♡. دهانم را در واقعیت بسته‌ام. و دست‌ها را برای تو


دهانم را در واقعیت بسته ام
و دست ها را برای تو
که فرقی نمی کند پرنده باشم
و از کابلِ روبروی پنجره ات
به کابلِ کوچه ی آن سوی شهر،
هی بروم و هی برگردم
یا درخت باشم
و سال ها سایه بانِ دربِ منزلت
دهانم را در شعر باز گذاشته ام
و دست ها را
انگار تیغ های ماهی اند که در گلو مانده
و چوب خط هایی
تا خفگی و حبس در سلولِ شعر را
به تصویر بکشند...

#مونا_محمدی

♥️ @TaranehayPayizii 👈