این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1


🔸"آیا جامعه به مثابه تمامیت یکپارچه ممکن است؟ 🔸. ✍رضا مجد/ ایدئولوژی و هویت

❗️قسمت سوم❗️ …. 🔆برای تکمیل‌تر شدن بحث ایدئولوژی و بنیان‌های ستیز اجتماعی باید به همبسته‌ی دیگری اشاره کنیم بنام مقوله هویت یابی (بخصوص، هویت ملی/مذهبی/فرهنگی)، که به بحث ناسیونالیسم و ستیزهای پردامنه‌تری دامن می‌زند. پس می‌توان بحث را با یک سوال ریشه‌ای پیش برد و آن سوال این است که در وضعیت پسامدرنی که در آن به سر می‌بریم و سیالیت و شناور بودن هویت‌ها و خصلت انعطاف پذیری پروسه‌ی هویت یابی و تنوع و عدم تمرکز و بین المللی شدن و جهانی اندیشیدن از شاخصه‌های بارز آن است، چرا جایگزینی و از بین بردن هویت‌های فرهنگی و مذهبی و ملی اینقدر دشوار است و با تمام تنوع و تکثر و سیالیت مقوله هویت، وقتی صحبت از تغییر یا تعدیل هویت‌های تثبیت شده‌ی دینی و ملی و فرهنگی می‌شود این همه در برابرش مقاومت بخرج داده می‌شود؟ چگونه است که این هویت‌ها که ما از خصلت برساختگی آن کاملا آگاهیم در برابر هر شکل بازسازی یا ساختارشکنی مقاومت می‌کنند و ستیزهای هولناک و جدیدتری را دامن می‌زنند؟. هر هویتی از طریق گفتمان و در درون آن و برپایه‌ی منطق نشانه شناختی ساخته می‌شود، و همبسته و عنصر اساسی ساخت هویت تفاوت گذاری است یع ...
  • گزارش تخلف

🔸 «بوی زندگی، بوی مرگ» 🔸. ملت زیر بار فقر دارد له می‌شود!

شما ملت را نابود کردید! مملکت ارث پدرتان نیست! چپ و راست با همند! دو تیغه یک قیچی برای بریدن گلوی ملت هستند! احمدی نژاد. یکی از زیباترین تفسیرهای اهل سنت، تفسیر معروف به «جلالین» است: متنی خلق شده و مشارکتی تحقق یافته از همکوشی دو جلال، جلال الدین محمد بن احمد محلی و جلال الدین عبدالرحمن سیوطی. نمونه‌ای از اجرایی شدن یک «سنتز هم افزا» در متن نوعی از زیستن، امرار معاش، ارائه نوعی از رابطه فرد با جمع و ایفای وظیفه همسایگی، که از خصوصیات دوران و خصلت «همگرایی، integration» در حیات انسانها و زندگیاجتماعی آنان است؛ امری که حکایت از جریان «انرژی حیاتی در متن زندگی» و خلق و تنظیم و مدیریت «انگیزش، آرزو و اقدام عملی» در عرصه‌های زندگی می‌گردد، جریان و فوران شورها، جمع شدن‌ها در انواع فعالیتهای بینا فردی و بینا اجتماعی و آنگاه فروپاشیدنها و تجمعهای نوین‌تر و متعالی‌تر. درست همان وضعیتی که بتوصیف ویتگنشتاین در دوره برپایی و شکل یابی «اتم» رخ می‌دهد، جاذبه خلاق انرژی حیاتی و تمایل و سمت گیری «جانب بمرکز» برای دوام، بقا، هویت و جریان زندگی واتفاق افتادن «رخ داد آفرینش»، creative force «اتفاق می‌ا ...
  • گزارش تخلف

