این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1


«تبارشناسی و فهم لحظۀ اکنون». ✍ آرش حیدری …

تبارشناسی را می‌توان دریچه‌ای به فهم لحظۀ اکنون دانست، دریچه‌ای که اکنون را متفاوت از فهم رایج می‌فهمد. به عبارت دیگر تبارشناس، گذشته را از منظری خاص می‌نگرد تا بتواند اکنون را فهم کند، اما نه در همان چارچوب‌های رایجی که لحظۀ اکنون به عنوان حدفاصل مسیری دور و دراز از گذشته به آینده ترسیم می‌شود. تبارشناسی را می‌توان نوعی نقشه نگاری لحظۀ اکنون دانست. این الگوی فهم اکنون نوعی از مطالعات تاریخی را ممکن می‌کند که می‌تواند هرچیزی در هرنقطه‌ای از فضا-زمان را وارد تحلیلی تاریخمند نماید. در این نوع نگاه نه ساختار زیربنایی وجود دارد که اکنون بر آن استوار شده باشد و نه معنا و بنیان اصیلی که بتوان صحت و اعتبار همه چیز را با آن سنجید. فضا-زمان تاریخ بدل به عرصه‌ای چند وجهی و در هم تنیده و متکثر می‌شود که انبوهی از امکان‌ها را پدید می‌آورد. در این معنا اکنون نه عرصۀ انسداد و امتناع تمام عیار که همواره گشوده به انواعی از آینده‌های ممکن است. اما ایدئولوژی‌های جامعه شناختی رایج در ایران معاصر دقیقا این اکنون را بدل به امتناع و انحطاط و تصلبی تمام عیار می‌کنند و از دل آن نقشی ویژه برای روشنفکر-جامعه شن ...
  • گزارش تخلف

✍ فرهاد قنبری …

شایع، پیشرو، علیشمس، تهی، هیچکس، حصین ابلیس، بابک تیغه، تی‌دی، بیگرض، ساسی مانکن، صفت، تتلو، رپ لرزه، کاغذ رکورد، دوحنجره، قاف، هیدن، و… …. اینها نه اسامی اراذل و اوباش و قداره کش‌های شعبان بی مخ در کودتای بیست و هشت مرداد است و نه اراذل و اوباش و جیب برهای بازداشت شده در دروازه غار. اینها اسامی هنرمندان عرصه هنر فاخر موسیقی است که هر کدام ظاهرا طرفداران پر و پا قرص خود را دارند. این نتیجه عملکرد سازمان‌های هنری و فرهنگی است که در راستای اعتلای هنر در این سرزمین تلاش می‌کنند …وقتی هیچ سازی از تلویزیون نشان داده نمی‌شود، وقتی در کتب درسی یک کلمه هم از هنری به نام موسیقی صحبت نمی‌شود، وقتی کنسرت شهرام ناظری و شجریان با چماق و تهدید لغو می‌شود، وقتی آموزش و پرداختن به موسیقی ممنوع است، وقتی … …. در چنین شرایطی موسیقی فراموش نمی‌شود بلکه مانند آبی که مقابل آن سد ایجاد شده است سعی می‌کند از کناره‌ها سریز کرده و هدر برود و در مسیر خود زمین و محصول زراعت را نیز خراب کند، عمل می‌کند. این موسیقی، موسیقی سریز شده است، موسیقی ممنوع، موسیقی زیر زمین، موسیقی رها شده، خود رو، هرز، از ریخت افتاده، بی ...
  • گزارش تخلف

✍ فرهاد قنبری:. کمونیسم فرهنگی.. کمونیسم (از واژه لاتینی Communis به معنی مشترک) اتخاذ شده است

هدف این جنبش سیاسی حذف مالکیت خصوصی بر ابزار کار و لغو کارمزدی و برچیدن طبقات اجتماعی از طریق انقلاب کارگری است. با عنوان مالکیت عمومی بر ابزار کار، کمونیسم می‌کوشد تا با مالکیت مشترک و در غیاب مالکیت خصوصی یا مالکیت دولتی یکسازمان اجتماعی فاقد طبقه‌های اجتماعی را ترسیم کند. کمونیست‌ها در طول صد و پنجاه شصت سال گذشته در سراسر جهان تلاش کردند که با برپایی تظاهرات، اعتصابات و بعضا انقلاب‌های خونین ساختار طبقاتی جامعه را بشکنند و در مسیر ایجاد جامعه بدون طبقه قدم بردارند. کمونیست‌ها هر چند برخی دستاوردها مانند بیمه‌های اجتماعی، تحصیلات و بهداشت رایگان، کاهش ساعات کار، دولت رفاه و … را حاصل تلاش‌ها و فشارهای خود می‌دانند اما در عمل موفق نشدند ایده‌های برابری خواهانه خود را عملی کنند. کمونیسم و نحله‌های مرتبط با آن امروز بیش از پیش به حاشیه رفته‌اند و ما شاهد جهانی با فاصله طبقاتی بیشتر از آنچه وجود داشته است هستیم …هر چند کمونیست‌ها در پیاده کردن ایده‌های برابری خواهانه خود شکست خورده و موفق نشدند جامعه بی طبقه آرمانی خود را تاسیس کنند اما در جهان شرایطی روز به روز بیشتر حاکم شد که شاید بت ...
  • گزارش تخلف

