درباره SPV اروپایی (٣).. همچنین در نوشتار قبلی بعضی اشکالات SPV که شاید قابل رفع باشند شرح شد

درباره SPV اروپايي(٣)

❗️عرض شد كه اولا براي اجراي SPVپيشنهادي اروپا كانترمژر بودن يا نبودن ايران در FATF عملا اهميت فني ندارد و تاكيد اروپايي ها نه يك الزام فني بلكه يك امتياز گيري به عنوان بخشي از معامله است. همچنين در نوشتار قبلي بعضي اشكالات SPV كه شايد قابل رفع باشند شرح شد. در اين نوشتار درباره اشكالات غير قابل رفع SPV نكاتي را عرض مي كنم.
ساختار SPV دو اشكال كاملا غير قابل رفع دارد:

1️⃣ به هر حال از انحا كه خريدار نفت از ايران و فروشنده كالا به ايران يكي نيست. در فضاي مالي انحاديه اروپا بايد بين اين دو يك تراكنش تسىويه يورويي رخ بدهد.اعم از ان كه تسويه با ايران در قالب SPV رخ دهد. با توجه به ساختار مالي نسبتا شفاف اتحاديه اروپا در قياس با مثلا چين اين رد انتقالات يورويي چگونه پاك مي شود تا ريسك تحريمي امريكا را بالا نبرد؟به بيان ديگر اگر چه الگوي SPV تقليدي از ان عملياتي است كه اكنون در چين براي ايران انجام مي شود اما ساختار اروپا امكان اجراي ان را ندارد.

2️⃣به هر حال خريدار نفت ايران در اروپا پالايشگاههاي محدود و مشخص هستند و خود تراكنش انها با SPVنشانه تعامل انها با ايران است. در عمل اجرايي شدن SPV محتاج معافيت اشكار يا پنهان اوفك در تحريم نفت است و در واقع بدون موافقت ضمني طرف امريكايي تراكنش اول كه بستانكاري ايران را مي سازد امكان تولد ندارد. دقت كنيد كه اساسا اشكال اصلي SPV ان است كه "يك" اي و ويژه ايران است. دقيقا شبيه اشكال EIH كه اگر چه بانك نسبتا بزرگ و مرتبي است اما چون در هم تنيده با اقتصاد اروپا نيست به راحتي قابل ايزوله كردن است امري كه به شرط خواست طرف امريكايي براحتي ممكن است.

‼️با در نظر گرفتن موارد بالا احتمالا حداكثر عملكرد SPV عددي بين ١٠ تا ١٥ ميليارد دلار ان هم فقط براي غذا و دارو و مختصري موارد ديگر در سال خواهد بود. ممكن است كساني بگويند خب همين عدد هم غنيمت است اما بايد متذكر شد كه در دور قبلي تحريم كه ايران تحريم اتحاديه اروپا هم بود عدد تبادلات همين قدر بود!


يك راه حل پيشنهادي براي تعامل بين ايران و اروپا تعامل ايران با شركتهاي دولتي اروپايي است كه پيشتر در بسته Real Deal توسط انديشكده مبنا پيشنهاد شده بود. در واقع بر خلاف تصور مردم و مسئولان ايراني زنجيره نسبتا قوي اي از شركتهاي دولتي اروپايي وحود دارد كه اولا شبيه به فرض بانك مركزي كه قبلتر اشاره شد تقريبا تحريم ناپذيرند ثانيا تمام زنجيره فروش نفت تا تحويل فراورده در ان قابل انجام است ثالثا به مراتب بيش از شركتهاي كوچك و متوسط توان براوردن نيازهاي فني و غير فني ايران را دارند و رابعا چون تنيده در اقتصاد اروپا هستند قابل ايزوله كردن هم نيستند.

✅درواقع اين كف معامله اي است كه مستقلا كار مي كند و اگر طرف ازوپايي حاضر به انجام ان نباشد يعني عملا تصميم به معامله موثر ندارد.

‏https://telegram.me/eghtesadsiasi