ابتدای امر بهتر است تعریفی از تاریخ اجتماعی به عنوان یک رویکرد، داشته باشیم
ابتدای امر بهتر است تعریفی از تاریخ اجتماعی به عنوان یک رویکرد، داشته باشیم. در این تعریف که برگرفته از مقالهی تاریخ اجتماعی: رویکردی نوین به مطالعات تاریخی، نوشته موسیپور است، تاریخ اجتماعی را جمع آوری دقیق و جامع دادههای ممکن دربارۀ روابط مردم با مردم، با دولت و حکومت و با زیست جهان مادی و معنویشان در ادوار مختلف تاریخی دانست و تلاش برای تحلیل و تبیین آنها در چارچوبهای عِلّی و معلولی.
حوزۀ اول، یعنی روابط مردم با مردم در واقع دربردارندۀ مجموعه اجزا و عناصر تشکیل دهندۀ زندگی روزانۀ مردم در دورۀ تاریخی مـورد پـژوهش یـا سـیر آن در ادوار معین تاریخی است. در این بخش به انواع خـوراک، نحـوۀ فـرآوری و تولیـد غـذاها، رژیـم غذایی، سلیقهها و ترجیحات مردم در تغذیه؛ پوشاک، صنایع و مشاغل و اصناف، اوقات فراغـت، بازیها، سرگرمیها، مسابقات و ورزشها، ادوات و اشیاء و ابزارهای کار و اشـیای مـورد اسـتفادۀ روزانه، زیورآلات و آرایش و... پرداخته میشود.
حوزۀ دوم، یعنی روابط مردم با دولت و حکومت که شامل سازمانها و تـشکیلات اداری و مـالی و بـه اصـطلاح دیوانـسالاری و نیـز تـشکیلات و نهادهای نظامی و انتظامی، مثلاً نظام قضایی، پلیس/حسبه، زندانها و جز اینهاست.
حوزۀ سـوم، یعنی روابط مردم با زیست جهان، خود به دو بخش عمده تقسیم میشود: اول، روابط مـردم بـا زیست – جهان مادیشان که شامل شیوهها و اسـلوبها و سـبکهای زنـدگی از جملـه نظامهـای شهرنشینی و شهرسازی )مثلاً مباحث راجع به بافت جمعیتـی، و تقـسیمات گروههـا و طبقـات اجتماعی از جمله مطالعه دربـارۀ طبقـۀ حـاکم و رعایـا و تقـسیم مـردم بـه عـوام و خـواص، و کشاورزان، تاجران، صنعتگران، پیشهوران، روحانیان، نظامیان، زنان، همچنین گروههای کجرو و منحرف اجتماعی و طبقات فرودست مثل گدایان، دزدان، فواحش و بردگان(، همچنین معماری دینی و عرفی، مباحث مربوط به مواجهه و رفتار با طبیعت و بافتهای طبیعی و محیط زیـست و امثال اینهاست. دوم، روابط مردم با زیست – جهان غیر مادی است کـه دربردارنـدۀ آیـینهـا و باورها و آداب و رسوم ناظر بدانها و معتقدات و رفتارهای دینـی مـردم و نیـز مـسائل راجـع بـه فرهنگ و آموزش و پرورش و انتقال علوم و معارف و سنن به شیوههای گوناگون است. تاریخ اجتماعی را تاریخ تودهی اجتماعی مردم میدانند. راههای ثبت تاریخ اجتماعی اسناد، روزنامهها، کتابها و هنر است.
بعد از تعریف رویکرد تاریخ اجتماعی به نقل قولهایی از هوشنگ گلشیری در تعریف رئالیسم باید پرداخت که این تعاریف میتواند جایگاه رمان طوطی را بیشتر روشن کند.
گلشیری میگوید رئالیسم یعنی تلقی پس از کپرنیک و گالیله و کپلر از جهان، رد تلقی افلاطونی و ارسطویی، یعنی فروتن شدن، پذیرفتن که به جای شناخت آن مثال ازلی ابدی همین نمونة جزیی را بشناسیم. به جای آن کلی، از کل به جزء رفتن، به همین نمونة زمینی در زمان و مکان بنگریم.
پایههای نگرش ریالیستی جزیی نگری است. یعنی نویسنده همین ادم مشخص موجود را خلق کند و نه انسان کلی ارسطویی را. وقتی زندگی را بر بنیاد ارزشها بازآفرینی کنیم و نه بنیاد زمان و مکان موجود، حاصلاش انبوهی کار است که تنها به پشتوانهی دولت زنده ماندهاند. با این تعریف از رئالیسم که در بند دولت نیست و تنه به رئالیست سوسیالیستی نزده است، جایگاه رمان طوطی کجا است؟ نمیتوان آن را با مختصات مکان و زمان، شهر نو سال ۴۶ دانست که ارباب جمشید دهها خانه برای اسکان هزار و پانصد زن ساخت. محلهای که رسما برای اسکان زنان بی سرپرست ساخته شده بود و برای تامین مخارج این خانوادهها چند مغازه داشت. محلهای که با تفکیک دو بخش قلعه برای کار و نجیب خانه برای زندگی، به لحاظ جغرافیای شهری نیز هویت داشته است. محلهای که در رمان با عنوان قنات یا شهر نو از آن یاد میشود و بعد از انقلاب ۵۷ در آتش سوخته و تخریب شده است و دیگر اثری از آن نیست. جز سندهایی در عکسها و تاریخ مکتوب. و نهایت اینکه گلشیری ادبیات ما را عاری نگوییم، دستپر از رئالیست نمیداند. و آثاری محدود با این ادعا را در زمرهی رئالیست سوسیالیستی میداند. یا آثاری مثل چوبک را به خاطر تبعیت از سادهترین ساختارهای روانی و محدود شدن در قالبهای تنگ و ترش و انگیزههای حنسی، رو به بیراهه میداند. او از جهان رمانها نه به عنوان دیدار در آینه که به عنوان بازنگری منظرهای در نقاشی یاد میکند. یک امکان از میان هزار امکان نه طرحی ابدی و ازلی و لایتغر و حتی جبری.
گلشیری در تعریف شخصیت و تمایز آن با تیپ نیز تعریفی ارایه میدهد که جایگاه شخصیتهای رمان را روشنتر میکند. گلشیری میگوید رمان نویس گاه مختصات بارز یک طبقه یا قشر اجتماعی را به آدم خود میدهد و با تاکید بر سرنوشت تاریخی و سرشت طبقاتی آن قشر یا آن طبقه تیپی تاریخی-طبقاتی و حتی آرمانی می آفریند و گاه با ذکر شغل و تعلق طبقاتی تنها بر یک وجه