✅دیگران و انتظاراتشان از وکیل.. ✍️بهمن کشاورز

✅دیگران و انتظاراتشان از وکیل

✍️بهمن کشاورز
@Lawpress

اولاً➖منظور از « دیگران » مردم عادی هستند که چه بسا در تمام طول زندگیشان به دادگاه و دادسرا مراجعه ای نداشته اند و به اصطلاح « کلانتری نرفته اند ».

🔹اطلاعات آن ها منحصر است به آنچه از دیگران می شنوند یا آنچه در فیلم های تلویزیونی و سینمایی می بینند یا احیاناً در داستان ها می خوانند.

🔹اطلاعاتی که به صورت شنیداری از دیگران به این افراد منتقل می شود معمولاً، ازهمان سنخی است که تاکنون گفته ام. یعنی کمتر اتفاق می افتد کسی محاسن و سجایای وکیلی را برای دیگران بازگو کند.

🔹موکّل راضی از نتیجه کار، احتمالاً، سکوت می کند، چون معتقد است پولی داده و خدمتی دریافت کرده و به کسی بدهکار نیست.

اما موکّل دادباخته و یا طرف دعوای مغلوب و محکوم شده، معمولاً هیچ فرصتی را برای بدگویی از وکیل و وکالت از دست نمی دهد.

🔹متأسفانه گوش و روان بسیاری از ما برای شنیدن و پذیرفتن بدگویی ها بیشتر آماده است تا تعریف و تمجید از افراد. چیزهایی از این گونه که دهان به دهان نقل می شود و معمولاً هیچ یک از گویندگان زحمت تحقیق را به خود و فرصت دفاع را به دیگری- یعنی کسی که ذمّ و قدح او را شنیده اند - نمی دهند و این مجموعه به کلّ وکالت و وکلا آسیب می رساند.

ثانیاً ➖برخی از مردم - و شاید بسیاری از آن ها - از وکیل دادگستری انتظار کارها و اقداماتی را دارند که به نوعی تکلیف مالایطاق است .

🔹مثلاً در مورد تحولات و رویدادهای سیاسی و اجتماعی از یک سو انتظار دارند وکیل احاطه کامل به کلیه جنبه های آن ها داشته باشد، که البته شاید این توقع چندان بی جایی نباشد زیرا احاطه و اشراف به تحولات و تغییرات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی نوعی ابزار و شاید الزام شغلی برای وکیل است.

🔹از دیگر سو انتظار دارند وکیل در همه این موارد موضع گیری و اظهار نظر کند. آن هم اظهار نظری که منطبق بر یا نزدیک به دیدگاه و خواسته این افراد باشد ! .

🔹بدیهی است هر وکیل دیدگاه و عقیده سیاسی و اجتماعی خودش را دارد و کانون وکلا مجموعه ای است متشکل از افرادی که ممکن است از طیف چپ چپ تا راست راست با افکار و عقاید گوناگون باشند. لذا در این که کانون وکلا نمی تواند و نباید موضع گیری سیاسی کند، کوچکترین تردیدی نیست، زیرا کانون وکلا حزب نیست.

🔹وکلا در ابراز نظرهای سیاسی و اجتماعی خود آزادند و مردم هم باید این حق را محترم بشمارند. در عین حال بسیاری از مردم – علی رغم همه حرف ها و نقل هایی که تا این جا گفتیم و خواهیم گفت و عمدتاً از پیش داوری مبتنی بر ناآگاهی مردم نشأت می گیرد- وکلا را در امور سیاسی و اجتماعی « سوپرمن » تلقی و از آن ها اقدامات و موضع گیری هایی را طلب می کند که شاید در جوامع کاملاً دموکراتیک شدنی باشد اما بی شک در بسیاری از کشور های جهان سوم عملی نیست.

🔹حال اگر وکیلی در قبال برخی مسائل و مطالب موضع گیری سخت و قاطعی همگرا با افکار عمومی کرد و به عواقب وخیم آن هم دچار شد، این سوال قابل طرح است که او به وظیفه و رسالت خود به عنوان یک وکیل عمل کرده یا در موضع یک شهروند عادی؟ و آیا اجتماعی که توقع چنین حرکتی را از او داشته مسؤولیتی در قبال آنچه به سرش آمده دارد یا نه؟ باز کردن مطلب بیش از این میسور نیست/کتاب آسیب شناسی وکالت دادگستری


✅لينك عضويت در كانال تلگرام🔻
‏https://telegram.me/lawpress


◀️اینستاگرام🔻
‏www.instagram.com/lawpress_page