کژ نگریستن این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1 کژ نگریستن ۱۰:۳۱ ۱۳۹۶/۱۲/۱۷ جنبش اعتراضی و برهوت حکمرانی.. ✍🏼فاطمه صادقی …جمهوری اسلامی دیگر یک «نظام» نیست بلکه به یک حکمرانی، یعنی یک سلطۀ تمام عیار فاقد توجیه، بدل شده است که در آن میل بیحد و حصر به فرماندادن و تمکینکردن به مثابه اروتیکترین جنبۀ قدرت، مقدس است. وقتی میل به حکمرانی مقدس شود، دیگر نمیتوان حکومت را «نظام» نامید، بلکه عین بینظمی، آشوب، بیقاعدگی، اغتشاش، تخریب، فساد، ناامنی، و خشونت است. جمهوری اسلامی طی روندی تدریجی به وضعیت فعلی رسیده است. این حکومت زمانی حکمرانی را به نام خدا و اسلام و مستضعفین و محرومین توجیه میکرد. بعد از مدتی، لفاظی را کنار گذاشت و برای مشروعیت خود دست به دامن «سازندگی» و «توسعه» شد، اما نتیجه جز ویرانی و گرسنگی و تباهی نبود. در نتیجه از هر سو، ندای اصلاحات بلند شد. حکومت مدتی از سر اجبار حرف ناصحان را برای «اصلاح» به گوش گرفت، اما بعد در اولین فرصت تلافیاش را سر همان مصلحان و ناصحان در آورد و نشان داد که حکمرانی ذاتا اصلاحناپذیر است. نهایتا با فرسودهشدن همۀ منابع مشروعیت و توجیه حکمرانی، چند سالی است که نقابهای پیشین را به کل کنار گذاشته و با مصلحتاندیشی، دست به دامن امنیت شده است. حرف مقامات این است که اگر ما نباشیم، امنیتی در کار نخ ... کژ نگریستن ۲۳:۱۴ ۱۳۹۶/۱۲/۱۶ بعد فردی شخص هر لحظه متاثر از زندگی اجتماعی وی و زندگی اجتماعی انسان نیز دائما متاثر از فردیت اوست🌱اصولا انسان با زندگی در جمع، از لذا یک نکته که باید بدان توجه داشت، که امروزه بسیار نادیده گرفته میشود و اسباب مغالطات را نیز فراهم میکند، این است که من صرفا هنگام حضور من در خانهام نیست بلکه همیشه، و در اجتماع هم با من همراه است و یک حکم نابخردانهی اجتماعی، بعد اجتماعی و فردی انسان را تواما مخدوش خواهد نمود. مجددا مطهری با بکارگیری واژه هایی نظیر یا بی حجابی، میکوشد تا در بعد اجتماعی، حجاب را امری اجباری جلوه دهد، حال آنکه جدا مباحث درون دینی ذکر شده، که آیا حجاب امری واجب است، و اینکه آیا به لحاظ تفکر دینی اجرای حجاب اجباری به مثابه قانون اجتماعی در خصوص حکومت فعلی صادق است یا خیر، مشخص نیست به چه دلیل مطهری از پیش، نموده است که حجاب اختیاری آثاری منفی در اجتماع در پی خواهد داشت (). اگر ایشان پایبند به حقوق و مطالبات افراد در جامعه هستند و به اصطلاح خودشان را محترم نگاه میدارند، پس بهتر است، به اجتماع و تودهی مردم اجازه دهند تا خود آزادانه در خصوص حق و حقوقشان تصمیم گیرد و راه قانونی نیز برای این موضوع پیش بینی شده است و بهتر است در خصوص نتایج آن نکنند. …. 🔴و توصیهی آخر به مطهری و رفقایش، بهتر است پیش از آنکه ب ... کژ نگریستن ۲۳:۱۴ ۱۳۹۶/۱۲/۱۶ بهتر است اگر مطهری و رفقایش اینقدر اعتماد به نفس دارند تا از جانب تمام زنان این سرزمین سخن گویند، این اعتماد را به تایید نیز مزین نیاز به #مناقشه_در_مثال نیست که حرف برای گفتن زیاد است. ایشان چرا از در زمان اجرای قانون حجاب اجباری در اسفند ۵۷ سخن به میان نمیآورند؟ قدری جسارت به خرج دهید، شواهد را صادقانه بیان کنید. همین فردا به میان اقشار مختلف زنان بیایید و خود شخصا بپرسید، البته اگر باز در این پروژه آماری بی انصافی و تعصب به خرج ندهید. در ادامه مشخص نیست که نویسندهی متن حجاب اختیاری را چگونه با مراکز فحشا هم ارز میپندارد و مجددا با ذکر یک نتیجهی موهوم از زیر بار ایرادات منطقی و عقلی وارد بر حجاب اجباری شانه خالی میکند. نویسنده مجددا با ارتکاب مغالطهی و با تنها دلیل ایجاد مراکزی نظیر کاخ جوانان را در گذشته، منفعل نمودن جوانان و اشاعهی فساد میداند، در حالیکه در این مراکز فعالیتهای آموزشی، فرهنگی، هنری و ورزشی رواج داشت و اگر، یا اهداف سیاسی ای هم در میان تمام این فعالیتها جای داشته است، بایستی با مصداق به آن اشاره شود و نه اینکه کل حرکت زیر سوال برده شود. البته، قصد به هیچ عنوان حمایت از پهلوی نیست، امیدواریم سوء برداشت نشود، بلکه هدف و رای منصفانه است. در خصوص منفعل ساختن مردم در امور سیاسی، اگر مطهری، ب ... کژ نگریستن ۲۰:۲۱ ۱۳۹۶/۱۲/۱۶ مطهری باید اثبات کند که هدف مخالفین حجاب اجباری صرفا «استقرار وضعیتی مشابه در خیابانهای اروپا، آمریکا و …» است در حالیکه این مشخص است در مطالبات مخالفین حجاب اجباری، علت این مطالبه، بسیاری از مباحث تئوریک فلسفی، اخلاقی، اجتماعی، حقوقی و سیاسی را در بر میگیرد و این تقلیل معنا از حرکت اجتماعی مخالفین، یک و از فرزند آیت الله مطهری است. ایشان بسنده نمیکند و این صحنه سازی موهوم را با یک امر احساسی و ایدئولوژیک پیوند میزند تا بر آب و تاب آن بیفزاید، یعنی در ادامه، از این علت جعلی، یک نتیجه دلخواه برای به کرسی نشاندن مدعایش میگیرد، یعنی از بین رفتن روح فتوت و رشادت و شجاعت …🔴 سوال اینجاست که سیاستهای سرکوبگرایانه و استبدادی و نادیده گرفتن و سرکوب طبقات مختلف اجتماعی در سالیان متمادی بیشتر در از میان رفتن روحیهی شجاعت دخیل اند و دخیل بودهاند یا تلاش برای استقرار یک خواست اجتماعی؟. در ادامهی صحبت، ایشان یک سوال را مطرح کرده و خود پاسخ میدهد، و حرفی محقرانه را در دهان مخالفان حجاب اجباری مینهد و آن را نقد میکند. در این کار ایشان (straw man fallacy) را بصورتی ناشیانه به کار میبندد و در جواب سوال مرز این حجاب اختیاری تا کجاست، جواب «تا برهنگی» را از زبان مخالفان بیان و نقد میکند. ایشان برهنگی را به عن ... کژ نگریستن ۲۰:۱۸ ۱۳۹۶/۱۲/۱۶ به مناسبت هشتم مارس روز جهانی زن (در نقد سخنان علی مطهری).. 