در آن روزگاران که هیبت و شکوه دولت ساسانی، سرداران و امپراتور‌های روم را در پشت دروازه‌های قسطنطنیه به بیم و هراس می‌افکند، عربان

در آن روزگاران که هیبت و شکوه دولت ساسانی ، سرداران و امپراتور های روم را در پشت دروازه های قسطنطنیه به بیم و هراس می افکند ، عربان نیز مانند سایر مردم " انیران " روی نیاز به درگاه خسروان ایران می آوردند و در بارگاه ساسانیان ، چون نیازمندان و درماندگان می آمدند و نیازهای خویش را از آنان می طلبیدند.پیش از این نیز بدرگاه شهریاران ایران جز از در فرمانبرداری در نیامده بودند.پیش از اسکندر مقدونی "بیابان عرب " در زمره سرزمین هایی بود که به داریوش شاهنشاه ایران تعلق داشت.از ان پس بزرگان قبایل عرب، بردرگاه پادشاهان ایران در شمار فرمانبرداران بودند.در دوره ای که شاپور ذوالاکتاف هنوز از مادر نزاده بود ، برخی از عربان به بحرین و کناره های دریای فارس به غارت آمده بودند ، اما چنانچه در تاریخ ها آمده است شاهپور هنگامی که متولد شد و به سن بلوغ رسید عربان را ادب کرد و بجای خویش نشانید.در درگاه یزدگرد اول بزرگان حیره چون دستنشاندگان و گماشتگان ایران بشمار می آمدند.در دوره انوشیروان ، تازیان سرزمین هاماوران نیز مثل تازیان حیره خراجگذار و دست نشانده ایران بودند.بادیه های ریگزار بی اب و علف عربستان ارزش ان را نداشت که شاهنشاهان ایران به بیابان عربستان لشکر بکشند.زیرا در این بیابان های هولناک و بی اب و علف و هول انگیز ، از کشاورزی و بازار و کالا هیچ نشان نبود.جز مشتی عرب گرسنه و برهنه ، که چون غولان و دیو های گرسنه همه جا بر سر اندکی اب و مشتی سبزه و علف ، با یک یکدیگر در جنگ و ستیز بودند ، اثری از آدمیت در آنجا نبود
----------------------------------
فرمانروایان صحرا ( از کتاب دو قرن سکوت )

🌍 @history_1