🔸ببوس مرا، ای احمق من! 🔸. ❗️ساحره کشی و بدن گروتسک❗️

🔸ببوس مرا، ای احمقِ من!🔸
❗️ساحره کشی و بدن گروتسک❗️
✍علی جمشیدی


🔆زنان همواره در تاریخ بیش از مردان با مساله‌ی «بدن» درگیر بوده‌اند؛ آن‌ها همواره پایش شده‌اند که قاعده‌ی نمایش را بر هم نزنند. این قاعده که کارکردش، تعریف و تحدید زنانگی است، یک‌سره از سوی زنان زیرپا گذاشته شده است؛ در حلقه‌ا‌ی تکرارپذیر از مرزها، مرزشکنی، و سپس بازتعریف مرزها. چرا که زنان هرگز مرزی برای بازنمایی بدن خویش و کارکردش نپذیرفته‌اند. چنین تخطی‌ای وجوه گوناگونی دارد. یکی از این وجوه، تخطیِ دربازنمایی است. آن‌چه که بدن را با وضعیت گروتسک آشنا می‌کند: آرایش غلیظ، صدای بم، قهقهه، ژست‌های نامعمول‌، حرکت و البته اغواگری. چنین تخطی‌ای خواه‌ناخواه با تصویر گره خورده است: زنی که به‌واسطه‌ی بدن‌اش، نه تنها پیش‌فرض‌ها را بر هم می‌زند بلکه به کمک تولیدِ وضعیت گروتسک، بدن را روایت‌پذیر می‌کند. فم‌فتال‌ها، فاحشه‌ها، زنان ملانکولیک، زنان هیستریک و نیمفومانیک از نمونه‌های رایج در تاریخ تصویرند که همواره تمنای آن‌را دارند تا ابژه‌ی چشم‌چرانی گردند. امری که زن را بدل به استیج تماشا و بیننده را - همان‌طور که «مارتین مارس» در یادداشت مهم‌اش درباب روانکاوی ساحره می‌نویسد- «جامعه‌ی پانپتیکون» می‌کند. اگر در چارچوب قاعده‌ی پیشاپیش موجود، مردان طالب قدرت و زنان در تمنای عشق‌اند، بدن گروتسکِ زنانه سودای هر دو را دارد. از اولین فم‌فتال‌های تاریخ سینما- فیلم «احمقی بود» ساخته‌ی «ویلیام فاکس» به سال ۱۹۱۵- که در آن شخصیت زن، «وامب»، مرد (شویلر) را اغوا و فریب می‌دهد تا از پسِ سینمای نوآر و سینمایِ امروز، نسبتی هویدا می‌توان یافت ما بین بدن‌زنانه و خطر. حتا نامِ شخصیت زنِ فیلم با بازیِ «ثیدا بارا»- وامب (Wamp)- بعدها در زبان انگلیسی بدل به ترمی جاافتاده شد، به معنایِ زنی که برای مردان و زندگی اجتماعی‌شان خطرناک است و «آنان را ذلیل و به خاک سیاه می‌نشاند». او بود که برای اولین بار در تاریخ سینما گفت: «ببوس مرا، ای احمق من!».🔆

برایِ خواندن متن کامل به آدرس زیر بروید:
https://www.vitascope.biz/essay/84/ببوس-مرا-ای-احمق-من/

@Kajhnegaristan