🔸چند ملاحظه‌ی (نا) بهنگام 🔸 …🔆روانکاوی به مثابه‌ی تفسیر سیمپتوم‌ها آغاز می‌شود

با این همه، تا آنجا که خود این سیمپتوم‌ها پیشاپیش تفسیر، پیوند و ترکیبی از عناصر گوناگون اند کار تحلیل در عمل کار تفسیرزدایی است. از این لحاظ، باید با تأکید لاپلانش بر خصلت اساسا تحلیلی روانکاوی (به مثابه‌ی روش) موافقت کرد. ترکیب همواره در طرف واپسرانی است. اکتشاف بزرگ فروید در رابطه با رویاها و تفسیر آنها رد نمادینگی یا نمادگرایی فرضی آن‌ها و رد وجود کلیدی برای تفسیر آنها بود. تداعی‌های آزاد چیز بسیار متفاوت اند: آنها داستانی کم و بیش منسجم را فرو می‌پاشنند، عناصرش را به مسیرهای به کل واگرا می‌کشانند، عناصر تازه‌ای وارد می‌کنند و جز اینها در صورتیکه نمادگرایی تداعی‌های آزاد را وادار به سکوت میکند با وجود این باید بیافزاییم که این تفسیر به مثابه‌ی تفسیر زدایی و گره‌گشایی تمام ماجرا نیست- عملیات تعیین‌کننده‌ی جداشدگی نیز هست که عبارت است از محدود کردن و مجزا کردن خود دوپارگی ای که این تولید نامتناهی معنا (و تفسیر آن) را تداوم می‌بخشد، و عملیاتی که خودش عنصری از معنا نیست. بدینسان مجزا کردن این دو پارگی برابر است با مجزا کردن رانه و ابژه‌ی آن. با این همه، این موضوع بدین معنا نیست که ابژه ...
  • گزارش تخلف

🔸 «آیا جامعه به مثابه یک تمامیت یکپارچه ممکن است؟» 🔸. ✍ رضا مجد. قسمت دوم …

🔆به مدد دستاوردهای لاکان و روانکاوی اکنون می‌دانیم که هیچ صورت بندی ایدئولوژیک توپر و کاملی ممکن نیست، همیشه چیزی کم دارد. وجه مشترک دیگری که در تمام ایدئولوژی‌ها مشترک است به دست دادن تصویر آرمانی و متوهمانه و خیالی از جامعه‌ای است که در واقعیت نمی‌تواند وجود داشته باشد، چرا که 《امرواقعی》هم خود سوژگی و سوبژکتویته و هم جامعه و مناسبات اجتماعی را مخدوش کرده و از هم می‌گسلد. چرا به وعده‌های ایدئولوژی می‌گوییم متوهمانه و خیالی؟ چون بجای اعتراف به فقدان بنیادی بشری، و ناممکنی و محال بودن اتوپیا یا هر تمامیت و وحدتی، سعی در پوشاندن و طرد و سرکوب و انکار این فقدان و ناممکنی است، و سعی می‌کند با تراشیدن یک مانع بیرونی و عینی، با برکشیدن یک یا چند عنصر عینی در قامت《شر》و《دشمن》این ناممکنی را در حد یک آنتاگونیسم اجتماعی تقلیل دهد. پس ایده و تلقین ایدئولوژی این است که این دیگری (در قالب کافر، سرمایه داری، مردسالارها) است که نمی‌گذارد سوژه‌های بشری قابلیت‌ها و پتانسیل‌های خود را از قوه به فعل درآورند، و به یک جامعه‌ی آرمانی و خودبسنده برسند. ایدئولوژی‌ها به این توهم دامن می‌زنند که همین که هیچ کافر ...
  • گزارش تخلف

🔸فالوس و کارکرد فالیک 🔸 …کودک در جستجوی عشق و توجه، دیر یا زود با این واقعیت مواجه می‌شود که او موضوع انحصاری علاقه والدین خود نیس