«در کودکی و نوجوانی فیلم‌های آمریکایی را دوست داشتم، هرچه بزرگتر شدم به تماشای آثار اروپایی تمایل بیشتری پیدا کردم

وقتی به تماشای یک فیلم اروپایی نشسته‌اید می‌دانید که با اثری تفکر برانگیز روبرو خواهید شد … مهمترین آثار سینمای آمریکا قابل قیاس با فیلم‌های بونوئل، دسیکا، برگمان و فلینی نیستند … موضوع آثار سینماگرانی چون ولز و فورد در سطح نازل‌تری نسبت به همتایان اروپایی‌شان قرار دارد … سینما در آمریکا عرصه‌ایی برای دستآوردهای هنرمندانه نیست و تنها برای وقت گذراندن است … …. بسیاری وقت‌ها مردم فیلم‌های آلفرد هیچکاک را تماشا کرده و خیلی چیزها در آن‌ها می‌بینند؛ من از آن آدم‌ها نیستم. فکر می‌کنم هیچکاک خودش هم هرگز چیز چشم‌گیر و خاصی را در نظر نداشت و در نتیجه فیلم‌هایش هم مهم نیستند؛ فیلم‌هایی لذت بخش‌اند اما مطلقا بی‌معنی.». وودی آلن … ...
  • گزارش تخلف

تاریخنگاری به سبک تبارشناسی، نوعی نگارش «تاریخ اکنون» است و همین نگارش تاریخ اکنون است که برای آدمیان معاصر از اهمیت بالایی برخورد

تاریخ به سبک سنتی، تاریخی که خاستگاه چیزها را تا هزاران سال قبل عقب می‌برد، هیچ تاثیری بر آدمی، به جز تبدیل او به یک حافظه، ندارد، در عوض نگارش تاریخ اکنون، به افراد این خودآگاهی را می‌دهد که امکانات تغییر در زندگی آینده شان را دریابند. چنین رویکردی به تاریخ، همچنین امکان «جست و جوی هزاران رویداد اکنون گم شده» (نیچه، تبارشناسی، تاریخ: ۱۴۴) پیرامون شکل گیری سوژه را فراهم می‌کند …مهدی سلطانی گردفرامرزی … ...
  • گزارش تخلف

[توصیف روانکاوی از زبان فروید].. فروید: هیچ واقعه‌ای بین روانکاو و بیمار رخ نمی‌دهد، مگر گفت و گو

آن دو فقط و فقط با یکدیگر سخن می‌گویند. روانکاو از هیچ تجهیزاتی و وسایلی استفاده نمی‌کند حتی برای معاینه بیمار خود و هیچ نسخه‌ای نمی‌پیچد و دارویی به بیمار نمی‌دهد. اگر این امکان وجود داشته باشد، بیمار را در همان محیط و شرایطی که قرار دارد، به جای می‌گذارد و در همان حال و هوایی که هست حفظ می‌کند و در طول درمان تغییر محیطی را هم پیشنهاد نمی‌کند. البته تغییر مکان بیمار یک شرط الزامی نیست و همیشه نیز کاری شدنی و ممکن نیست. روانکاو ساعات مقرر و معینی را با بیمار خود تعیین می‌کند تا با یکدیگر ملاقات کنند، از او می‌خواهد به حرف هایش گوش دهد و او نیز در مقابل به حرف‌های روانکاو گوش می‌سپرد و از بیمار می‌خواهد که حرف بزند و سخن بگوید. چرا فقط حرف؟ و چرا چیزی جز حرف زدن و سخن گفتن وجود ندارد؟ حرف، حرف، حرف. همانطور که شاهزاده هملت می‌گوید: «و تردیدی نیست که او به تقلید سخن گفتن مفیستو فلس فکر می‌کند که چطور ممکن است فقط با حرف کنار آید و به کمک حرف به آرامش دست یابد؛ و این سطرهایی از متن هملت است که هیچ آلمانی ای هرگز آن را فراموش نمی‌کند.. ...
  • گزارش تخلف

