▪️ضرورت ابهام زدایی از سوابق مبهم محمدجواد ظریف/٢/

▪️ضرورت ابهام زدايي از سوابق مبهم محمدجواد ظريف/٢/

محمدجواد ظریف در دی ماه ۱۳۵۵ در سن ۱۷ سالگی و در حالی که هنوز دو سال از دوره دبیرستان وی باقی مانده بود، از کشور خارج شد و به آمریکا رفت. بنا به اعلام خود وي، گرفتن پاسپورت و اخذ ویزای آمریکا، توسط یکی از دوستان پدرش که همکار «ساواک » بود، انجام گرفت. البته جناب ظریف از ذکر نام این دوست پدرش خودداری می کند تا مشخص نشود که این ارتباط تا کجای هرم مديريتي ساواک امتداد داشته است. با اين حال مي توان فهميد كه این همکار ساواک از آنچنان نفوذ و سطح اقتداري در دستگاه امنيتي پهلوي كه مرتبط با CIA بود، برخوردار بوده که ظرف دو سه روز پاسپورت و ویزای «کثیرالمسافرت » آمریکا را عليرغم مشمول خدمت وظيفه بودن ظريف براي وی می گیرد.
ظریف در جای دیگر می گوید :« پس از مسئله گروگان گیری [در سال ۱۳۵۸]، به دستور آقای کارتر، ایرانی ها را دستگیر و ویزایشان را باطل می کردند. بنا بر این امکان بازگشت به ایران برای هیچ کس وجود نداشت. بنده قبل از این اتفاق، ازدواج کرده بودم و با همسرم دوران بسیار سختی را می گذراندیم … بنده قبل از انقلاب ویزای «کثیرالمسافرت » گرفته بودم لذا مشکلی برای [ آمدن به ایران و ] بازگشت به آمریکا نداشتم. همسرم پاسپورت و ویزای آمریکا نداشت … [ هنگامی که در آمریکا بودم ] به همسرم نامه نوشتم و در نهایت، ایشان با اصرار بنده به کنسولگری سفارت آمریکا در تهران رفته و نوبت گرفتند. متأسفانه ایشان در نوبت هزارم قرار گرفت که به این ترتیب گرفتن ویزا حداقل دو سال طول می کشید. بنده در «مسیر آمریکا » با «شخصی » که می گفت «سفارت آمریکا در دانمارک » به «راحتی » ویزا می دهد «آشنا » شده بودم. [ اواخر مهر ۱۳۵۸ ] از همسرم خواستم که به دانمارک بیاید تا من نیز از سانفرانسیسکو به او بپیوندم. گرفتن ویزا در آنجا «فقط یک روز » طول کشید و از آنجا به اتفاق هم به سانفرانسیسکو رفتیم ».
البته جناب ظریف باز هم هويت این فردی که در مسیر آمریکا به طور «اتفاقی » با او آشنا شده را فاش نميكند. در عین حال جای این سؤال باقی است که آیا هیچ یک از آن هزار نفری که برای گرفتن ویزا به کنسولگری آمریکا در تهران مراجعه کرده بودند، بجای آنکه یکی دو سال در انتظار دریافت ویزای آمریکا بمانند، نمی توانستند به دانمارک بروند و یک روزه ویزای آمریکا را بگیرند؟
یا این «خدمات ویژه » فقط به کسانی داده می شد که از نقاط خاصی سفارش شده بودند؟

طبق یک سند دفتر وابسته دفاعی آمریکا در تهران به تاریخ ۱۸ سپتامبر ۱۹۷۹ ( ۲۷ شهریور ۱۳۵۸ ) که دارای طبقه بندی “خیلی محرمانه” می باشد، سفارت آمریکا در ایران، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از حربه صدور ویزا، برای کسب اطلاعات محرمانه استفاده می کرده و از اعطای ویزا به اشخاص متفرقه خودداری می کرده است. یعنی فقط به کسانی ویزا می دادند که اطلاعات در اختیار سفارت آمریکا قرار دهند .

جناب ظریف در بخش دیگری از خاطراتش می گوید:«آمریکا به طبس حمله کرد و پس از آن آقای کارتر روابط را قطع کرد و در نتیجه کنسولگری ما [در سانفرانسیسکو] نیز باید به کار خود خاتمه می داد. در آن زمان کسی که با کنسولگری رابطه داشت اما دیپلمات نبود بنده بودم. سایر افراد، یا کارمند قدیمی کنسولگری بودند و یا از اعضای انجمن اسلامی که دیپلمات شده بودند. متأسفانه پس از قطع شدن روابط، آقای خرم و سایر کارمندان رسمی را که دیپلمات بودند اخراج کردند. به این ترتیب بنده مسئول کنسولگری شدم. »
وی در جای دیگر در این باره می گوید: « ظرف ۴۸ ساعت کارمندان کنسولگری ها و همچنین سفارت ما، آمریکا را ترک کردند. از بد حادثه چون در «کنسولگری سانفرانسیسکو » به صورت «افتخاری » کار می کردم، اخراج نشدم».
به راستی چگونه است افرادی را که پاسپورت سیاسی و مصونیت دیپلماتیک داشتند، از آمریکا اخراج کردند اما آقای ظریف که نه پاسپورت سیاسی داشت و نه مصونیت دیپلماتیک ـ و به این خاطر بسیار را حت تر می توانستند ایشان را نیز اخراج کنند ـ در آنجا نگه داشتند؟ آیا این هم صرفاً یک حادثه تصادفی بوده یا یک نقشه از قبل طراحی شده؟

@AbdolrezaDavari