🔆این نخستین شیوه‌ی فهم از حد- خط کناره نما است. نخستین مثال از رواقیون است

🔆این نخستین شیوه ی فهم از حد- خط کناره نما است. اما چه اتفاقی رخ می‌دهد وقتی قرن‌ها بعد کسی فهمی کاملا متفاوت از حد دارد و متغیرترین نشانه ها از آن به سوی ما روانه ‌می‌شوند؟
نخستین مثال از رواقیون است. آنها به طرز کاملا خشونت باری افلاطون را به نقد می‌کشند. رواقیون یونانی نیستند، بلکه در لبه ی جهان یونانی قرار دارند. و این جهان یونانی تغییرات زیادی را از سر گذرانده است. اول معضل توسعه ی جهان یونانی بود و بعد هم اسکندر آمد. این رواقیون به افلاطون حمله می‌کنند. جریان شرقی جدیدی سربرآورده است. رواقیون می گویند که به افلاطون و ایده‌هایش نیاز نداریم،چرا که شیوه فهم او غیرقابل دفاع است. خط کناره نمای چیزها اصلا چیست؟ رواقیون می‌گویند نیستی است. خط کناره نمای چیز همان نقطه ای است که این چیز از هستن دست می‌کشد. خط کنار نمای مربع ابدا نقطه ای نیست که مربع پایان می پذیرد. می‌بینید که این اعتراض محکم است. آنها این افلاطون گرایی را که به اجمال شرح دادم، کاملاً تحت اللفظی می‌فهمند؛ منظورم همان ایده است که فرم معقول همان فرم در رابطه با لامسه ای معنوی یا شکل در رابطه با خط کناره نمایش است. آنها همچون ارسطو خواهند گفت که مثال مجسمه کاملا مصنوعی است. طبیعت هرگز با قالب ریزی پیش نمی‌رود. آنها می‌گویند چنین مثال هایی نامربوط هستند. باید مواردی را به حساب آوریم که طبیعت با قالب ها پیش می‌رود. اصولاً طبیعت در پدیده های سطحی با قالب ریزی پیش می‌رود. این پدیده‌ها سطحی خوانده می شوند زیرا دقیقا سطوح را تحت تاثیر قرار می‌دهند. اما طبیعت در عمق به واسطه ی قالب ریزی پیش نمی‌رود. خوشحال می‌شوم فرزندی شبیه خود داشته باشم، اما برای این کار قالبی نریخته ام. توجه کنید که زیست شناس ها از قرن هجدهم به ایده ی قالب چسبیده‌اند. آنها بر اسپرماتوزوئیدی پا فشردند که شبیه یک قالب است. این حرف منطقی نیست. بوفون در این مورد ایده های فوق العاده ای داشت؛ او می‌گفت اگر کسی می‌خواهد چیزی از تولید موجودات زنده بداند، باید روی ایده ی یک قالب درونی کار کند. ایده ی بوفون از قالب درونی می‌تواند به ما کمک کند. اما این ایده به چه معناست؟ کمی غریب است زیرا آدمی فقط می‌تواند از سطحی انبوه سخن بگوید. او می‌گوید قالب درونی مفهومی متناقض است. مواردی وجود دارند که لازم است از خلال مفهومی متناقض بیاندیشیم. قالب، بنا به تعریف، خارجی است: هیچ کسی درون را قالب نمی ریزد؛ یعنی برای موجود زنده درون مایه ی قالب پیشاپیش جواب نمی دهد. با این وجود هر چیز زنده ای حد دارد. رواقیون در فرآیند دریافت چیز بسیار نیرومندی هستند، زندگی با قالب ریزی پیش نمی‌رود. ارسطو مثال هایی سطحی زد و آنها در مورد افلاطون تا مهار نشده ترهستند. ایده ی مربع-انگار مهم نیست. این مربع از چوب ساخته شده، یا مرمر،یا هرچیز دیگر.اما این موضوع اهمیت زیادی دارد. رواقیون می گویند وقتی کسی شکلی را با خطوط کناره نمایش تعریف می کند، دیگر هر آنچه داخل روی دهد، بی اهمیت است.رواقیون می گویند بابت همین نکته است که افلاطون توانست ایده ی ناب را منتزع کند. آنها دارند نوعی تردستی را افشاء و تقبیح می کنند.🔆

----------------------------------------

ژیل دلوز/ یک زندگی/ ترجمه؛پیمان غلامی-ایمان گنجی/ فصل اسپینوزا؛ ص.87-88

#گزیده_مطالعات

@Kajhnegaristan