این کانال در پی احیای نگاه و تفکری انتقادیست. آنهم با خوانشی متفاوت از علوم انسانی منجمله روانکاوی و فلسفه و جامعه شناسی،بلکه راهی برای یک تفکر انتقادی و رادیکال بگشاید. https://t.me/joinchat/AAAAAEPRYscX8s9o8ft-FA ارتباط با ادمین @Rezamajd1


«جنس ناب؛». ✍ حسام محمدی …زن موجود عجیبیست، قلم توان نوشتنش را ندارد،

شاید تنها در زبان شعر می‌توان رقص اندامش را گنجاند …. یا همچون نیچه باید شلاق بدست به سراغش بروی و از حقیقت درونش بخوانی …. یا به گفته وولف اتاقی به او میدهی تا بلکه خود از خود بنویسد …چون هیچکس او را نمی‌فهمد جز خودش …. زن دنیای تو در تویی دارد، معمایی حل نشده که باتلر از هستی او واهمه داشت و وجودش را به چالش می‌کشید …. شاید دوبوار راست می‌گفت که این دنیا زندان بزرگی بود که بر سر زنان آوار شد تا پیچیدگی هایش در زیر خروارها خشونت کتمان شده و از آن جسمی ساده لوح باقی بماند …. زن را نه می‌توان نوشت، نه می‌توان تصویر کرد …قلم که بر کاغذ بگذاری خون از آن جاری می‌شود …. این همان کاریست که کالو با زن می‌کند، در نقاشی‌های او زنانگی، خون و اشک تنها سه ضلع یک مثلث اند، زنی که خیره در چشمان بیننده با گردنبندی از خار ایستاده و هر چه بیشتر نگاهش می‌کنی، کمتر او را می‌فهمی …. او ظاهری زیبا و یکپارچه اما باطنی پریشان و تکه تکه دارد، او مملو از تضاد و تناقض است …. زن حتی در نگاه داوینچی خیانت خدا را هم چشیده و از جانب او نیز مورد تجاوز قرار گرفته …داستان لدا و قو روایتی از این عشق بازی نامقدس بود …. ...
  • گزارش تخلف

🔴نامه‌ای به کارگر معترض شرکت نیشکر هفت تپه. جناب آقای اسماعیل بخشی؛ کارگر معترض شرکت نیشکر هفت تپه

✍ نادر فتوره چی. سلام بر شما. سخنرانی رهایی‌بخش‌تان در جمع کارگران جان به لب رسیده شرکت نیشکر هفت‌تپه را چند روز پس از شنیدن خبر ضرب و جرح شما دیدم و شنیدم.. کیفیت ویدئو خوب نبود، پرش و لرزش دست زیادی داشت، تریبونی که رویش ایستاده‌ بودید یک سکوی سیمانی نیم‌متری بودکه هیچ شباهتی به سن مخملین قرمز سخنرانی‌های «تداکس» یا بالماسکه‌های «موفقیت و کارآفرینی» نداشت، چیزی درباره «موفقیت فردی»، «انرژی مثبت»، «خواستم، شد» و … در لابلای خطابه‌تان نبود، برخی از مخاطبان صورت‌های‌شان را پوشانده بودند، کسی نیامده بود بعدازظهرش را با شنیدن کلمات قلمبه سلمبه پرکند، مخاطبان در حرکت بودند و از این پا به آن پا می‌کردند، یک اتمسفر غیرقابل توصیف در ویدئو بود که نشان می‌داد شرایط اضطراری‌ست، یک لحظه تاریخی شاید، یک لحظه‌ای که نورپردازی و دکوراسیون معمول مراسم سخنرانی را ندارد، «حرفه‌ای» نیست، کارگری‌ست، زمخت است، اما لطیف هم هست …آغاز سخنرانی شما، شبیه هیچ سخنرانی‌ای که تا کنون شنیده‌ام نبود: «ما آمده‌ایم تا بگوییم …». در فصاحت کلام شما که گوشت کلمات از آن بیرون می‌ریخت، این اصل انکارناپذیر مجددا تصدیق می‌شد ...
  • گزارش تخلف

