کژ نگریستن این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1 کژ نگریستن ۱۲:۰۳ ۱۳۹۷/۰۱/۱۹ شنبه، ۲۲ مهر ۱۳۹۶. عادل مشایخی و شروین وکیلی / لیبرالیسم، ناسیونالیزم ایرانی و اندیشۀ ایرانشهری Audio file ( 2:15:53, 40.0 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام کژ نگریستن ۱۲:۰۰ ۱۳۹۷/۰۱/۱۹ شنبه، ۲۲ مهر ۱۳۹۶. صالح نجفی و یاشار دارالشفاء / اندیشهورزی و کنشگری Audio file ( 1:24:54, 25.4 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام کژ نگریستن ۱۱:۵۹ ۱۳۹۷/۰۱/۱۹ 📣فایل صوتی نشست تاملاتی دربارهی اندیشه، سیاست، اقتصاد. 📍دانشکده علوم اجتماعی علامه طباطبائی 🕔 ۲۲، ۲۳، ۲۴ مهرماه. 🔻🔻🔻🔻. کژ نگریستن ۱۵:۱۹ ۱۳۹۷/۰۱/۱۷ جهان مخوف؛. ✍ حسام محمدی …. بنا به روایت بنیامین مفهوم پیشرفت را باید بر ایدۀ فاجعه استوار ساخت امروز، تاریخ بیش از آنکه گمانش را برده باشیم بر سقوط و تباهیاش پای میفشارد و انسان، این موجود ملول، در گوشهای مصلوب به عقاید خویش میگردد. در عصری مملو از قساوت، که ما هر دم از حقوقمان برهنه میشویم، کودکی زخمخورده، پیش از آنکه زاده شود، عاری از امید، جهان را برای همیشه ترک میگوید. خشونت میان بحبوحۀ تاریخ گام به گام با ما به پیش میآید و شعر بر آستانۀ دوران، قربانی میشود …در این عصر خونین هیچ واژهای رنجهای ما را برملا نمیکند، الا نگاهی خونین که بر آستانۀ هستی به آرامی به تقلیل میرود. اینبار و در این وادی، دیوار انسانیت فرو میریزد و این صلح است که با شمشیری زهرآگین تکه تکه میشود. هیچ نشانی از عشق بر میان نیست و تمام آغوشهای جهان بر گوشهای سهمگین بر باد میشوند. خدای جهان اینچنین بر سکوت میغلتد و در عصر تورم انسانها، رستگاری را از خلقت خود کسر میکند. جهان جای مخوفیست، مملو از بدبینی و قساوت. و این ماییم که به دست عروسکگردان بر خون خود آغشته میشویم …پابلو پیکاسو بر بوم خود پرده از زخم تاریخ میگشاید و جهانیان را به تماشای تباهی فرامیخواند. اینجا و در عرصهای نمادین، ... کژ نگریستن ۲۳:۳۸ ۱۳۹۷/۰۱/۱۵ دربارۀ تبریک تولد. دست تاریخ را نمیتوان خواند چه تبریکها که به یکباره به تسلیت بدل شدند و چه تاسفها که شادی از بطنشان بیرون آمد. تولد یک فرد، فی نفسه یک امکان است که نسبت به خیر و شر، امانت و خیانت، حقیقت و ناحقیقت، بی تفاوت است. تحقق این امکان، و البته ارزیابی سمت و سوی آن نیز همواره بی پایان است و بنا به ارزشها و جهتگیریهای هر سنت و معیار معینی، وجهی متفاوت پیدا میکندکه نهایتا به نگاه ما نسبت به خیر بودن یا شر بودن کل جریان جهان بازمی گردد. همین امر عینا در مورد مرگ نیز صادق است؛ چرا که فرد، حتی در لحظۀ مرگش، هنوز امکانهای بیشماری دارد که تا ابد میتوانند تحقق یابند. حتی در لحظاتی که فرد به گمان خویش مشغول برهم زدن بازی تاریخ است، اگر ژرف بنگرد، خود را در دام طرح و برنامه تاریخ (مکر عقل) گرفتار میبیند. لذا شاید حقیقیترین راه مواجهۀ ما با تولد و وفات خود و دیگران، به جای تن سپردن به واکنشهای حاضروآمادۀ فرهنگی، حفظ آرامش عاطفی فردی، تن ندادن به تنشهای عاطفی گمراه کننده، و بازاندیشی به ماهیت و جوهر خود تاریخ و زمان باشد: بازاندیشی به شکاف موجود میان سبعیت تاریخ و امیدهای فردی ما. ما (در مقام افراد دارای حس اراده و اختیار) چیزی ... کژ نگریستن ۲۱:۵۱ ۱۳۹۷/۰۱/۱۵ 🖌. ✍.. «دچار بیگانگی سیاسی شدهایم» زمزمههای شدن در روزهای اخیر اگر هیچ سودی نداشت دست کم معیار روشنی برای میزان بیگانگی سیاسی موجود در اختیار ما قرار داد. به هر کدام از نظر سنجی هایی که کانالهای مختلف برای سنجش میزان استقبال مردم از پیام رسانهای داخلی مراجعه میکردید گزینه؛ استفاده از فیلتر شکن برای تداوم حضور تلگرام تقریبا چندین برابر گزینههای جایگزین بود! اگر تاکنون نظام سیاسی میتوانست با اتکا به مشارکت بالای مردم در انتخابات مختلف از اعتماد بالای مردم نسبت به خود سخن به میان آورد نظر سنجیهای اخیر درباره تلگرام نشان داد که میزان بیگانگی سیاسی مردم به مرزهای هشدار دهندهای رسیده است! از همین رو باید نسبت به قرار گرفتن حاکمیت پشت سر شعار؛ حمایت از کالای ایرانی هم احساس نگرانی کرد! بعید نیست که با توجه به عمق فزاینده بی اعتمادی موجود، به عکس شاهد بی اعتنایی هر چه بیشتر مردم نسبت به کالاهای ایرانی باشیم! در شرایطی که نه غرب؛ بهشت واقعی محسوب میشود و نه ایران؛ جهنم محتوم، آنچه قطعی به نظر میرسد این است که احساس فلاکت از زیستن در ایران دهها برابر بیشتر از واقعیتهای موجود است! این یعنی بی اعتمادی فاجعه بار جامعه در ... کژ نگریستن ۱۱:۲۸ ۱۳۹۷/۰۱/۱۵ ✍ مصطفی مهرآیین … گابریل مارسل فیلسوف و اندیشمند بزرگ فرانسوی یکی از مهمترین راههای نجات انسان را خطاب کردن خود، دیگران، و طبیعت و اشیا به مثابه یک «تو» می دانست. میگفت اگر دیگران را ببینی و آنها را تو خطاب کنی اولین اتفافی که میافتد اینست که آنها هم تو را میبینند و تو را «تو» خطاب میکنند. آنموقع هم تو میدانی انسانی و هم دیگران میدانند و احساس میکنند که انسان اند. این بزرگترین نیاز و راه نجات ماست