این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1


تولد دوباره تاریخ/ عصر شورش‌ها و خیزش‌ها. ✍ آلن بدیو/ مترجم صالح نجفی …مقدمه.. در دنیا چه خبر است؟

ما شاهدان نیمه شیفته و نیمه داغان چه هستیم؟ ادامۀ جهانی خسته و فرسوده به هر قیمت؟ بحران خوشخیم همان جهان، که به لطف گسترش پیروزمندانه‌اش، درب و داغان شده است؟ پایان همان جهان؟ ظهور جهانی متفاوت؟ آنچه در نخستین سالهای قرن بر ما رخ میدهد – چیزی که ظاهرا هیچ نام روشنی در هیچ زبان پذیرفته شده‌ای. ندارد؟. بگذارید با اربابانمان مشورت کنیم: بانکداران اتو کشیدۀ خردمند، ستارگان رسانه‌ها، نمایندگان مردد کمیسیونهای مالی، سخنگویان «جامعۀ بین الملل»؛ رئیس جمهورهای پرمشغله؛ فیلسوفان نو؛ صاحبان کارخانه و مستغلات؛ فعالان بورس و اعضای. هیئت مدیره؛ سیاست بازان وراج اپوزیسیون؛ چهره‌های برجسته در پایتخت و ولایات؛ اقتصاددانان متخصص رشد؛ جامعه شناسان. ...
  • گزارش تخلف

… «صالح نجفی» در گفت‌وگو با ایلنا پیرامون ارتباط «فوتبال با سیاست، اقتصاد، طبقه و سلبریتی‌ها»

متن: …. در فوتبال، دو طرف بازی می‌توانند وارد زمین حریف شوند و به این معنی این یک جنگ مدرن، یا حتی پست‌مدرن است که در آن، بازیکن‌ها دائما در حال تصرف زمین همدیگر و فتح دروازۀ‌ طرف مقابل‌اند. فوتبال از اساس یک وجه کاملا سیاسی دارد. نه به معنای قاطی‌شدن سیاست و فوتبال، بلکه به‌حکم ماهیت این بازی. سیاست قلمرو تعیین دوست و دشمن است و در تعاریفی که کارل اشمیت از این قلمرو داشته می‌توانید حذف فیزیکی دشمن را هم فرض بگیرید. منتها اقتصاد سعی می‌کند از مفهوم رقابت سیاست‌زدایی کند. وقتی به فوتبال به‌مثابۀ جنگی با حضور داور فکر می‌کنیم، وجه سیاسی داستان پررنگ‌تر هم می‌شود، چراکه انگار پای عوامل بسیاری برای برنده‌شدن در میان است. وسایلی که بعضا غیراخلاقی هم خوانده می‌شوند. مثل استفاده از دست که اصلا کار اشتباهی نیست و به کلکی جنگی می‌ماند. ...
  • گزارش تخلف

اکتبر ۱۹۱۷: امکان پیروزی

آلن بدیو/ ترجمه: صالح نجفی …در عمر کوتاه یک آدم، مشاهده پیر‌شدن، چروک‌خوردن، پلاسیدن و سپس مردن یک رخداد تاریخی همیشه تجربه تاثیرگذاری است. مردن برای یک رخداد تاریخی یعنی تقریبا عالم و آدم همه از یادت می‌برند: وقتی آن رخداد، به جای نوربخشیدن و راه‌نمودن به زندگانی توده مردم، دیگر هیچ‌جا نمودی نداشته باشد مگر در کتاب‌های تخصصی رشته تاریخ، و حتی در آن‌ها هم جلوه خاصی برایش نماند. آری، رخداد مرده در گردوغبار آرشیوها دفن می‌شود. راستش من می‌توانم بگویم در طول زندگی‌‌ام، با چشمان خودم اگر نه مردن انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ را دست‌کم جان‌کندن و نفس‌های آخر آن را دیده‌ام. حتما خواهید گفت: ای آقا، آخر شما آن‌قدر جوان نیستید و تازه، شما بیست سال پس از آن انقلاب به دنیا آمدید. با این‌همه، این انقلاب سرگذشت زیبایی داشته! هرچه نباشد، همه‌جا حرف از صدمین سالگرد آن است. در جواب این حرف‌ها خواهم گفت: این صدمین سالگرد، عملا همه جا، محل نزاع واقعی انقلاب اکتبر را می‌پوشاند و از قلم می‌اندازد؛ چرا؟ چون، دست‌کم در شصت سال گذشته، ‌این انقلاب در رگ میلیون‌ها انسان در سراسر کره خاکی خون شوق و امید جاری کرده است، ‌از ...
  • گزارش تخلف