«سیاست به مثابه امر پورونوگرافیک»

✍🏻احمد غلامی‌‌ /دکترای جامعه شناسی …روز یکشنبه ژنرال «جوزف وتل» رئیس فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا با احساس نگرانی نسبت به عملیات نظامی ترکیه در عفرین در شمال سوریه بیان کرد که ترکیه روز شنبه به ائتلاف آمریکایی درباره تصمیمش برای آغاز مرحله اول عملیات شاخه زیتون در شمال سوریه اطلاع داده بود. این فرمانده نظامی در ادامه سخنان خود اذعان داشت که: «نمیدانم قصد ترکیه چیست». این نوع فهم سیاسی که در عمل فهم ناپذیری قصد ترکیه و عدم پیشبینی مداخلات سیاسی/نظامی این کشور را نشان میدهد، بیش از آنکه یک فاکت سیاسی قابل ارجاع باشد، سوالی است که شاید فهم آن بتواند لایه‌های ناآشکار این موضگیریهای سیاسی را روشنتر کند. «نمیدانم قصد ترکیه چیست» ی را که وتل مطرح کرده است، شاید بهترین فانتزی برای تحلیل بحرانهای ناشی از حمله ترکیه به عفرین و دیگر مناطق تحت سلطه سوریه و کردها باشد. این فانتزی در واقع تمام ضعفها، برنامه‌ها و پلانهای سیاسی را که به میانجی آنها می‌توان نوعی نقشه یابی سیاسی در باب تاریخ و رویدادهای پشت پرده حاکمیتها را طرح کرد، می‌‌پوشاند. این نادانستگی و اظهار ناتوانی در درک قصد و نیت ترکیه از حمله ...
  • گزارش تخلف

جنون، غیاب اثر. میشل فوکو - علیرضا محولاتی …. شاید روزی فرا برسد که دیگر ندانیم جنون چه بود

چهره‌اش آنروز بر روی خودش بسته است، و دیگر آن زمان به ما این اجازه را نمی‌دهد تا نشانه هایی را که پشت سر خود باقی گذاشته است رمز گشایی کنیم. آیا روزی این نشانه‌ها و اثرها برای گیز ناآگاه مبدل به هر چیزی جز علائمی سیاه و ساده می‌شوند؟ و یا آیا آنها حداکثر بخشی از صورت بندیهایی می‌شوند که ما دیگران اکنون نمی‌توانیم به مثابه یک کل ترسیمشان کنیم و یا اینکه در آینده این نشانه‌ها شبکه هایی ناگزیر را تشکیل می‌دهند که از طریق آنها ما و فرهنگمان قابل خواندن بشویم؟ آرتو به شالوده و زیر بنای زبان ما تعلق خواهد داشت، نه به شکاف و گسست آن؛ (روان نژندیها) هراسها در میان فرمهای سازنده‌ی (بنیادین) (و نه در هنجار گریزی‌های زبانی) جامعه‌ی ما قرار خواهند گرفت. هر چیزی را که امروز در وضعیت و حالت یک حد و مرز تجربه می‌کنیم، چه به عنوان امری بیگانه و چه به عنوان امری غیر قابل تحمل، در آنروز به آرامش امر مثبت بازگشته است. و هر چیزی که این بیرونی بودن را برای ما مشخص و نام گذاری می‌کند، ممکن است روزی خودمان را نام گذاری کند. تنها معمای این بیرونی بودن باقی خواهد ماند. آنوقت سوال این است که چیست این فاصله گ ...
  • گزارش تخلف

