرناکی میان روح و طبیعت نهفته است، مرزی که می‌شود نادیده‌اش گرفت و روح و طبیعت را هم‌آمیخته دانست. طبیعت از آن ماست و ما نیز از آن او، عاقبت این هم‌آمیختگی چیزی نیست جز خوابیدن، مردن و آرام گرفتن در آغوش مادر. بازگشت به طبیعت شاید شعر پر صلابتی باشد که تارکوفسکی می‌سراید یا نقش دگرگونه‌ای که از پس ضربات قلم یک امپرسیونیست برجا می‌ماند. آری ط ...
  • گزارش تخلف

بسیاری چه دیر می‌میرند، و اندکی چه زود!. اما بهنگام بمیر!

زرتشت چنین تعلیم می‌دهد …به راستی آن که به هنگام نمی‌زید، چگونه به هنگام تنواند مرد؟. همه مرگ را سترگ [و با اهمیت] می‌انگارند. اما هنوز مرگ را جشن نگرفته‌اند [و آن جشن مقدسی است] …آن که کمال یافته است، فاتحانه بدرود دنیا می‌گوید …. چنین مردن می‌باید آموخت. چنین مرگی بهترین مردن است و مرتبه‌ی دوم، مرگ در کارزار است و فدا کردن جانی بزرگ. باری، آنچه جنگ آور و فاتح از آن بیزار اند، مرگ نیشخندزن شماست که دزدانه و فرا می‌خزد و با این همه سرورانه می‌آید …هر که جویای نام است، باید به هنگام از افتخار کناره گیرد و هنر دشوار به هنگام رفتن را به کار بندد. آن زمان که خوش‌ترین مزه‌ها را داری مگذار تو را تمام بخورند. آنان که می‌خواهند دیر زمانی در دل جای داشته باشند این را می‌دانند …ای کاش [عیسی مسیح] در بیابان می‌زیست، دور از نیکان و عادلان! آنگاه‌ای بسا زندگی کردن می‌آموخت و به زمین عشق ورزیدن؛ و بنابرین خندیدن!. ...
  • گزارش تخلف

خشونت سه شکل دارد.. کنشگرانه (جنایت_ارعاب).. کنش پذیرانه (نژاد پرستی _نفرت _جنایت _تبعیض)

و. سیستمی (تاثیر فاجعه بار نظامهای اقتصادی و سیاسی و غالبا یکی از شکلهای خشونت که مانع از دیده شدن دیگر اشکال آن می‌شود و بدین ترتیب مسائل پیچیده‌ای پدید می‌آید) … …
  • گزارش تخلف

بعد از هیتلر همهٔ آلمان درک. کردند که او چه بلایی بر سر. کشور و زیربناهای آن آورده

است. اما یک چیز نابود شدهٔ. اساسی بودکه هرکسی نمی‌. فهمید و آن؛ خیانت هیتلر به. کلمات بود. خیلی از کلمات. شریف، دیگر «معنی» خود. را از دست داده بودند، پوچ. و مسخره شده بودند.
  • گزارش تخلف

روشنگری خروج انسان از صغارتی است که خود بر خویش تحمیل کرده است

صغارت، ناتوانی در به کاربردن فهم خود بدون راهنمایی دیگری است. این صغارت خود- تحمیلی است اگر علت آن نه در سفیه بودن بلکه در فقدان عزم و شهامت در به کارگیری فهم خود بدون راهنمایی دیگری باشد. شعار روشنگری این است: Sapere Aude «در به کار گیری فهم خود شهامت داشته باش»!. تنبلی وبزدلی دلایلی هستند بر این که چرا بخش بزرگی از انسانها، زمانی طولانی پس از آن که طبیعت، آنان را به بلوغ جسمی رسانده و از یوغ قیمومت دیگران آزاد کرده است همچنان با خرسندی در همه‌ی عمر صغیر می‌مانند؛ و نیز به همین دلایل است که چرا برای دیگران چنان آسان است که خود را قیم آنان کنند …چه راحت است صغیر بودن! [آدم صغیر پیش خود چنین استدلال می‌کند که] اگر کتابی داشته باشم [منظور کتاب مقدس است] که به جای فهمم عمل کند، اگر کشیشی داشته باشم که به جای وجدانم عمل کند و اگر پزشکی داشته باشم که به من بگوید که چه چیزهایی بخورم و چه چیزهایی نخورم و … در این صورت نیازی ندارم که به خود زحمت دهم. اصلا احتیاجی ندارم که بیندیشم؛ تا وقتی پول دارم دیگران جور مرا می‌کشند. قیم‌هایی که از سر خیرخواهی، سرپرستی انسانهای صغیر را بر عهده گرفته‌اند زو ...
  • گزارش تخلف