🖊به قلم یک دانشجوی دانشگاه تهران بنا داشتم تا به مناسبت هشتم مارس، روز جهانی زن، مقالهای با رهیافت فلسفی در خصوص زن و ساختار پذیری در جامعه سنتی بنویسم، که به سخنان در خصوص مخالفین حجاب اجباری برخوردم. بایستی میان نقد آن سخنان، و یا چشم پوشی از آن و طرح مسئلهی مورد نظر خودم یکی را مینمودم. هرچه فکر کردم به این نتیجه رسیدم که نقد یک سخن غیر منطقی در شرایط کنونی جامعه ایران و با توجه به نوع آگاهی جامعه، و طبقات مختلف اجتماعی میتواند مفیدتر واقع شود. هر چه پیش میرویم متاسفانه در تفکر امثال علی مطهری هاست که کشور را به ورطهی فروپاشی کشانده و خواهد کشاند. در این نقد سعی بر به نمایش گذاردن ایرادت منطقی مندرج در متن ایشان خواهم داشت و نشان خواهم داد چگونه یک نمایندهی مجلس میتواند، با لفاظیهای غیرعلمی و غیر منطقی، از وظیفهی خود که نمایندگی رای و نظر مردم است، عدول و عینا در جهت مخالف و بر ضد آن حرکت کند. 🔴 مطهری به مانند سایر مقامات حکومتی که در برابر اعتراضات اجتماعی سریعا به متوسل شده و خود را در پشت واژه هایی نظیر «بیگانگان» و «خارجیها»، «دشمن»، «توطئه» و …پنهان میکنند، مجددا بدون اینکه شناختی دقیق و واقع بینانه ا ... کژ نگریستن ۱۶:۵۱ ۱۳۹۶/۱۲/۱۶ ✍عبدالله صمدیان (افرا) …. مردان باغ اندو مى پوسند …. زنان. مزرعه اندوباغ مى شوند!!! … ….٢٠/ ١١/ ٩٦. کژ نگریستن ۱۲:۳۶ ۱۳۹۶/۱۲/۱۶ ۳. از فقر به خشم ✍ نادر فتوره چی …از میان تمامی «مهملات» و «لاطائلات» به ظاهر «کارشناسانه» ای که اینروزها در رسانههایی که فقط صدای «زائده دولت» را بازتاب میدهند، آنچه که بیش از همه نشانه «کوری» بود، تقلیل هویت سیاسی-اجتماعی معترضان به «فقیر» بود. «فقیر» یک انگ دولتیست. یک هویت تحمیل شده توسط دولت به حذفشدگان و نابرخورداران از رانت و ارزشها. از نظر حکومت و «زائده» اش، «فقر» یک «گناه» است. بارها از زبان ملیجکهای توئیتری و اسکایپی شبکههای بی. بی. سی و من و تو و شرق و شبکه خبر و … شنیدهایم که میگویند «کسانی که فقیرند، خودشان مقصرند. کار نمیکنند. تنبلاند. ... کژ نگریستن ۱۰:۲۲ ۱۳۹۶/۱۲/۱۶ «از فقر به خشم» ✍ نادر فتوره چی … «خصوصی سازی»؛ در مقام «دستورالعمل اجرایی» این وعده، در ایران و جهان به یک نتیجه واحد رسیده است: تاجر شدن حکومتها، بیرحم شدن پلیسها یا همان نگاهبانان سرمایه، فاسد شدن رسانهها، برآمدن طبقه «ابرسرمایهدار»، ریاضت اقتصادی برای اقشار مزدبگیر، قطع بیمه درمان، شانه خالی کردن دولتها از دادن سوبسید و تعهدات اجتماعی، گرانی، مقروض کردن مردم، بالاکشیدن و جیببری از آنها توسط «بانک» ها و به طور خلاصه تبدیل کردن جوامع به جهنمی برای ۹۹ درصد از مردم که «۱درصدیها»، «آقازادگان» و «گنگسترها و گردن کلفت متکی به رانت و لطف خدا» آنرا به شکل بهشت تجربه میکنند. این چنین است که منظره اطراف پر از یاس و ناکامیست و مبین آن است که ما ناامیدان، در «عصرپایان وعدهها» به سر میبریم.۲. دیکتاتوری لشگر کورها. سالها بود «انگشت جوهری» ها در مقام «زائده چسبیده به دولت» خود را به جای «همه مردم» بر دیگران تحمیل کرده بودند. رسانهها و جامعه مدنی قلابی فقط از آنها حرف میزد؛ «مردم» آنها بودند، «خواست مردم» خواست آنها بود، «بهبود اوضاع مردم» بهبود اوضاع آنها بود، «باورها و مقدسات مردم» باورها و مقدسات ... کژ نگریستن ۲۳:۱۴ ۱۳۹۶/۱۲/۱۵ از «فقربه خشم»، از «خشم به خنده». ✍ نادر فتوره چی..۱. عصر پایان وعدهها باید رجوعی ضروری و اجتناب ناپذیر به تاریخ داشته باشیم. تاریخ «علم رهایی» ست. آنچه که در وهله نخست به ما میگوید اینست:. ای شمایی که کارد به استخوانتان رسیده!. ای کسانی که نه راه پیش دارید نه راه پس!. ای کسانی که نفسهایتان از خشم بند آمده!. ای شمایی که خانهای ندارید تا بدان بازگردید!. ای کسانی که احساس میکنید هیچ مفری وجود ندارد!. ای حذفشدگان!. ... کژ نگریستن ۱۹:۵۸ ۱۳۹۶/۱۲/۱۵ ▫️ دهه شصتیها گناهکارند؟ چرا؟ ✍ علی ملک پور | جامعه شناس …این روزها سخنانی اندر مسایل و مناقب دهه شصتیها میشنویم. گویا اول بار معاون اول رییس جمهوری این موضوع را مطرح کرد و به این مضمون گفت:. «…دهه شصتیها به هر جا و موقعیتی که وارد میشوند مشکل ایجاد میکنند و مساله میافرینند. وقتی در دوره آموزش ابتدایی بودند شاهد مدارس سه شیفت و چهار شیفت بودیم. وقتی به دبیرستان آمدند نیز همین طور. وقتی به کنکور رسیدند موجب گسترش بی رویه دانشگاهها شدند …حالا دهه شصتیها وارد بازار کار شدند و ما مشکل اشتغال داریم …». یکی نیست از این مسئولان دراز پست (بر وزن دراز عمر)، بپرسد که اگر دهه شصتیها بخشی از مشکل ما هستند چه کسی این مسائل را خلق کرده و گسترش داد؟. من در سالهای میانه دهه شصت دانشجوی رشته علوم اجتماعی دانشگاه علامه بودم. در کلاس درس جمعیت شناسی استاد ما اشک در چشم و مضطرب میگفت:. ... کژ نگریستن ۱۶:۱۰ ۱۳۹۶/۱۲/۱۵ پایان مارکسیسم در خاورمیانه. تنازعاتی فراسوی تنازع طبقاتی. ✍ علی نجات غلامی ادامه👆. زمانی این ریتمها به همآوایی عمودی برسند که یک قدرت بدانها مشروعیت هم ببخشد به مثابه یک نظم بالاتر از افراد ذیل خود مسئولیتزدایی میکند و یک فرد بسیار عادی میتواند با حوالت دادن مسئولیت به نظم بالاتر دست به هر جنایتی از جمله نسلکشی و کتابسوزی بزند. به عکسهای داعشیها بنگرید که انگشت اشارهیشان هنگام سر بریدن رو به بالاست و این به همان نظم بالاتر ارجاع دارد که از خود فرد هر گونه مسئولیتی را میزداید. با وجود این، کینتوزیهای ناشی از انواع سازههای منطقساز وحدتهای «مایی» از «آنهاها» میتوانند پشت هم پنهان شوند، مثلا فرد به دلایل قومی از دیگری متنفر است اما تحت عنوان دلایل ملی او را طرد و تخریب و تعضیف و حذف میکند. به همین سان مارکسیسم نیز از مهمترین عواملی