«‌ او یک قلب داشت؛». در این جهان، بی بدن یقینا آواره بودیم و البته کشف ناشده

بدن را باید واکاوید، این اتوپیای بدترکیب که همه چیز مرا درون خود جای می‌دهد، الا خودم را … و قلبی که درون این خمره می‌تپد نه به هوای من، که به هوای دیگری …. دراین میان گویی «قلب» همواره نمادی از بودن است … بودن در میان دیگران … احساس کردن و احساس شدن … همواره عنصری از حقیقت در قلب آدمی وجود دارد … و از برای همین است که پیرمرد این چنین مبهوت و حیرت زده بر این عضو انسانی می‌نگرد …این چنین برخوری با بدن یک زن، او را در جایگاه یک معما قرار می‌دهد … معمایی حل ناشده که تنها نیاز به شکافتن دارد. زن را تنها باید شکافت تا به حقیقت درونش پی برد …او حقیقت را در خود کتمان می‌کند … زن‌ها پوششگرند، نهان کننده حقایقی که برای افشایشان به شلاق نیچه‌ای باید مسلح شد. به سراغ زنان اگر میروی شلاق را فراموش مکن …. او به صدفی می‌ماند که مرواریدی از حقیقت را در قلب خود به نهان گرفته است … بدنش را می‌شکافی، حقیقت را اینگونه بیرون می‌کشی، و سپس با خود زمزمه می‌کنی که «نه یک قلب بلکه او یک حقیقت داشت» …پیرمرد به گونه‌ای به وجود یک قلب در بدن زن جوان اذعان دارد که گویی تا قبل از آن از وجودش مطلع نبوده و به یکباره ...
  • گزارش تخلف

«آیا جنبش دی ماه پیروز شد؟». ✍ امیرحسین بریمانی

_. احتمالن می‌توان پذیرفت که جامعه‌ی متکثر به دلیل عدم وجود قطعیت در آن، بستر مناسبی برای شکل بندی یک سیستم تک صدایی بر پایه‌ی تجمیع قدرت در قالب‌های کوچک نیست. جنبش دی ماه جنبشی بر علیه تمامی قالب هایی همچون اصلاحات، اصول گرایی و دیگر قالب‌های کوچک و بزرگ موجود در حکومت بود. آیا اولین گام برای رسیدن به جامعه یی متکثر، همین نفی تمامی ارزش‌های موجود نیست؟ اما اگرچه مردم به شکل منطقی حق دارند از تمامی عناصر بازتولید کننده‌ی وضعیت موجود (افرادی همچون خاتمی) دلسرد شده و عبور کرده باشند ول در شعارها یک غیاب بزرگ وجود داشت و آن عدم مطالبه‌ی رفع حصر بود. حتا از یاد نبریم «شعار مرگ بر روحانی» نیز درحالی شنیده می‌شود که او کمتر از یک سال پیش، بیش از بیست میلیون رای کسب کرد! با این وجود ضروری به می‌رسد که بپرسیم دقیقن چه کسانی در خیابان‌ها شعار سر می‌دادند؟ آیا این افراد سال گذشته جز بیست میلیون بوده ند؟ آیا جزو معترضین هشتاد و هشت نبوده ند؟ ...
  • گزارش تخلف

همه می‌دانند که هیستریک‌ها تحمل ناپذیرند و این را نه فقط درمانگران که اطرافیان آنها نیز می‌دانند و چه بسا خیلی بهتر از درمانگران

هیستریک زندگی کردن بلد نیست یا بهتر است بگوئیم لذت بردن را بلد نیست. او به همه چیز معترض است و همه را متهم می‌کند- متهم به بی کفایتی و بی لیاقتی- شوهرش، پدرش، طبیبش، استادش را … چیزی را که او جستجو می‌کند و هرگز نمی‌یابد یک مرد است، مردی که لیاقت نام مرد را داشته باشد. بدی کار در این است که این تلاش هیستریک نه تنها مسخره نیست بلکه مبتنی بر یک دانستن (۱۳) است. دانستن آن چیزی است که در گفتار همه کسانی که رنج می‌کشند وجود دارد. دانستن هیستریک در مورد مسأله جنسیت است و ناممکن بودن آن. آنچه را که او در تمام سمپتومهایش فریاد می‌زند این واقعیت تلخ است که بین زن و مرد یک چیزی درست کار نمی‌کند، که هیچ وقت درست کار نکرده و هیچ دلیلی هم وجود ندارد که یک روز درست کار کند. روانکاوی پراتیکی است که این دانش را جدی گرفته است و لکان آن را بدین گونه خلاصه کرده است: «رابطه جنسی و جود ندارد». منظور از رابطه‌ی جنسی عمل جنسی نیست. چون این دومی وجود دارد و خوب هم وجود دارد. ...
  • گزارش تخلف

