‍ 👈خجند نگینی از ایرانشهر که سایه سرد لنین بر آن است! 👉 …《 بخش _ ۲ 》.. من ایرانم

‍ 👈خُجَند نگینی از ایرانشهر که سایه سرد لنین بر آن است! 👉

#اختصاصی
《 بخش _ ۲ 》

من ایرانم
خجندم، از سمرقندم، من آن قلب بخارایم
من از شیراز و تبریزم، رهاورد سپاهانم
من ایرانم....

〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
@LoversofIRAN

⬅️ برخی از چهره های بنام خجند:
گزیده ی زندگی ۳ تن از بزرگانی که پهنه #ایرانشهر را از خجند در فرارودان (ماوراءالنهر) تا قلب پهنکوه (فلات) ایران پیموده اند و دلیلی بزرگ و روشن بر مفهوم #ایرانشهری و پیوستگی فرهنگی ایران زمین اهورایی هستند را در زیر می آوریم.

■ "کمال‌الدین مسعود خُجندی" معروف به "شیخ کمال"، یا #کمال_خجندی،
از عارفان و شاعران #پارسی_‌گوی سده ی هشتم هجری است که در خجند زاده شد. وی هم دوره #حافظ بود و در
پایان دوران #ایلخانان زیست.
او پس از سفر حج، به #تبریز رفت و تا پایان عمر، آنجا روزگار گذراند. با اینکه شاعری، پیشهٔ اصلی او نبود، اما دیوانش مشتمل بر حدود هشت‌هزار بیت است که بخش اصلی آن غزل‌ ست. شیخ کمال به خدمت "سلطان حسین جلایر" درآمد و در خانقاهی که سلطان برای او ساخته بود به سربرد. دیوان او شامل غزل‌های زیبای فراوان با بنمایه عرفانی است.
آرمگاه وی در تبریز است و این بیت بر سنگ مزارش نوشته شده‌است:
"کمال"، از کعبه رفتی بر در یار
هزارت آفرین، مردانه رفتی./
● سروده زیبا و عاشقانه از کمال خجندی:
"عشق"، حالی ست که جبریل بر آن نیست امین
صاحب حال شناسد سخن اهل یقین
جرعه‌ای بر سر خاک از می عشق افشاندند
عرش و کرسی همه بر خاک نهادند جبین
اهل فتوی که فرو رفته کلک و ورقند
مشرکانند که اقرار ندارند به دین
مفلس عشق ندارد هوس منصب و جاه
خاک این راه به از مملکت روی زمین
شب قرب است، مرو ای دل حق دیده به خواب
که سر زنده‌دلان حیف بود بر بالین
ای که روشن نشدت حال دل سوختگان
همچو شمع از سر جان خیز و بر آتش بنشین

■ "امیر بهاءالدین برندق" معروف به #برندق_خجندی فرزند امیر نصرت‌شاه خجندی در سال ۷۵۷ در خجند زاده شد و در دربارهای #تیمور_لنگ و شاهرخ‌میرزا به سرودن قصیده پرداخت.
اشعار او، شامل قصیده، غزل، قطعه و رباعی‌است.
او هم قصاید #خاقانی را جواب گفته و هم به استقبال برخی قصاید #انوری و #سعدی رفته است.
برندق خجندی از پیروان مذهب #حنفی بود. او سفرهایی به "شام"، #تبریز، #خراسان، #یزد و "بغداد" داشته است.
وی در سال ۸۳۵ در #سمرقند ( #ازبکستان امروزی) درگذشت.

■پیشوایان شافعی اصفهان معروف به آل خجند:
#خجندیان یا #آل_خجند دودمانی از دانشمندان و پاسداران ادب و فرهنگ ایرانی بودند در سده‌های ۵، ۶ و ۷ هجری قمری.
آنها که پیشوای #شافعیان اصفهان ( #شافعی) بودند و بیشتر اداره #اصفهان/ #اسپهان را نیز در دست داشتند، در یکی از دو محله بزرگ اصفهان آن روزگار به نام #دردشت می‌زیستند.
چون از خجند برخاسته بودند، آل خجند خوانده می‌شدند و گویا به سبب صدارت شافعیان اصفهان همگی نام‌دار به "صدر خجندی" بودند. گفته اند ریشه آنها به "مهلب ابن ابی صفره"، سردار پرآوازه عرب در روزگار امویان می‌رسد. نام‌داری این دودمان بیشتر به خاطر پشتیبانی آنها از دانشمندان و سخنوران و رونق دادن به دانش، ادب و فرهنگ ایرانی بوده است.
آل خجند در آبادانی اصفهان سهم بزرگی داشتند که فهرست برخی از خدماتشان از این قراراست:
بنیاد مسجد جامع (سده ۵)
مناره چهل دختران (۵۰۰)
مسجد و مناره غار (۵۱۵)
سین (۵۲۶)
علی اصفهان گز، ساربان (۵۵۰-۵۲۵)
آنها در اصفهان کتابخانه بزرگی بنا کردند که به روی همگان گشوده بود اما شوربختانه در ۵۴۲ق به آتش کشیده شد.
● افراد برجسته این خاندان به این گونه‌اند:
ابوبکر محمد بن ثابت خجندی
صدرالدین ابوکر محمد
جمال الدین محمود بن عبدالطیف بن محمد
شرف‌الاسلام صدرالدین ابوقاسم عبداللطیف بن صدرالدین
ابوبکر
ابو ابراهیم عبیدالله خجندی
جمال‌الدین محمد خجندی
صدرالدین محمد خجندی
صدرالدین عمر خجندی
شهاب‌الدین خجندی
عضداالدین خجندی

/بنکده (منبع) :
●ذبیح‌الله صفا. تاریخ ادبیات ایران (جلد دوم). چاپ چهاردهم (انتشارات فردوس) و چاپ سوم (تهران. ابن سینا)
●انوشه، حسن (به سرپرستی). دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در آسیای میانه. چاپ اول (ویراست دوم). تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰/
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰

@LoversofIRAN