موضوعات چندگانه و بی‌تردید متنوع مورد توجه آنها یک وجه اشتراک دارند: آنها توجه والدین را از کودک منحرف می‌کنند. توجه والدین آن چیزی است که در جهان کودک بیشترین ارزش را دارد: به قولی حکم استاندارد طلا را دارد و تمام ارزش‌های دیگر در قیاس با آن سنجیده می‌شوند. تمام موضوعات یا فعالیت هایی که توجه آنها را از کودک منحرف می‌کنند واجد اهمیتی می‌شوند که چه بسا اگر چنین نبود از آن برخوردار نبودند. تعجبی ندارد که یک دال به آن بخش از میل والدین دلالت می‌کند که از کودک (و در معنای وسیع‌تر به طور کلی از میل آنها) در می‌گذرد. لاکان آنرا «دال میل» می‌نامد و -همانطور که «میل انسان میل دیگری است» - می‌توان آنرا «دال میل دیگری» نیز نامید. این دال به چیزی دلالت می‌کند که مستحق میل و میل داشتن است. این دال در فرهنگ غرب، بنا به تجربه‌ی روانکاوانه و تجربه‌ی حرفه‌های دیگر، به طور کلی فالوس است. هرچند بسیاری معتقدند ایده‌ی فوق چیزی بیش از ایده‌ای پیش پنداشته نیست، روانکاوی معتقد است دال مذکور یافته‌ای بالینی است و از این رو به معنای دقیق کلمه حادث است. این نکته بارها در حرفه بالینی تأیید شده و از این رو نوعی ...
  • گزارش تخلف

🔸 «آیا جامعه به مثابه یک تمامیت یکپارچه ممکن است؟» 🔸. ✍رضا مجد. قسمت اول …

🔆بیایید جسارت کرده و صادقانه از خود بپرسیم که: سرچشمه‌ی ستیزه و کشمکش اجتماعی در چیست؟ و بیایید به جواب‌های آماده و پیشینی و سرراست قناعت نکنیم، جواب هایی که داعیه‌ی پاسخ کامل و حقیقی را دارند، بیایید کمی حریص و بلند پرواز باشیم و پا را از چهارچوب‌های عقلانیت مدرن فراتر بگذاریم و قواعد بازی را رعایت نکنیم. عقلانیت مدرن پاسخ‌های متفاوتی به این سوال ارائه داده است، نه تنها عقلانیت مدرن بلکه عقلانیت پیشامدرن و سنتی نیز پاسخی به این پرسش اساسی دارد، حتی دین هم به این پرسش پاسخ داده است، چرا اینگونه نگوئیم که در واقع بشر در طول تاریخ به انحای مختلفی سعی کرده به این پرسش جواب بدهد، آنهم در قالب ایدئولوژی‌های مختلف و متفاوت، و چیزی که در تمام این ایدئولوژی‌ها (از ایدئولوژی دینی گرفته تا ایدئولوژی مارکسیسیستی، فمینیستی، سیاسی و ….) مشترک است وعده‌ی رسیدن به وضعیتی اتوپیایی و یک تمامیت عاری از تنش و ستیز و شکاف و نقصان است، نقطه و غایت و مقصد و 《وضعیت محالی》در آینده که با رسیدن به آن بنیان تمام کشمکش‌ها و ستیزه‌ها و تضاد اعم از طبقاتی و دینی و مذهبی و جنسی و انسانی از بین می‌رود و بشر قادر به ب ...
  • گزارش تخلف

🔆لاکان در سمینار اول خود این سوال را مطرح می‌کند:. به ما می‌گویند که بشر معیار همه چیز است

اما معیار خود او کجاست؟ آیا باید آن را در درون خود او جستجو کرد؟. وپاسخ این است که خیر. اگر انسان دارای (ماهیت) باشد نمی‌توان این ماهیت را در سطح بازنمایی یعنی بازنمایی بشر از خودش جست. سوژه نوعی (زیرنهاد، substream) روانشناختی نیست که بتوان ان را به بازنمایی خودش از خودش فروکاست …به این ترتیب، راه برای تعریف دیگری از سوبژکتیویته هموار می‌شود. اگر سوژه‌ی لاکانی ماهیتی داشته باشد، این ماهیت همانا (فقدان ماهیت) است. 🔆 … …. ...
  • گزارش تخلف