سخنرانی دکتر میترا کدیور در رابطه با نوروز و سوژه‌ی نوروتیک/ قسمت دوم …شکل گیری‌های خاص تراوشات ناخودآگاه که ریشه در بعد واقع دارن

از آنجایی که سمپتوم یک خطاب است می‌تواند تغییر کند، نه فقط به برکت انتقال در روند روانکاوی بلکه حتی به برکت برخورد و ملاقاتهای خوب یا بد. فروید همان طور که اعلام کرده سمپتوم یک خطاب است، اضافه کرده است که سمپتوم دارای یک معناست. همین مسأله باعث شده که بسیاری از روانکاوان بعد از فروید کلمه‌ی معنا را با کلمه‌ی دلالت اشتباه کنند و هم و غم خود را بر این قرار دهند که دلالت سمپتوم بیمار را پیدا کنند. و چه راهی ساده‌تر از اینکه دلالت خود را به سمپتوم او، به رؤیاهای او و به تمام اعمال و رفتار و افکار او منتقل کنند! این همان کاری است که یک پارانویاک می‌کند، او مدام دلالت خود را به دنیای خارج نسبت می‌دهد. در زبان فرانسه واژه‌ی «sens» نه فقط مفهوم معنا را دارد بلکه مفهوم جهت را نیز داراست و شکی نیست که سمپتوم دارای جهت است. سمپتوم یک بردار است که از اعماق بعد واقع به سوی «بزرگ دیگری» بعد سمبولیک در حرکت است و این بردار چیزی واقع را با خود حمل می‌کند که همان ژوئی سانس است. لکان می‌گوید: «سمپتوم آن چیزی است که در اشخاص بسیاری واقع‌ترین است». روانکاو باید بداند که این او نیست که مخاطب سمپتوم است و ب ...
  • گزارش تخلف

بعد از نزدیک شدن به آنها به درک گسترده‌تر و عمیقتری از شرایط منطقه دست یافتم

همکلامی نزدیک و گفت و گوی بی واسطه فضایی هرچند کوچک اما باارزش در بیرون از محدودیت‌های ارتباط رسانه‌ای (باواسطه) برایم بوجود آورد. مهمترین نتیجه این گفت و گوی مستقیم شنیدن دغدغه‌های قربانیان آنچه امپریالیسم خاورمیانه خوانده می‌شود بود. در نتیجه این روزها شناخت، سوال‌ها و پیگیری هایم درباره نبردهای درون منطقه‌ای، خرده مستعمره‌ها و خرده امپریالیسمهای موجود در خاورمیانه بیشتر شد.. امروز وضعیت افغانستان، سوریه، یمن و مناطق کرد کمتر فاجعه بار از فلسطین نیست. اما مروجان خرده امپریالیست با نقاب‌های دینی، ملی گرایانه و منفعت گرایی استراتژیک در دولتها، دانشگاه و رسانه‌ها در عمل حذف، سرکوب و کشتار را دستور، توجیه و مشروع می‌کنند. در ایران دهه‌های اخیر می‌توان اندیشه‌های لیبرالی، ایران آریایی، اسلام سیاسی و اسلام_ایرانی را اندیشه‌های خرده امپریالیستی نامید. پیگیری، جستجو و محکومیت هرگونه فاشیسم نهفته در تئوری‌ها، کلاسها، سخنرانی‌ها، مقالات و کتابهای مربوط به این اندیشه‌ها را وظیفه اخلاقی هر دانشجوی عرصه علوم انسانی در ایران امروز می‌دانم … ...
  • گزارش تخلف