این انیمیشن سه دقیقه‌ای،. برنده اسکار بهترین فیلم انیمیشن شده …

قبل ازینکه با کسی جروبحث کنیم بهتره اول یه نگاهی به زندگیش بندازیم. شاید تونستیم خوش قلب‌تر باشیم.
  • گزارش تخلف

«آسیب شناسی مفهوم خانواده». ✍ رضا مجد

قسمت سوم …مبحثی بنام مبحث خانواده، که ما سعی کردیم به شکل اختصار، به بحرانها و جایگاه متزلزل آن در بافت سیاسی و اجتماعی و سیاسی آن اشاره بکنیم، مبحثی به شدت پیچیده و بنیادین و گسترده است، و ما بخاطر رعایت حوصله‌ی خوانندگان، سعی در خلاصه گویی و ساده کردن آن شدیم، هرچند که این مختصر گویی می‌تواند توان انتقادی آن را کم کند. ولی با توجه به شرایط ایجابی فضای مجاز گویی این امر اجتناب ناپذیر است. پس در این پست سعی می‌کنیم جمع بستی از بحث خانواده را ارائه بکنیم، خانواده‌ای که دیگر به سبک و سیاق گذشته‌ها قائم بالذات نیست، ولی در عصر حاضر کم کم ما شاهد محو تدریجی خود مفهوم خانواده هستیم، عصری که پیشاپیش داغ شکست بر هر امر متشکل اجتماعی، اعم از خانواده و اجتماع و ازدواج و حتی در فرمت کوچکتر، عشق، می‌نهد، و آن را تا سطح شئ شدگی و سود و سودا فرو می‌کاهد، چیزی که لازم به یادآوری است، این است که هر رویکرد منتقدانه برای ترمیم و بازآفرینی مفهومی بنام خانواده، که بدون درگیر شدن به سیاست و دولت و نهادها و بررسی نسبت سلطه و قدرت و انقیاد، و بدون توجه به چرایی ایجاد شکاف طبفاتی، سعی در بولد کردن و انتزاع م ...
  • گزارش تخلف

«آسیب شناسی مفهوم خانواده». ✍ رضا مجد. قسمت دوم …

هدف از پرداختن به مساله و مفهوم خانواده، که امروزه یکی از مساله دارترین مفاهیم جامعه شناختی است، روشن‌تر کردن نقش و کارکرد و جایگاه خانواده در تقسیم کار سازوکار قدرت و سلطه است، و اینکه برخلاف کلی گویی‌ها و نگاه‌های تقلیل گرای روانشناختی، که تمام انتقادها و بدبختی‌ها و بحرانها را به سمت خانواده گسیل می‌کند، و ناشی از آن می‌داند، تلاش ما شکافتن بستری است که خود مفهوم خانواده را بر می‌نهد، تعریف می‌کند و ساختار می‌بخشد، و نشان دادن سهم واقعی خانواده و جایگاه راستین آن، در مناسبات اجتماعی و هژمونی قدرت و برساخت‌های اجتماعی است. می‌توان به شیوه‌ی تقلیل گرایی روانشناختی یک لیستی از انتظارات و انتقادات را تهیه کرد، بدون اینکه به شکل دگرگونی مفهومی خانواده، شکاف‌های نسلی، و طبقاتی، و ساختارهای سیاسی و اقتصادی و مناسبات اجتماعی و تولیدی پرداخته بشود، بخصوص شکاف نسلی/طبقاتی، و چرایی اش. می توان همگام با بعضی منتقدان شعار داد که: باید نوع نگاه مان را عوض کنیم، این کار را بکنیم یا آن کار را نکنیم، بدون اینکه انتقادات ما ربط وثیق و منطقی با جامعه و ساختار آن داشته باشد، ساخت قدرت خانواده‌های ایران ...
  • گزارش تخلف

«آسیب شناسی مفهوم خانواده». خانواده‌ی مبتنی بر پدرسالاری و خانواده‌ی مبتنی بر پساپدرسالاری