…🔸اختگی🔸 …لاکان در سمینار XlV می‌پرسد:.. اختگی چیست؟

اختگی یقینا شبیه صورت‌بندی‌های هانس کوچک نیست که به نظرش شخصی شیر آب کوچک را باز می‌کند، چون شیر آب به هر حال در جای خودش می‌ماند. موضوع این است که او نمی‌تواند ژوئیسانس خود را به درون خود جذب کند. (۱۲ آوریل ۱۹۶۷). 🔆اختگی به این واقعیت ربط دارد که ما، در برهه‌ای، باید از بخشی از ژوئیسانس خود چشم بپوشیم. معنای ضمنی بی واسطه‌ی این گزاره این است که ایده‌ی اختگی لاکان اساسا بر ترک ژوئیسانس تمرکز دارد نه ترک قضیب، و بنابراین در مورد مردان و زنان، هر دو، تا جایی که با بخشی از ژوئیسانس خود (در مفهوم مارکسیستی اصطلاح) «بیگانه شوند» کاربرد دارد. در کار لاکان اختگی با بیگانگی و جداسازی ارتباط نزدیک دارد. دیدیم که در بیگانگی، موجود سخنگو ظهور می‌کند و با ظهور در زبان مجبور است چیزی را ترک کند. جداسازی مستلزم ترک مجدد است: لذت حاصل از دیگری در نقش تقاضا، از تشبیه تقاضای دیگری به ابژه در فانتزی (D🔸$ به جای a🔸$)، یعنی لذت حاصل از سائق‌ها. ژوئیسانسی که فدا شده چه می‌شود؟ ...
  • گزارش تخلف

🔆اگر کنترل اذهان مردم همان اندازه آسان می‌بود که مهار زبان‌های شان، هر حاکمی با خاطر جمع حکومت می‌کرد و هیچ حکومت ظالمانه‌ای وجود

لیک … این امر محال است که ذهن یک شخص به طور مطلق تحت کنترل شخصی دیگر قرار گیرد؛ زیرا هیچ کس نمی‌تواند حق طبیعی اش یا توانایی اش را جهت تفکر آزادانه و قضاوت‌های خاص خویش درباره‌ی هر موضوعی را به شخصی دیگر تفویض کند و اساسا نمی‌توان کسی را مجبور به چنین کاری کرد. به همین دلیل حکومتی که در پی کنترل اذهان مردم باشد، ظالمانه تلقی می‌شود. 🔆 …❗️ اسپینوزا رساله الهیاتی سیاسی❗️ ...
  • گزارش تخلف

🔸ماجراهایی از متفکران پست مدرن؛ 🔸

🔺ژاک لاکان و روانکاوی سوژه (قسمت اول) 🔻 …🔆روانکاوی سه دوره اصلی را گذرانده است:. • در دورۀ اول: بررسی رابطۀ ابژه با ناخودآگاه سوژۀ پدیدآورنده، که با پیروان فروید آغاز می‌شود. • دورۀ دوم: بررسی رابطۀ میان ابژه با سوژۀ مخاطب شده. • دوره سوم: تأمل در خود ابژه فارغ از سوژه که پیروان لاکان آغازگر آن بودند …از نظر لاکان و بر خلاف فروید و رویکردهای پیشین، سوژه معنای واحدی ندارد، چرا که حیات و ماهیت سوژه همواره وابسته به دیگری است. هگل معتقد بود فلسفه از رویارویی دو نیروی متضاد در تاریخ به وجود می‌آید. از نظر هگل نسبت واقعیت با عقلانیت همانند یک آونگ که با نیرویی به حرکت درآمده، می‌باشد به این ترتیب که نیروی عقلانیت، واقعیت را به مثابه یک آونگ به سمت خویش می‌کشاند، پس هر تصمیمی که در سمتی که آونگ آمده اتخاذ شود، موجب نادرست بودن سمت دیگر واقعیت می‌شود. لاکان در تعریف انسان نه اصالت را به خود و نه به دیگری می‌دهد، او از عنوان انسان برزخی یاد می‌کند …لاکان در شناخت «خود» معتقد است که نفس ما در لایه‌ای از نظم خیالی پوشیده شده است، مرحله‌ای که آدمی خویش را در آینه می‌بیند و متوجه می‌شود که جدا از ...
  • گزارش تخلف

