▫️ بیانیه‌ی حزب مهستان ایران درباره‌ی حمله‌ی تروریستی در شهر اهواز

▫️ بیانیه‌ی حزب مهستان ایران درباره‌ی حمله‌ی تروریستی در شهر اهواز

▪️ حمله‌ی تروریستی‌ای که در شهر اهواز، در بزدلانه‌ترین شکل ممکن، صورت گرفت و سبب شهادت ده‌ها هموطن بیگناه شد ثابت کرد که باید مباحث ضدتروریستی جدی‌تر از پیش در دستور تمام دستگاه‌های دولتی باشد. از این دستورکار می توان با عنوان «ضدتروریسم ملی» نام برد. حزب مهستان ایران، ضمن محکوم کردن این حمله‌ی تروریستی، ضرورت توجه به مبانی ضدتروریسم ملی را ضروری می‌داند و از تمام دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی و فرهنگی و سیاسی می‌خواهد که با جدیت و قاطعیت ریشه‌های تروریسم را بخشکانند و همزمان با برخوردهای سخت امنیتی از راهکارهای نرم فرهنگی غفلت نورزند. بی‌تردید تروریسم در بستر اندیشه‌های افراطی (بنیادگرایی) متولد شده و رشد می‌کند. صاحبان اندیشه‌های افراطی به دلیل فقدان استدلال و منطق، به سهولت، به خشونت و کشتار گرایش پیدا می‌کنند.

▪️ در ایران امروز افراطی‌ترین تفکرات متعلق به برخی گروه‌های قوم‌گراست. این اندیشه‌ی افراطی در دهه‌های گذشته به تدریج شکل گرفته و اکنون کمابیش به شکل مکتبی بنیادگرا درآمده است. نخستین و خطرناک‌ترین بخش این مکتبِ بنیادگرا جعل تاریخ است. در طول نیم‌قرنِ گذشته عده‌ای با وقاحت تمام به جعل تاریخ ایران روی آورده‌اند و به صراحت تاریخ ایران را دگرگونه می‌نویسند. جعل تاریخ مهم‌ترین و بزرگترین عامل گرایش به تروریسم و خشونت است. تحریف تاریخ در شرایط امروز ایران کاری تروریستی است. جاعلان تاریخ همه‌ی تاریخ را برعکس آنچه واقعاً ــ بر اساس خواست خداوند و قوانین هستی و حرکت تاریخ ــ اتفاق افتاده بیان می‌کنند. انسان‌های گرفتار در این گرداب بی‌هویتی دچار وحشت ژرفی می‌شوند که تنها تسلایش تروریسم است. بنابراین تحریف‌کنندگان تاریخ رهبران تروریسم در ایران امروز هستند.

▪️ در سطحی پایین‌تر تجزیه‌طلب‌های فرهنگی هستند که تروریسم را جان می‌بخشند. اگر جوانان ایران‌زمین خود را ناوابسته به هموطنان خود در شهرهای دیگر بدانند و ببینند، و با آن‌ها نتوانند ارتباط برقرار کنند، راحت‌تر دست به اسلحه خواهند برد. کسانی که زبان‌های محلی را چون آیه‌های مقدس و لباس‌های قومی را چون جامه‌های مقدس تبلیغ می‌کنند و اشتراکات را تخفیف و تحدید و افتراق‌ها را برجسته و بزرگ می‌کنند، ایران را به سوی جدایی پیش می‌برند و وقتی جدایی حاصل شد، حرمت هموطنی خواهد شکست و هم‌میهنان دشمن فرض خواهند شد و خشونت مانعی برای خود نخواهد دید. ایرانیان قرن‌هاست که با هم زندگی کرده و به زبان فارسی نوشته و خوانده‌اند. همچنین با هم تجارت کرده و در شهرهای هم سرباز و سردار بوده‌اند. ایرانیان قرن‌هاست از میان دیگر شهرهای کشور همسر می‌گزینند. حال ناگهان عده‌ای پیدا شده‌اند که تمام اشتراک‌ها را نادیده گرفته و به افتراق‌ها، که تنها و تنها زبان و لهجه است، دامن می‌زنند. این نظریه‌ی فاشیستی پیوندهای انسانی را می‌گسلد و آن‌ها را دچار بی‌هویتی می‌کند. جدا کردن ملت ایران از هم، جدا کردنِ اندام‌های یک موجود زنده است و روشن است که بسیار دردناک خواهد بود. در هر جای ایران اگر تجزیه‌طلبیِ فرهنگی کامیاب شود تکلیف هزاران نفر غیر هم‌زبانِ ساکن در آن‌جا چه خواهد شد؟ نظامی‌ها، کارمندان دولت، استادان دانشگاه و دانشجویان و بازرگانان و کارخانه‌داران و مردمان کوچیده یا کوچ‌داده‌شده در اعصار و قرون، که از جای جای ایران آمده و در آن گوشه‌ی ایران زندگی می‌کنند، چه خواهند کرد؟ آن‌ها بر اساس ایرانیت زندگی خود را سامان داده‌اند و اگر این حلقه‌ی مشترک بشکند خشونت‌های بی‌پایان آغاز می‌شود. حلقه‌ای که در حالت عادی هیچ‌گاه نمی‌شکند مگر آن که عده‌ای با پول‌های خارجی و تحریکات شدید سیاسی و تحریف تاریخ، و گاهی همراهی‌های دولتی، زورشان را روی هم بگذارند و این حلقه را بشکنند.
[دنباله در 👇]

#بیانیه
#اهواز