و این شکاف روز به روز گسترده‌تر می‌شود. نوعی گسست که با دگرگونی ساختاری مفاهیم در کانون خانواده منطق خاص خودش را تولید می‌کند و به طبع آن سوژه‌های خاص خودش را. خانواده اکنون یک نوع پیامد است، پیامد و نتیجه‌ی ساختارهایی که بر جامعه مسلط هستند، و به نوعی منطقشان را بر خانواده تحمیل می‌کنند، با توجه به سیاست‌های غلط، مثل اجرایی شدن اصل ۴۴ و هجوم به سوی خصوصی سازی، شاهد کم شدن بار دولت و رفع مسئولیت از ارائه‌ی خدمات اجتماعی، و تحمیل این بار بر شانه‌های نحیف خانواده که خود زیر بار مضاعفی بود، شدیم. با حرکت دولت به سوی خصوصی سازی هزینه‌های خانواده‌ها به صورت مضاعف بیشتر شد، هزینه‌ی آموزش پرورش، حمل و نقل، بهداشت و درمان، که یکی از وظایف تعریف شده‌ی دولت بود به گردن خانواده‌ها افتاد. خانواده تبدیل به نوعی نقطه‌ی کانونی بحران شد، خانواده‌ای که قرار بود از دل آن سوژه‌های اجتماعی سازنده‌ی آینده بیرون بیایند، شروع به تولید بحران و سوژه‌های بحرانی کرد. با روند سیاست‌های نئولیبرالی و سرمایه محور، که هرچه بیشتر به سوی خصوصی سازی و تولید ارزش اضافه سوق پیدا می‌کند، عملا خانواده‌ها تبدیل به نهادهای اق ...
  • گزارش تخلف

✍ فرهاد قنبری: …دکتر همایون کاتوزیان جامعه ایران را «جامعه کلنگی» یا «جامعه کوتاه مدت» می‌نامد، به عقیده او علت اصلی عدم شکل گیری

در واقع در ایران به علت عدم وجود طبقه اشراف و وابسته بودن همه مقامات و سطوح کشور به شخص شاه و حاکم، عملا هیچگونه قانونی وجود نداشته و همه اشخاص جان و مال خود را از برای شاه می‌دانستند و شاه هر وقت اراده می‌کرد می‌توانست جان و مال هر کس (حتی اعضای خانواده خود و وزیران و سپهسالاران) را بگیرد. کاتوزیان معتقد است این شیوه حکومتی استبدادی خاص جامعه ایران بوده و حتی در بدترین شیوه‌های دیکتاتوری غربی هم چنین چیزی غیر قابل تصور بوده است، در همه کشورهای استبدادی دنیا وجهی از قانون وجود داشته است و طبقه‌ای به نام آریستوکرات‌ها وجود داشتند که شاه استبدادی نیز قدرت و توان مصادره اموال و دارایی و گرفتن قدرت اجتماعی آنان را نداشته ولی در ایران همیشه این اراده شاه است که حرف اول و آخر را می‌زده است و قانون چیزی نبوده است جز گفتار و کردار شخص اول جامعه. به همین دلیل هر گاه که شاهی از دنیا می‌رفت کشور دچار آشوب و هرج و مرج می‌شد (مرکز ثقل و قانون و نگهدارنده جامعه از میان می‌رفت) تا زمانی که شاهزاده یا فرد دیگری با استفاده از قدرت شمشیر مدعیان و شورشیان را سرکوب کرده و خود را در جایگاه قانون می‌نشاند. ...
  • گزارش تخلف

🔴 شادی را کجای دلمان بگذاریم؟

…نشاط و شادمانی، کالای لوکس و کمیابی شده است که تنها به افراد خاص و ممتاز تعلق می‌گیرد. شادی نیز چون خانه‌های مجلل و سفرهای پرخرج، از دسترس همگان خارج و به اندک مردمی اختصاص یافته است …. کمیابی شادی و نایاب بودن آن چنان می‌نماید که امروز و فردا باید مانند بیماری یا بیکاری از طرف متولیان کشوری یاسازمان‌های حمایتی مشمول بیمه و تسهیلات شود تا برخورداری آن برای تعداد بیشتری از مردم فراهم گردد …جالب می‌شود نه!!! یا عجب انگیز!!! شادی، مانند بیمه سلامت یا بیمه خدمات درمانی مشمول تسهیلات شود که بتوان از آن استفاده برد!!!. شادی، نشاط، سرزندگی، شعف، شور و سرحالی، خصلت‌ها وحالات ذاتی و غریزی هستند که در تموج فراز و نشیب‌های زندگی به جای نامعلوم کوچ کرده‌اند!!! …چرا وقتی از شاد بودن و خوشحالی سخن به میان می‌آید، بلافاصله با این جمله که «دلت خوشش است» بر آن لاک مهر و موم زده می‌شود؟ و با ذکر طوماری از مصایب و مشکلات، از شادی و شادمانی طفره می‌رویم؟. بله. ...
  • گزارش تخلف