که هر لحظه به خود بیاموزانیم که انسانیم و باید به مثابه انسان زیست کنیم. وقتی از کنار یک فرد نیازمند یا دستفروش رد میشویم اگر او را ببینیم و فارغ از تمام قصهها با او تعامل کنیم و او را خطاب قرار دهیم، حس انسان بودن را به او بازگرده اندهایم و او نیز با خطاب قرار دادن ما در قالب یک سلام و تشکر به ما یادآوری میکند که هنوز انسانیم. این ویژگی باید بیش از هر چیز ویژگی سیاسیون و مدیران یک جامعه باشد. رهبران یک جامعه بیش از هر گروه دیگر نیازمند آنند که انسان بودن را به خود یادآوری کنند. آنها باید دایما با «تو» خطاب کردن مردمان جامعه شان، طبیعت جامعه شان و منابع جامعه شان هم به جامعه خود بگویند که جامعه را ... کژ نگریستن ۱۱:۲۳ ۱۳۹۷/۰۱/۱۵ ✍ عبدالله صمدیان (افرا) …. پیشرفت …از هم نفسى. به هم اطاقى مى رسند،. از هم اطاقى. به هم خانه اى. بعد …. هم کلامى مکتوب. بعد …. هم صدائى مجازى. بعد … تک صدائى مجازى. چه پیشرفتى دارد. کژ نگریستن ۰۲:۵۲ ۱۳۹۷/۰۱/۱۲ #نادر_فتوره_چی کژ نگریستن ۰۱:۲۰ ۱۳۹۷/۰۱/۱۲ به نام پدران، به کام پسران. (هفت فقره درباره پدر). ✍محمدمهدی اردبیلی …۱ پدر مثل کوه پشت ما نایستاده است، این سنت است که سفت و سخت پشت پدر ایستاده است. پدر ضعفش را صرفا با تکیه بر سنت پدرانش پنهان کرده است، پدرانی که خود نیز چنین کردهاند.۲. تاریخ چیزی نیست جز داستان نبرد پسران و پدران: از پسرکشی ایرانی-مسیحی تا پدرکشی یهودی-یونانی.۳. پدر نام دیگر قدرت است، همراه با تمام تنشها، ضعفها و تناقضاتش. الهیات در مقام فیزیولوژی قدرتهای حاکم بر جهان، در حقیقت، شکلی از پدیدارشناسی تاریخی کارکردهای پدرانه است.۴. رابطه با پدر، در مقام نماد قدرت، تنها میتواند مهرآکین باشد. تاکید بیش از حد بر عشق به پدر، نخستین گام برای پدرکشی است. راهبان و عرفا نمونه بارز این حقیقتاند.۵. فرهنگ غالب علیرغم آموزه اخلاقی «احترام به پدر»، برخلاف آنچه ظاهرا به نظر میرسد، همواره به دنبال قربانی کردن پدران است. ... کژ نگریستن ۰۱:۱۴ ۱۳۹۷/۰۱/۱۲ «جنگهای درمانی: انتقام فروید».. در نتیجه ملغمهای از روشهای درمانی جدید پیدا شد از بین همهی این روشها –ازجمله درمان انسانگرایانه، درمان بینفردی، درمان فراشخصی، تحلیل رفتار متقابل و غیره- عموما مورد اجماع همه است که فقط یکی کامیاب بیرون آمد: رفتاردرمانی شناختی یا CBT. رفتاردرمانی شناختی روشی واقعنگر است که بر حال تمرکز دارد نه گذشته؛ به جای رانههای مرموز درونی، تاکیدش بر تنظیم الگوهای فکری مخرب است که منجر به عواطف منفی میشوند. برخلاف مکالمههای پر پیچوخم روانکاوی، CBT به طور معمول تکالیفی ارایه میدهد که در آن بایستی مثلا یک فلوچارت را پرکنید. از این طریق آن دسته افکار خودآیند خودانتقادگر شناسایی میگردند که پس از رویارویی با ناکامیها -مانند توبیخ سر کار یا شنیدن جواب رد بعد از قرار- سراغتان میآید …درمان شناختی-رفتاری به خاطر ارزانی، تمرکز بر بازگرداندن سریع فرد به کار تولیدی، و بنابراین جذابیت شکبرانگیز برای سیاستمداران طرفدار کاهش هزینهها، همیشه منتقدان خود را بهویژه در میان چپها داشته است. اما حتی آنهایی که بهطور ایدئولوژیک با CBT مخالفاند بهندرت منکر این هستند که جواب میدهد. از همان سالهای دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ که CBT ظاهر شد پژوهشهای خیلی ز ... کژ نگریستن ۱۸:۱۸ ۱۳۹۷/۰۱/۱۰ 🖌. ✍️ دکتر.. «خواهر گابریل» ﺳﺎﻟﻬﺎ ﭘﯿﺶ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺩﺭ ﻣﺸﻬﺪ ﻃﺒﺎﺑﺖ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺭﻭﺯﯼ ﯾﮏ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﺎﻧﻢ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻓﺎﺭﻍ ﺍﻟﺘﺤﺼﯿﻞ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭘﺰﺷﮏ ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺟﺬﺍﻣﯿﺎﻥ ﻣﺸﻬﺪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺗﻤﺎﺱ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻭﻗﺖ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ ﻭ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﺑﺴﺘﺮﯼ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺭﻭﺍﻧﭙﺰﺷﮑﯽ ﻭﯾﺰﯾﺖ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯾﯽ ﮐﻨﻢ.. 🔅ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺭﻓﺘﻢ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﺟﺬﺍﻣﯽ ﮐﻪ ﺳﺎﻟﻬﺎﺳﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ (ﻭ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺁﺳﺎﯾﺸﮕﺎﻩ) ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺩﺭ ﺩﻭ ﺑﺨﺶ ﺍﺳﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺨﺶ ﻫﺎ ﺭﺍ ﯾﮏ ﺗﯿﻢ ﭘﺮﺳﺘﺎﺭﯼ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ﻭ ﺑﺨﺶ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻓﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ((ﺧﻮﺍﻫﺮ ﮔﺎﺑﺮﯾﻼ)) ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﻫﻤﮑﺎﺭﻡ ﺑﻪ ﮐﻨﺠﮑﺎﻭﯼ ﻣﻦ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﮔﺎﺑﺮﯾﻼ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩ: ﺭﺍﻫﺒﻪ ﺍﯼ ﻓﺮﺍﻧﺴﻮﯼ ﮐﻪ ﺣﺪﻭﺩ ﭼﻬﻞ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﻤﺎﯾﻞ ﺑﻪ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻭ ﭘﺮﺳﺘﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﺟﺬﺍﻣﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﺩﺍﻭﻃﻠﺐ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﺎﺭ ﻭ ﻧﺰﺩﯾﮑﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ! ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺟﺬﺍﻡ ﺁﺷﻨﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻭ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺑﯿﻤﺎﺭﯾﻬﺎﯼ ﻋﻔﻮﻧﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻋﻘﺐ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﻫﻢ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺟﺬﺍﻡ ﯾﮏ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﻣﺴﺮﯼ ﻣﺤﺴ ... کژ نگریستن ۲۰:۳۴ ۱۳۹۷/۰۱/۰۹ ◽️ شهر به مثابهی امر سیاسی. 🖋 مهرداد امامی 📍 زندگی امروز از آنرو که شهری است، یعنی در بستر شهر جریان دارد، فینفسه کیفیتی سیاسی دارد، زیرا شهر تاریخا محل بروز سیاست بوده (گواه این امر را میتوان در همریشه بودن واژگانی Police به معنای «شهر» با Politics به معنای «سیاست منوط به شهر» دانست).. 📝 از اینرو، زیست شهری ناگزیر زیستی سیاسی است که در آن افراد یا سوژهها (اعم از شهروندان و غیر شهروندان) بهواسطهی شهرنشین بودن و پذیرش عنوان شهری یا شهرنشین، سیاسی میشوند. اما باید درنگ کرد!. 📝 تا اینجا از سیاست به معنای وضعیتی از پیش داده شده، صحبت کردیم که افراد یا سوژهها به محض حضور مداوم و زندگی در شهر به آن وضعیت دست مییابند. اما این همهی ماجرا نیست.. 📝 زیست سیاسی شهر وجههای برساختی هم دارد و آن همان چیزی است که «دیوید هاروی» از آن به مثابهی «حق به شهر» (Right to the City) یاد میکند: «حق به شهر، حق تغییر دادن خودمان ازطریق تغییر دادن شهر است.». 📝 به بیان دیگر، فضا/ مکان شهر تحت مدیریتی زمانمند قرار دارد که تخطی از آن به معنای تخطی از قواعد زندگی شهری تلقی میشود. بیشک در وضعیت تخطی از قواعد زمانی- مکانی- فضایی شهر، کلیت آن ... کژ نگریستن ۲۳:۲۲ ۱۳۹۷/۰۱/۰۶ ✍ عبدالله صمدیان (افرا) …آن پرندهها ….. ازباغ پرندگان. آوازى نمى شنوم صداهاى سربى. گوش هایم را. پرکردهاند … *. گروها گروه. رژه ى مردگان است. درمسیرسکون. ویهار. بهانه اى ست. براى ایست. کژ نگریستن ۲۲:۴۳ ۱۳۹۷/۰۱/۰۶ به جای تبریک عید. ✍️ محمدمهدی اردبیلی. سوم: در این معنا، عید تکرار است و تکرار نیست. رویکرد محافظهکارانهای که به دنبال مصادره کردن طبیعت، به مثابۀ تکرار مطلق است، و عید نوروز را صرفا به مراسمی صوری بدل ساخته است، هدفی جز عقیم کردن سویۀ رادیکال و انقلابی نهفته در آن ندارد. این جریان ناسیونالیستی-ارتجاعی البته تا امروز پیروز میدان بوده و توانسته عید را صرفا به مجموعهای از جشن و شادیهای غیرانتقادی، تعطیلات، عیدی، هفتسین، خانهتکانی، لباس نو، سفر و غیره فروبکاهد. این جریان که پیش از این، خود فرآیند عمل طبیعت را مصادره کرده بود، اکنون به دنبال تصاحب و تحریف دلالتهای انتقادی آن است. واقعا جا دارد از خودمان بپرسیم که در عید نوروز چه چیزی در ما نو میشود؟ کمی به خود بنگریم: لباس، خانه و مظاهری از این دست. حال باید پرسید دقیقا چه چیزی است که اصلا نو نمیشود و همواره درجا میزند و تکرار میشود: خود ما، شیوۀ زیست و فرهنگمان. در مقابل، اگر به دنبال احیای امکانات موجود در عید نوروز، هستیم، باید به جای تن سپردن به دور باطل تبریکات و آرزوهای تکراری یا بیان گزارههای بیمعنا، بر خود تکرار در عین پیشروی، یا به بیان هگلی «اینهمانی در عین تف ... کژ نگریستن ۱۸:۵۴ ۱۳۹۷/۰۱/۰۲ به جای تبریک عید. ✍️ محمدمهدی اردبیلی.. بخش دوم: در عید نوروز چیزی وجود دارد که در نظر اول کاملا ضدانقلابی است: تکرار. تکرار مفهوم مورد علاقۀ محافظهکاران است. برای آنها، همین که هر سال چیزی تکرار میشود، فینفسه آن را ارزشمند میسازد. عید نوروز، عید تکرار است؛ این تکرار ابتدا از طبیعت وام گرفته شد و سپس با متصلبسازی آن به مراسمی محافظهکارانه بدل شد. به بیان ساده، چیزی تکرار میشود، و ما انسانها، دقیقا به دلیل میلمان به بقا و صیانت از نوع، همین تکرار را پاس میداریم. طبیعت درجا میزند؛ سرد میشود و گرم میشود و بازهم سرد میشود و گرم میشود، و ما دقیقا همین تکرار بیپایان را جشن میگیریم. اما همین مفهوم تکرار، واجد نوعی رادیکالیته است که شاید بتواند آن را نجات دهد. طبیعت در مقام تکرار مطلق، یادآور برداشتی از زمان است که چندین قرن است در فرهنگ مردم این سیاره جایی ندارد: زمان اسطورهای زمان دورانی است. همه چیز تکرار میشود و بازهم تکرار میشود: از ازل تا ابد. ... کژ نگریستن ۱۷:۰۶ ۱۳۹۷/۰۱/۰۲ به جای تبریک عید. ✍️ محمدمهدی اردبیلی.. بخش اول: برای من عید نوروز عمدتا کارکرد خاصی جز عیدی و تعطیلات و استراحت و رسیدن به کارهای معوقه ندارد. معضلی که هر سال با آن مواجه بودم اما تبریکات عید بود. میدانیم که هر ساله در آغاز سال نو، ایرانیان پیامهای تبریک بسیاری برای یکدیگر ارسال میکنند. عمدۀ این پیامها حاوی آرزوی خوشبختی و سعادت در سال آینده است. هر ساله با پاسخی مختصر میکوشیدم لطف دوستان، آشنایان و خویشاوندان را بیپاسخ نگذارم، در عین حال که به نظرم صرف نظر از ابراز لطف و دوستی، خود این پیامها حاوی معنای خاصی نیستند. چرا ما باید نوروز را به همدیگر تبریک بگوییم؟ مگر چه اتفاق مبارکی افتاده است؟. چند سال پیش بنا به اتفاق در روزهای آخر اسفند در یکی از کلبههای جنگلی در ارتفاعات البرز گرفتار شده بودم. سرما جانفرسا بود، امکان خروج از کلبه و در نتیجه تهیۀ غذا وجود نداشت. ... کژ نگریستن ۱۰:۵۱ ۱۳۹۶/۱۲/۲۴ پزشکینه شدن بدن سوژهٔ مدرن/ مکانیسمهای طرد ✍🏼آرش نریمانی …حتما شرایط جدید استخدام معلم در آموزش و پرورش را خواندهاید. از معیار «قد و وزن» شروع میشود بعد به معیار «پوست و مو» و «تعداد دندانها» که نباید کمتر از ۲۰ تا باشد میرسد و سپس «معلولان جسمی» طرد میشوند و بعد مسالهٔ «لهجهٔ غلیظ» مطرح میشود که مانعی برای جذب است و سپس به مسالهٔ «شب ادراری» منتهی میشود و با بند «نا-باروری» این صورت بندی گفتمانی به اوج خود میرسد. چه چیز در حال اتفاق افتادن است؟ فارغ از مضحک بودن این بندها اما به راستی این سندی مهم برای فهم وضعیت گفتمانی و مکانیسمهای پزشکی سازی و بهنجار سازی در جامعه است؛ بدنی بهنجار؛ بدنی که قسمتهای مختلفش باید هارمونی مشخصی داشته باشد و گرنه بیمار و نابهنجار است؛ بدنی که باید از هر گونه زائدهای محو شود؛ عملت میکنم تا بهنجارت کنم؛ اگر لهجه داری، بهنجارت میکنم؛ باید متناسب با سوژهٔ تهران نشین سخن بگویی؛ کارگاه آموزشی «چگونه بدون لهجه صحبت کنیم» در این وضعیت گفتمانی است که ممکن گشت و سوژههای «پایتخت نشین غیر تهرانی» با ارادهٔ خود به کارگاه هایی میروند تا خودشان را شبیه همان هایی کنند که طردشان میکنند؛ طردت میکن ... کژ نگریستن ۱۲:۲۶ ۱۳۹۶/۱۲/۲۳ اندوه خصیصهای معرفت شناختی دارد.. ✍🏼آرش حیدری …آنچه پر واضح است هراس عمیق جهان مدرن از مرگ است مرگ به مثابۀ امری غیر طبیعی، هراس آلود و هولناک به تبعیدگاهی در بیرون شهر فرستاده میشود. عنصری که دربطن زندگی میلولد و در نظم بوروکراتیک مضمحل میشود. بوروکراتیزه کردن مرگ و هراس از مرگ تا به حدی بسط مییابد که سوگواری نیز به مثابۀ یک امر آسیب شناختی تئوریزه میشود. ترس از اندوه و بر طبل شادکامی کوفتن لزوما آن حکمت شادان نیچهای نیست بلکه قسمی ابتذال افسارگسیخته است که در انکار زندگی در تمامیتش ریشه دارد. زندگی بدون مرگ چیزی نیست جز دروغی بی کران. انکار زندگی یعنی انکار مرگ و بیرون راندن همۀ عناصر متصل به مرگ از جهان نمادین و پاستوریزه. اندوهباری داغ دیدگان لزوما قسمی مرض و آسیب روانی نیست، لزوما یک پدیدۀ گذرا و طبیعی هم نیست. مسئله دقیقا در اینجاست که این اندوه میتواند وجهی معرفت شناختی داشته باشد. اندوه لزوما افسردگی به معنای روانپزشکیش نیست بلکه شیوهای است از مواجهه با جهان و فهم جهان. ... کژ نگریستن ۱۶:۴۹ ۱۳۹۶/۱۲/۲۲ «هرمنوتیکهای سوءظن» در دوران سرمایه داری، عصری که در آن خدا مرده است، دیگر رابطه اجتماعی متضمن عهد و میثاق وجود ندارد؛ صورت ظاهر و بازنمایی (semblance) در معنایی لکانی آن در هم فروریخته است. ما به بدنهای مرتبط با اشیای ٕ ارضا کننده، نیازها، ذائقهها و آرزومندیها تقلیل یافتهایم. منظور ما از صورت ظاهر و بازنمایی، ارزشهای بزرگی چون عدالت، زیبایی، رهایی انسان، جهانشمولی، حقیقت، خوبی و مانند اینهاست. اینها ارزشهایی بودند که ما با اتکا به آنها میتوانستیم از جهان گسست کنیم اما تاکنون با یک جهان برهنه و عریان رها شدهایم؛ جهانی که در آنها تمام ارزشهای مذکور بعنوان «راههای فریب» نگریسته میشوند. در عوض، همه چیز به مثابه پویشهای میل، قدرت و نیاز دیده میشوند، آنچه که تعجب برانگیز است درجهای است که هرمنوتیکهای سو ٕظن در این فروپاشی دخیل بودهاند. در همه جا ما با سو. ٕظن، یک راز کثیف را پشت سر آنچه که بالاترین است نشان میدهیم: یک انگیزه یا میل تیره و/ یا شکلی از سرکوب را. نکته کنایی ماجرا این است که ما خود را به این شکل از نقد تحت عناوینی چون عدالت، رهایی انسان و حقیقت متعهد میدانیم. آنهم به منظور پیدا کردن ... ‹ 80 81 82 83 84 85 86 ›
کژ نگریستن ۱۲:۰۳ ۱۳۹۷/۰۱/۱۹ شنبه، ۲۲ مهر ۱۳۹۶. عادل مشایخی و شروین وکیلی / لیبرالیسم، ناسیونالیزم ایرانی و اندیشۀ ایرانشهری Audio file ( 2:15:53, 40.0 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام
کژ نگریستن ۱۲:۰۰ ۱۳۹۷/۰۱/۱۹ شنبه، ۲۲ مهر ۱۳۹۶. صالح نجفی و یاشار دارالشفاء / اندیشهورزی و کنشگری Audio file ( 1:24:54, 25.4 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام
کژ نگریستن ۱۱:۵۹ ۱۳۹۷/۰۱/۱۹ 📣فایل صوتی نشست تاملاتی دربارهی اندیشه، سیاست، اقتصاد. 📍دانشکده علوم اجتماعی علامه طباطبائی 🕔 ۲۲، ۲۳، ۲۴ مهرماه. 🔻🔻🔻🔻.