بوده است که سپر بسیاری از آن کینتوزیهای پایهایتر بوده است، مثلا در جنایات خمرهای سرخ و اصلا قتل عامهای استالینیستی و مائویستی، تکانهی راستین این کشتارها در عمل میتوانسته دلایل قومی و مذهبی و زبانی و نژادی و غیره و غیره پشت بیرق کومونیسم بوده باشد. لذا این بیرق یک «روبنا» است. در کشاکشهای جنوب شرق آسیا دقیقا ... کژ نگریستن ۱۱:۳۶ ۱۳۹۶/۱۲/۱۵ پایان مارکسیسم در خاورمیانه. تنازعاتی فراسوی تنازع طبقاتی. ✍ علی نجات غلامی ادامه👆. به این دلیل که اقتصاد خودش در عصر مدرن و پساروشنگری «زیربنا» شد و در وضع پیشامدرن نسبتهای انسانی و گروههای انسانی را بدوا و بهتنهایی اقتصاد معین نمیکند. خاورمیانه درگیر مناسبات پیشامدرن است و اقتصاد بجز در وجه مصرفی که برای خود مارکس اتفاقا محل اهمیت نبود، نمیتواند محور تقسیم و تنازع تیپهای اجتماعی باشد. جهان پیشامدرن پیچیدهتر از طرح سادهسازیشدهی انگلسی-لنینی است. اینجا دسترسی به منابع استخراج ضرورت قدرتی حاصل نمیآورد پیش از آنکه حجیتی بنا به عناصری پیشااقتصای مانند زبانی، ملی، نژاد و غیره وجود داشته باشد. به جنگهای نیم قرن اخیر در خاورمیانه بنگرید، چند نفر به خاطر پول در آوردگاههای جدی کشته شدهاند؟ و چند تن به خاطر دین، به خاطر زبان، به خاطر تبار، به خاطر کشور، به خاطر قومیت، به خاطر امت و غیره؟ نگاه مارکسیستی میلی کاذب و بهپرسشناکشیده دارد که بگوید نظم سرمایهداری پشت همهی اینهاست و اینها صرفا برساختند. یک مغز خام راحت میگوید که خب این اختلافات در بین همهی مردمان هست اما نظام سرمایه داری اینها را برجسته کرد که بتواند استثمار کند. ... کژ نگریستن ۱۱:۲۸ ۱۳۹۶/۱۲/۱۵ پایان مارکسیسم در خاورمیانه. تنازعاتی فراسوی تنازع طبقاتی. ✍ علی نجات غلامی «در خاورمیانه اسکناس آخرین چیزی است که با آن سرت را میبرند». اساس کشاکش در خاورمیانه «قومیتی» و عناصری از این قبیل است؛ لذا مباحث چپها در توضیح رویدادها در خاورمیانه که نهایتا به تبیین استراتژیهای نظام سرمایهداری میپردازند، عمدتا یا به بیراهه میروند یا به حد کافی به مسائل زیرلایهای نقب نمیزنند. اینکه دنیای سرمایهداری از ظرفیتهای خاورمیانه استفاده کند بدین معنا نیست که خالق خود آن ظرفیتهاست، در اینجا نقش اقتصاد نوین مبتنی بر بازار آزاد رقابتی، مربوط به ساحت «مبادلهی کالا» نیست، بلکه خاورمیانه در چرخهی گردش سرمایه در مرحلهی «استخراج مواد خام» - که هنوز «کالا» محسوب نمیشود - و مصرف کالای نهایی قرار گرفته است. زیرا «کالا» نوعا امر میانجی و واسطهای است که محصول انجام کاری بر روی مادهی خام یا امر ملحق به مادهی خام است، و در نتیجه نه تنها مادهی خامی همچون نفت کالا نیست، بلکه کالای مصرفی نهایی نیز مانند گوشی موبایل، در چرخهی سرمایه و آن وساطت که روح سرمایهداری را میسازد به تنهایی نقشی ندارد. اینکه شما نفت بفروشید و گوشی موبایل بخرید به هیچ وجه وارد چرخهی سرمایه و نظم سرم ... کژ نگریستن ۱۱:۰۱ ۱۳۹۶/۱۲/۱۵ 🖌. ✍.. «چرا سیاست در ایران بسیار جذاب است؟!» در ایران امروز باید از سیاست به عنوان «درمان دردها» و «درد بی درمان» نام برد! درمان دردها است چون در هر محفل و مجلسی بی اختیار همه بحثها به آن ختم میشود و همه راه حلها سیاسی به نظر میرسد! همچنین درد بی درمان است چون معلوم نیست که چگونه قرار است این همه مسائل و گفتگوهای سیاسی زمانی به سرانجام برسد! و همین میشود که سایهاش دست از سر ما بر نمیدارد و در هر فضای حقیقی و مجازی آرام و یواشکی به میانه بحث میخزد و منطق خود را بر هر عرصه تخصصی و عمومی تحمیل کرده و عنان گفتگوها را به دست میگیرد! در این میان هم نهیب همیشگی «بحث سیاسی ممنوع!!» کمتر خریدار مییابد و باز روز از نو و روزی از نو! ولی چرا سیاست و بحثهای سیاسی تا این حد برای جامعه ایران جذاب است که میتوان امتداد آن از درون تاکسیها تا جلسات دانشگاهی، و از فضاهای واقعی تا گروههای حتی تخصصی تلگرامی هم رهگیری کرد؟. سخن گفتن از سیاست نیاز به تخصص ندارد: هر چند که در ایران همواره میتوان بدون داشتن مهارت اظهار نظر کرد، ولی گویا در مسائل سیاسی به همان اندک تخصص نیز نیازی وجود ندارد. یادش بخیر! استادی در درس جامعه شناسی سیاسی داشتیم ... کژ نگریستن ۲۳:۲۰ ۱۳۹۶/۱۲/۱۳ سلبریتیها و روشنفکران. برگرفته از متن مصاحبه: نوعی چرخش اینجا اتفاق افتاده است. ببینید، قبلا یک فضایی را فضای مجازی خطاب میکردند در مقابل فضای حقیقی زندگی واقعی ما. بله، میگفتند زندگی روزمره حقیقی و اصلی است و این فضای خیالی، مجازی و فرعی است. به همین دلیل هم مدام میگویند به این فضای مجازی اولویت نبخشید. در و دیوار شهر تهران را بیلبورد میزنند که وقتی در خانه هستید سرتان در موبایل نباشد و زندگی واقعیتان را بکنید و با خانواده و دوستان واقعیتان باشید و از این حرفها. این وجه سطحی داستان است. اما وجه دیگر داستان این است که مگر خود حقیقت چیست؟ حقیقت را مگر چه کسی میسازد؟ حقیقت را مگر خود ما نمیسازیم؟ ... کژ نگریستن ۲۳:۲۰ ۱۳۹۶/۱۲/۱۳ سلبریتیها و روشنفکران سلبرییتیها و روشنفکران.pdf ( 346.2 KB ) دانلود و مشاهده در تلگرام (مصاحبه علی ورامینی با محمدمهدی اردبیلی، ماهنامه مدیریت ارتباطات، شماره ۹۳، بهمن ۱۳۹۶). کژ نگریستن ۲۱:۵۸ ۱۳۹۶/۱۲/۱۲ ✍. 