در گفتمان است که قدرت و دانش به یکدیگر گره می‌خورند و از همین رو است که باید گفتمان را مجموعه‌ای از قطعات ناپیوسته در نظر گرفت که

به عبارت دقیقتر، نباید جهانی از گفتمان را تصور کرد که میان گفتمان پذیرفته‌شده و گفتمان تحت سلطه تقسیم شده است؛ بلکه باید آن را کثرتی از عناصر گفتمانی در نظر گرفت که می‌توانند در استراتژی‌های گوناگون ایفای نقش کنند. همین آرایش است که باید بازسازی شود، آن هم به همراه چیزهای گفته‌شده و پنهان شده و گفته‌های ضروری و ممنوع در این ارایش، به همراه متغیرها و اثرهای متفاوت این آرایش بسته به گوینده، جایگاه قدرت او، و بافت نهادینه‌اش، همچنین به همراه جابجایی‌ها و استفاده مجدد این آرایش از عبارتهایی یکسان برای اهدافی متضاد. گفتمانها نیز همانند سکوت‌ها برای همیشه تابع قدرت یا علیه آن نیستند. باید بازی پیچیده و متغیری را در نظر گرفت که در آن گفتمان می‌تواند هم ابزار و نتیجه قدرت باشد و هم مانع، سد، نقطه مقاومت و مبدائی برای یک استراتژی متضاد. گفتمان وسیله انتقال قدرت و مولد قدرت است؛ گفتمان قدرت را تقویت می¬کند، اما همچنین آن را تحلیل می‌برد، به خطر می‌اندازد، آسیب پذیر می‌کند و ممانعت از آن را امکانپذیر می‌کند. به همین ترتیب، سکوت و اختفا قدرت را در خود پناه می‌دهند و ممنوعیت‌های آن را تثبیت می‌کنند ...
  • گزارش تخلف

فوکو برخلاف مورخان سنتی و پیروان فلسفه تاریخ، ایده استمرار تاریخ را کنار می‌گذارد و به جای آن گسست‌های تاریخی را مطالعه می‌کند

از نظر فوکو، مورخی که استمرارها را پیگیری می‌کند، بسیاری از رویدادهای نقیض را به نفع کلیت‌سازی‌های خود از تاریخ نادیده می‌گیرد. و همین جاست که فوکو، تاریخ¬گرایی مرسوم و مورخان سنتی را به شدت به زیر سوال می‌برد. او تاریخنگاری مرسوم را دقیقا به دلیل نادیده گرفتن بسیاری شواهد نقض برای ایده‌های استمرار اندیشه محکوم می‌کند و به جای آن تلاش می‌کند با طرح ایده مطالعه گسست‌ها و انقطاعات تاریخی، سبک تاریخنگاری خود را به عنوان تاریخ واقعی معرفی نماید. فوکو این خط و ایده را در طرح خود از دیرینه شناسی ارایه و در مباحث تبارشناسی تکمیل می‌کند. او جستجوی قاعده‌ها و کلیت‌های تاریخی از سوی مورخین سنتی را نفی و به جای آن بر مطالعه «امر تکین» در تاریخ پافشاری می‌کند. از نظر او، ویژگی یک دوران را باید در «رویدادهای تکین» پیدا کرد. رویدادهای تکینی که مورخان سنتی، آن را نادیده می‌گیرند و درون کلیت سازی‌های خود از تاریخ محو می‌کنند. در تاریخنگاری به سبک فوکو، باید «همان جایی مترصد رویدادها باشیم که کمتر از هر جای دیگری انتظارشان می‌رود، در همان چیزی که بدون تاریخ قلمداد می‌شود» (نیچه، تبارشناسی، تاریخ، ۱۳۸۹، ...
  • گزارش تخلف

حقیقت تلخ این است که زندگی واقعی انسان از مجموعه‌ی تضادهای گریزناپذیری مانند روز و شب، تولد و مرگ، نیک بختی و رنج، نیکی و بدی تشکی