«ابژه نیاز»

✍ فرهاد قنبری … «ابژه» ها به هیچ وجه برای همه سوژه‌ها معنی و مفهوم یکسانی ندارند و هر کس بر اساس نیاز خود دست به تعبیر و خوانش ابژه‌ها می‌زند. به عنوان مثال برای فردی که چند روزی گرسنه بوده است، کتاب فروشی هم کباب فروشی جلوه‌گر می‌شود یا برای روزهج دار تشنه قبل از افطار هر ابژه‌ای شبیه یک نوشیدنی گوارا دیده می‌شود …ژاک لاکان معتقد است: «ناخوداگاه بیرون است» این تز لاکانی به این معناست که برای پی بردن به عقده‌های سرخورده و تلمبار شده یک فرد (یا جامعه) نیاز به روانکاوی و صرف ساعت‌های طولانی نیست بلکه کافیست با نگاهی دقیق به علایق، گفتارها، رفتارها (از قبیل ورزش محبوب، موسیقی مورد علاقه، فیلم هایی که دوست دارد، کتاب هایی که می‌خواند، عکس هایی که از خود در فضاهای مجازی منتشر می‌کند، نظام و حاکم سیاسی محبوب، نوع پوشش و امثالهم) به ناخوداگاه او پی برد. به عنوان مثال اگر کسی مدام در حال تماشای کلیپ‌های کشتار داعش یا فیلم‌های اینچنینی است خبر از ناخوداگاهی خطرناک و عقده هایی سرکوب شده خشنی می‌دهد که ممکن است روزی سر باز کند …این تز «ناخوداگاه بیرون است» در تحلیل ناخوداگاه جمعی یک جامعه نیز می‌ ...
  • گزارش تخلف

در یکی از نوشته هایش در بیان اینکه خدا و طبیعت را یکی می‌داند، تعبیر مؤثری بکاربرده که بسیار به دل من می‌نشیند

می‌گوید: «درک این امر برای هیچ‌کس دشوار نیست که کسی عشق شورانگیز به طبیعت داشته باشد؛ ولی اگر چنین کسی توقع کند که طبیعت هم متقابلا به او عشق بورزد، خواهیم گفت دیوانه است. خوب، از آنجا که طبیعت همان خداست و غیر از او نیست، پس آنچه گفتیم در مورد خدا هم صدق می‌کند. عشق ورزیدن به خدا ما را به سعادت می‌رساند، ولی پوچ و بی معناست که توقع کنیم که خدا هم عاشق ما باشد». (/از کتاب: فلاسفهٔ بزرگ) … ...
  • گزارش تخلف

پس از جنگ جهانی اول به فروید نامه می‌نویسد و نظر را به عنوان یک روانشناس درباره جنگ جویا می‌شود

فروید در پاسخ به اینشتین درباره‌ جنگ چنین می‌گوید:. «طبیعت انسان را نمی‌توان عوض کرد. تنها می‌ توان کمی آن را تعدیل کرد. شاید مهم‌ترین رسالت فرهنگ، تعدیل کردن این طبیعت ستیزه‌جو باشد.» …
  • گزارش تخلف

بریده هایی از کتاب: …. ------------

[اسپینوزا]: اجازه بده از قول، متفکر و خردمند یونان باستان به تو چیزی بگویم. او همچون بسیاری از افراد منطقی باور داشت که جهان آخرتی در کار نیست و ما باید زندگی خود را فقط تا آنجا که میتوانیم با آرامش و آسایش و شادمانی بگذرانیم. هدف از زندگی چیست؟ پاسخ او این است که ما باید جویای ataraxia باشیم. ترجمه‌اش میشود «آرامش درونی» یا «رهایی از درد و رنج هیجانی». او اشاره میکند که نیازهای افراد خردمند اندک هستند و به سادگی و راحتی ارضا میشوند، در حالی که افرادی با تمایل عمیق و ریشه دار برای قدرت یا ثروت، شاید مانند عموی تو، هرگز به آرامش خیال دست نمی‌یابند، زیرا تمایل زایاست. ------------. [اسپینوزا]: آرزو دارم که ما خود واژگان تورات را بررسی کنیم، نه تعبیر و تفسیر افراد کوته‌بین را. ------------. ...
  • گزارش تخلف