🖌.. «اقلیت خودت هستی، من ایرانیم!» «لوریس چکناواریان» آهنگساز سرشناس ایرانی، در یکی از مصاحبهها، به خبرنگاری که از او پرسیده است:. «تعلق شما به اقلیت ارمنی چه تاثیری بر موسیقی شما گذاشته است؟». اینگونه پاسخ میدهد:. «اقلیت خودت هستی، من ایرانیم …». نظامهای حقوقی و سیاسیای که تفاوتهای جوامع خود در حوزههای گوناگون فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را با برچسبهای سوگیرانهای چون اقلیت و اکثریت بازنمایی میکنند، تفاوت را نمیفهمند و شیوه مواجهه با آن را در جهان جدید نمیدانند، تنها و تنها تار و پود انسجام جوامع خود را از هم میگسلند. این نظامها تا آنجا پیش میروند که به ناگاه اکثریتی از تمام گروههایی که روزگاری آنها را با برچسب اقلیت رانده و نادیده گرفتهاند در برابر خود میبینند. برچسب اقلیت برای سیاستمداران در چنین نظامهایی از نظر روانی ارضا کننده است و آنها را در دام نادیده گرفتن مخالفان و گروهها و افراد متفاوت با خود میاندازد. در طول دهههای گذشته، نظام حقوقی و سیاسی ایران، گروههای گوناگونی را با عناوینی چون اقلیتهای مذهبی، اقلیت بدحجاب، اقلیت معترض، اقلیت جوانانی که سبک زندگی متفاوتی دارند، اقلیت ملیگرا، اقلیت سک ... کژ نگریستن ۱۹:۰۸ ۱۳۹۶/۱۲/۰۹ مقدمه. واکاوی فلسفی امید، از حیث روششناختی، بر هر تحلیل دیگری دربارۀ «امید» تقدم دارد در این معنا هر بحثی دربارۀ «امید» اگر از مجرای «فلسفۀ امید» عبور نکرده باشد، این قابلیت را دارد که به ابهامات بیشتر دامن بزند یا در نهایت بر اساس برداشتهای دلبخواهی و متکثر از مفهوم امید، سرانجامی جز پراکندهگویی و تشتت نیابد. اما از سوی دیگر، گام برداشتن در ساحت فلسفه ملزومات و دشواریهای خاص خود را دارد. تحلیل فلسفی مفهوم امید، خود گواهی است بر این مدعا. با توجه به تعریف اسپینوزایی از امید، «امکان» شرط امید است. زمانی که ما نسبت به وقوع امری یقین داشته باشیم، جایی برای امید باقی نمیماند. اما همانگونه که اشاره شد، مفهوم «ضرورت» فلسفی که منتج از اصل علیت است و شرط هر شکلی از فهم و شناخت جهان است، به نوعی جبرگرایی راه میبرد که آشکارا نافی آزادی و درنتیجه، ناقض «امید» است. روشن است که ما در همین ابتدای راه در میانۀ انسدادی تاریخی و چندهزارساله قرار داریم که متن حاضر تلاشی است برای واگشایی و فراروی از آن و احیای امکان مفهوم امید در عین پایبندی به لوازم فلسفی آن و به ویژه حفظ اصل علیت. در این راه اما باید ملاحظات روششناختی را به دقت لحاظ کرد. مواجهه با انسداد فوق، مواجهه با نسبت امکان ... کژ نگریستن ۱۷:۵۵ ۱۳۹۶/۱۲/۰۹ واپسین زیستگاه؛ ✍ حسام محمدی …آخرین آرزوی بونوئل برخاستن از درون قبر و خیره شدن بر فجایع جهان پس از مرگ بود و دوباره خفتن درون قبرستان این بار، با خاطری آسوده و دلی آرام. قبرستانها آرامترین محفلی از هر زیستگاه انسانی اند …به حق که قبرستانها سزاواز ستایش اند … به گفته ویل دورانت «معماری از آراستن گورها آغاز میشود» … قبرستانها زیباترین و در عین حال مرموزترین قسمتی از هر شهر قلمداد میشوند، در این مکان آلوده به مرگ، همه چیز برای یک مرگ جانانه مهیاست. مرگ با تمام کم رویی و خجالتی بودنش در قبرستانها، چارهای جز رخ نمایی بر خود نمیبیند. هر وقت دل آدمی برای دیدن مرگ به تنگ میآید، رهسپار قبرستان شهر میشود و دمی با انسان هایی که تجربهای در مرگ دارند به خلوت مینشیند … مرگ را نمیشود به وضوح دید؛ اما میشود او را احساس کرد. قبرستانها محل تجمع انسان هایی هستند که با مرگ دوستی دیرینهای دارند و سالهاست که مرگ را زیستهاند، قهقهۀ جنون وار مرگ را به قبرستانها بیش از هر مکان دیگری میتوان به گوش خود شنید …بکت در «نخستین عشق» میگفت، شخصأ از قبرستانها بدم نمیآید، هر وقت ناگزیر شوم به گشت و گذار بروم با ... کژ نگریستن ۱۷:۴۴ ۱۳۹۶/۱۲/۰۹ این باور عمیق من است که اگر بتوان کاری ارزشمند برای فرهنگ کرد، نزدیک شدن به موضوعاتیست که مردم را به یکدیگر پیوند میدهد، و نه مض چیزهای زیادی در جهان هست که موجب جدایی مردم از یکدیگر میشود، چیزهایی مثل مذهب، سیاست و ملیت. اگر فرهنگ قادر به کاری باشد، این کار یقینا یافتن چیزهاییست که ما را با هم متحد میکند. و بسیار چیزها وجود دارد که موجب یگانگی مردم با هم میشود. مهم نیست شما که هستید و من که هستم، مهم نیست دندان شما درد میکند یا دندان من، باز دردی مشترک است. احساسات است که آدمها را به هم پیوند میدهد، مثل واژۀ «عشق» که معنایی مشابه برای تمام آدمها دارد، یا واژۀ «ترس»، یا «رنج». ترس برای همۀ ما معنایی مشابه دارد. و همۀ ما به یکسان عاشق میشویم. به همین خاطر است که من از این چیزها حرف میزنم، چون در بقیۀ موارد، بلافاصله جدایی میبینم.. از گفتگوی «کریستف کیشلوفسکی» با دانشگاه آکسفورد … ... ‹ 82 83 84 85 86 87 88 ›
کژ نگریستن ۱۰:۳۱ ۱۳۹۶/۱۲/۱۷ جنبش اعتراضی و برهوت حکمرانی.. ✍🏼فاطمه صادقی …جمهوری اسلامی دیگر یک «نظام» نیست بلکه به یک حکمرانی، یعنی یک سلطۀ تمام عیار فاقد توجیه، بدل شده است که در آن میل بیحد و حصر به فرماندادن و تمکینکردن به مثابه اروتیکترین جنبۀ قدرت، مقدس است. وقتی میل به حکمرانی مقدس شود، دیگر نمیتوان حکومت را «نظام» نامید، بلکه عین بینظمی، آشوب، بیقاعدگی، اغتشاش، تخریب، فساد، ناامنی، و خشونت است. جمهوری اسلامی طی روندی تدریجی به وضعیت فعلی رسیده است. این حکومت زمانی حکمرانی را به نام خدا و اسلام و مستضعفین و محرومین توجیه میکرد. بعد از مدتی، لفاظی را کنار گذاشت و برای مشروعیت خود دست به دامن «سازندگی» و «توسعه» شد، اما نتیجه جز ویرانی و گرسنگی و تباهی نبود. در نتیجه از هر سو، ندای اصلاحات بلند شد. حکومت مدتی از سر اجبار حرف ناصحان را برای «اصلاح» به گوش گرفت، اما بعد در اولین فرصت تلافیاش را سر همان مصلحان و ناصحان در آورد و نشان داد که حکمرانی ذاتا اصلاحناپذیر است. نهایتا با فرسودهشدن همۀ منابع مشروعیت و توجیه حکمرانی، چند سالی است که نقابهای پیشین را به کل کنار گذاشته و با مصلحتاندیشی، دست به دامن امنیت شده است. حرف مقامات این است که اگر ما نباشیم، امنیتی در کار نخ ...
