ارتباط: @info_Today_Money
️ در باب احمدی نژاد و درآمد نفتی
▪️ در باب احمدی نژاد و درآمد نفتی
✍🏻 #حسین_درودیان
🔻 آقای احمدی نژاد که مقطع زمامداری او از حیث درآمدهای نفتی برتری فاحش بر سایر دولتها داشت، در چند نوبت و در مقام دفع انتقادات نسبت به ناکارآمدی در خرجکرد درآمد نفت، موضوع جدیدی را پیش کشیده : درآمدهای ریالی را باید ملاک گرفت نه درآمدهای ارزی. او معتقد است درآمدهای ریالی دولتش به عکس آنچه تبلیغ میکنند، خیلی هم زیاد نبوده. وقتی آن را با دولت بعد مقایسه میکنیم، این عدد بسیار کمتر بوده.
آیا این استدلال صحیح است؟ خیر
🔹 واضح است که نباید ارقام اسمی یا پولی را بدون تورمزدایی یا نسبت سنجی به پایههایی مثل تولید ملی مقایسه کرد. طبیعی است که ارقام پولی درآمد دولت، همانند ارقام قیمت انواع کالاها، حقوق و دستمزد، قیمت داراییها و ... در اقتصادی با تورم بالا حتی پس از دو سه سال هم قابلیت مقایسه ندارد. کمتر بودن ارقام اسمی درآمدهای ریالی در ۱۵ سال قبل نسبت به سالهای اخیر طبیعی است. البته مصاحبهکننده که درک میکند این دو رقم قابل مقایسه نیستند، به کاهش ارزش پول اشاره میکند اما آقای احمدینژاد در پاسخ، اشاره به کاهش ارزش پول را وارد نمیداند چرا که دولت خود مقصر کاهش ارزش پول است. اما این جواب ربطی به اصل تحلیل ندارد. کاهش ارزش پول چه تقصیر دولت باشد چه نه، در غیرقابل مقایسه بودن عدد درآمد ریالی دو دولت تغییری ایجاد نمیکند.
🔹 مشکل بزرگتر استدلال آقای احمدینژاد این است: پایینبودن درآمدهای ریالی دولت او، ناشی از خطای بزرگ در نوع سیاستگذاری مالی-ارزی در آن مقطع است. درآمد ریالی دولت ماحصل ضرب درآمد ارزی در نرخ ارز است. اما خود این دو تا هم رابطهای معکوس دارند. هر قدر دولت بخواهد بیشتر درآمد نفت را خرج کند، نرخ ارز افت کرده و اثری منفی بر درآمد ریالی دولت میگذارد.
آقای احمدینژاد در دولت خود تقریباً 608 میلیارد دلار درآمد نفتی داشت (مجموع درآمدهای ابتدای ۱۳۸۴ تا انتهای ۹۱). او این رقم هنگفت را با استدلال "کشور را بسازیم" به اقتصاد تزریق کرد. طبیعتاً نرخ ارز سرکوب شد. قیمت ارز آزاد که در ابتدای دولت او کمی بیش از ۹۰۰ تومان بود در سال ۹۰ پیش از آغاز تحریمها و انقطاع در جریان درآمد نفتی، هنوز به ۱۲۰۰ تومان نرسیده بود که حاکی از افت شدید نرخ ارز واقعی بود. شدت و عظمت تزریق ارز به اقتصاد، باعث این اتفاق شد. این نرخ در اثر تحریمها در پایان ۹۱ به ۳۵۰۰ تومان رسید.
بهموازات تزریق عظیم ارز و ارزانی آن، روند تشدید واردات (رسمی و قاچاق) و از آن بدتر، خروج سرمایه قوت گرفت. ارزی که با بیمبالاتی به اقتصاد تزریق میشد، در ابعادی بزرگ به خروج سرمایه و واردات میانجامید. عجیب نیست، چون مصرف ارز، چیزی جز خرید کالا و خدمات خارجی نیست.
🔹 دورۀ ۹۰-۸۴ مقطعی با درآمدهای ارزی هنگفت، با توقف نرخ ارز تبدیل شد به مقطعی با درآمدهای ریالی نه چندان مناسب برای دولت. اگر دولت بجای تثبیت نرخ ارز که بعداً عامل جهش آن شد، نرخ را بصورت تدریجی و در تناسبی با تورم افزایش میداد:
- ارز کمتری استفاده میشد
- بیماری هلندی و خروج سرمایه شدت نمیگرفت
- واردات و قاچاق رونق پیدا نمیکرد
- تولید ملی تضعیف نمیشد
- زمینۀ جهش نرخ ارز در سالهای بعد محدودتر میشد
پ.ن. درآمد ریالی دولت احمدینژاد پایین بود، چون مسیر سیاست مالی و ارزی او اشتباه بود.
آنچه ایشان به عنوان باقی گذاشتن 140 میلیارد دلار اشاره میکند، دارایی ارزی بانک مرکزی است، نه پول نفتی که ذخیره شد. دولت که در مقیاسی بزرگ درآمد نفت را خرج میکرد، ارز را به بانک مرکزی میفروخت. ارز موجود در ترازنامه بانک مرکزی، درآمد نفتی است که خرج شده، نه آنچه ذخیره شده.
📲 با دوستانتان به اشتراک بگذارید👇🏻👇🏻
t.me/joinchat/AAAAAD58ps1HeFuxDo8kBg