🔆خانه‌ات را باد برد.. تو هنوزم نگران وزش باد، در موی منی!؟

مسخ افیونی افسانه‌ی اصحاب کدامین غاری؟. در کدامین خوابی؟. خواب در چشم تو ویرانی صد طایفه است. تشت رسوایی دزدان امارت افتاد. تو نگهدار، هنوزم دو سر شال مرا. … …. پشت این پرده‌ی پوسیده، تو در خوابی و من. با همین زلفک ممنوعه‌ی خود. نردبانی به بلندای سحر می‌بافم. ...
  • گزارش تخلف

🔆وطن دوستی با وطن پرستی خیلی تفاوت دارد. از قضا ما ایرانی‌ها عموما وطن پرست هستیم نه وطن دوست

درست مثل تقابل دو مفهوم خود دوستی و خود شیفتگی. لایه‌ی زیرین خودشیفتگی و وطن پرستی چیزی به جز احساس شرم و حقارت از چیزی که هستیم نیست. 🔆. ❗️سهیلا ملک مختاری❗️ …
  • گزارش تخلف

🔸درآمدی بر نیچه و فلسفه🔸 …🔆نیچه یکی از متفکران بزرگ قرن نوزدهم بود، کسی که به طور رادیکال نظریه و کاربرد فلسفه را دگرگون کرد

او متفکر را با پیکان قیاس کرد که از کمان طبیعت پرتاب می‌شود: هر جا که این پیکان فرود آید متفکری دیگر می‌آید و آن را بر می‌دارد و آن را در مسیری دیگر پرتاب می‌کند. برای نیچه، متفکر نه ابدی است نه تاریخی، بلکه «نابهنگام»، همیشه نابهنگام، است. پیشینیان نیچه اندک اند. فارغ از پیشاسقراطی‌ها فقط اسپینوزا وجود دارد. فلسفه نیچه می‌تواند در طول دو محور سازماندهی شود. اولی با نیرو، یا نیروها، سر و کار دارد و نوعی نشانه شناسی عام را بر می‌سازد. به زعم نیچه، پدیده‌ها همان چیزها، ارگانیسم‌ها، جامعه‌ها، آگاهی‌ها، و روح‌ها نشانه‌ها یا سیمپتوم‌ها هستند، و از اساس به حالت نیروها ارجاع می‌یابند. بدین سان، او فیلسوف را در مقام «فیزیولوژیست و پزشک» می‌فهمد. کدام حالت نیروها، هم درونی و بیرونی، را باید برای هر چیز داده شده پیش فرض بگیریم؟ ...
  • گزارش تخلف

🔸 «روح فقیرانه خود را غذا دهید» 🔸. کتابی که باید جزو شاهکارهای ادبی اش شناخت که شناخته‌اند

اما منظور ژید از روح فقیر چیست؟ روح فقیر روحی است که پر از آشغال است. تلنبارشده از خرافه و زشتی. روحی است که تعصب آن را به مردابی متعفن بدل کرده است. روح فقیر همان آدم فقیر گرسنه و ازپاافتاده است که نای ایستادن ندارد. خمیازه می‌کشد، چرت می‌زند و سکون و ایستایی نمادبارزش است. روح فقیر همان کارتن خواب است. روحی که علیه فقر خود نمی‌جنگد بلکه آن را با اعتیاد به وادی فراموشی می‌راند. روح فقیر همان روح فراموشکار است …ترم «اقتصادروحانی» برهمین فقر روحی گره خورده است. ...
  • گزارش تخلف