کژ نگریستن ۲۳:۱۴ ۱۳۹۶/۱۲/۱۶ بعد فردی شخص هر لحظه متاثر از زندگی اجتماعی وی و زندگی اجتماعی انسان نیز دائما متاثر از فردیت اوست🌱اصولا انسان با زندگی در جمع، از لذا یک نکته که باید بدان توجه داشت، که امروزه بسیار نادیده گرفته میشود و اسباب مغالطات را نیز فراهم میکند، این است که من صرفا هنگام حضور من در خانهام نیست بلکه همیشه، و در اجتماع هم با من همراه است و یک حکم نابخردانهی اجتماعی، بعد اجتماعی و فردی انسان را تواما مخدوش خواهد نمود. مجددا مطهری با بکارگیری واژه هایی نظیر یا بی حجابی، میکوشد تا در بعد اجتماعی، حجاب را امری اجباری جلوه دهد، حال آنکه جدا مباحث درون دینی ذکر شده، که آیا حجاب امری واجب است، و اینکه آیا به لحاظ تفکر دینی اجرای حجاب اجباری به مثابه قانون اجتماعی در خصوص حکومت فعلی صادق است یا خیر، مشخص نیست به چه دلیل مطهری از پیش، نموده است که حجاب اختیاری آثاری منفی در اجتماع در پی خواهد داشت (). اگر ایشان پایبند به حقوق و مطالبات افراد در جامعه هستند و به اصطلاح خودشان را محترم نگاه میدارند، پس بهتر است، به اجتماع و تودهی مردم اجازه دهند تا خود آزادانه در خصوص حق و حقوقشان تصمیم گیرد و راه قانونی نیز برای این موضوع پیش بینی شده است و بهتر است در خصوص نتایج آن نکنند. …. 🔴و توصیهی آخر به مطهری و رفقایش، بهتر است پیش از آنکه ب ...
کژ نگریستن ۲۳:۱۴ ۱۳۹۶/۱۲/۱۶ بهتر است اگر مطهری و رفقایش اینقدر اعتماد به نفس دارند تا از جانب تمام زنان این سرزمین سخن گویند، این اعتماد را به تایید نیز مزین نیاز به #مناقشه_در_مثال نیست که حرف برای گفتن زیاد است. ایشان چرا از در زمان اجرای قانون حجاب اجباری در اسفند ۵۷ سخن به میان نمیآورند؟ قدری جسارت به خرج دهید، شواهد را صادقانه بیان کنید. همین فردا به میان اقشار مختلف زنان بیایید و خود شخصا بپرسید، البته اگر باز در این پروژه آماری بی انصافی و تعصب به خرج ندهید. در ادامه مشخص نیست که نویسندهی متن حجاب اختیاری را چگونه با مراکز فحشا هم ارز میپندارد و مجددا با ذکر یک نتیجهی موهوم از زیر بار ایرادات منطقی و عقلی وارد بر حجاب اجباری شانه خالی میکند. نویسنده مجددا با ارتکاب مغالطهی و با تنها دلیل ایجاد مراکزی نظیر کاخ جوانان را در گذشته، منفعل نمودن جوانان و اشاعهی فساد میداند، در حالیکه در این مراکز فعالیتهای آموزشی، فرهنگی، هنری و ورزشی رواج داشت و اگر، یا اهداف سیاسی ای هم در میان تمام این فعالیتها جای داشته است، بایستی با مصداق به آن اشاره شود و نه اینکه کل حرکت زیر سوال برده شود. البته، قصد به هیچ عنوان حمایت از پهلوی نیست، امیدواریم سوء برداشت نشود، بلکه هدف و رای منصفانه است. در خصوص منفعل ساختن مردم در امور سیاسی، اگر مطهری، ب ...
کژ نگریستن ۲۰:۲۱ ۱۳۹۶/۱۲/۱۶ مطهری باید اثبات کند که هدف مخالفین حجاب اجباری صرفا «استقرار وضعیتی مشابه در خیابانهای اروپا، آمریکا و …» است در حالیکه این مشخص است در مطالبات مخالفین حجاب اجباری، علت این مطالبه، بسیاری از مباحث تئوریک فلسفی، اخلاقی، اجتماعی، حقوقی و سیاسی را در بر میگیرد و این تقلیل معنا از حرکت اجتماعی مخالفین، یک و از فرزند آیت الله مطهری است. ایشان بسنده نمیکند و این صحنه سازی موهوم را با یک امر احساسی و ایدئولوژیک پیوند میزند تا بر آب و تاب آن بیفزاید، یعنی در ادامه، از این علت جعلی، یک نتیجه دلخواه برای به کرسی نشاندن مدعایش میگیرد، یعنی از بین رفتن روح فتوت و رشادت و شجاعت …🔴 سوال اینجاست که سیاستهای سرکوبگرایانه و استبدادی و نادیده گرفتن و سرکوب طبقات مختلف اجتماعی در سالیان متمادی بیشتر در از میان رفتن روحیهی شجاعت دخیل اند و دخیل بودهاند یا تلاش برای استقرار یک خواست اجتماعی؟. در ادامهی صحبت، ایشان یک سوال را مطرح کرده و خود پاسخ میدهد، و حرفی محقرانه را در دهان مخالفان حجاب اجباری مینهد و آن را نقد میکند. در این کار ایشان (straw man fallacy) را بصورتی ناشیانه به کار میبندد و در جواب سوال مرز این حجاب اختیاری تا کجاست، جواب «تا برهنگی» را از زبان مخالفان بیان و نقد میکند. ایشان برهنگی را به عن ...
