‍ 👈استفاده بدون درج لینک کانال. ممنوع است.. ◀️ماع در لغت به معنی شنیدن وآوای گوش‌نواز است

‍ 👈استفاده بدون درج لینک کانال
@LOVERSofIRAN
ممنوع است

◀️#سَماع در لغت به معنی شنیدن وآوای گوش‌نواز است. در اصطلاح #صوفیان سماع به معنی خواندن آواز و ترانه عرفانی توسط #قوال و به وجد آمدن شنوندگان در مجالس 《ذکر جلی》 است.
از تاریخچه سماع پیش از #اسلام اطلاع دقیقی در دست نیست ولی مسلم است که رقص مذهبی برای خداوند، ریشه در تاریخ #اساطیری دارد. در آیاتی از #تورات، به نوعی از سماع #داوود_نبی اشاره شده‌ همچنین در #انجیل نیز به رقص و سماع #حضرت_مریم بر روی پلکان مذبح اشاره شده‌است.
اما #پس_از_اسلام تا پیش از ۲۴۵ هجری که #ذوالنون_مصری اجازه تشکیل اولین مجلس سماع را به شاگردان خود داد چیزی به چشم نمیخورد.

◀️از طرفداران بزرگ سماع، #مولانا جلال الدین محمد بلخی بوده که توجه او در جاودانه شدن این آئین میان #درویشان به ویژه مولویه بی تأثیر نبوده‌است.
مولانا تا ۳۸ سالگی مشغول درس گفتن و وعظ و مجاهده بود و هرگز سماع نکرده بود اما چون #شمس_تبریزی را دید عاشق وی شد و هر چه او می‌فرمود را غنیمت می‌داشت. پس چون شمس به وی اشارت کرد که به سماع درآ، مولانا چنان تحت تاثیر شمس قرار گرفت که منبر و مدرسه را ترک کرد.
#شمس میگفت آن حقیقتی که مولانا می‌طلبد با سماع، زیاد می‌شود و سماع برای انسانهای #عادی که به هوای نفس مشغولند #حرام است نه برای کسانی که عاشق و طالب حق هستند.
شیفتگی مولانا به سماع آنچنان بود که پس از آگاهی از کشته شدن شمس نیز مراسم سماع را به جای آورد.
همچنین #صلاح_الدین_زرکوب یار و نخستین #خلیفه ی مولانا نیز وصیت می‌کند تا جنازه‌اش را در حالت سماع تدفین کنند و مولانا هم به این وصیت عمل می‌کند و جنازه او را با نواختن #دف و #نقاره در حالی که سماع می‌کردند دفن می‌کند وشب بعد از تدفین صلاح الدین زرکوب را، شب #عرُس می‌نامد.
عرُس واژه‌ای عربی است به معنای #نکاح یا طعامی که در سور و ضیافت زفاف داده می‌شود. علت این نامگذاری این است که اهل تصوف بر این باورند که وقتی کسی می‌میرد و روح او ازعالم خاکی جدا می‌شود به معشوق می‌پیوندد.
اما سماع در زمان مولانا بشکل امروز نبود. از مناقب العارفین افلاکی چنین بر می‌آید که یک صدای خوش و حتا صدای چکش صلاح الدین زرکوب کافی بود که مولانا به سماع بپردازد.

◀️مولانا سماع را غذای روح می‌دانست و معتقد بود در حین سماع در هر چیز #خداوند را می‌بیند و گاهی نیز اتفاق می‌افتاد که تا بیش از #یک_هفته در حال سماع باقی می‌ماند❗️
مولوی سماع را معلول چندین عامل می‌دانست:
۱)خالی بودن معده تا تلطف روحی زیاد شود
۲)شکل گیری حرکات اهل سماع بر جد؛ نه هزل و سرمستی.
مولانا در آثار خود از سازهای مختلفی از جمله #نی، #کمانچه، #رباب، #دف، #تنبور، #سرنا... یاد می‌کند و به نظر می‌رسد که در مجالس سماع ازین سازها استفاده می‌کرد وخود نیز در نواختن #رباب تبحر داشت.
وی اصل #موسیقی را، این جهانی نمی‌دانست و معتقد بود که الحان موسیقی آواز و ساز، از #بهشت است که بر جان عارف خوش می‌آید؛ جدا از موسیقی، او یکی از نکات ضروری برای سماع را، #شعر_خوب و فهمی عمیق برای درک آن شعر می‌دانست.
مولوی برای سماع اهمیت #تربیتی قابل ملاحظه‌ای قائل بود.
در سماع مولانا دستی که به سوی آسمان است نماد دریافت فیض مبدأ هستی و دستی که به سوی زمین است نماد بخشش به کل موجودات است و انسان در این میان به عنوان واسطه مطرح است. #لباس نیز در سماع حائز اهمیت است؛ لباسی سفید با دامن بلند که نمادی از روح یا جهان روحانی است که فرشتگان را به ذهن می‌آورد.
مولویان در اجرای سماع، پیوسته، با اتکا بر آرای بطمیوسی، حرکات #سماوات که از ارکان تصوف است را به صورت #دایره‌ای از هستی مطلق تا انسان مادی و دوباره از انسان تا هستی مطلق مد نظر قرار دادند و حتی قسمتی از سماع خانه را دایره وار ساختند.

◀️ریشهٔ سماع را در آئین‌ها و مذاهب باستانی نیز هست. حرکتهای موزون دسته جمعی با گام‌های ساده یا پیچیده، گرد درخت یا آتش، کهن ترین شیوه حرکت آیینی بوده‌است مانند رقص اقوام #اینکا و #آزتک.
این حرکات موزونِ نیایشی، بیانگر ارتباط بشر با مبدأ جهان بوده‌است که در واقع آن کانون را به صورت نمادین در #مرکز_حلقه_حرکت قرار می‌دهند و خود مانند #افلاک بر گرد آن می‌چرخند. همچنین این حرکات نشانی از آئین‌های پرستش #میترا دارد.
در قیاسِ سماع مولویانه با رقص‌های #آفریقایی یا #سرخپوستی به این جمع بندی می‌توان رسید که در سماع، #فردیت حفظ می‌شود و هر فرد جداگانه به گرد خویش می‌گردد یعنی توجه به #اومانیسم و انسان گرایی چون انسان #خلیفه_الهی است و شاید بتوان این حرکت را با گردش به دور خانه #کعبه قیاس کرد؛
درحالی که در رقص‌های باستانی و آئین‌های کهن، عنصر #طبیعت در مرکز است.
(منابع در ویکی پدیا)

فایل را دانلود کنید👇