🔸عنوان: گزارشی از رشد جنسی 🔸

#روانکاوی

🔸عنوان: گزارشی از رشد جنسی 🔸
little Hans(هانس کوچولو)


لذتی که فرد در نگاه به عضو جنسی خودش می برد،ممکن است با تماشاگری جنسی(لذت درنگاه کردن) در صورت های فعال و انفعالیش به طریقی که به مناسب ترین وجهی آلفرد آدلر به عنوان تلاقی غرایز توصیف کرده است،مرتبط باشد.

بنابراین هانس شروع به دیدزدن جیشگاه سایرین کرد،کنجکاوی جنسی اش برانگیخته شد و درهمان زمان نیز دوست داشت جیشگاه خود را نشان دهد.یکی از رویاهایش،که مربوط به زمان آغاز دوره واپس زدگی اش بود،بیانگر آرزویی بود مبنی بر اینکه یکی از همبازی های دخترش باید او را در ادرار کردن کمک کند،یعنی وی باید در تماشای این عمل با او سهیم باشد.

این رویا نشان می دهد،این میل به نحو واپس زده نشده ای وجود داشته است، و اطلاعات بعدی موید این واقعیت بود که وی به ارضای این خواسته عادت داشته است.جانب فعال تماشاگری جنسی او به زودی با درونمایه ی مشخصی در او مرتبط شد.وی مکررا برای پدر و مادرش این تاسف را اظهار می کرد که نتوانسته تاکنون جیشگاه آنان را مشاهده کند.


و احتمالا به انجام یک مقایسه نیاز بود که وی را مجبور به انجام این کار می کرد.(ego,من) همیشه معیاری است که فرد جهان خارج را با آن می سنجد.فرد می فهمد که آن را در خلال مقایسه ی دائم با خودش درک میکند.هانس مشاهده کرده بود که حیوانات بزرگ جیشگاههایی دارند که بنابر جثه شان بزرگتر از آنِ خودش بود.در نتیجه وی گمان کرده بود که این موضوع در مورد والدین اش نیز صادق است،و برای کسب اطمینان از این امر نگران و مضطرب بود.

به نظر وی مادرش،قطعا باید جیشگاهی مانند اسب داشته باشد.وی سپس با این اندیشه ی آرام بخش مجهز شد که جیشگاه وی همراه با خودش بزرگ خواهد شد.پس چنان بود که گویی میل کودک بر بزرگ شدن اندام های تناسلی اش متمرکز شده بود.

تنها لذت مشابه دیگری که وی بر آن گواهی می داد احساس ناشی از دفع ادرار و مدفوع بود،لذتی که با مخرج هایی مرتبط می شد که عمل دفع ادرار و مدفوع از طریق آن صورت می گرفت.در آخرین توهم لذت زایش ،که همراه با آن بر بیماری اش غلبه کرد،تصور می کرد که دارای بچه هایی است،و وی آنها را به مستراح می برد،آنان را سرپا می گیرد و نشیمنگاهشان را پاک می کند(خلاصه هرکاری که یک فرد با بچه هایش می کند).

کتاب: #تاریخ_روانکاوی
نویسنده: #زیگموند_فروید
#گزیده_مطالعات


@Kajhnegaristan