سالهای بچگی و نوجوانی و جوانی من با جوکهای‌ قومیتی گذشت

سالهای بچگی و نوجوانی و جوانی من با جوکهای‌ قومیتی گذشت.

آنچه رایج بود جمع بستن یک قوم دیگر بود و نسبت دادن یک صفت بی‌ربط. نه من، نه هیچ‌کدام دوستان هم از این مساله مبرا نبودیم. بعد هر‌ از‌چندگاهی یک نفر‌ قصه‌ای داشت که منبع جوکهای قومیتی انگلیسیها هستند.

جوک می‌سازند تا جدایمان کنند. یکی دیگر‌ داستان‌ را‌ می‌بست به دولت. دولت این جوکها رو درست می‌کند تا قومیتها با هم متحد نشوند.
و بعد که انگلستان و دولت را مسوول جوکسازی معرفی می‌کردند، یک جوک دیگر می‌گفتند بدتر از قبلی. یعنی زبان در اختیار خود شخص گوینده و سازنده نبود.

می‌گفت و تقصیر را گردن دولت می‌انداخت و خودش را تطهیر می‌کرد و خلاص.

حالا سالیان سالی گذشته و نگاهی می‌کنم به تلگرام و جوکهای قومیتی را کمتر می‌بینم و جوکهای جنسیت زده را به شدت بیشتر.

مهندس چهل ساله مملکت همان زمان که می‌گوید "پرفسور مریم میرزاخانی، افتخار هر‌ ایرانی" ، یک جوک بی‌نمکی هم همزمان می‌فرستد که "دخترها فکر می‌کنند بنزین پراید به ۲۰۶ نمی‌خوره. خخخخخ".

مثل جوکهای قومیتی باز می‌شود اینها را انداخت گردن دولت و سیستم آموزشی که به ما یاد نداده به قیمت تمسخرِ بی‌دلیل و منطقِ نیمی از جمعیت به هر خزعبلی نخندیم

واقعا حاصل بیست و سی و چهل سال عمر، اصلا تحصیلش به کنار، این نیست که ما بفهمیم برای جنسیت نباید جوک ساخت؟

یعنی یک زن از صبح تا شب کار‌ کرده و با خانواده سر و کله زده و با پیش‌داوریهای جامعه از زنان، مبارزه کرده و در یک راه از خانه تا دانشگاه، یا سر کار، یا بقالی و سوپری، ده بارجلویش ترمز زده‌اند و شر و ور گفته‌اند و اگر‌ رانندگی می‌کرده و یک راهنما یادش رفته بزند راننده ماشین پشتی رانندگی-بلد-نبودن و هزار صفت نامربوط دیگر را به کل زنان دنیا نسبت داده و بعد شب هم که دو دقیقه می‌نشیند تلگرام را چک کند باید ببیند :
"دخترها فکر می‌کنند بنزین پراید به ۲۰۶ نمی‌خوره. خخخخخ"؟

یکی از اهداف اصلی این نوشته‌ها از روز اول این بود که نه به دیگران، که به خودِ شخص نویسنده ثابت کنند که ما، فارغ از گرایش سیاسی و مذهبی و هر چیز دیگری که جدایمان می‌کند، یک سری دغدغه مشترک داریم.

مشترکاتمان از آنچه فکر‌ می‌کنیم بیشتر است و همه ما، هر‌ یک به‌ نحوی، سعی در بهتر شدن داریم‌.

رفقا، برای یک جامعه بهتر، وظیفه ماست که دست همدیگر را بگیریم و همدیگر را بالا ببریم.
جوکهای جنسیتی (یا قومیتی) با این منظور گفته می‌شوند که توی سر میلیونها نفر‌ بزنند.

هر چقدر هم که علت‌یابی کنیم، هر چقدر هم که از عقده‌ها و مشکلات بگوییم، هر چقدر هم که تقصیر را گردن دولت و حکومت بیندازیم، آخرش آن "خخخخخ" را‌ ماییم که می‌گوییم و فوروارد می‌کنیم.

گفتن و فوروارد کردن این چیزها نه در شان فوروارد‌ کننده است، نه در شان خواننده‌. ممنون که به این نوشته فکر‌ می‌کنید
با نوشتنش یک سنگی از روی سینه‌ نویسنده برداشته شد. به امید فرداهای بهتر.

" کانال تاریخ ایران و جهان "

👇👇👇👇👇

🌍 @Official_history