تمام شهر را هم که قدم بزنم. باز به بازوهایت محتاجم

تمام شهر را هم که قدم بزنم
باز به بازوهایت محتاجم
به یک بغلت که درد را به فراموشی بسپاردخیلی میخواهمت
آن قدر که لب خشکیده آب را
خیلی میخواهمت
آن قدر که پرنده پرواز را
هر صبح با سلامِ تو آغاز میشود
و چه شیرین است
بوسیدنِ چال گونه هایت
و این قشنگترین بهانه برای سلامِ هر صبحِ من است
و من هر روز تو را
در درون لیوان روی میز صبحانه به هم میزنم و سر میکشم
همه دوستَت دارم هایمان را
همیشه باش و بمان
که تنها تو آرامِ جانِ منی...

#صبحتون_عاشقانه ❤✨❤

♥️ @TaranehayPayizii 👈