👈 ۱۹خرداد سالگرد دفاع از ملی‌شدن نفت با 👉

👈 ۱۹خرداد سالگرد دفاع از ملی‌شدن نفت با #حضور_مصدق_در_دیوان_لاهه👉

@loversofiran
#بخش_۳
〰〰〰〰〰〰〰〰〰


#حسیبی در یادداشت روز ٩ خرداد این نکته را می‌نویسد: «از گفتار دکتر مصدق بوی این می‌آید که از کار‌نکردن عده‌ای ناراضی هستند». همچنین غلامحسین مصدق در خاطرات خود یادآور می‌شود: بیشتر اعضای هیأت نمایندگی ایران، سیاهی لشگر بودند، و به استثنای #نواب، #صالح و #حسیبی بقیه به دنبال گردش و تفریح و کارهای شخصی میرفتند. حتا گاهی جمع کردن آنان در محل اقامتان که هتلی متوسط بود با اشکال روبرو میشد ... طوریکه یکبار پدرم خواست با خریدن چند جعبه شکلات این آقایان را جمع و جور کنیم!
( عدم درک آقایان هیات همراه، از حساسیت جایگاه و موقعیت تاریخی که در آن بودند باعث ناراحتی علنی و آشکار مصدق میشده، چنانکه معضل بزرگ #قحط_الرجال ایران کاملا آشکار بوده است )

◀️شروع دادگاه و سخنرانی مصدق و سپس دفاع پروفسور رولن:

۱۹ خرداد نخستین جلسه دادگاه برگزار شد. این روز به‌قدری برای مردم ایران مهم بود که گاه درباره آن، داستان هایی خیالی ساخته اند (مانند داستان نشستن مصدق روی صندلی هیأت انگلیسی که موجب اعتراض شدید انگلیس و پاسخ کوبنده دکتر شد).
به‌هر‌ روی، مصدق سخنان خود در دادگاه را بر دو محور #تکریم_آزادی و آزادی‌خواهی و برشمردن #ظلم‌های_تاریخی_علیه_ایران پایه‌ریزی کرد.
او نمی‌خواست درگیر مباحث پیچیده حقوقی شود، چراکه دفاع حقوقی بر عهده #پروفسور_رولن بود.
پس از نطق دکتر مصدق که متن آنرا در بخش بعدی (چهارم) این نوشتار میگذاریم، پروفسور رولن به دفاع پرداخت.
او در بخشی از مدافعاتش گفت: «در درجه ‌اول ما در مسئله #صلاحیت ذی‌علاقه هستیم. من پیشنهاد می‌کنم اصولی که مبنای صلاحیت دادگاه است موردتوجه واقع شود. احساس می‌کنم که این امر ممکن است مفید واقع شود، زیرا این‌جانب تا حدی با اصولی که نویسندگان دانشمند تذکاریه دولت پادشاهی انگلیس به شما تسلیم کرده‌اند مخالف هستم… صلاحیت شما منحصرا منوط به رضایت طرفین بوده و از آن رضایت نمی‌تواند تجاوز کند… و به مجرد اینکه قبول شد، صلاحیت دیوان متکی براساس اختیار است. چاره‌ای از این نیست که دیوان باید از احراز صلاحیت خودداری کند زیرا که دلیلی بر قبولی صلاحیت در دست ندارد».
پس از این جلسه، ١١# جلسه دیگر نیز برگزار شد. دادگاه تمام شد و مصدق مصمم منتظر رأی ماند.

◀️سلب صلاحیت دادگاه و پیروزی پیرمرد:

۳_تیر، دکتر مصدق به تهران بازگشت و دادگاه لاهه پس از ١٢ جلسه وارد شور شد و بالاخره در #۳۱_تیرماه_۱۳۳۱ با ۹ رأی مخالف در برابر ۵۶ رأی موافق، حکم خود را مبنی بر #صلاحیت_‌نداشتن دیوان دادگستری بین‌المللی در رسیدگی به دادخواست انگلستان صادر کرد. خلاصه رأی دیوان در عباراتی مختصر چنین آمده بود:
«…دیوان چنین نتیجه می‌گیرد که صلاحیت رسیدگی به شکایتی را که دولت انگلیس طرح کرده است، ندارد و ورود در مسائل دیگری را هم که در صلاحیت دیوان طرح شده است، لازم نمی‌داند. طی قراری که دیوان در تاریخ پنجم ژوئیه ۱۹۵۱ صادر کرد، اعلام شد که اقدامات تأمینه مصرح در قرار مزبور به‌طور موقت و در انتظار صدور رأی قطعی دیوان تجویز شده است. اینک که رأی دیوان صادر شده بدیهی است که قرار موقت مزبور از اعتبار ساقط است و هیچ‌گونه اثری بر آن مترتب نخواهد بود».
این‌چنین بود که ایران در دادگاهی بین‌المللی موفق به استیفای حقوق ملی خود شد. البته مصدق بعدها تاوان خدمات ملی خود را پس داد. #کودتای_مشترک_انگلیسی_آمریکایی و سلطنتی دولت او را ساقط کرد و شاه فراری را به کشور بازگرداند. مصدق راهی حصر شد اما صنعت نفت همچنان ملی ماند، اگرچه تنها بنام #ملی و نه براستی ملی.

@loversofiran