💢 طهران یا تهران ❗️.. از آنجا که او دارای اعتقادات شدید مذهبی بود، توجه فراوانی به اماکن مذهبی داشت

💢 طهران یا تهران ❗️

از زمانی که شاه طهماسب-اولین پادشاه صوفیه-مقر حکومتی خود را قزوین قرار داد کمتر از 5 قرن میگذرد . از آنجا که او دارای اعتقادات شدید مذهبی بود،توجه فراوانی به اماکن مذهبی داشت.او هر سال مسافرت های فراوانی را به شهر ری برای زیارت حرم شاه عبدالعظیم انجام می داد.

در یکی از این سفرها بود که ناگهان دلباخته دهی در شمال شهر ری و نرسیده به قصران که در دامنه کوه البرز قرار داشت می شود.این ده،در آن سالها دارای جمعیتی اندک بود و با عنوان ((مهران)) یا ((طهران)) نامیده می شد. در بین سالهای 960 تا 970 هجری قمری بود که شاه طهماسب دستور داد تا اطراف این ده را بوسیله برج و بارو،محصور کنند. از آن پس طهران به عنوان دهی در منطقه شمالی شهر باستانی ری و جنوبی ترین قسمت قصران(شمیران) دارای اهمیت شد. پیش از آن ری،سرزمینی باستانی بود که همانن بابل و نینوا و تیسفون، مورد توجه بود.اما گویا با توجه شاه طهماسب به ده طهران،تاریخی نو،برای این دیار رقم خورد. هیچکس نمیتوانست تصور کند که این ده،بالغ بر 200 سال،پایتخت حکومتهای گوناگون خواهد بود و به یکی از بزرگترین شهرهای جهان بدل خواهد شد.

در تاریخ،دلیل این نامگذاری را متفاوت می دانند. برخی معتقدند از آن جهت بدین ده تهران می گفتند که ساکنان آن دارای خانه هایی در زیر زمین بودند و همین که دشمنان بدانجا یورش می آوردند ، آنان به این خانه ها پناه برده و در آنجا تا روزهای متمادی سکنی می گزیدند.این عده تهران را مرکب از 2 بخش ((ته)) و ((ران))می دانند که به معنای ((زیر زمین)) است . اما عده ای دیگر دلیل این نامگذاری را ((تهرام)) یا ((تارم)) یا ((کهران)) یا ((گهرام)) یا ((جهرم)) که به معنی منطقه گرمسیری است میدانند.این واژه ،در نقطه مقابل ((شمیران)) ، به معنی منطقه سرد سیر و برآمده از ((سمیرم)) است.اما از سویی،در روزگاری اقوام ((طاهریان)) فرمانروایان این روستا و سرزمین بودند و در برهه ای از تاریخ بدان ((طاهران)) می گفتند که عده ای بر این عقیده اند که نام ((طهران)) برآمده از آن است .البته دلیل اینکه مدتی ((تهران))با ((ط)) نوشته می شده،به دلیل توجه غالب جامعه به زبان عربی بوده است و برخی مورخان ، این تلفظ ((تهران)) را برآمده از رواج و تسلط زبان عربی می دانند،همانگونه که ((توس)) را ((طوس)) و ((استخر)) را ((اسطخر)) می نگاشتند. اما نقل یک روایت دیگر در مورده طهران ضروری می نماید .از آنجا که این ده در منتهی الیه سرزمین ((ری)) قرار داشت،از آن رو بدان تهران می گویند که در روزگاری بدان ((ته ری)) می گفتند،یعنی منطقه ای که در انتهای ری قرار دارد و به دلیل کثرت استعمال به طهران تغئیر نام داد. مکان تهران در محل فغلی ضرلبخانه است یعنی، ده کوجک طهران یا مهران ،در مکانی قرار داشت که اکنونبا عنوان ضرابخانه معروف است.چه کسی باور می کند،آن ده کوچک ، به صورت هیولایی در آمده باشد که از شهر ری تا نواحی شمیران و تا نزدیکی های دماوند و حتی از دو سویش به کرج و قم نزدیک شود. امروزه ، همه ((مهران)) یا ((گهران))یا ((ته ری)) یا ((طهران)) را به یک نام می شناسیم . این ابر شهر آنچنان جا باز کرده است که شکوه باستانی سرزمین ری که روزگاری همسنگ بابل و نینوا و تیسفون بوده را، باید در آن بجوئیم.طهران،آیا همان سرزمین دارای باغهای پر از میوه در دامنه کوههای البرز است؟آن روزها،تا امروز فاصله زیادی دارد.
منبع :
روزنامه همشهری- شماره 3249

@history_1