به این معنا که کنش‌های گفتمانی ابعاد غیرگفتمانی جهان اجتماعی را به همان اندازه بازتولید می‌کنند /تغییر می‌دهند که دیگر ابعاد جهان

و این دو دوشادوش یکدیگر، جهان انسانی را برمی‌سازند. (همچنین یورگنسن و فیلیپس، ۲۰۰۲؛ و پنی‌کوک، ۱۹۹۴). پیشتر گفتیم رویکرد وداک و فان‌دایک به گفتمان نیز همسو با فرکلاف است و هر دو گفتمان را زبان به‌مثابه‌ی کنشی اجتماعی تلقی می‌کنند؛ با این تفاوت که هر یک نگاه مختص به خود را در تحلیل انتقادی گفتمان دارند. وداک به جنبه‌های تاریخی و درزمانی گفتمان تاکید دارد و فان‌دایک رویکردی شناختی به این مباحث اتخاذ کرده است. (وداک، ۲۰۰۱الف؛ فان‌دایک، ۱۹۹۷ و ۲۰۰۱) 🔆. پانویس. (۱) Deconstruction. (۲ … ...
  • گزارش تخلف

🔸تحلیل انتقادی گفتمان (بخش آخر)

✍ مریم زمانی …🔆در ادامه خواهیم دید فرکلاف، با تعریف نابسنده‌ای که از گفتمان ارائه داده و آن را به حوزه زبان فروکاسته، بخش بزرگی از کنش‌ها و رویدادهای اجتماعی را از حوزه گفتمان به حاشیه رانده و برای حل این مسئله، رابطه‌ای دیالکتیکی میان این دو، آنهم با واسطه ایجاد کرده است. بدون این واسطه او عملا قادر نیست از تغییرات اجتماعی و فرهنگی که سودای آن را در سر دارد، سخنی به میان آورد؛ یا پرداخت به این تغییرات را به حوزه تحلیل انتقادی گفتمانش بکشاند. پیشتر به این مسئله اشاره داشتیم که فرکلاف مدون‌ترین الگوی روش‌شناختی را برای تحلیل انتقادی گفتمان ارائه داده است؛ اما تعریف او از گفتمان آنچنان که باید بسنده نیست. وداک و فان‌دایک نیز در این تعریف با فرکلاف همسو هستند؛ اگرچه هریک دغدغه‌های مختص به خود را در تحلیل انتقادی گفتمان می‌جویند. فرکلاف گفتمان را زبان به مثابه کنشی اجتماعی تعریف می‌کند. در واقع باید گفت گفتمان برای فرکلاف همان زبان در کاربرد آن تعریف شده است؛ اما مسئله در تعریفی است که او از کاربرد دارد. او کاربرد زبان را به‌مثابه‌ی مولفه‌ای از زندگی اجتماعی، به دیگر مولفه‌های اجتماعی پیون ...
  • گزارش تخلف

🔸تحلیل انتقادی گفتمان (بخش چهارم) 🔸

✍ مریم زمانی …🔆از دیگر اندیشمندانی که در تعریف گفتمان با فوکو همسو هستند، می‌توان به لاکلائو و موفه (۱۹۸۵) اشاره کرد. اتخاذ رویکرد فوکویی به گفتمان، این امکان را به لاکلائو و موفه می‌دهد تا از تمامی پدیده‌ها و رویدادهای اجتماعی، تحلیل گفتمانی ارائه دهند و آنها را همچون ساخت‌های گفتمانی در نظر گیرند. در تعریف لاکلائو و موفه، دسترسی انسان به پدیده‌ها، تنها با وساطتت نظام‌های معنایی در قالب گفتمان‌ها امکان‌پذیر است. گفتمان‌هایی که به شیوه‌های متنوعی، امکان گفتگو درباره جهان و فهم آن را برای انسان فراهم می‌کنند. به باور این دو، جهان غیرگفتمانی، مادامی که به حوزه درک انسانی وارد نشده، جهانی بی‌شکل و معناست و تنها زمانی معنا و شکل می‌پذیرد که وارد حوزه گفتمانی بشود و معنا آن چیزی است که انسان بواسطه‌ی گفتمان، به جهان نسبت می‌دهد. این دو در تعریفی که از غیرگفتمان می‌دهند، تفاوت خود را با فرکلاف آشکار می‌کنند (در ادامه به رویکرد فرکلافی به گفتمان و غیرگفتمان خواهیم پرداخت). لاکلائو و موفه همچون فرکلاف، به حوزه غیرگفتمانی معتقدند؛ اما برخلاف او، جهان انسانی را جهانی یکسره گفتمانی در نظر می‌گیرن ...
  • گزارش تخلف

