✔️بازخوانی گفتگویی با مریم میرزاخانی | بچه که بودم می‌خواستم نویسنده شوم | برادرم مرا به علم علاقه‌مند کرد

✔️بازخوانی گفتگویی با مریم میرزاخانی | بچه که بودم می‌خواستم نویسنده شوم | برادرم مرا به علم علاقه‌مند کرد

مریم میرزاخانی سال ۲۰۱۵ در گفت‌وگو با روزنامه گاردین:
▪️بچه که بودم می‌خواستم نویسنده شوم. خواندن کتاب‌های داستان هیجان‌انگیزترین کار من بود. در واقع هر چیزی را که می‌توانستم پیدا کنم، می‌خواندم. تا قبل از سال آخر دبیرستان، هرگز فکرش را هم نمی‌کردم که تحصیلاتم را در رشته ریاضی ادامه دهم.

▪️خانواده من سه‌فرزند داشتند. پدر و مادرم حامی و مشوق‌های خوبی برای ما بودند. برایشان مهم بود که ما مشاغل خوب و رضایت‌بخشی داشته باشیم ولی آنقدر که این موضوع برایشان مهم بود، کسب موفقیت و پیروزی برایشان اهمیت نداشت. محیط زندگی من، از بسیاری جهات محیط فوق‌العاده‌ای بود، گرچه در آن دوران سخت، جنگ ایران و عراق در جریان بود.

▪️کسی که مرا به طور کلی به علم علاقه‌مند کرد، برادر بزرگترم بود. اولین خاطره من از ریاضیات، مربوط به وقتی است که او راجع به مساله‌ای برایم گفت که چگونه می‌توان اعداد 1 تا 100 را باهم جمع کرد. فکر می‌کنم که او این مطلب را که چگونه «گوس» این مساله را حل کرد، در یک مجله علمی خوانده بود. این راه‌حل برایم بسیار جالب بود. این اولین‌باری بود که از یک راه‌حل زیبا لذت می‌بردم، گرچه خودم نتوانسته بودم این راه‌حل را پیدا کنم.

⚫️به جمع ما بپیوندید👇

https://telegram.me/joinchat/Cg7POkCZK1ZWJOY42bTo2w