ما حتی یقین نداریم که روزی یکی از این تضادها، مثلا نیکی بر بدی یا شادی بر غم پیروز شود. زندگی میدان مبارزه است … همیشه چنین بوده و همواره نیز چنین خواهد بود و اگر جز این بود زندگی به پایان می‌رسید و درست همین کشمکش درونی بود که مسیحیان اولیه را بر آن داشت تا آرزو کنند جهان هر چه زودتر به پایان برسد و بوداییان را به سوی طرد امیال و آرزوهای دنیوی سوق داد و اگر پاسخ‌های بنیادین در کنار انگارهها و رفتارهای اخلاقی و معنوی ویژه‌ی این دو دین قرار نمی‌گرفت و به نوعی، پس زدنهای افراطی امور دنیوی آنها را تعدیل نمی‌کرد، خطری در حد خودکشی پا پیش می‌گذاشت … تأکید من بروی مسئله از این روست که امروزه میلیون‌ها نفر، دیگر اعتقادی به هیچ دینی ندارد و هیچکس دین خودش را نمیفهمد. البته تا هنگامی که مشکلی پیش نیاید فقدان دین محسوس نخواهد بود، اما بمحض آنکه درد و رنجی بوجود آید همه چیز فرق خواهد کرد. همه بدنبال راه نجات، مفهوم زندگی و تجربه‌های گمراه کننده‌اش خواهند گشت. نکته‌ی مهمی که (بر مبنای تجربه‌ی خودم) قابل بیان است اینست که یهودیان یا پروتستان‌ها بیش از کاتولیک‌ها به روانکاو مراجعه می‌کنند و این طبیع ...
  • گزارش تخلف

✍محمود بابااوغلی

به بهانه درگذشت مهندس عباس امیرانتظام …انقلاب، شاید تنها پدیده اجتماعی است که وقایع و پیش آمدهای آن؛ خارج از تصورات و آرزوهای بازیگران اصلی و مردم انقلابی رقم می‌خورد. جمله معروف؛ «انقلاب فرزندان خود را می‌خورد»، دقیقا اشاره به این مساله دارد، که در فردای بیروزی انقلاب، تمامی جریان‌های سیاسی که بر علیه نظام حاکم، دوشادوش یکدیگر و در یک جبهه‌ی واحد مبارزه می‌کردند، اکنون هر یک خود را بالاتر از دیگری برای تسخیر خاکریزهای قدرت محق می‌دانند. عناصری همچون اختلافات نظری در خصوص چگونگی مدیریت سیاسی جامعه و همین طور، ادعای کثرت عددی پیروان هر یک از جریان‌های سیاسی پیشرو، در شکل گیری جریان حذف رقیبان نقش عمده‌ای دارند. رمز موفقیت هر یک از گروه‌های انقلابی در قبضه کردن نهادهای سیاسی، به توانایی هر یک از آنها در اقناع افکار عمومی، به اضافه‌ی قدرت بسیج طرفداران خیابانی خود در اجرای نمایش قدرت بستگی دارد. و در همین راستاست که توسل به شیوه‌های اپورتونیستی و همچنین پوپولیستی، مهمترین عنصر راهگشا در خط پیروزی ست. بستن اتهاماتی همچون جاسوسی و عامل بیگانه بودن، اشرافی‌گری یا طاغوتی بودن، انحراف از خط ره ...
  • گزارش تخلف

✅دین بدون ایمان.. ✍فرهاد قنبری

✅ ادیان و کتب مقدس به عنوان ابزارهایی برای «معنا» بخشی به زندگی انسان تعریف می‌شوند. دین به عنوان ساحت قدسی رسالت تعریف زندگی بهتر و سعادتمند برای انسان را بر عهده داشت و آمده بود تا انسان را موجودی خوشبخت‌تر، نوع دوست‌تر از آنچه هست تبدیل نماید. دین آمده بود تا بشر بر روی زمین حرص و آز و طمع کمتر از خود نشان داده و عدالت بیشتری را میان آدمیان برقرار سازد، دین وظیفه داشت تا با تجمل، فخر فروشی و تحقیر انسان‌ها توسط یکدیگر مقابله کند، اما آنچه امروز مشاهده می‌شود چیز دیگریست.. ✅ حضور دین در جامعه ما پر رنگتر از هر جامعه دیگری است. از کتاب‌های دینی مدارس تا معاونت‌های پرورشی که پر از ترویج دینداری است تا دیوار نوشته‌ها و بیلبوردهای شهری که پر از شعائر دینی است. محله‌ای نیست که در آن مسجد و حسینه و مهدیه‌ای نباشد و شهری را نمی‌توان یافت که در آن خیابان و کوچه هایی به نام توحید و معاد و نیایش و پیامبر و امامان نامگذاری نشده باشد. اما به همان میزان که «نام خدا» حاضر است «خود خدا» غایب و از نظرها پنهان است …✅ به نام‌های موسسات زیر بنگرید، موسساتی که نام برخی از انها در ماههای اخیر زیاد شنیده ...
  • گزارش تخلف