کژ نگریستن ۱۵:۱۹ ۱۳۹۷/۰۱/۱۷ جهان مخوف؛. ✍ حسام محمدی …. بنا به روایت بنیامین مفهوم پیشرفت را باید بر ایدۀ فاجعه استوار ساخت امروز، تاریخ بیش از آنکه گمانش را برده باشیم بر سقوط و تباهیاش پای میفشارد و انسان، این موجود ملول، در گوشهای مصلوب به عقاید خویش میگردد. در عصری مملو از قساوت، که ما هر دم از حقوقمان برهنه میشویم، کودکی زخمخورده، پیش از آنکه زاده شود، عاری از امید، جهان را برای همیشه ترک میگوید. خشونت میان بحبوحۀ تاریخ گام به گام با ما به پیش میآید و شعر بر آستانۀ دوران، قربانی میشود …در این عصر خونین هیچ واژهای رنجهای ما را برملا نمیکند، الا نگاهی خونین که بر آستانۀ هستی به آرامی به تقلیل میرود. اینبار و در این وادی، دیوار انسانیت فرو میریزد و این صلح است که با شمشیری زهرآگین تکه تکه میشود. هیچ نشانی از عشق بر میان نیست و تمام آغوشهای جهان بر گوشهای سهمگین بر باد میشوند. خدای جهان اینچنین بر سکوت میغلتد و در عصر تورم انسانها، رستگاری را از خلقت خود کسر میکند. جهان جای مخوفیست، مملو از بدبینی و قساوت. و این ماییم که به دست عروسکگردان بر خون خود آغشته میشویم …پابلو پیکاسو بر بوم خود پرده از زخم تاریخ میگشاید و جهانیان را به تماشای تباهی فرامیخواند. اینجا و در عرصهای نمادین، ...
کژ نگریستن ۲۳:۳۸ ۱۳۹۷/۰۱/۱۵ دربارۀ تبریک تولد. دست تاریخ را نمیتوان خواند چه تبریکها که به یکباره به تسلیت بدل شدند و چه تاسفها که شادی از بطنشان بیرون آمد. تولد یک فرد، فی نفسه یک امکان است که نسبت به خیر و شر، امانت و خیانت، حقیقت و ناحقیقت، بی تفاوت است. تحقق این امکان، و البته ارزیابی سمت و سوی آن نیز همواره بی پایان است و بنا به ارزشها و جهتگیریهای هر سنت و معیار معینی، وجهی متفاوت پیدا میکندکه نهایتا به نگاه ما نسبت به خیر بودن یا شر بودن کل جریان جهان بازمی گردد. همین امر عینا در مورد مرگ نیز صادق است؛ چرا که فرد، حتی در لحظۀ مرگش، هنوز امکانهای بیشماری دارد که تا ابد میتوانند تحقق یابند. حتی در لحظاتی که فرد به گمان خویش مشغول برهم زدن بازی تاریخ است، اگر ژرف بنگرد، خود را در دام طرح و برنامه تاریخ (مکر عقل) گرفتار میبیند. لذا شاید حقیقیترین راه مواجهۀ ما با تولد و وفات خود و دیگران، به جای تن سپردن به واکنشهای حاضروآمادۀ فرهنگی، حفظ آرامش عاطفی فردی، تن ندادن به تنشهای عاطفی گمراه کننده، و بازاندیشی به ماهیت و جوهر خود تاریخ و زمان باشد: بازاندیشی به شکاف موجود میان سبعیت تاریخ و امیدهای فردی ما. ما (در مقام افراد دارای حس اراده و اختیار) چیزی ...
کژ نگریستن ۲۱:۵۱ ۱۳۹۷/۰۱/۱۵ 🖌. ✍.. «دچار بیگانگی سیاسی شدهایم» زمزمههای شدن در روزهای اخیر اگر هیچ سودی نداشت دست کم معیار روشنی برای میزان بیگانگی سیاسی موجود در اختیار ما قرار داد. به هر کدام از نظر سنجی هایی که کانالهای مختلف برای سنجش میزان استقبال مردم از پیام رسانهای داخلی مراجعه میکردید گزینه؛ استفاده از فیلتر شکن برای تداوم حضور تلگرام تقریبا چندین برابر گزینههای جایگزین بود! اگر تاکنون نظام سیاسی میتوانست با اتکا به مشارکت بالای مردم در انتخابات مختلف از اعتماد بالای مردم نسبت به خود سخن به میان آورد نظر سنجیهای اخیر درباره تلگرام نشان داد که میزان بیگانگی سیاسی مردم به مرزهای هشدار دهندهای رسیده است! از همین رو باید نسبت به قرار گرفتن حاکمیت پشت سر شعار؛ حمایت از کالای ایرانی هم احساس نگرانی کرد! بعید نیست که با توجه به عمق فزاینده بی اعتمادی موجود، به عکس شاهد بی اعتنایی هر چه بیشتر مردم نسبت به کالاهای ایرانی باشیم! در شرایطی که نه غرب؛ بهشت واقعی محسوب میشود و نه ایران؛ جهنم محتوم، آنچه قطعی به نظر میرسد این است که احساس فلاکت از زیستن در ایران دهها برابر بیشتر از واقعیتهای موجود است! این یعنی بی اعتمادی فاجعه بار جامعه در ...