کژ نگریستن ۲۰:۱۸ ۱۳۹۶/۱۲/۱۶ به مناسبت هشتم مارس روز جهانی زن (در نقد سخنان علی مطهری).. 🖊به قلم یک دانشجوی دانشگاه تهران بنا داشتم تا به مناسبت هشتم مارس، روز جهانی زن، مقالهای با رهیافت فلسفی در خصوص زن و ساختار پذیری در جامعه سنتی بنویسم، که به سخنان در خصوص مخالفین حجاب اجباری برخوردم. بایستی میان نقد آن سخنان، و یا چشم پوشی از آن و طرح مسئلهی مورد نظر خودم یکی را مینمودم. هرچه فکر کردم به این نتیجه رسیدم که نقد یک سخن غیر منطقی در شرایط کنونی جامعه ایران و با توجه به نوع آگاهی جامعه، و طبقات مختلف اجتماعی میتواند مفیدتر واقع شود. هر چه پیش میرویم متاسفانه در تفکر امثال علی مطهری هاست که کشور را به ورطهی فروپاشی کشانده و خواهد کشاند. در این نقد سعی بر به نمایش گذاردن ایرادت منطقی مندرج در متن ایشان خواهم داشت و نشان خواهم داد چگونه یک نمایندهی مجلس میتواند، با لفاظیهای غیرعلمی و غیر منطقی، از وظیفهی خود که نمایندگی رای و نظر مردم است، عدول و عینا در جهت مخالف و بر ضد آن حرکت کند. 🔴 مطهری به مانند سایر مقامات حکومتی که در برابر اعتراضات اجتماعی سریعا به متوسل شده و خود را در پشت واژه هایی نظیر «بیگانگان» و «خارجیها»، «دشمن»، «توطئه» و …پنهان میکنند، مجددا بدون اینکه شناختی دقیق و واقع بینانه ا ...
کژ نگریستن ۱۶:۵۱ ۱۳۹۶/۱۲/۱۶ ✍عبدالله صمدیان (افرا) …. مردان باغ اندو مى پوسند …. زنان. مزرعه اندوباغ مى شوند!!! … ….٢٠/ ١١/ ٩٦.
کژ نگریستن ۱۲:۳۶ ۱۳۹۶/۱۲/۱۶ ۳. از فقر به خشم ✍ نادر فتوره چی …از میان تمامی «مهملات» و «لاطائلات» به ظاهر «کارشناسانه» ای که اینروزها در رسانههایی که فقط صدای «زائده دولت» را بازتاب میدهند، آنچه که بیش از همه نشانه «کوری» بود، تقلیل هویت سیاسی-اجتماعی معترضان به «فقیر» بود. «فقیر» یک انگ دولتیست. یک هویت تحمیل شده توسط دولت به حذفشدگان و نابرخورداران از رانت و ارزشها. از نظر حکومت و «زائده» اش، «فقر» یک «گناه» است. بارها از زبان ملیجکهای توئیتری و اسکایپی شبکههای بی. بی. سی و من و تو و شرق و شبکه خبر و … شنیدهایم که میگویند «کسانی که فقیرند، خودشان مقصرند. کار نمیکنند. تنبلاند. ...
کژ نگریستن ۱۰:۲۲ ۱۳۹۶/۱۲/۱۶ «از فقر به خشم» ✍ نادر فتوره چی … «خصوصی سازی»؛ در مقام «دستورالعمل اجرایی» این وعده، در ایران و جهان به یک نتیجه واحد رسیده است: تاجر شدن حکومتها، بیرحم شدن پلیسها یا همان نگاهبانان سرمایه، فاسد شدن رسانهها، برآمدن طبقه «ابرسرمایهدار»، ریاضت اقتصادی برای اقشار مزدبگیر، قطع بیمه درمان، شانه خالی کردن دولتها از دادن سوبسید و تعهدات اجتماعی، گرانی، مقروض کردن مردم، بالاکشیدن و جیببری از آنها توسط «بانک» ها و به طور خلاصه تبدیل کردن جوامع به جهنمی برای ۹۹ درصد از مردم که «۱درصدیها»، «آقازادگان» و «گنگسترها و گردن کلفت متکی به رانت و لطف خدا» آنرا به شکل بهشت تجربه میکنند. این چنین است که منظره اطراف پر از یاس و ناکامیست و مبین آن است که ما ناامیدان، در «عصرپایان وعدهها» به سر میبریم.۲. دیکتاتوری لشگر کورها. سالها بود «انگشت جوهری» ها در مقام «زائده چسبیده به دولت» خود را به جای «همه مردم» بر دیگران تحمیل کرده بودند. رسانهها و جامعه مدنی قلابی فقط از آنها حرف میزد؛ «مردم» آنها بودند، «خواست مردم» خواست آنها بود، «بهبود اوضاع مردم» بهبود اوضاع آنها بود، «باورها و مقدسات مردم» باورها و مقدسات ...
کژ نگریستن ۲۳:۱۴ ۱۳۹۶/۱۲/۱۵ از «فقربه خشم»، از «خشم به خنده». ✍ نادر فتوره چی..۱. عصر پایان وعدهها باید رجوعی ضروری و اجتناب ناپذیر به تاریخ داشته باشیم. تاریخ «علم رهایی» ست. آنچه که در وهله نخست به ما میگوید اینست:. ای شمایی که کارد به استخوانتان رسیده!. ای کسانی که نه راه پیش دارید نه راه پس!. ای کسانی که نفسهایتان از خشم بند آمده!. ای شمایی که خانهای ندارید تا بدان بازگردید!. ای کسانی که احساس میکنید هیچ مفری وجود ندارد!. ای حذفشدگان!. ...
کژ نگریستن ۱۹:۵۸ ۱۳۹۶/۱۲/۱۵ ▫️ دهه شصتیها گناهکارند؟ چرا؟ ✍ علی ملک پور | جامعه شناس …این روزها سخنانی اندر مسایل و مناقب دهه شصتیها میشنویم. گویا اول بار معاون اول رییس جمهوری این موضوع را مطرح کرد و به این مضمون گفت:. «…دهه شصتیها به هر جا و موقعیتی که وارد میشوند مشکل ایجاد میکنند و مساله میافرینند. وقتی در دوره آموزش ابتدایی بودند شاهد مدارس سه شیفت و چهار شیفت بودیم. وقتی به دبیرستان آمدند نیز همین طور. وقتی به کنکور رسیدند موجب گسترش بی رویه دانشگاهها شدند …حالا دهه شصتیها وارد بازار کار شدند و ما مشکل اشتغال داریم …». یکی نیست از این مسئولان دراز پست (بر وزن دراز عمر)، بپرسد که اگر دهه شصتیها بخشی از مشکل ما هستند چه کسی این مسائل را خلق کرده و گسترش داد؟. من در سالهای میانه دهه شصت دانشجوی رشته علوم اجتماعی دانشگاه علامه بودم. در کلاس درس جمعیت شناسی استاد ما اشک در چشم و مضطرب میگفت:. ...
