«وضعیت ما»

"وضعیت ما"
✍ دکتر قنیرپور


بعد از تحول صورت گرفته در نگرش به تاریخ و موضوعات تاریخی در دپارتمان تاریخ دانشگاه لندن، علوم اجتماعی نیز به سمت اعتبار سنجی بر مبنای مستند سازی گرایش پیدا کرده اند و این تحول بسیار خجسته ای است.
همانگونه که کوهن در فلسفه علم بدان اشاره کرده است: موضوعی کردن عرصه ها و آنرا در ظرف مقایسه ای- تطبیقی قرار دادن.
بطور مثال نظام سلامت.
موضوعی کردن ما را بجانب مدیریت بهداشت و سلامت یک جامعه و مسائل و موضوعات مربوط به نیروی انسانی و چارت تشکیلاتی- سازمانی سوق می دهد.
و روش مقایسه ای - تطبیقی مارا به مستند سازی(evidence base) هدایت می کند کشورهای مشابه ما کدامند و آنها با موضوع سلامت چگونه روبرو شده اند و آمار ها در این مورد چه می گویند.؟ و خصوصیات ویژه ملی- بومی در کشورما،در این میان چه جایگاهی دارند و در انتخاب درست یک راه،چه تاثیراتی برجای می گذارند؟
مدیریت بهداشت و در مان تا بامروز ،دو الگوی موفق را به جهان بشری ارائه داده است؛ با انواع زیر شاخه ها،بسته به شرایط هر کشور: نظام ملی سلامت در دولتهای رفاه همگانی اروپا و نظام چند نرخی- چند مرجعی امریکایی که از جمله در کشور ما نیز مستقر است
و شرایط تطبیقی- مقایسه ای چه می گوید؛ کشور ما،کشوری است با شرایطی چند وجهی- چند علیتی،
هم کشوری نفتی است،هم کشوری انقلابی است،هم کشوری خاورمیانه ای و کشوری در مجموعه کشورهای در حال توسعه و قرار گرفته در برابر دولت مدرن،در جایگاه نهادی برای مدیریت عرصه های زندگی.
ودر این میان کشور ما،با مجموعه ای از عوامل و وجوه دیگری نیز درگیر و عجین است،شرایط و عواملی که در شرایط کنونی جهان ،در مجموع " نامطبوع،un- favorable"،مشکل و عارضه مند بحساب آمده و افق بسیار پیچیده تر ومه آلوده تری را برای برون رفت از آن در برابر ما قرار می دهند،بطور مثال خاورمیانه ای بودن را در یک قرن اخیر در مدنظر بگیرید؛و یا کشور نفتی بودن و در چنگال دولتهای رانتیر نفتی بدنبال توسعه پایدار و استقرار خود گردانی مدنی بودن.ویا...
این کشور، یعنی ایران عزیز ما از سوی دیگر وجهی چندملیتی- چند دینی- چند مذهبی نیز دارد که با وجه دیگری نیز همراهی،تکمیل و غامض تر می گردد: کشوری با تاریخ و تجربه خاص خودش: در طول تاریخ،مالکیت و دولت در این کشور همواره بطرز خاصی نمود و کارکرد پیدا کرده و در طول زمان نیزدچار تغییر و تحول کاملا ویژه ای شده است؛ وجه دولت شرقی و مخصوصا مدل ایرانی- شرقی که تا کنون و بطور کامل نیز از آن راز گشایی نشده است.حاکمان و مردم در این کشور مسیری "خاص" را در ارتباط با هم و خلق شاخکهای ارتباطی جامعه- حاکمیت پیموده اند؛ که یکی ازرآن راهکارها برای وصل حاکمان بمردم و ممکن ساختن اداره امور زندگی در همبودگی با وضعیت و نسبت خاص بین حاکمان و مردم، "نظام وزیران"بوده است در جایگاه رابط مردم- حاکم و یک واسط فنی- مدیریتی برای اداره امور جامعه در ورای منش رفتاری- اعتقادی حاکمان و توده های مردم.یک واسط تکنو- بوروکراتیک بین دو قطب جامعه ونوعی واصل و آشتی دهنده آندو.
زیست محیط متنوع و با سرعت خشک شونده ایران،وضعیت و شرایط خاص خود را براین سرزمین تحمیل می کند و بویژه پروژه های موجود را دچار سختی فراوان در انتخاب و گران در طراحی و دقت و ظرافت در اجرا ساخته است و مقابله با خشکی و خشکسالی،خود هزینه ای بسیار سنگین و مدیریتی بسیار مسئول و توانمند می طلبد که تضاد ماهوی با خصوصیات مدیریت ناتوان و نا کار آمد رانتی- محفلی کنونی دارد.
در شرایط کنونی، کدامیک ازاین وجوه و علل نقش تعیین کننده و شاخص اصلیِ راهنما دارند؟
بنظر من خصلت انقلابی و قرار گیری در آخرین حلقه مجموعه عظیمی بنام کشورهای انقلابی، تعیین کننده ترین نقش و وزن را در مجموعه شرایط کنونی،بخود اختصاص می دهد و بر روی این ستون است که عوامل گوناگون به صحنه می آیند و جلوه گری می کنند.
اگر این برداشت قرین بواقعیت تر باشد،تا بامروز هیچ کشور انقلابی نتوانسته خود را از چنگال تمامیت خواهی انقلابی و مسائل و مصائب آن برهاند و در مجموع، و تا بامروز بیش از سه الگو در این مجموعه دشوار پدیدار نگشته است: الگوی روسیه در مواردی که حزبی واحد- فراگیر - قدرتمند بر کلیه مقدرات و گرایشهای حاکمان و مردم،اتوریته داشته باشد و الگوی سوریه- عراق- لیبی- یمن وقتی این تشکیلات منسجم و فراگیر وجود نداشته باشند.
الگوی چین- ویتنام،مدل جدیدتری از الگوی روسیه است که در دوران پسا توتالیتر با کنار گذاشتن و بستن مجاری سیاسی- لیبرالی کردن فضای جامعه در جو و همهمه نئو لیبرالی جهانی،توسعه متمرکز - غیر دموکراتیک را هدف قرار داده اند.
اگر این هیپو تز درست باشد و مبنای تجربی مقرون بواقعیت تری داشته باشد...👇
@Kajhnegaristan