کژ نگریستن ۱۱:۲۸ ۱۳۹۷/۰۱/۱۵ ✍ مصطفی مهرآیین … گابریل مارسل فیلسوف و اندیشمند بزرگ فرانسوی یکی از مهمترین راههای نجات انسان را خطاب کردن خود، دیگران، و طبیعت و اشیا به مثابه یک «تو» می دانست. میگفت اگر دیگران را ببینی و آنها را تو خطاب کنی اولین اتفافی که میافتد اینست که آنها هم تو را میبینند و تو را «تو» خطاب میکنند. آنموقع هم تو میدانی انسانی و هم دیگران میدانند و احساس میکنند که انسان اند. این بزرگترین نیاز و راه نجات ماست که هر لحظه به خود بیاموزانیم که انسانیم و باید به مثابه انسان زیست کنیم. وقتی از کنار یک فرد نیازمند یا دستفروش رد میشویم اگر او را ببینیم و فارغ از تمام قصهها با او تعامل کنیم و او را خطاب قرار دهیم، حس انسان بودن را به او بازگرده اندهایم و او نیز با خطاب قرار دادن ما در قالب یک سلام و تشکر به ما یادآوری میکند که هنوز انسانیم. این ویژگی باید بیش از هر چیز ویژگی سیاسیون و مدیران یک جامعه باشد. رهبران یک جامعه بیش از هر گروه دیگر نیازمند آنند که انسان بودن را به خود یادآوری کنند. آنها باید دایما با «تو» خطاب کردن مردمان جامعه شان، طبیعت جامعه شان و منابع جامعه شان هم به جامعه خود بگویند که جامعه را ...
کژ نگریستن ۱۱:۲۳ ۱۳۹۷/۰۱/۱۵ ✍ عبدالله صمدیان (افرا) …. پیشرفت …از هم نفسى. به هم اطاقى مى رسند،. از هم اطاقى. به هم خانه اى. بعد …. هم کلامى مکتوب. بعد …. هم صدائى مجازى. بعد … تک صدائى مجازى. چه پیشرفتى دارد.
کژ نگریستن ۰۱:۲۰ ۱۳۹۷/۰۱/۱۲ به نام پدران، به کام پسران. (هفت فقره درباره پدر). ✍محمدمهدی اردبیلی …۱ پدر مثل کوه پشت ما نایستاده است، این سنت است که سفت و سخت پشت پدر ایستاده است. پدر ضعفش را صرفا با تکیه بر سنت پدرانش پنهان کرده است، پدرانی که خود نیز چنین کردهاند.۲. تاریخ چیزی نیست جز داستان نبرد پسران و پدران: از پسرکشی ایرانی-مسیحی تا پدرکشی یهودی-یونانی.۳. پدر نام دیگر قدرت است، همراه با تمام تنشها، ضعفها و تناقضاتش. الهیات در مقام فیزیولوژی قدرتهای حاکم بر جهان، در حقیقت، شکلی از پدیدارشناسی تاریخی کارکردهای پدرانه است.۴. رابطه با پدر، در مقام نماد قدرت، تنها میتواند مهرآکین باشد. تاکید بیش از حد بر عشق به پدر، نخستین گام برای پدرکشی است. راهبان و عرفا نمونه بارز این حقیقتاند.۵. فرهنگ غالب علیرغم آموزه اخلاقی «احترام به پدر»، برخلاف آنچه ظاهرا به نظر میرسد، همواره به دنبال قربانی کردن پدران است. ...
کژ نگریستن ۰۱:۱۴ ۱۳۹۷/۰۱/۱۲ «جنگهای درمانی: انتقام فروید».. در نتیجه ملغمهای از روشهای درمانی جدید پیدا شد از بین همهی این روشها –ازجمله درمان انسانگرایانه، درمان بینفردی، درمان فراشخصی، تحلیل رفتار متقابل و غیره- عموما مورد اجماع همه است که فقط یکی کامیاب بیرون آمد: رفتاردرمانی شناختی یا CBT. رفتاردرمانی شناختی روشی واقعنگر است که بر حال تمرکز دارد نه گذشته؛ به جای رانههای مرموز درونی، تاکیدش بر تنظیم الگوهای فکری مخرب است که منجر به عواطف منفی میشوند. برخلاف مکالمههای پر پیچوخم روانکاوی، CBT به طور معمول تکالیفی ارایه میدهد که در آن بایستی مثلا یک فلوچارت را پرکنید. از این طریق آن دسته افکار خودآیند خودانتقادگر شناسایی میگردند که پس از رویارویی با ناکامیها -مانند توبیخ سر کار یا شنیدن جواب رد بعد از قرار- سراغتان میآید …درمان شناختی-رفتاری به خاطر ارزانی، تمرکز بر بازگرداندن سریع فرد به کار تولیدی، و بنابراین جذابیت شکبرانگیز برای سیاستمداران طرفدار کاهش هزینهها، همیشه منتقدان خود را بهویژه در میان چپها داشته است. اما حتی آنهایی که بهطور ایدئولوژیک با CBT مخالفاند بهندرت منکر این هستند که جواب میدهد. از همان سالهای دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ که CBT ظاهر شد پژوهشهای خیلی ز ...
کژ نگریستن ۱۸:۱۸ ۱۳۹۷/۰۱/۱۰ 🖌. ✍️ دکتر.. «خواهر گابریل» ﺳﺎﻟﻬﺎ ﭘﯿﺶ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺩﺭ ﻣﺸﻬﺪ ﻃﺒﺎﺑﺖ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺭﻭﺯﯼ ﯾﮏ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﺎﻧﻢ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻓﺎﺭﻍ ﺍﻟﺘﺤﺼﯿﻞ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﭘﺰﺷﮏ ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺟﺬﺍﻣﯿﺎﻥ ﻣﺸﻬﺪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺗﻤﺎﺱ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻭﻗﺖ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ ﻭ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﺑﺴﺘﺮﯼ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺭﻭﺍﻧﭙﺰﺷﮑﯽ ﻭﯾﺰﯾﺖ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯾﯽ ﮐﻨﻢ.. 🔅ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺭﻓﺘﻢ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﺟﺬﺍﻣﯽ ﮐﻪ ﺳﺎﻟﻬﺎﺳﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ (ﻭ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺁﺳﺎﯾﺸﮕﺎﻩ) ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺩﺭ ﺩﻭ ﺑﺨﺶ ﺍﺳﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺨﺶ ﻫﺎ ﺭﺍ ﯾﮏ ﺗﯿﻢ ﭘﺮﺳﺘﺎﺭﯼ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ﻭ ﺑﺨﺶ ﺩﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﻓﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ((ﺧﻮﺍﻫﺮ ﮔﺎﺑﺮﯾﻼ)) ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﻫﻤﮑﺎﺭﻡ ﺑﻪ ﮐﻨﺠﮑﺎﻭﯼ ﻣﻦ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﮔﺎﺑﺮﯾﻼ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺩﺍﺩ: ﺭﺍﻫﺒﻪ ﺍﯼ ﻓﺮﺍﻧﺴﻮﯼ ﮐﻪ ﺣﺪﻭﺩ ﭼﻬﻞ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﻤﺎﯾﻞ ﺑﻪ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻭ ﭘﺮﺳﺘﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﺟﺬﺍﻣﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﺩﺍﻭﻃﻠﺐ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﺎﺭ ﻭ ﻧﺰﺩﯾﮑﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﻤﺎﺭﺍﻥ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ! ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺟﺬﺍﻡ ﺁﺷﻨﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺗﺸﺨﯿﺺ ﻭ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺑﯿﻤﺎﺭﯾﻬﺎﯼ ﻋﻔﻮﻧﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻋﻘﺐ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﻫﻢ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺟﺬﺍﻡ ﯾﮏ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﻣﺴﺮﯼ ﻣﺤﺴ ...