کژ نگریستن ۱۶:۱۰ ۱۳۹۶/۱۲/۱۵ پایان مارکسیسم در خاورمیانه. تنازعاتی فراسوی تنازع طبقاتی. ✍ علی نجات غلامی ادامه👆. زمانی این ریتمها به همآوایی عمودی برسند که یک قدرت بدانها مشروعیت هم ببخشد به مثابه یک نظم بالاتر از افراد ذیل خود مسئولیتزدایی میکند و یک فرد بسیار عادی میتواند با حوالت دادن مسئولیت به نظم بالاتر دست به هر جنایتی از جمله نسلکشی و کتابسوزی بزند. به عکسهای داعشیها بنگرید که انگشت اشارهیشان هنگام سر بریدن رو به بالاست و این به همان نظم بالاتر ارجاع دارد که از خود فرد هر گونه مسئولیتی را میزداید. با وجود این، کینتوزیهای ناشی از انواع سازههای منطقساز وحدتهای «مایی» از «آنهاها» میتوانند پشت هم پنهان شوند، مثلا فرد به دلایل قومی از دیگری متنفر است اما تحت عنوان دلایل ملی او را طرد و تخریب و تعضیف و حذف میکند. به همین سان مارکسیسم نیز از مهمترین عواملی بوده است که سپر بسیاری از آن کینتوزیهای پایهایتر بوده است، مثلا در جنایات خمرهای سرخ و اصلا قتل عامهای استالینیستی و مائویستی، تکانهی راستین این کشتارها در عمل میتوانسته دلایل قومی و مذهبی و زبانی و نژادی و غیره و غیره پشت بیرق کومونیسم بوده باشد. لذا این بیرق یک «روبنا» است. در کشاکشهای جنوب شرق آسیا دقیقا ...
کژ نگریستن ۱۱:۳۶ ۱۳۹۶/۱۲/۱۵ پایان مارکسیسم در خاورمیانه. تنازعاتی فراسوی تنازع طبقاتی. ✍ علی نجات غلامی ادامه👆. به این دلیل که اقتصاد خودش در عصر مدرن و پساروشنگری «زیربنا» شد و در وضع پیشامدرن نسبتهای انسانی و گروههای انسانی را بدوا و بهتنهایی اقتصاد معین نمیکند. خاورمیانه درگیر مناسبات پیشامدرن است و اقتصاد بجز در وجه مصرفی که برای خود مارکس اتفاقا محل اهمیت نبود، نمیتواند محور تقسیم و تنازع تیپهای اجتماعی باشد. جهان پیشامدرن پیچیدهتر از طرح سادهسازیشدهی انگلسی-لنینی است. اینجا دسترسی به منابع استخراج ضرورت قدرتی حاصل نمیآورد پیش از آنکه حجیتی بنا به عناصری پیشااقتصای مانند زبانی، ملی، نژاد و غیره وجود داشته باشد. به جنگهای نیم قرن اخیر در خاورمیانه بنگرید، چند نفر به خاطر پول در آوردگاههای جدی کشته شدهاند؟ و چند تن به خاطر دین، به خاطر زبان، به خاطر تبار، به خاطر کشور، به خاطر قومیت، به خاطر امت و غیره؟ نگاه مارکسیستی میلی کاذب و بهپرسشناکشیده دارد که بگوید نظم سرمایهداری پشت همهی اینهاست و اینها صرفا برساختند. یک مغز خام راحت میگوید که خب این اختلافات در بین همهی مردمان هست اما نظام سرمایه داری اینها را برجسته کرد که بتواند استثمار کند. ...
کژ نگریستن ۱۱:۲۸ ۱۳۹۶/۱۲/۱۵ پایان مارکسیسم در خاورمیانه. تنازعاتی فراسوی تنازع طبقاتی. ✍ علی نجات غلامی «در خاورمیانه اسکناس آخرین چیزی است که با آن سرت را میبرند». اساس کشاکش در خاورمیانه «قومیتی» و عناصری از این قبیل است؛ لذا مباحث چپها در توضیح رویدادها در خاورمیانه که نهایتا به تبیین استراتژیهای نظام سرمایهداری میپردازند، عمدتا یا به بیراهه میروند یا به حد کافی به مسائل زیرلایهای نقب نمیزنند. اینکه دنیای سرمایهداری از ظرفیتهای خاورمیانه استفاده کند بدین معنا نیست که خالق خود آن ظرفیتهاست، در اینجا نقش اقتصاد نوین مبتنی بر بازار آزاد رقابتی، مربوط به ساحت «مبادلهی کالا» نیست، بلکه خاورمیانه در چرخهی گردش سرمایه در مرحلهی «استخراج مواد خام» - که هنوز «کالا» محسوب نمیشود - و مصرف کالای نهایی قرار گرفته است. زیرا «کالا» نوعا امر میانجی و واسطهای است که محصول انجام کاری بر روی مادهی خام یا امر ملحق به مادهی خام است، و در نتیجه نه تنها مادهی خامی همچون نفت کالا نیست، بلکه کالای مصرفی نهایی نیز مانند گوشی موبایل، در چرخهی سرمایه و آن وساطت که روح سرمایهداری را میسازد به تنهایی نقشی ندارد. اینکه شما نفت بفروشید و گوشی موبایل بخرید به هیچ وجه وارد چرخهی سرمایه و نظم سرم ...
کژ نگریستن ۱۱:۰۱ ۱۳۹۶/۱۲/۱۵ 🖌. ✍.. «چرا سیاست در ایران بسیار جذاب است؟!» در ایران امروز باید از سیاست به عنوان «درمان دردها» و «درد بی درمان» نام برد! درمان دردها است چون در هر محفل و مجلسی بی اختیار همه بحثها به آن ختم میشود و همه راه حلها سیاسی به نظر میرسد! همچنین درد بی درمان است چون معلوم نیست که چگونه قرار است این همه مسائل و گفتگوهای سیاسی زمانی به سرانجام برسد! و همین میشود که سایهاش دست از سر ما بر نمیدارد و در هر فضای حقیقی و مجازی آرام و یواشکی به میانه بحث میخزد و منطق خود را بر هر عرصه تخصصی و عمومی تحمیل کرده و عنان گفتگوها را به دست میگیرد! در این میان هم نهیب همیشگی «بحث سیاسی ممنوع!!» کمتر خریدار مییابد و باز روز از نو و روزی از نو! ولی چرا سیاست و بحثهای سیاسی تا این حد برای جامعه ایران جذاب است که میتوان امتداد آن از درون تاکسیها تا جلسات دانشگاهی، و از فضاهای واقعی تا گروههای حتی تخصصی تلگرامی هم رهگیری کرد؟. سخن گفتن از سیاست نیاز به تخصص ندارد: هر چند که در ایران همواره میتوان بدون داشتن مهارت اظهار نظر کرد، ولی گویا در مسائل سیاسی به همان اندک تخصص نیز نیازی وجود ندارد. یادش بخیر! استادی در درس جامعه شناسی سیاسی داشتیم ...
کژ نگریستن ۲۳:۲۰ ۱۳۹۶/۱۲/۱۳ سلبریتیها و روشنفکران. برگرفته از متن مصاحبه: نوعی چرخش اینجا اتفاق افتاده است. ببینید، قبلا یک فضایی را فضای مجازی خطاب میکردند در مقابل فضای حقیقی زندگی واقعی ما. بله، میگفتند زندگی روزمره حقیقی و اصلی است و این فضای خیالی، مجازی و فرعی است. به همین دلیل هم مدام میگویند به این فضای مجازی اولویت نبخشید. در و دیوار شهر تهران را بیلبورد میزنند که وقتی در خانه هستید سرتان در موبایل نباشد و زندگی واقعیتان را بکنید و با خانواده و دوستان واقعیتان باشید و از این حرفها. این وجه سطحی داستان است. اما وجه دیگر داستان این است که مگر خود حقیقت چیست؟ حقیقت را مگر چه کسی میسازد؟ حقیقت را مگر خود ما نمیسازیم؟ ...
