‍.. ✍کمال رستمعلی

‍ #دیدگاه

✍کمال رستمعلی

🔻خودتان را بگذارید جایِ انسانی که سیل، خانه، مغازه، خودرو، دام، کشاورزی، زندگی و شهرِ محلِّ زندگی‌اش را نابود کرده است.
زندگی‌ات به هم ریخته است، هم گرسنه و خسته‌ای، هم نگرانِ غذا و جایِ خواب و امنیتِ خانواده‌ات، فرزندانت، پدر یا مادرِ پیرت هستی، هم به این فکر می‌کنی که چگونه و به چه ترتیب و با کدام پول این‌همه خسارت به زندگی‌ و اموالت را جبران کنی. و اصلا چهار روز دیگر، چهار ماه دیگر، آینده، چه می‌شود و چه باید بکنی.
بعد درست وسطِ مصیبت، وسطِ آن‌همه فکر و تشویش و اندوه، می‌بینی برخی مسوولان و شخصیت‌ها به همراهِ کلّی عکاس و فیلم‌بردار می‌آیند و کمی در کوچه پس کوچه‌ها راه می‌روند، اندکی کفش و لبه‌ی شلوارشان را گِلی می‌کنند، با دست به نقطه‌ای نامعلوم اشاره می‌کنند و دستورهایی می‌‌دهند؛ در همان حالت کمی مکث می‌کنند که عکاس‌ها فرصت داشته باشند از آن ژست‌شان عکس بگیرند.
کمی به این و آن می‌توپند، اخم می‌کنند که یعنی چرا بقیه به اندازه‌ی من جدّی نیستند و بعد تلفن‌شان را دست می‌گیرند و به چند نفر که معلوم نیست چه کسانی هستند زنگ می‌زنند و با جدیت نکاتی می‌گویند که یعنی همین چند ساعتی که این‌جا بودم خونِ دل‌ها خوردم و به اندازه‌ی صدسال اطلاعات کسب کردم و کاملا سوارِ کارم و الان هیچ‌کسی به اندازه‌ی من تسلط ندارد.
بعد سوارِ ماشین‌شان می‌شوند و می‌روند نزدیک‌ترین فرودگاه و بر‌می‌گردند تهران.
و فردا صبح باز گروهی دیگر به همراه عکاسانی دیگر و مقداری دیگر گِل روی کفش‌ها و لبه‌ی شلوار.
شما سیل‌زده و مصیبت‌دیده، با دیدنِ این آدم‌ها و این تصاویر چه حسّی بهتان دست می‌داد؟!


@antioligarchie