کژ نگریستن ۲۰:۳۴ ۱۳۹۷/۰۱/۰۹ ◽️ شهر به مثابهی امر سیاسی. 🖋 مهرداد امامی 📍 زندگی امروز از آنرو که شهری است، یعنی در بستر شهر جریان دارد، فینفسه کیفیتی سیاسی دارد، زیرا شهر تاریخا محل بروز سیاست بوده (گواه این امر را میتوان در همریشه بودن واژگانی Police به معنای «شهر» با Politics به معنای «سیاست منوط به شهر» دانست).. 📝 از اینرو، زیست شهری ناگزیر زیستی سیاسی است که در آن افراد یا سوژهها (اعم از شهروندان و غیر شهروندان) بهواسطهی شهرنشین بودن و پذیرش عنوان شهری یا شهرنشین، سیاسی میشوند. اما باید درنگ کرد!. 📝 تا اینجا از سیاست به معنای وضعیتی از پیش داده شده، صحبت کردیم که افراد یا سوژهها به محض حضور مداوم و زندگی در شهر به آن وضعیت دست مییابند. اما این همهی ماجرا نیست.. 📝 زیست سیاسی شهر وجههای برساختی هم دارد و آن همان چیزی است که «دیوید هاروی» از آن به مثابهی «حق به شهر» (Right to the City) یاد میکند: «حق به شهر، حق تغییر دادن خودمان ازطریق تغییر دادن شهر است.». 📝 به بیان دیگر، فضا/ مکان شهر تحت مدیریتی زمانمند قرار دارد که تخطی از آن به معنای تخطی از قواعد زندگی شهری تلقی میشود. بیشک در وضعیت تخطی از قواعد زمانی- مکانی- فضایی شهر، کلیت آن ...
کژ نگریستن ۲۳:۲۲ ۱۳۹۷/۰۱/۰۶ ✍ عبدالله صمدیان (افرا) …آن پرندهها ….. ازباغ پرندگان. آوازى نمى شنوم صداهاى سربى. گوش هایم را. پرکردهاند … *. گروها گروه. رژه ى مردگان است. درمسیرسکون. ویهار. بهانه اى ست. براى ایست.
کژ نگریستن ۲۲:۴۳ ۱۳۹۷/۰۱/۰۶ به جای تبریک عید. ✍️ محمدمهدی اردبیلی. سوم: در این معنا، عید تکرار است و تکرار نیست. رویکرد محافظهکارانهای که به دنبال مصادره کردن طبیعت، به مثابۀ تکرار مطلق است، و عید نوروز را صرفا به مراسمی صوری بدل ساخته است، هدفی جز عقیم کردن سویۀ رادیکال و انقلابی نهفته در آن ندارد. این جریان ناسیونالیستی-ارتجاعی البته تا امروز پیروز میدان بوده و توانسته عید را صرفا به مجموعهای از جشن و شادیهای غیرانتقادی، تعطیلات، عیدی، هفتسین، خانهتکانی، لباس نو، سفر و غیره فروبکاهد. این جریان که پیش از این، خود فرآیند عمل طبیعت را مصادره کرده بود، اکنون به دنبال تصاحب و تحریف دلالتهای انتقادی آن است. واقعا جا دارد از خودمان بپرسیم که در عید نوروز چه چیزی در ما نو میشود؟ کمی به خود بنگریم: لباس، خانه و مظاهری از این دست. حال باید پرسید دقیقا چه چیزی است که اصلا نو نمیشود و همواره درجا میزند و تکرار میشود: خود ما، شیوۀ زیست و فرهنگمان. در مقابل، اگر به دنبال احیای امکانات موجود در عید نوروز، هستیم، باید به جای تن سپردن به دور باطل تبریکات و آرزوهای تکراری یا بیان گزارههای بیمعنا، بر خود تکرار در عین پیشروی، یا به بیان هگلی «اینهمانی در عین تف ...
کژ نگریستن ۱۸:۵۴ ۱۳۹۷/۰۱/۰۲ به جای تبریک عید. ✍️ محمدمهدی اردبیلی.. بخش دوم: در عید نوروز چیزی وجود دارد که در نظر اول کاملا ضدانقلابی است: تکرار. تکرار مفهوم مورد علاقۀ محافظهکاران است. برای آنها، همین که هر سال چیزی تکرار میشود، فینفسه آن را ارزشمند میسازد. عید نوروز، عید تکرار است؛ این تکرار ابتدا از طبیعت وام گرفته شد و سپس با متصلبسازی آن به مراسمی محافظهکارانه بدل شد. به بیان ساده، چیزی تکرار میشود، و ما انسانها، دقیقا به دلیل میلمان به بقا و صیانت از نوع، همین تکرار را پاس میداریم. طبیعت درجا میزند؛ سرد میشود و گرم میشود و بازهم سرد میشود و گرم میشود، و ما دقیقا همین تکرار بیپایان را جشن میگیریم. اما همین مفهوم تکرار، واجد نوعی رادیکالیته است که شاید بتواند آن را نجات دهد. طبیعت در مقام تکرار مطلق، یادآور برداشتی از زمان است که چندین قرن است در فرهنگ مردم این سیاره جایی ندارد: زمان اسطورهای زمان دورانی است. همه چیز تکرار میشود و بازهم تکرار میشود: از ازل تا ابد. ...