کژ نگریستن ۲۳:۲۰ ۱۳۹۶/۱۲/۱۳ سلبریتیها و روشنفکران سلبرییتیها و روشنفکران.pdf ( 346.2 KB ) دانلود و مشاهده در تلگرام (مصاحبه علی ورامینی با محمدمهدی اردبیلی، ماهنامه مدیریت ارتباطات، شماره ۹۳، بهمن ۱۳۹۶).
کژ نگریستن ۲۱:۵۸ ۱۳۹۶/۱۲/۱۲ ✍. 🖌.. «اقلیت خودت هستی، من ایرانیم!» «لوریس چکناواریان» آهنگساز سرشناس ایرانی، در یکی از مصاحبهها، به خبرنگاری که از او پرسیده است:. «تعلق شما به اقلیت ارمنی چه تاثیری بر موسیقی شما گذاشته است؟». اینگونه پاسخ میدهد:. «اقلیت خودت هستی، من ایرانیم …». نظامهای حقوقی و سیاسیای که تفاوتهای جوامع خود در حوزههای گوناگون فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را با برچسبهای سوگیرانهای چون اقلیت و اکثریت بازنمایی میکنند، تفاوت را نمیفهمند و شیوه مواجهه با آن را در جهان جدید نمیدانند، تنها و تنها تار و پود انسجام جوامع خود را از هم میگسلند. این نظامها تا آنجا پیش میروند که به ناگاه اکثریتی از تمام گروههایی که روزگاری آنها را با برچسب اقلیت رانده و نادیده گرفتهاند در برابر خود میبینند. برچسب اقلیت برای سیاستمداران در چنین نظامهایی از نظر روانی ارضا کننده است و آنها را در دام نادیده گرفتن مخالفان و گروهها و افراد متفاوت با خود میاندازد. در طول دهههای گذشته، نظام حقوقی و سیاسی ایران، گروههای گوناگونی را با عناوینی چون اقلیتهای مذهبی، اقلیت بدحجاب، اقلیت معترض، اقلیت جوانانی که سبک زندگی متفاوتی دارند، اقلیت ملیگرا، اقلیت سک ...
کژ نگریستن ۱۹:۰۸ ۱۳۹۶/۱۲/۰۹ مقدمه. واکاوی فلسفی امید، از حیث روششناختی، بر هر تحلیل دیگری دربارۀ «امید» تقدم دارد در این معنا هر بحثی دربارۀ «امید» اگر از مجرای «فلسفۀ امید» عبور نکرده باشد، این قابلیت را دارد که به ابهامات بیشتر دامن بزند یا در نهایت بر اساس برداشتهای دلبخواهی و متکثر از مفهوم امید، سرانجامی جز پراکندهگویی و تشتت نیابد. اما از سوی دیگر، گام برداشتن در ساحت فلسفه ملزومات و دشواریهای خاص خود را دارد. تحلیل فلسفی مفهوم امید، خود گواهی است بر این مدعا. با توجه به تعریف اسپینوزایی از امید، «امکان» شرط امید است. زمانی که ما نسبت به وقوع امری یقین داشته باشیم، جایی برای امید باقی نمیماند. اما همانگونه که اشاره شد، مفهوم «ضرورت» فلسفی که منتج از اصل علیت است و شرط هر شکلی از فهم و شناخت جهان است، به نوعی جبرگرایی راه میبرد که آشکارا نافی آزادی و درنتیجه، ناقض «امید» است. روشن است که ما در همین ابتدای راه در میانۀ انسدادی تاریخی و چندهزارساله قرار داریم که متن حاضر تلاشی است برای واگشایی و فراروی از آن و احیای امکان مفهوم امید در عین پایبندی به لوازم فلسفی آن و به ویژه حفظ اصل علیت. در این راه اما باید ملاحظات روششناختی را به دقت لحاظ کرد. مواجهه با انسداد فوق، مواجهه با نسبت امکان ...
کژ نگریستن ۱۷:۵۵ ۱۳۹۶/۱۲/۰۹ واپسین زیستگاه؛ ✍ حسام محمدی …آخرین آرزوی بونوئل برخاستن از درون قبر و خیره شدن بر فجایع جهان پس از مرگ بود و دوباره خفتن درون قبرستان این بار، با خاطری آسوده و دلی آرام. قبرستانها آرامترین محفلی از هر زیستگاه انسانی اند …به حق که قبرستانها سزاواز ستایش اند … به گفته ویل دورانت «معماری از آراستن گورها آغاز میشود» … قبرستانها زیباترین و در عین حال مرموزترین قسمتی از هر شهر قلمداد میشوند، در این مکان آلوده به مرگ، همه چیز برای یک مرگ جانانه مهیاست. مرگ با تمام کم رویی و خجالتی بودنش در قبرستانها، چارهای جز رخ نمایی بر خود نمیبیند. هر وقت دل آدمی برای دیدن مرگ به تنگ میآید، رهسپار قبرستان شهر میشود و دمی با انسان هایی که تجربهای در مرگ دارند به خلوت مینشیند … مرگ را نمیشود به وضوح دید؛ اما میشود او را احساس کرد. قبرستانها محل تجمع انسان هایی هستند که با مرگ دوستی دیرینهای دارند و سالهاست که مرگ را زیستهاند، قهقهۀ جنون وار مرگ را به قبرستانها بیش از هر مکان دیگری میتوان به گوش خود شنید …بکت در «نخستین عشق» میگفت، شخصأ از قبرستانها بدم نمیآید، هر وقت ناگزیر شوم به گشت و گذار بروم با ...
کژ نگریستن ۱۷:۴۴ ۱۳۹۶/۱۲/۰۹ این باور عمیق من است که اگر بتوان کاری ارزشمند برای فرهنگ کرد، نزدیک شدن به موضوعاتیست که مردم را به یکدیگر پیوند میدهد، و نه مض چیزهای زیادی در جهان هست که موجب جدایی مردم از یکدیگر میشود، چیزهایی مثل مذهب، سیاست و ملیت. اگر فرهنگ قادر به کاری باشد، این کار یقینا یافتن چیزهاییست که ما را با هم متحد میکند. و بسیار چیزها وجود دارد که موجب یگانگی مردم با هم میشود. مهم نیست شما که هستید و من که هستم، مهم نیست دندان شما درد میکند یا دندان من، باز دردی مشترک است. احساسات است که آدمها را به هم پیوند میدهد، مثل واژۀ «عشق» که معنایی مشابه برای تمام آدمها دارد، یا واژۀ «ترس»، یا «رنج». ترس برای همۀ ما معنایی مشابه دارد. و همۀ ما به یکسان عاشق میشویم. به همین خاطر است که من از این چیزها حرف میزنم، چون در بقیۀ موارد، بلافاصله جدایی میبینم.. از گفتگوی «کریستف کیشلوفسکی» با دانشگاه آکسفورد … ...