⁠⁣👈به یاد شهید گرانقدر، احمدشاه مسعود. «.» آیا گمان می‌کنی من در روح و روانم یک جنگجو هستم؟

⁠⁣👈به یاد شهید گرانقدر #افغانستان، احمدشاه مسعود
امروز سالگرد ترور #احمدشاه_مسعود است.

⬅️"مسعود به اشعار سیمین بهبهانی علاقه داشت ...اغلب اوقات نا امید به خانه می آمد و می پرسید:
"پری آیا فکر می کنی من جنگ را دوست دارم؟"
" آیا گمان می کنی من در روح و روانم یک جنگجو هستم؟"
"من از جنگ متنفرم، از آزار یک حیوان متنفرم، چه رسد به بد رفتاری با یک انسان. تصورش را بکن، گمان می کنی که روزی برسد که ما زندگی طبیعی داشته باشیم؟"

(درآخرین دیدار) هنگامی که به تراس رفتم، دوربین را از دستم گرفت و از من خواست سوار الاکلنگ (اندل چو) شوم و از من فیلم گرفت، بعد از بچه ها فیلم گرفت و در آخر او بالای الکلنگ (اندل چو) رفت و من از او فیلم گرفتم. از صنوبر خواست برایمان چای بیاورد. بعد به نوبت با احمد، فاطمه، مریم، عایشه، نسرین، زهره (فرزندان مسعود) و با بچه های صنوبر فیلم گرفتیم. زیر درختان، هوا عالی بود. پایان تابستان بود و پایان زندگی او."

/ احمد شاه مسعود، به روایت صدیقه مسعود (همسر)
گردآورندگان: شکیبا هاشمی و ماری فرانسواز کولومبانی
برگردان: افسر افشاری
تهران، نشر مرکز/

@LoversofIRAN