کژ نگریستن ۱۷:۰۶ ۱۳۹۷/۰۱/۰۲ به جای تبریک عید. ✍️ محمدمهدی اردبیلی.. بخش اول: برای من عید نوروز عمدتا کارکرد خاصی جز عیدی و تعطیلات و استراحت و رسیدن به کارهای معوقه ندارد. معضلی که هر سال با آن مواجه بودم اما تبریکات عید بود. میدانیم که هر ساله در آغاز سال نو، ایرانیان پیامهای تبریک بسیاری برای یکدیگر ارسال میکنند. عمدۀ این پیامها حاوی آرزوی خوشبختی و سعادت در سال آینده است. هر ساله با پاسخی مختصر میکوشیدم لطف دوستان، آشنایان و خویشاوندان را بیپاسخ نگذارم، در عین حال که به نظرم صرف نظر از ابراز لطف و دوستی، خود این پیامها حاوی معنای خاصی نیستند. چرا ما باید نوروز را به همدیگر تبریک بگوییم؟ مگر چه اتفاق مبارکی افتاده است؟. چند سال پیش بنا به اتفاق در روزهای آخر اسفند در یکی از کلبههای جنگلی در ارتفاعات البرز گرفتار شده بودم. سرما جانفرسا بود، امکان خروج از کلبه و در نتیجه تهیۀ غذا وجود نداشت. ...
کژ نگریستن ۱۰:۵۱ ۱۳۹۶/۱۲/۲۴ پزشکینه شدن بدن سوژهٔ مدرن/ مکانیسمهای طرد ✍🏼آرش نریمانی …حتما شرایط جدید استخدام معلم در آموزش و پرورش را خواندهاید. از معیار «قد و وزن» شروع میشود بعد به معیار «پوست و مو» و «تعداد دندانها» که نباید کمتر از ۲۰ تا باشد میرسد و سپس «معلولان جسمی» طرد میشوند و بعد مسالهٔ «لهجهٔ غلیظ» مطرح میشود که مانعی برای جذب است و سپس به مسالهٔ «شب ادراری» منتهی میشود و با بند «نا-باروری» این صورت بندی گفتمانی به اوج خود میرسد. چه چیز در حال اتفاق افتادن است؟ فارغ از مضحک بودن این بندها اما به راستی این سندی مهم برای فهم وضعیت گفتمانی و مکانیسمهای پزشکی سازی و بهنجار سازی در جامعه است؛ بدنی بهنجار؛ بدنی که قسمتهای مختلفش باید هارمونی مشخصی داشته باشد و گرنه بیمار و نابهنجار است؛ بدنی که باید از هر گونه زائدهای محو شود؛ عملت میکنم تا بهنجارت کنم؛ اگر لهجه داری، بهنجارت میکنم؛ باید متناسب با سوژهٔ تهران نشین سخن بگویی؛ کارگاه آموزشی «چگونه بدون لهجه صحبت کنیم» در این وضعیت گفتمانی است که ممکن گشت و سوژههای «پایتخت نشین غیر تهرانی» با ارادهٔ خود به کارگاه هایی میروند تا خودشان را شبیه همان هایی کنند که طردشان میکنند؛ طردت میکن ...
کژ نگریستن ۱۲:۲۶ ۱۳۹۶/۱۲/۲۳ اندوه خصیصهای معرفت شناختی دارد.. ✍🏼آرش حیدری …آنچه پر واضح است هراس عمیق جهان مدرن از مرگ است مرگ به مثابۀ امری غیر طبیعی، هراس آلود و هولناک به تبعیدگاهی در بیرون شهر فرستاده میشود. عنصری که دربطن زندگی میلولد و در نظم بوروکراتیک مضمحل میشود. بوروکراتیزه کردن مرگ و هراس از مرگ تا به حدی بسط مییابد که سوگواری نیز به مثابۀ یک امر آسیب شناختی تئوریزه میشود. ترس از اندوه و بر طبل شادکامی کوفتن لزوما آن حکمت شادان نیچهای نیست بلکه قسمی ابتذال افسارگسیخته است که در انکار زندگی در تمامیتش ریشه دارد. زندگی بدون مرگ چیزی نیست جز دروغی بی کران. انکار زندگی یعنی انکار مرگ و بیرون راندن همۀ عناصر متصل به مرگ از جهان نمادین و پاستوریزه. اندوهباری داغ دیدگان لزوما قسمی مرض و آسیب روانی نیست، لزوما یک پدیدۀ گذرا و طبیعی هم نیست. مسئله دقیقا در اینجاست که این اندوه میتواند وجهی معرفت شناختی داشته باشد. اندوه لزوما افسردگی به معنای روانپزشکیش نیست بلکه شیوهای است از مواجهه با جهان و فهم جهان. ...
کژ نگریستن ۱۶:۴۹ ۱۳۹۶/۱۲/۲۲ «هرمنوتیکهای سوءظن» در دوران سرمایه داری، عصری که در آن خدا مرده است، دیگر رابطه اجتماعی متضمن عهد و میثاق وجود ندارد؛ صورت ظاهر و بازنمایی (semblance) در معنایی لکانی آن در هم فروریخته است. ما به بدنهای مرتبط با اشیای ٕ ارضا کننده، نیازها، ذائقهها و آرزومندیها تقلیل یافتهایم. منظور ما از صورت ظاهر و بازنمایی، ارزشهای بزرگی چون عدالت، زیبایی، رهایی انسان، جهانشمولی، حقیقت، خوبی و مانند اینهاست. اینها ارزشهایی بودند که ما با اتکا به آنها میتوانستیم از جهان گسست کنیم اما تاکنون با یک جهان برهنه و عریان رها شدهایم؛ جهانی که در آنها تمام ارزشهای مذکور بعنوان «راههای فریب» نگریسته میشوند. در عوض، همه چیز به مثابه پویشهای میل، قدرت و نیاز دیده میشوند، آنچه که تعجب برانگیز است درجهای است که هرمنوتیکهای سو ٕظن در این فروپاشی دخیل بودهاند. در همه جا ما با سو. ٕظن، یک راز کثیف را پشت سر آنچه که بالاترین است نشان میدهیم: یک انگیزه یا میل تیره و/ یا شکلی از سرکوب را. نکته کنایی ماجرا این است که ما خود را به این شکل از نقد تحت عناوینی چون عدالت، رهایی انسان و حقیقت متعهد میدانیم. آنهم به منظور پیدا کردن ...