واژه‌های بیگانه: واژه‌های پارسی🎋.. مبتذل: پیش پاافتاده-خوار-پست-بی ارج. مبتکر: نوآور

واژه های بیگانه: واژه های پارسی🎋

مبتذل: پیش پاافتاده-خوار-پست-بی ارج
مبتکر: نوآور
مبتکرانه: نوآورانه
مبتلا: دچار
مبتلا به مریضی: دچار بیماری
مبتنی: استوار
مبتنی بر: بر پایه
مبحث: جُستار
مبدا: خاستگاه- آغاز
مبدأ: خاستگاه- آغاز
مبذول فرمایید: فرمان دهید
مبذول کردن: پرداختن- بخشیدن
مبلغ: آوازه گر- فرارسان
مبنا: بنیان
مبهم: دو پهلو- پوشیده- پیچیده- سربسته
مبهوت: گیج
مبین: بازگوکننده
متاثر: دل آزرده
متارکه: جدایی
متاسفانه: شوربختانه- بدبختانه- دریغا- نگونبختانه- سوگمندانه
متاسفم: شوربختم
متأسف: دریغ مند
متبحر: چیره دست- زبردست
متجانس: همگن
متجاوز: چنگ انداز
متحجر: واپسگرا
متحجرانه: واپسگرایانه
متحد: هم بسته- یکپارچه
متحده: هم بسته- یک پارچه
متحول: دگرگون
متحول کردن: دگرگون کردن
متخصص: کارآزموده-کارشناس
متخصصان: کارآزمودگان-کارشناسان
متخصصین: کارآزمودگان-کارشناسان
متداول: فراگیر
متذکر: یادآور
متر: گَز
مترادف: همچم
متراکم: انبوه- چگال- فشرده
مترجم: ترزبان- برگرداننده
مترقی: پیشرفته
متزایدا: بیش از بیش
متزلزل: نا استوار- لرزان
متسلسل: زنجیروار
متشکر: سپاسمند- سپاسگزار
متشکل از: دربرگیرنده ی- در بر گیرنده
متصاعد: فرایاز
متصل: پیوسته- چسبیده
متصل کردن: چسباندن
متضاد: پادواژه- در برابر- روبرو
متظاهر: وانمودگر
متعادل: ترازمند
متعاقب: به دنبال- در پی
متعاقبا: پس از این
متعال: والا
متعالی: برین- فرایاز- والا
متعجب: شگفت زده
متعجب شد: شگفت زده شد
متعدد: انبوه-پرشمار
متعصب: ستیهنده- خشک سر
متعلق: وابسته
متعلق به: از آن- وابسته ی
متعهد: پایبند
متغیر: دگرگون شونده
متفاوت: دیگرگون- ناهمسان- ناهمتا
متفرق: پراکنده
متفرق کردن: پراکنده کردن- پراکندن
متفرقه: درهم-ناآشنا-بیگانه-گوناگون-پراشیده
متفق القول: همزبان- یکزبان
متفکر: اندیشگر- اندیشمند
متفکران: اندیشمندان
متفکرانه: اندیشگرانه
متقابلا: دوسویه- درپاسخ
متقاضی: درخواست کننده- خواستار
متقاعد کردن: باوراندن
متکا: پشتی
متکبر: خودپسند
متکلم: سخنگو
متکی: استوار
متلاشی: فرو پاشنده- فروریخته
متمایز: جدا
متمتع: برخوردار
متمدن: پیشرفته
متملق: چاپلوس
متمم: پایان بخش- رساگر
متمنی: خواهشمند
متمول: توانگر- دارا
متن: نویسه
متناسب: برازنده
متناظر: همسان
متناوب: پی در پی
متنفر: بیزار
متنفر بودن: بیزار بودن
متنوع: گوناگون
متواتر: پی در پی
متواضع: فروتن
متوالی: پیاپی- پی در پی
متوجه: روی آور- آگاه
متوجه شدن: روی آورشدن
متورم: آماسیده
📝📝📝

پارسی را پاس بداریم
پاسداشت زبان پارسی آرمان همه ی پارسی زبانان و ایرانیان است 🙏🌹

🌍 @Official_history