✅قرار نیست جای ما عوض شود.. ✍🏻دکتر فردین علیخواه/جامعه شناس.. 📍 «فردی می‌آید و کنتور آب می‌خواهد

می‌خواهد از آب استفاده کند چه ربطی دارد از دین و مذهبش سؤال کنیم، می‌گوییم اول بیا این فرم را پر کن که دین و مذهبت مشخص شود، آیا نماز شب می‌خوانید، ماه رمضان روزه می‌گیرید، مستحبات را انجام می‌دهید، آخه چکار به مردم دارید، طرف می‌خواهد در مقطع لیسانس و فوق‌لیسانس تحصیل کنید چکار به زندگی شخصی او دارید که از همسایه‌اش بپرسید، طرف فوق‌لیسانس می‌خواهد، یا می‌پرسید فردی که در خانه‌اش زندگی می‌کند همسرش است، به شما چه ربطی دارد، این غلط‌ها چیست». آنچه خواندید قسمتی از سخنرانی دکتر حسن روحانی در همایش ملی حقوق شهروندی در آذر ۹۶ بود. در دوره تبلیغات انتخاباتی، او هم مانند منتقدان وضع موجود، برخی مسائل کشور را نقد کردند ولی فرقش با منتقدان آن بود که قول دادند آن‌ها را حل می‌کنند. وعده دادند که به انتقاد خالی بسنده نخواهند کرد و پیگیر حل مسائلی خواهند بود که به آن‌ها نقد دارند. درنتیجه من هم به ایشان رأی دادم چون احساس کردم که به موضوعات و مسائل مشابهی نقد داریم. ایشان هم‌اکنون رئیس قوه مجریه کشور است.. من گهگاه همچنان نقد می‌کنم. چون انتظار بر آن است که برای بهتر شدن اوضاع، ما همچنان به انتقاد ...
  • گزارش تخلف

وقتی نوجوان مطلبی عمیق و پر معنی را با شما در میان میگذارد و شما همچنان به شستن یا اتو کردن لباسها ادامه میدهید، موجب از بین رفتن

وقتی کودک چهار ساله‌ی شما درباره‌ی کودکستان صحبت میکند و شما به تماشای تلوزیون ادامه میدهید و زیر لب میگویید «خیلی خوب است عزیزم» باعث از بین رفتن تفاهم و ارتباطتان شده‌اید. زمانی که والدین این مطلب را درک کنند که بچه‌ها هم دارای ارزش و باورهای قابل احترامی هستند، میتوانند به طور شایسته با آنها به تفاهم برسند و در نتیجه نبرد قدرتی را که سالها بین والدین و بچه‌ها وجود داشته است رفع کنند. گاهی بدون آنکه خود هشیار باشیم، تفاهم را از بین میبریم، چند بار واقعا وقتی فرزندتان با شما صحبت میکند دست از کار کشیده‌اید و با جان و دل به حرف او گوش کرده‌اید؟ از کجا میدانید آنچه او قرار است بگوید مهم نیست؟ قاعده مهم در ارتباط با بچه‌ها «چیزی تصور نکن». بهتر است زمان بخصوصی را برای خود و نوجوان یا فرزند چهار ساله خود برای صحبت تنظیم کنید. زمانی که در آن بتوانید توجه کامل خود را به او معطوف کنید و تفاهمی را پیریزی نمایید. آن دسته از شما که فکر میکنید اگر این کار را انجام دهید به هیچ کار خود نمیرسید، باید به فکر دست یافتن به نوعی تعادل باشید یعنی زمانی که احتیاج دارید کار خود را انجام دهید و زمان بخصوص ...
  • گزارش تخلف

قائل شدن به چیزی به نام انتقال متقابل به این معناست که روانکاو بعضی از اعمال و رفتار مراجعه کننده را متوجه شخص خود قلمداد کرده و ن

