✍ پویا ایمانی …

#یادداشت
✍ پویا ایمانی



🔶بنیامین در "قطعه ی الاهیاتی-سیاسی"، امر نامقدس و امر مسیانیک را دو راستای متباین و متضاد معرفی می کند که، در قالب تصویری دیالکتیکی، به دو پیکان می مانند که در جهات معکوس یا مخالف هم قرار گرفته اند. وی در این مقاله "پادشاهی خداوند" را که نمی تواند "غایت و مقصد (telos) حرکت تاریخ باشد"، بلکه در بهترین حالت تنها به منزله ی "پایان (terminus)" آن خواهد بود، در مقابل نظم نامقدس زمینی (غیرالاهی) قرار می دهد. بنیامین این نظم را به دو دلیل نامقدس یا کافرانه می خواند: اول اینکه غایت اش امر موعود یا مسیانیک (ظهور منجی یا مسیحا) نیست، بلکه قائم است به "ایده ی خوشبختی" و سعادت این جهانی آدمیان. و از این منظر، "نظم نامقدس" (profane order) مترادف است با امر سیاسی . اما دلیل دومی که بنیامین اصطلاح "نظم نامقدس"(زمینی،کافرانه،ناسوتی،غیرالاهی) را برای اشاره به این نظم به کار می برد این است که نظم مزبور نه فقط مغایر و متضاد با امر مسیانیک است، بلکه به واسطه ی این تقابل یا تضاد، با آن در ارتباط هم هست. سیاست کل کارهای مسیح (امور مسیانیک) را رتق و فتق می کند، زیرا کار سیاست صرفا و مطلقا جستجوی خوشبختی و سعادت دنیوی آدمیان است. بنابراین ایده ی خوشبختی یا سعادت در قلب برداشت بنیامین از سیاست جای دارد. خوشبختی در نگاه بنیامین مقوله ای سیاسی ست و به نظم نامقدس زمینی تعلق دارد (همچنان که امر مسیانیک ذیل مقوله ی الاهیات می گنجد). اما تنها دلیل سیاسی بودن خوشبختی تعلق آن به نظم نامقدس و سکولار نیست. دلیل دیگر این است که سوژه ای که به جستجوی خوشبختی بر می آید نه فرد تک، بل سوژه ی اجتماعی به مثابه ی عضوی از اجتماع بشریست. اما نکته ای درباره ی تصویر.
دیالکتیکی بنیامین از تاریخ لازم به ذکر است و آن اینکه اگر چه دو نیروی پیشبرنده ی دینامیسم تاریخ عبارت اند از نیروی مسیانیک و نیروی نامقدس، که در جهت مخالف هم در حرکت اند، و هرچند با توجه به دیدگاه بنیامین مبنی بر تعلق خوشبختی به قلمروی حیات ناسوتی و نامقدس، در وهله ی نخست چنین به نظر می رسد که جستجوی بشر برای خوشبختی در جهت عکس دینامیسم مسیانیک حرکت می کند، ولی بنیامین چندان به خط تمایزی که اندیشه ی اجتماعی مدرن میان مقدس و نامقدس، الاهی و انسانی، دینی و سکولار ترسیم می کند پایبند نیست: از دید او، این دو درهم تنیده اند و نیروی یکی دیگری را تقویت می کند. به این معنا، هرچند مقوله هست که "پنهان ترین گرایش قلمروی مسیانیک" را نمایندگی می کند.


از مقاله ی درباره ی نسبت زبان و امر سیاسی در تفکر بنیامین
--------------------------------------
کانال ما را به دوستانتان معرفی بکنید👇


@Kajhnegaristan