‍ 👈اشتباهی که پای ملت ایران نوشته میشود👉 … تلخی که تمامی ندارد! …. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰

‍ 👈اشتباهی که پای ملت ایران نوشته میشود👉

#اختصاصی_کانال
@LoversofIRAN

طنز تلخی که تمامی ندارد!
#فوتبال
#زنان
#صداوسیما
〰〰〰〰〰〰〰〰〰

سالهاست، در کشور عزیزمان، از سوی نهادهای رسمی وحاکمیتی، عرف هایی جاافتاده است که خارج از مرزهای ایران بنام هنجارهای جمعی ایرانیان شناخته شده؛ چنانکه گویی باور واقعی جامعه ایرانی ست درحالیکه اگر امروز دیدگاه سراسری جامعه ایرانی پرسیده شود، ممکن است بیشینه ملت ایران پاسخ دهند که این عرفها و هنجارها را نمیپذیرند و مانند قوانینی تحمیلی تنها به آن تن داده اند و توان مخالفت جدی با آن را نیز در خود نمی بینند.

ایجاد فرهنگ دستوری یعنی باورسازی و هنجارسازی از بالا به پایین نهادهای حاکمیتی برای جامعه (که متفاوت است از ساخت و کنشهای فرهنگی سرشتین/طبیعی و برخاسته از دل ملت)؛ گاه چنان در لایه های گونگون یک ملت ریشه می دواند که بخشی از مردم جامعه فراموش میکنند درک این عرفها در خارج از مرزهای کشورشان، نه تنها چندان شدنی نیست، بلکه توضیح این عرفها برای خارجیان گاه باعث ایجاد نگرش منفی به کلیت فرهنگی آن جامعه می گردد.
همان مساله ای که چند روز گذشته در فضای مجازی و تبلیغات رسانه ای درباره ایران شاهد آن بودیم.

در خیرخواهی، میهن دوستی و خوش قلبی فوتبالیست جوان و توانمند کشورمان #سردار_آزمون هیچ شکی نیست اما کاری که ایشان انجام داد برای حل مشکلی که بخشی از ایرانیان فوتبالدوست را آزار می داد، نه تنها راه حل واقعی برای آن مشکل نبود، بلکه میتوان گفت به تخریب وجهه ایران و فرهنگ ایرانی انجامید.
درخواست سردار آزمون (چه بشکل خودجوش، و چه با هدایت افراد دیگری در بدنه فوتبال کشورمان رخداده باشد، که احتمال این سناریوی دوم بیشتر است) از ماریا کوماندنایا برای تغییر پوشش اش در مراسم قرعه کشی جام جهانی، کاری قابل دفاع نبود چرا که پیامدهای آن به دستاوردش نمی ارزید.

به این دلیل، پیامدهای درخواست سردار آزمون از مجری بنام(معروف) روسیه، به دستاوردهایش نمی ارزید که در شبکه های اجتماعی فارسی زبان، روسی و حتا دیگر کشورها، خبر این درخواست پیچیده بود چون به خودی خود رخدادی کم مانند در جهان به شمار میرفت. این درخواست، تصویر ذهنی نامناسبی از ایرانیان در فضای خارج از ایران ساخت که بزرگترین پیامد ناخوشایند این درخواست بود.
نخستین پیامد ناخوشایند؛ این بود که بنظرآمد #ایرانیان مردمی هستند که برای کنار زدن محدودیتهای دستوری و از بالا به پایین حکومتی شان، بجای اینکه دست به دامان اصلاحات مدنی در داخل کشورشان شوند، از قدرت چانه زنی با خارجی ها استفاده میکنند، نه برای اینکه مشکلشان حل شود، بلکه تنها برای برآورده شدن یک نیاز مقطعی کوتاه مدت!
دومین پیامد ناخوشایند این درخواست این بود که گویا #ایرانیان امیدشان برای انجام اصلاحات اجتماعی به خارجی ها بسیار بیش از نهادهای رسمی و مدنی داخل کشورشان است و سلبریتی هایشان بیش از سیاستمداران و نخبه هایشان برای جامعه کارگشا هستند.

در پاراگراف پیشین، گذاشتن هشتگ برای #ایرانیان، برای تاکید بر این نکته بود که آنچه در فضای تبلیغاتی از سوی سلبریتی های(هنری_ورزشی)ایرانی رخ میدهد و یا آنچه هر از گاهی با موج یورش برخی ایرانیان برای پیام گذاشتن در تاربرگ چهره های بنام(معروف) خارجی در فضای مجازی پیش می آید، چه بخواهیم چه نخواهیم، نمایشی از تصویر کل #جامعه_ایران خواهد بود و به پای کل #ایرانیان نوشته میشود. این خطای قضاوتی ست که در همه کشورها رخ میدهد و اقلیتی از هر جامعه که بیشتر به چشم می آیند، بعنوان نماینده ای از کل آن جامعه در نظر گرفته میشوند. بدبختانه همانطور که این بار هم دیدیم، ماریا کوماندنایا پس از پایان مراسم قرعه کشی، این توییت را خطاب به همه #ایرانیان نوشت:
"ایران، راضی/خوشحال هستی؟"

بله؛ در قضاوت های عمومی، همه ماجرایی که از سوی یک اقلیت از ایرانیان رقم زده شده، به پای کل جامعه
#ایران نوشته می شود؛ حال آنکه شاید اگر نظر بیشینه ما مردم ایران را می پرسیدند، هیچگاه راضی نبودیم برای دیدن نیم ساعت قرعه کشی مستقیم جام جهانی که براحتی از شبکه های ماهواره ای یا اینترنت قابل دسترسی است، اینطور مشکلات #ملی و داخلی مان به سوژه خبری فضای مجازی کشورهای دیگر تبدیل شود؛ در حالیکه آخرسر هم این صدا و سیمای ایران بود که مجبور شد پس از یک هفته هدایت نمایش و صحنه گردانی سلبریتی های ورزشی اش برای ساختن این موج رسانه ای، به چیزی خارج از استاندارد ۴ دهه ی پس از انقلاب ایران تن دهد و برای نخستین بار، بانوانی با آستین حلقه ای را نمایش دهد چراکه خودکرده (تیم تبلیغاتی فوتبالی) را تدبیر نبود!
آبروی ایران و ایرانی، چیزی نیست که آسان بدست آمده باشد و اکنون با رفتار #ضد_ملی برخی، بخواهد آسان از دست برود.

@LoversofIRAN