روانکاوی تنها رابطه‌ای است در این جهان که در آن جواب‌های هوی نیست، زیرا که این رابطه اصلا تقابلی (۱) نیست. روانکاو، در مکتب لکان، می‌بایست قادر باشد از صفحه‌ی رابطه‌ی تقابلی، یعنی رابطه‌ای در بعد تصویری، عبور کرده و رابطه‌ای در بعد سمبولیک با بیمارانش داشته باشد. یعنی روانکاو لکانی قادر شده است آن خط فاصلی را که دال (۲) را از مدلول (۳) (S) جدا می‌کند به رسمیت بشناسد. او می‌داند که زنجیره‌ی دال بر طبق قانون خاص خودش به حرکت درمی آید و به پیش می‌رود. که این قانون هیچ ارتباطی با دلالت (۴) ندارد. این نکته‌ای است که آنالیزان آن را نمی‌داند. او اسیر دلالت کلام خویش است و به خاطر باور داشتن همین دلالت هاست که در جریان جلسات، طوفانی از عواطف و احساسات مختلف از خود بروز می‌دهد. به همین دلیل هم هست که هنوز عده‌ای تصور می‌کنند درمان روانکاوی از طریق تخلیه (۵) همین عواطف و احساسات انجام می‌گیرد. آنها فقط آن جریانی را که پر سروصداتر و روبنایی است عمده می‌کنند و از دیدن جریان بی سر و صدای زیربنایی که همان جریان «متونی میک» (۶) یا روند مجاز یا روند جابجایی دال هاست غافل می‌مانند. ...
  • گزارش تخلف

سخنرانی دکتر میترا کدیور در رابطه با نوروز و سوژه‌ی نوروتیک / قسمت اول …نوروتیک یک سؤال و یک نگرانی همیشگی دارد

سؤال او این است که چه جایگاهی در اشتیاق دیگری دارد و نگرانی او این است که تا چه حد اسباب ژوئی سانس دیگری است. او هرگاه احساس کند که زیادی مورد ژوئی سانس روانکاو است یا به اندازه‌ی کافی جایگاهی در اشتیاق او ندارد کار را به تعلیق درمی آورد. او امیدوار است که بتواند با غیبت خود این احساس را در روانکاوش ایجاد کند که او را از دست داده است، که روانکاوش جای خالی او را حس کند و در نهایت آنچه را که بیمار می‌خواهد به او بدهد. آنچه بیمار می‌خواهد این است که بدون گذشتن از فرایند روانکاوی به نتیجه برسد. در یک کلام او می‌خواهد روانکاو به او بگوید. به او کلام آخر را بگوید. به او اسرار وجودش را بگوید. به او کل ناخودآگاهش را بگوید. او فکر می‌کند که روانکاو می‌داند و می‌تواند بگوید و اگر این کار را نمی‌کند حتما دلیلی دارد. ...
  • گزارش تخلف

🖌. ✍ دکتر.. «گسست احساس و عمل»

این نوشته صرفا یک حدس و طرح یک موضوع برای تامل است. طبعا آن چه گفته می‌شود نیز در حد احتمال است. هر چند به ظاهر و به صورت، حکم صادر می‌کند، اما مساله‌ای نگران کننده است …مدت مدیدی است با این ایده کلنجار می‌روم و از خودم می‌پرسم:. 🔅در برابر حجم بالای نمایش احساسات انسانی و نشر شعرهای عاشقانه (در فضای مجازی، به ویژه در شبکه‌های اجتماعی مانند فیس بوک و تلگرام و …)، آیا زندگی‌های عاشقانه هم در جهان عینی وجود دارد؟. 🔅در برابر این همه شعرهای لطیف و فرحبخش، روح‌ها و جان‌های لطیف هم وجود دارد؟. 🔅در مقابل واژگان زیبا و به سامان شعرها، رابطه‌ها و رفتارهای زیبا هم وجود دارد؟. این پرسش‌ها هیچ از لطافت و زیبایی نوشته هایی که از سرانگشتان رنج و غربت آدمی متولد می‌شوند نمی‌کاهد. حقیقتا آدمی از خواندن برخی دلنوشته‌ها و اشعار با تشبیهات زیبا که چون حریر، لطیف اند، لذت وافر می‌برد. واژگان رویایی، فراسوی هست‌ها و پروازی به سوی جهانی که باید باشد ونیست. ...
  • گزارش تخلف