🔸تحلیل انتقادی گفتمان (بخش سوم) 🔸

✍ مریم زمانی …🔆در این بخش ضروری است برای پرداخت به تفاوت‌های نگرشی تحلیل‌گران انتقادی گفتمان، مروری به تعاریف مفاهیم بنیادین این جریان فکری داشته باشیم. پیشتر گفتیم تفاوت این رویکردها، از تفاوت تعاریف مفاهیم بنیادین این جریان فکری ناشی شده است. برای پرداخت به این مسئله بحث را از تعاریف گفتمان آغاز می‌کنیم و ابتدا سراغ تعریف فوکویی گفتمان می‌رویم و سپس تفاوت این تعریف را با دیدگاه فرکلافی به بحث می‌گذاریم. پیشتر گفتیم فوکو از رهروان راهی است که نیچه هموار کرده است. او در پی نیچه آمده و صدای او را موکدتر کرده و به شکل نظام‌مندتری از میراث او گفته است. فوکو (۱۹۸۱) گفتمان را نظامی می‌داند که ش یوه ادراک انسان از واقعیت را شکل می‌بخشد و آن را مقید و محدود می‌کند. او گفتمان را کنشی تحمیلی به واقعیت می‌شناسد. کنشی که بواسطه‌ی آن امکان صحبت درباره جهان فراهم می‌شود. در نزد فوکو گفتمان معنایی است که انسان بر جهان بار می‌کند. ...
  • گزارش تخلف

🔸تحلیل انتقادی گفتمان (بخش دوم) 🔸

✍ مریم زمانی …🔆تحلیل گفتمان، رویکردی دو سطحی به مطالعه‌ی زبان دارد و در دو سطح خرد و کلان به مطالعه‌ی متن می‌پردازد. سطح خرد مطالعه، به بررسی صورت‌های زبانی پرداخته و سطح کلان، مطالعه بافت متن را مدنظر قرار می‌دهد. نکته اینجاست که این بافت، برای تحلیل‌گر گفتمان، تنها محدود به محیط بلافصل، دانش پس‌زمینه‌ای، قواعد گفتاری، ساخت متنی، منظور گوینده و مواردی از این دست است. چنین نگرشی، بافت‌های کلان‌تر فرهنگی، اجتماعی و … که متن در مناسبت با آنها ظهور یافته را از بحث خود کنار گذشته و متن را در محیطی خنثی و سترون مورد مطالعه قرار می‌دهد. تحلیل انتقادی گفتمان، دقیقا در برابر چنین کاستی قدعلم می‌کند و چنین نگاه نابسنده‌ای را که متن را در خلاء و به دور از نیروهای فرهنگی-اجتماعی شکل‌دهنده‌ی آن می‌بیند، به چالش می‌کشد. تحلیل انتقادی گفتمان محدوده‌ی مطالعاتی گسترده‌تری را شامل می‌شود و به بررسی بافت‌های کلان فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که متن در آنها ظهور یافته می‌پردازد و نیروهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و. دخیل در تولید متن را مورد تامل قرار می‌دهد. تحلیل انتقادی گفتمان از موضعی انتقادی با متن مواجه می ...
  • گزارش تخلف