انگار مثلِ ترانه هام لبریزِ احساسی اینگونه بمان، بگذار ترانه ام از تو باشد... #عیسی_دورقی @Eisa_Doraghi اینستاگرام: Https://instagram.com/eisa_doraghi پیام ناشناس: https://telegram.me/dar2delbot?start=send_319NqAP


🍃🥀🌺.. بیشتر مردم زندگی نمی‌کنند، فقط باهم مسابقه دو گذاشته‌اند

می‌خواهند به هدفی در افق دوردست برسند ولی در گرماگرم رفتن آنقدر نفس شان بند می‌آید و نفس نفس می‌زنند که چشم شان زیبایی‌ها و آرامش سرزمینی را که از آن می‌گذرند نمی‌بینند و بعد یک وقت چشم شان به خودشان می‌افتد و می‌بینند پیر و فرسوده هستند و دیگر فرقی برایشان نمی‌کند به هدف شان رسیده‌اند یا نرسیده‌اند …. ✅ 👈 ...
  • گزارش تخلف

🍃🥀🌺. چون دوستت میدارم. مجبور نیستی آنگونه که

روز آشنایی مان بودی باقی بمانی. چون دوستت میدارم. مجبور نیستی خود را محدود کنی. به تصویری که از تو زنده مانده در من. چون دوستت میدارم. می توانی در خودت ببالی. چیزهای جدیدی کشف کنی در وجودت. می توانی دگرگون شده، بشکفی، تازه شوی. چون دوستت میدارم. ...
  • گزارش تخلف

🍃🥀🌺.. شاید از همان لحظه است که. با دقت بیشتری به دنیای اطرافم

نگاه می‌کنم. از همان لحظه است که. دیگر دست از گریه برمی‌دارم. در آن لحظه که روی آن صندلی. در اتاق نشیمن نشسته‌ام نمی‌دانم که. دارم از مرزی عبور می‌کنم،. مرزی نامرئی میان دنیای کودکی. و همه‌ی آنچه که در آینده پیش می‌آید. در آن لحظه وارد دنیای بزرگسالی نمی‌ شوم،. ...
  • گزارش تخلف

🍃🥀♥️.. ترجیح دادم راه بروم تا این که در کافه منتظرش بنشینم،. از خیابان‌های مجاور، پله‌ها،

ستون‌ها و چراغ‌های خیابان یک یک عبور کردم. بعدها اغلب دوباره به این نواحی باز می‌گشتم. و هر بار پله‌های خیابان لالبونی یاد شنبه‌ای می‌انداختم که. به انتظار او در این خیابان قدم زده بودم. ماه نوامبر بود … …. 🍀 👈 ...
  • گزارش تخلف

🍃🥀🌺.. چه کارهایی که می‌بایست بکنیم و هرگز نکردیم!. برای اینکه به ملاحظاتی پایبند بودیم،

فرصتی مناسب را انتظار می‌کشیدیم،. تنبلی می‌کردیم و برای اینکه مدام به خود می‌گفتیم:. «چیزی نیست، همیشه فرصت خواهیم داشت.». زیرا نمی‌دانستیم هر روزی که می‌گذرد. بی جانشین و هر لحظه نایافتنی است. تصمیم‌گیری، تلاش و عشق‌ورزی را به وقتی دیگر وا نهاده بودیم … …✅ 👈 ...
  • گزارش تخلف

🍃🥀🌺.. داشتم به این نتیجه می‌رسیدم. سکته‌ عاطفی گاهی آدم را کوچک می‌کند

گاهی هم بزرگ می‌کند. گاهی هم هیچ کاری نمی‌کند. اما مگنتی را تو آدم جاساز می‌کند. به کمک جریان متناوب اضطراب و آرامش …. با آمپری بالا که بعضی را به بن‌بست خودش می‌کشاند. تا دمی به کلفتی خودشیفتگی حاد بهش بچسباند …. یا دمی به درازی اوتیسم نهفته‌ای بهش ببندد …. بستگی به آدمش دارد و زمان سکته‌اش …. ✅ 👈 ...
  • گزارش تخلف

🍃🥀🌺.. میخواستم با خود بگویم:. زندگی خوشی است اما نمیشد درباره زندگی من حکم کرد

چون فقط طرحی بود؛. من وقتم را صرف کرده بودم که. از محل حساب ابدیت چک بکشم،. هیچ چیز نفهمیده بودم. تاسفی هم نداشتم:. درباره خیلی چیزها می‌توانستم تاسف بخورم. مثل آب تنی هائی که در تابستان. در یک برکه کوچک نزدیک قادسیه می‌کردم. اما مرگ همه کیف و لذت آنها را از بین برده بود … …. ...
  • گزارش تخلف

🍃🥀🌺.. دل کندن کار آسانی نبود.. فکرش را هم نمیکردم پشت پا زدن به

روزمرگی هایی که خفت گریبان آدمی را چسبیده،. این همه سخت و دشوار باشد. تا تمام و کمال وارد معرکه نشوی؛. دوست داشتن‌ها، تعلقات گاه پیش پا افتاده. و شاید خیلی چیزهای سهل و گاه ممتنع،. این چنین رخ نمی‌نماید … …. ✅ 👈 ...
  • گزارش تخلف

🍃🥀🌺.. در کنار ساحل قدم میزدم و میخواستم. به جایی دیگر بروم که درخش چیزی

از فاصله دور توجهم را به خود جلب کرد …جلوتر رفتم تا به شیء درخشان رسیدم. نگاه کردم دیدم یه قوطی نوشابه است،. با خودم فکر کردم در زندگی چند بار. چیزهای بی ارزش من را فریب داده. و من را از مسیر اصلی خودم غافل کرده است. و وقتی به آن رسیدم دیدم که چقدر بیهوده بوده است. ولی آیا اگر به سمت آن شیء بی ارزش نمیرفتم. واقعا می‌فهمیدم که بی ارزش است. یا سالها حسرت آن را میخوردم! ...
  • گزارش تخلف

🍃🥀🌺.. هرگز نمی‌شود رفتار آدمها را پیش بینی کرد.. باید صبر کرد، باید انتظار کشید

زمان است که بر ما حاکم است. زمان است که درآن سر میز با ما قمار میکند. و تمام برگها را در دست دارد. باید برگهای برنده‌ی زندگی را،. برگهای برنده‌ی زندگیمان را حدس بزنیم …. ✅ 👈
  • گزارش تخلف