✅کمونیسم فرهنگی.. ✍فرهاد قنبری.. 🔹کمونیسم (از واژه لاتینی Communis به معنی مشترک) اتخاذ شده است

هدف این جنبش سیاسی حذف مالکیت خصوصی بر ابزار کار و لغو کارمزدی و برچیدن طبقات اجتماعی از طریق انقلاب کارگری است. با عنوان مالکیت عمومی بر ابزار کار، کمونیسم می‌کوشد تا با مالکیت مشترک و در غیاب مالکیت خصوصی یا مالکیت دولتی یکسازمان اجتماعی فاقد طبقه‌های اجتماعی را ترسیم کند …🔹کمونیست‌ها در طول صد و پنجاه شصت سال گذشته در سراسر جهان تلاش کردند که با برپایی تظاهرات، اعتصابات و بعضا انقلاب‌های خونین ساختار طبقاتی جامعه را بشکنند و در مسیر ایجاد جامعه بدون طبقه قدم بردارند. کمونیست‌ها هر چند برخی دستاوردها مانند بیمه‌های اجتماعی، تحصیلات و بهداشت رایگان، کاهش ساعات کار، دولت رفاه و … را حاصل تلاش‌ها و فشارهای خود می‌دانند اما در عمل موفق نشدند ایده‌های برابری خواهانه خود را عملی کنند. کمونیسم و نحله‌های مرتبط با آن امروز بیش از پیش به حاشیه رفته‌اند و ما شاهد جهانی با فاصله طبقاتی بیشتر از آنچه وجود داشته است هستیم …🔹هر چند کمونیست‌ها در پیاده کردن ایده‌های برابری خواهانه خود شکست خورده و موفق نشدند جامعه بی طبقه آرمانی خود را تاسیس کنند اما در جهان شرایطی روز به روز بیشتر حاکم شد که شاید ...
  • گزارش تخلف

هگل از جمله‌ی نخستین کسانی بود که مجموعه‌ی سه‌تایی جغرافیایی آلمان - فرانسه - انگلیس را به عنوان چیزی که بیانگر سه نگرش وجودی متفا

از لحاظ دیدگاه سیاسی، این مجوعه‌ی سه‌تایی را می‌توان به عنوان محافظه‌کاری آلمانی، رادیکالیزم انقلابی فرانسوی و لیبرالیزم میانه رو انگلیسی - آمریکایی تعبیر کرد؛ از لحاظ تفوق یکی از سپهرهای زندگی اجتماعی، متافیزیک و شعر آلمانی در برابر سیاست‌ورزی و انقلابی‌گری فرانسوی و شم تجربی و اقتصادی انگلیسی - آمریکایی قرار می‌گیرد. اشاره به توالت‌ها به ما این امکان را می‌دهد تا همین مجموعه‌ی سه‌تایی را در درونی‌ترین حوزه که عبارت از اجرای نقش دفعیست تشخیص دهیم: شیفتگی متفکرانه‌ی الهام آمیز (آلمان)؛ تلاش عجولانه برای رها شدن هرچه زودتر از شر مازاد ناخوشایند (فرانسه)؛ رهیافت مصلحت‌گرایانه برای کنار آمدن با مازاد به مثابه‌ی شی‌ء معمولی‌ایی که قرارست به شیوه‌ایی مناسب دور انداخته شود (انگلستان - آمریکا). فلان استاد دانشگاه یا فلان روحانی مذهبی به راحتی می‌‌تواند در فلان میزگرد ادعا کند که ما در جهان مابعد ایدئولوژیک و رها از هرگونه تأثیر ایدئولوژیک زندگی می‌کنیم، در حالی که درست درهمان لحظه که پس از این بحث داغ گام در توالت می‌گذارد، دوباره تا زانو در ایدئولوژی فرو می‌رود.. لاکان به روایت ژیژک. ...
  • گزارش تخلف