به همین‌ترتیب، می‌توان گفت برخورد دوم کانت نیز از دل نوعی محافظه‌کاری و سنت‌گرایی ارتجاعی بیرون می‌زند

اما بهتر است این دو نظر و پارادوکس بین آنها را به شکلی دیالکتیکی و ازمنظر پدیدارشناسی ادراک بفهمیم. همه ما با این تجربه آشناییم که در رویت یک منظره یا تابلو هرچه فاصله می‌گیریم و دور می‌شویم می‌توانیم کلیت آن را ببینیم و خطوط کلی آن را به‌عنوان یک پدیده کلی درک کنیم و هرچه نزدیک‌تر شویم، از یک جایی به بعد، تابلو به یک سری لکه رنگی تبدیل می‌شود که هیچ معنا و مفهومی ندارد و ذهن نمی‌تواند این داده‌های حسی را به یک کل تبدیل کند. بنابراین، در خود پدیدارشناسی ادراک نوعی دیالکتیک دوری و نزدیکی هست که می‌توان آن را کاملا به وضعیت تفکر سیاسی بسط داد و گفت که به یک نوع تفکر احتیاج داریم که براساس وضعیت موجود بتواند بر جزئی‌نگری ذاتی درون خود غلبه کند و با فاصله‌گیری بتواند دیدگاهی کلی داشته باشد. معناکردن اینها مهم است و صرف گفتن فاصله امری را حل نمی‌کند. ولی فاصله‌گیری یعنی چه و از چه چیزی باید فاصله گرفت؟ در شرایط امروز جهان، یک سیاست رادیکال مشخصا باید از دولت، بازنمایی جهان توسط دولت، و از کل آن بازنمایی که سرمایه جهانی از خودش ارائه می‌کند فاصله بگیرد. سیاست فقط از طریق جداکردن و کسر‌کردن خ ...
  • گزارش تخلف

سخنرانی مراد فرهادپور در پنل موسسه «پرسش» قسمت پایانی …رویارویی علوم اجتماعی با این معما و پارادوکس کلی و جزئی را مسلما می‌توان از

به‌ویژه ناتوانی آنها در توجه به امر استثنایی، گسست و امرناممکن را می‌توان از دل خودشان پی‌گرفت و نشان داد چه جاهایی با دیدگاه‌هایی صوری روبه‌رو می‌شویم که مسئله‌شان نه فقط در جهت نگاه کلی بلکه حتی در جهت نگاه جزئی هم پنهان‌کردن بحران و تناقض است. برای مثال، تمام تصویرهایی که از جامعه براساس ایده حقوق طبیعی و قرارداد اجتماعی می‌سازند یا همه تصویرهای کلی که از دولت می‌سازند بدون اینکه تکثر دولت‌ها را در جهان واقعی مدنظر قرار دهند. می‌توان از طریق آرای برخی از صاحب‌نظران این علوم مثل کارل اشمیت به منطق استثنا و شکل پارادوکسیکال آن در حیات علوم اجتماعی اشاره کرد ولی مثال بهتر و بنیانی‌تر که به نوعی مبنای نقد لوکاچ هم در کتاب «تاریخ و آگاهی طبقاتی» بوده رویکرد کانت به انقلاب فرانسه است. برخورد دوگانه کانت با انقلاب فرانسه مشهور است. او در ابتدا از وقوع این رخداد و تشکیل مجلس ملی و از بین‌رفتن سلطنت استبدادی استقبال کرد. اتفاقا موضع خود را براساس موقعیت پدیدارشناختی خود اعلام کرد، یعنی تماشای انقلاب از این سوی مرز، از این سوی رودخانه راین. ستایش او از انقلاب ستایش از رخدادی تماشایی بود که می ...
  • گزارش تخلف

این کتاب که چند سال پیش منتشر شد در واقع حاصل ١٥ سال گردآوری آمار و داده‌ها در ارتباط با مسئله نابرابری درآمدی است و به خوبی نشان

به لحاظ تجربی و جمع‌آوری داده‌ها کتاب خیلی جذابیت دارد و سر وصدای زیادی هم به پا کرد و از سوی بسیاری از اقتصاددانان بورژوا لیبرال هم ستایش شد. درعین‌حال کتاب به‌هیچ‌وجه نه ربطی به «سرمایه» مارکس دارد و نه حتی به نقد اقتصاد سیاسی. اما نکته اصلی که پیکتی و همکارانش و کل علم اقتصاد پس از انتشار این کتاب با آن روبه‌رو شدند این بود که پیشنهادهایی که در کتاب برای اصلاح نظام و تعدیل نابرابری پیشنهاد شده بود در چارچوب خود سرمایه‌داری هیچ‌کدام به جایی نرسید و اصلا جدی نگرفته نشد و کوچک‌ترین قدمی برای اجرائی‌کردن آنها برداشته نشد. در واقع معلوم شد حتی برای تحقق سطحی‌ترین اصلاحات که به هیچ‌وجه قرار نیست ساختار نظام را به هم بزند ما نیاز به یک چالش سیاسی اساسی داریم که نیروی سازمان‌یافته مردم را در برابر سرمایه جهانی و دولت‌ها. قرار دهد. در این وضعیت برای تحقق امور ممکن باید خواستار تحقق امر ناممکن شد و اگرچه این وضعیت تناقض‌آمیز احتمالا برای علوم اجتماعی بورژوایی تا حد زیادی جدید و بی‌سابقه است اما فی‌الواقع مارکسیسم و سایر صور سیاست رادیکال سال‌ها و دهه‌هاست که با این وضعیت آشنایند. در هر شرایطی ...
  • گزارش تخلف

متن پیاده شده سخنرانی مراد فرهادپور در پنل موسسه «پرسش» در چهارمین همایش ملی «پژوهش اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران»

قسمت اول. آدورنو در بخشی از مقاله معروف «فعلیت فلسفه» می‌نویسد: «می‌گویند یکی از قوی‌ترین فیلسوفان دانشگاهی حال حاضر (مارتین هایدگر) در پاسخ به این پرسش که چه رابطه‌ای میان فلسفه و جامعه‌شناسی وجود دارد گفته است در حالی‌که فیلسوف همانند معماری است که نقشه یک خانه را طرح می‌کند و آن را بسط می‌دهد، جامعه‌شناس همانند دزد شب‌رویی است که از بیرون خانه از دیوار بالا می‌آید و هر آنچه را دم دستش است به سرقت می‌برد. مایلم این مقایسه را تصدیق کنم و تصویری مثبت از کارکردی ارائه دهم که او در خدمت فلسفه به جامعه‌شناسی نسبت می‌دهد زیرا خانه، این خانه بزرگ، از مدت‌ها پیش زوال یافته و پایه‌هایش پوسیده‌اند به نحوی که اکنون نه فقط همه ساکنانش را به نابودی تهدید می‌کند بلکه مسبب تخریب همه چیزهایی است که درون آن انبار شده‌اند و بسیاری از آنها منحصربه‌فرد و تعویض‌ناپذیرند. پس اگر دزد شب‌رو این چیزها، این چیزهای تکین و به‌واقع غالبا نیمی ازیادرفته را سرقت می‌کند عمل او بجا و نکوست البته به شرط اینکه این چیزها صرفا نجات داده شوند. او به سختی ممکن است برای زمانی طولانی آنها را نزد خود نگه دارد زیرا این چیزها ...
  • گزارش تخلف